بار هزینههای درمان کمر کارگران، بازنشستگان و سایر حداقل بگیران را خم کرده است. با این حال قرار است سال ۱۴۰۰ بخش بازهم بیشتری از هزینههای درمان بر دوش آنان بیفتد. افزایش تعرفه خدمات پزشکی توسط هیات وزیران، جمعیت زیر خط فقر را −که به گفتهی یک اقتصاددان، تا دهک هفتم درآمدی را در بر میگیرد − بیش از پیش از دسترسی به خدمات درمانی محروم میکند.
هیات وزیران در نشست ۱۱ فروردین خود افزایش تعرفه خدمات بهداشت، درمان و تشخیص را تصویب کرد. طبق این مصوبه در سال ۱۴۰۰ «تعرفه خدمات تشخیصی و درمان در بخشهای دولتی، عمومی غیردولتی، خیریه و بخش خصوصی به میزان ۵/۲۸ درصد افزایش مییابد».
سهم درمان در سبد هزینه خانوار در چند سال اخیر بطور مستمر افزایش یافته و سبب شده است بسیاری از خانوارها توان استفاده از خدمات درمانی را نداشته باشند، از مراجعه به پزشک در موارد ضروری خودداری کنند و امکان تهیه داروهای تجویز شده را نداشته باشند. با خارج شدن بخشی از داروها و خدمات درمانی از شمول بیمه بر زندگی کارگران هزینه درمان خانوارهای کارگری حدود ۳۰ درصد افزایش یابد.
سازمان تامین اجتماعی با حدود ۱۴ میلیون بیمه شده مستقیم، در مجموع بیش از ۴۳ میلیون نفر را تحت پوشش قرار میدهد. با مقررات جدید، خدمات درمانی ارائه شده توسط مراکز درمانی این سازمان و پوشش بیمهای آن محدود میشود و بخش بزرگی از هزینه را بیمه شدگان خود میپردازند.
۳۸۰ مرکز درمانی ملکی تامین اجتماعی تنها حدود ۲۵ درصد از خدمات درمانی مورد نیاز بیمه شدگان را پوشش میدهند. ۷۵ درصد درمان کارگران در بیمارستانهای دولتی و خصوصی طرف قرارداد سازمان تامین اجتماعی انجام میشود که در آنها بخشی از هزینه درمان را کارگران و بازنشستگان خود میپردازند.
وضعیت کسانی که بیمه نیستند
میلیونها کارگر که فاقد بیمه هستند، شرایط بدتری دارند. محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعداد کارگران فاقد بیمه را ۷ میلیون نفر اعلام کرده است. خبرگزاری مهر به نقل از وزیر کار نوشته است:
«۷ میلیون کارگر رسمی بیمه نشده داریم. یعنی ۷ میلیون کارگری را شناسایی کردیم که کارگر هستند و کار میکنند ولی عضو تأمین اجتماعی نیستند».
علی اصغر باقرزاده نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس تعداد بیمه نشدگان را حدود ۱۰ میلیون نفر میداند. او در گفتوگو با خبرگزاری مجلس گفت:
«حداقل ۷ میلیون ایرانی و بیش از ۲ میلیون نفر از خواهران و برادران افغانی و سایر اتباع غیرایرانی که از قضا اکثر آنها از اقشار کم در آمد جامعه هستند؛ فاقد هر گونه پوشش بیمهای هستند.»
در زیر خط فقر از سلامت خبری نیست
منابع حکومتی نیز اذعان دارند که هزینههای درمان یک بیماری کافی است تا شیرازه زندگی یک خانواده را از هم بپاشد. سالانه ۱۰ درصد جمعیت به دلیل هزینههای سلامت به زیرخط فقر سقوط میکنند. شیوع کرونا هزینههای درمان را افزایش داده است.
محمود جامساز اقتصاددان که بر فاصله طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی در کشور انگشت میگذارد، در گفت و گو با خبرگزاری دولتی ایلنا میگوید: «من معتقدم که تا دهک هفتم درآمدی به زیر خط فقر رفتهاند».
علی اصغر باقرزاده نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به هنگام بررسی بودجه ۱۴۰۰ در مجلس پیش برآورد کرد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از کالاهای اساسی از جمله دارو و تجهیزات پزشکی به افزایش ۴-۳ برابری قیمت دارو بیانجامد. او البته مخالفتی باحذف یارانه دارو و تجهیزات پزشکی ندارد اما با توجه به فشار طاقتفرسای معیشتی که حداقل بگیران هم اکنون تحمل میکنند نگران «عواقب خطرناک و بحران آفرین» آن است و پیشنهاد میکند «تغییر نرخ ارز از لوایح بودجه سالهای آینده و به صورت پلکانی انجام شود تا آسیبهای اجتماعی در پی نداشته باشد».
اما مسئولان استدلال میکنند تعرفههای درمان باید به روز شوند. محمد جهانگیری معاون نظارت و برنامه ریزی نظام پزشکی در توجیه افزایش تعرفهها، میگوید هزینههای تجهیزات پزشکی در اثر تحریمها به ۱۰ برابر رسیده است.
هر چند اجزای تعرفههای پزشکی جدید هنوز رسما اعلام نشده، مصوبهای که انجمن پزشکان عمومی منتشر کرده است حاوی برخی تعرفهها در مراکز درمانی خصوصی است.
طبق این مصوبه هزینه یک بار معاینه سرپایی توسط پزشک از ۴۵ تا ۱۲۰ هزار تومان است. ارزانترین تخت در بیمارستانهای خصوصی برای یک شب اقامت در اتاق سه تختی یا بیشتر (درجه ۴) ۴۸۳ هزار تومان، درجه سه ۷۲۴ هزار تومان، درجه دو ۹۶۶ هزار و درجه یک، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. هزینه یک شب اقامت در اتاق درجه چهار در بخش مراقبتهای ویژه یک میلیون ۹۰۰ هزار تومان است. تناسبی میان این قیمتها با دستمزد کارگران وجود ندارد که دو میلیون و ۶۵۵ هزار تومان تعیین شده و با ملحقات مزد به چهار میلیون تومان هم نمیرسد.
چگونه هزینههای درمان زندگی یک خانواده کارگری را زیر و رو کرد
سرافراز وکیلی کارگر تعمیرکار عسلویه از ابتدای سال ۱۳۹۸ که عارف پسر بزرگش در اثر یک بیماری ژنتیک به نارسایی کلیوی دچار شد، برای سر و سامان دادن به مداوای او به خانه بازگشت ولی هرگز نتوانست به سر کار بازگردد. شغلش را از دست داد، از بیمه بیکاری هم محروم شد. عارف به پیوند کلیه نیاز داشت و مادر و دو فرزند دیگر عارف آرش و رعنا نیز بیمار شدند.
«هر چه داشتیم همان سه چهارماه اول سال ۹۸ برای پیوند کلیهی فرزند اولمان خرج کردیم. کارمان به جایی رسیده است که حتی توان پرداختِ کرایه ماشین برای رفتن به بیمارستان و دیالیز را هم نداریم.»
خانواده در یک خانه اجارهای محقر در روستای دولاب تلخ چاروسا از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زندگی میکند. سرافراز تحت پوشش بیمه روستایی است اما میگوید:
«روی دفترچه بیمه روستایی اصلا نمیشود حساب باز کرد. خیلی از داروها را آزاد میخریم و فقط سه چهار هزار تومان قیمت برخی از داروها با این دفترچه پایین میآید، درحالیکه ماهی چهار میلیون تومان هزینهی داروی خانوادهام میشود و هیچ کدامش را هم بیمه پرداخت نمیکند؛ ماهی چهار میلیون تومان کم نیست؛ کمر کوه را هم خم میکند!.»
سرافراز در ادامه میگوید:
«به دنبالِ کمکهای دولتی هم رفتیم؛ مثلا رفتیم بهزیستی و آنها گفتند اول خودتان هزینه کنید بعد برای ما فاکتور بیاورید. خب من اگر میتوانستم خودم هزینه کنم که دست کمک دراز نمیکردم! البته درمورد پسر اولم با کمکهای مردمی توانستیم درمان را تکمیل کنیم و بعد برای بهزیستی یک فاکتورِ نُه میلیون تومانی بردیم که از آن فاکتور فقط دویست هزار تومان به ما دادند! دویست هزارتومان فقط پول یک سونوگرافی ساده میشود. ظاهرا در سیستم دولت بیشتر از این اجازه پرداخت هزینههای دارویی و درمانی ندارند! بیشتر از این برای ما مایه نمیگذارند!»
پیوند کلیه عارف پسر بزرگ خانواده موفقیت آمیز بود. او اکنون دارو مصرف میکند. آرش و رعنا هم به پیوند کلیه نیاز دارند اما خانواده منبعی برای پرداخت هزینهها ندارد.
کارگر بیکار شده عسلویه میگوید:
«تشکیل پرونده برای عمل نزدیک به چهل میلیون تومان هزینه میبرد. باید قبل از عمل روی بیمار چندین آزمایش انجام شود تا از صحت و سلامتی بدن مطمئن شوند، همین آزمایشها نزدیک به چهل میلیون تومان هزینه میبرد. برای فرزند اول کمکهای مردمی داشتیم اما برای دو فرزندِ دیگرم دستم به جایی بند نیست. چطور باید برای این دو فرزندم عمل پیوند کلیه را انجام دهم؛ اگر عمل را انجام ندهند، قلب و همه اندامهایشان درگیر میشود و بچههایم مقابل چشمانم پرپر میزنند و میمیرند».