محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به صورت مشروط از طرح جو بایدن برای خروج همه نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان استقبال کرد. روز جمعه ۲۷ فروردین، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در کنفرانس «رایسینیا ۲۰۲۱» که به صورت مجازی برگزار شد گفت: «به باور من تعهد نهایی آمریکا برای خارج از افغانستان به طرز مسئولانه، گامی مثبت است.»
استقبال ظریف از طرح خروج آمریکا از افغانستان در حالی است که مقامهای دولت افغانستان با نگرانی به این موضوع واکنش نشان دادهاند.
امرالله صالح، معاون اول رئیسجمهور افغانستان که طرفدار رویکرد سختگیرانه با طالبان است، در واکنش گفت که این رویکرد جدید آمریکا به طالبان این سیگنال را میدهد که نیازی به مفاهمه و مصالحه با قوای دولتی ندارید:
««اکنون طالبان با پی بردن به سیاست آمریکا و ناتو دیگر حاضر به سازش و تفاهم بر سر صلح نیستند. دستکم، موضعگیری دو روز اخیر آنها نشان از چنین لجاجتی دارد.»
خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان در ماههای آینده تنها به آمریکا محدود نیست. ناتو هم اعلام کرده است که قصد دارد هفت هزار نفر از نیروهای خود را با کشورهایشان بازگرداند.
اعلام خروج ناتو از افغانستان لحظاتی پس از پایان سخنرانی روز چهارشنبه جو بایدن، در مورد افغانستان انجام شد. ینس استولتنبرگ دبیرکل پیمان آتلانتیک شمالی ناتو، اعلام کرد که کشورهای عضو ناتو هفت هزار نیروی باقیمانده خود در افغانستان را همگام با آمریکا از این کشور خارج خواهند کرد. شروع روند خروج آمریکا و ناتو از افغانستان، ابتدای ماه مه خواهد بود.
در واکنش به نگرانی مقامهای ارشد دولت افغانستان، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه، ۲۶ فروردین در سفری از پیش اعلام نشده راهی کابل شد و دیدارهایی با محمد اشرفغنی، رئیسجمهور و عبداللهعبدالله، رئیس شورای مصالحه ملی برگزار کرد.
بلینکن در این دیدارها از افغانها خواست تا به صورت جدی در کنفرانس صلح استانبول شرکت کنند.
در کنفرانسی که در هفتههای آینده برگزار خواهد شد، قرار است طرح آمریکا برای تقسیم قدرت و دستیابی به توافق صلح میان دولت و شورشیان طالبان نهایی شود.
هنوز زمان برگزاری این کنفرانس نهایی نشده است. طالبان احتمالا به دنبال این است که با بهانه قرار دادن ماه رمضان، زمان برگزاری آن را به عید فطر و بعد از آن منتقل کند. دلیل طالبان برای این تاخیر آن است که طبق توافق صلحی که با دولت ترامپ در فوریه ۲۰۲۰ امضا کردهاند، قرار است نیروهای نظامی آمریکا در ماه مه ۲۰۲۱ خاک افغانستان را ترک کنند. طالبان میخواهد تحولات نظامی آمریکا در زمان فرارسیدن این موعد را بسنجد و پس از آن درباره رویکردش در نشست استانبول تصمیمگیری کند.
شاید به دلیل اطمینانبخشی به طالبان در مورد عزم آمریکا برای خروج از افغانستان بود که جو بایدن در سخنرانی خود گفت که تا ماه سپتامبر و زمان برگزاری سالگرد حوادث ۱۱ سپتامبر سربازان آمریکایی به صورت کامل خارج خواهند شد. به بیان دیگر آمریکا ضمن پشت نکرده به توافق صلح طالبان و ترامپ، خروجی تدریجی و چندماهه را برنامهریزی کرده است که از ماه مه شروع میشود و تا سپتامبر به پایان میرسد. طالبان قاعدتا از تمدید چندماهه زمان خروج کامل آمریکا راضی نیست ولی واکنش تندی به سخنان بایدن نشان نداده است.
طالبان، تکستاره آسمان ظلمانی افغانستان؟
اما آمریکا تنها بازیگر فعال برای طرح تقسیم قدرت در افغانستان نیست. روسیه، پاکستان، ایران، چین و ترکیه نیز به تناسب نفوذشان در افغانستان با این طرح همراه هستند.
طالبان، که سالها از حمایت لجستیکی و اطلاعاتی پاکستان برخوردار بوده، شرکای پرقدرتی در سرزمینهای شمالی، غربی و شرقی برای خود دستوپا کرده است. روسیه نه به دلیل حمایت از ایدئولوژی طالبان، بلکه برای بیشتر کردن زخم آمریکا در افغانستان و تغییر مدل سیاسی پس از کنفرانس بن، روابط خود را با طالبان گسترش داده است. روسیه، حضور سیاستمدارانی متمایل به آمریکا یا آنچنان که برخی تحلیلگران میگویند «دستنشانده آمریکا» در افغانستان را مغایر با منافع خود در این کشور میداند. از این جهت، چین نیز بازیگر خونسرد و همنظر با روسیه است. ایران نیز چندین سال است که در همین زمین با روسیه قرار گرفته است.
ایران چندین بار تلاش کرد که با مداخله در روند انتخابات در افغانستان، نیروهای نزدیک به خود را به مسند قدرت برساند. مجاهدین و عبداللهعبدالله به عنوان کاندیدای آنها، نزدیکترین نیرو با بخت و اقبال قابل توجه برای تصرف قدرت در افغاانستان بود که ایران نتوانست آنها را به ریاستجمهوری برساند. در مقابل مجاهدین و نیروهای اسلامگرای نزدیک به ایران در سالهای گذشته به دلیل جنگ بر سر مابع قدرت و ثروت در افغانستان چندپاره شدهاند و عملا نمیتوان از این برگ در تحولات آتی استفاده گسترده و موثر کرد.
طالبان در چنین شرایطی به تنها ستاره آسمان جنگزده افغانستان بدل شد. ایران در سالهای گذشته گفتگو با طالبان را به صورت جدی آغاز کرده است. ظریف در همین کنفرانس رایسینیا اهداف ایران را چنین تشریح کرد: «ما گفتوگوهایی با طالبان داشتهایم. این گفتوگو اولا به خاطر منافع ملی خودمان بوده و دوما برای این بوده که آنها را متقاعد کنیم که به صلح فراگیر در افغانستان نیاز است. طالبان باید بخشی از این صلح باشند و نباید این صلح را کنترل کنند. ایران به طالبان اعلام کرده که آماده است هرگونه نشستی برای طالبان و دیگر گروهها در افغانستان علیالخصوص دولت افغانستان مهیا کند تا برای پیشروی جهت رسیدن به صلح در چارچوب قانون اساسی افعانستان وارد مذاکرات جدی شوند.»
اما فارغ از تعارفات دیپلماتیک، ورود طالبان به ساحت رسمی قدرت در افغانستان به معنای آن است که بازیگر سومی نیز در این زمین قرار خواهد گرفت. این بازیگر سوم همزمان میتواند معادله قدرت در افغانستان را پیچیده یا آسان کند. نقش این مهره سوم را بازیگردانان آن مشخص خواهند کرد. روسیه و پاکستان اکنون نفوذ قابل توجهی در گروه طالبان دارند و ایران نیز به دنبال یافتن جایگاهی موثر در این گروه جهادی است. ایران گرچه امید چندانی به یکدست شدن قدرت به نفع بازیگران اصلیاش در افغانستان ندارد ولی فکر می کند که دستکم یک هدفش محقق خواهد شد؛ کاهش قدرت آمریکا در مناسبات اصلی قدرت در افغانستان.
ایران از این جهت بازیگری سرگردان در زمین بازی افغانستان خواهد شد. سرگردانی ایران آن است که کنترل گستردهای بر مهره کلیدی و متغیر موثر زمین قدرت یعنی طالبان ندارد. مجاهدین سابق، به عنوان نیروی نیابتیاش در افغانستان در رتبه سوم قرار خواهند گرفت. ایران در معادلات سیاسی آینده افغانستان باید منتظر گوشهچشم روسیه برای تشکیل ائتلافهای همسو و یا نزدیک به منافعش باشد.
گرچه در کوتاهمدت، کمرنگ کردن نقش آمریکا در افغانستان در راستای منافع ایران در نظر گرفته میشود ولی افغانستان همیشه سرزمین ائتلافها و اتحادهای شکننده بوده است. ائتلاف با روسیه و پاکستان در افغانستان و نزدیکی به طالبان هنوز این ظرفیت را دارد که بحرانهای جدیدی برای جمهوری اسلامی ایجاد کند. شاید به همین دلیل ایران، خواستار خروج نیروهای نظامی آمریکا به صورت تدریجی است و این حالت را «مسئولانه» میداند. ایران هنوز در تحولات افغانستان که به سمت تقسیم قدرت با طالبان میرود، لنگری مطمئن ندارد که به آن تکیه کند.