[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130430_Farhangi_EkranCinema_M_Yousefipour.mp3[/podcast]
این روزها فیلم «به هر قیمتی» تازهترین ساخته رامین بحرانی، فیلمساز ایرانیتبار مقیم آمریکا به شکل محدود در سینماهای آمریکا روی پرده رفته است. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
«به هر قیمتی» نخستینبار سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز روی پرده رفت و نامزد جایزه شیرطلایی این جشنواره بود. پس از آن در جشنوارههای دیگری چون تورنتو، زوریخ و تلوراید به نمایش درآمد و به تازگی نیز در جشنواره ترایبکا در آمریکا (جشنوارهای که رابرت دونیرو بازیگر شناخته شده سینما یکی از پایهگذاران آن است) روی پرده رفته است.
رامین بحرانی در تازهترین ساختهاش یک خانواده کشاورز آمریکایی و مشکلاتشان در زمان رکود اقتصادی را دستمایه کارش قرار داده است. هنری ویپل، مزرعهداری است که سعی میکند کارش را گسترش دهد و مزرعهاش را که چهار نسل است خانواده او بر روی آن کار میکنند بزرگتر کند. او انتظار دارد پسرش، «دین» در این کار به او کمک کند و جایش را بگیرد، و در همان حال «دین» به رانندگی اتوموبیلهای مسابقه علاقه دارد و با تمام وجود تلاش میکند یک راننده حرفهای شود. هنگامی که سرمایهگذاری کلان خانواده بر روی مزرعه شکست میخورد، مشکلات اقتصادی، پدر و پسر را در شرایط تازهای قرار میدهد.
رامین بحرانی، نویسنده و کارگردان سینما متولد سال ۱۹۷۵میلادی از پدر و مادری ایرانی در کارولینای شمالی در آمریکا است. والدین او حدود یک دهه پیش از وقوع انقلاب به آمریکا مهاجرت کردند. بحرانی لیسانساش در رشته سینما را از دانشگاه کلمبیا نیویورک گرفت و پس از ساخت فیلم کوتاهی به نام «تختهنرد»، برای ساخت نخستین فیلم بلندش به ایران بازگشت و در طی اقامت سه ساله اش در ایران، فیلم «بیگانگان» را در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخت. این فیلم اگرچه در چندین جشنواره به نمایش درآمد و نامزد چند جایزه شد، اما موفقیتهای بحرانی پنج سال بعد و با ساخت فیلم «دکهدار» آغاز شد. او این فیلم را در آمریکا ساخت و داستان آن زندگی یک خواننده سابق راک پاکستانی است که در آمریکا دکهای سیار دارد و قهوه میفروشد. «دکهدار» در جشنوارههای ونیز و ساندنس به نمایش درآمد و جوایز بسیاری از جمله جایزه فیپرشی جشنواره فیلم لندن را برای رامین بحرانی به ارمغان آورد. سپس بحرانی «چاپشاپ» را با موضوع زندگی یک کودک یتیم در نیویورک جلوی دوربین برد؛ فیلمی که راجر ایبرت، منتقد فقید سینما آن را یکی از بهترین فیلمهای دهه نامید و در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره فیلم کن و همچنین در جشنوارههای برلین و تورنتو روی پرده رفت. در سال ۲۰۰۸ بحرانی «خداحافظ سولو» را ساخت که در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و جایزه منتقدان این جشنواره را از آن خود کرد. بسیاری از منتقدان فیلم را پسندیدند و از آن به عنوان یک شاهکار نام بردند.
اما بحرانی در تازهترین ساختهاش به فضایی متفاوت با دیگر آثارش روی آورده است. در اینجا دیگر تنها با آدمهایی خاص در شرایطی ویژه روبرو نیستیم، بلکه آدمهای فیلم در شرایطی قرار دارند که بسیاری از تماشاگران فیلم نیز آن را تجربه کردهاند و شاید نحوه برخورد آنها با مشکلات و اندیشیدن به رفع آنها بدون توجه به اطرافیان و جامعه، اتفاقی است که تماشاگران نیز تجربه آن را از سر گذرانده باشند.
بحرانی بر خلاف ساختههای پیشیناش که بیشتر به آدمهای حاشیهای جامعه میپرداخت، در این تازهترین ساختهاش با دستمایه قرار دادن موضوع «رؤیای آمریکایی» سراغ قشری رفته است که سابقهای طولانی در ادبیات و هنرهای نمایشی جامعه آمریکا دارد و فیلمها، رمانها و نمایشنامههای بسیاری با موضوع کشاورزان آمریکایی تاکنون ساخته و نوشته شدهاند و همین باعث میشود که بسیاری از منتقدان و تماشاگران در برخورد با فیلم به دیگر آثار با موضوع مشابه ارجاع دهند. بحرانی برای نزدیک شدن به این فضا حدود شش ماه در مزارع آمریکا زندگی کرد و برای نوشتن فیلمنامه از هالی الیزابت نیوتون کمک گرفت.
بحرانی خودش درباره دلیل انتخاب این فضا و ساخت این فیلم میگوید: «من نمیخواهم بگویم جایگاه اخلاقیات در این فیلم کجاست. من نمیدانم. من فقط میخواهم پرسشهایی را با تماشاگرم در میان بگذارم. سوالهایی مثل اینکه چه اتفاقی میافتد وقتی شما برایتان پیشرفت کردن و موفق بودن بیشتر از جامعه و حتی خودتان ارزش پیدا میکند؟ من نمیخواهم فقط درباره آمریکا حرف بزنم، بلکه درباره تمام دنیا صحبت میکنم. ما اکنون در بحران اقتصادی هستیم و اروپا در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. چه اتفاقی دارد برای دنیا میافتد؟ بعضی از آدمها با آن کنار آمدهاند، من نمیدانم اخلاق در کشورها و دنیا چه بلایی سرش آمده است، اما میدانم ما توانایی و امکان داشتن چیزی بیش از این را دارا هستیم. در این فیلم این خانواده مجبور هستند که با یکدیگر جمع شوند و تصمیم بگیرند. من در موقعیتی نیستم که بخواهم بگویم آدمها باید در این شرایط خیلی سخت چه تصمیمی بگیرند. من درباره آنها قضاوت نمیکنم، فقط میپرسم ما آدمهای جهان به کجا رفتهایم؟»
بحرانی که پیشتر به ساخت فیلمهای کمهزینه با استفاده از نابازیگران و کارکردن در فضایی کوچک و محدود میپرداخت، در «به هر قیمتی» تغییر رویه داده است و فیلمش را با عوامل حرفهای و بازیگران شناخته شده جلوی دوربین برده و سعی کرده علاوه بر نظر به جشنوارهها و مخاطبان خاص، به مخاطب عام نیز نزدیک شود. به همین علت برای اولینبار به جای استفاده از نابازیگران، نقشهای فیلمش را به بازیگران حرفهای سپرده است و دنیس کوآد، بازیگر فیلمهایی چون «دور از بهشت» و «هر یکشنبه» به همراه زک افرون نقشهای اصلی فیلم را بازی کردهاند. بحرانی در ارتباط با این تجربه تازه خود و استفاده از بازیگران حرفهای در فیلمش و چگونگی انتخاب آنها میگوید: «خیلی از این تجربه لذت بردم. زک را یک سال قبل از ساخت فیلم دیدم و در همان ده ثانیه اول فهمیدم بهترین انتخاب برای این نقش است.
پیشپرده «به هر قیمتی» ساخته رامین بحرانی |
چیزهای زیادی برای این انتخاب وجود داشته است، برای مثال زک اهل شهر کوچکی در کالیفرنیا، جایی مانند مکان کتاب جان اشتاینبک است. او این فضا و شهرهای کوچک و فشارهایش را میشناخت، چیزی که او با آن آشنایی نداشت بخش تاریک این شخصیت بود. این بخش قاتل و کشنده شخصیت را نمیشناخت. این واقعیت که زک ریسک کرد و خواست کاری را انجام دهد که نسبت به آن آگاهی نداشت من را قانع کرد که این آدمی است که من میخواهم با او کار کنم. چرا که او آدمی بود که میخواست به سوی چیزی تازه حرکت کند و تنها با اینگونه ریسک کردن است که شما میتوانید به چیزهای تازه دست پیدا کنید. در هنگام کار کردن با بازیگرانی مانند دنیس و زک، من دقیقاً میدانم چه میخواهم و خیلی به میزانسن دادن و چیدمان صحنه علاقه دارم، اما وقتی آنها کارشان را درست و خوب انجام میدهند، تنها کاری که کارگردان باید بکند این است که بدون آنکه چیزی بگوید از سر راهشان کنار برود.»
هرچند که «به هر قیمتی» به اندازه ساختههای قبلی بحرانی با اقبال منتقدان مواجه نشده، اما در مجموع مورد پسند منتقدان قرار گرفته و نقدهای مثبتی دریافت کرده است. یکی از ستایشگران فیلم راجر ایبرت، منتقد فقید سینما است که با دادن چهارستاره کامل به فیلم و نامیدن بحرانی به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای سالهای اخیر آمریکا، فیلم را اثری شجاعانه و چند لایه خوانده است و بحرانی را در نفوذ به عمق روح شخصیتهایش موفق دانسته و آن را یادآور شاهکارهایی چون «خوشههای خشم» و «مرگ فروشنده» خوانده و بازی بازیگران بهویژه دنیس کواد را عالی توصیف کرده است. دیوید رونی، منتقد «هالیوود ریپورتر» نیز بازی بازیگران فیلم بویژه دنیس کواد و زک افرون را ستوده و فیلمنامه فیلم را هوشمندانه و عالی توصیف میکند.
«به هر قیمتی» با زمان۱۰۵ دقیقه محصول سال ۲۰۱۲ کشور آمریکا است.