مذاکرات هستهای برای احیای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) امروز سهشنبه ششم آوریل در وین آغاز شد. حضور چهرههای آشنا از ۲۰۱۵ در پایتخت اتریش شبیه دژاـوو است، دیدن چیزی که به نظر میرسد قبلا آن را دیدهایم. اما این بار قرار است ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات راهی برای بازگشت دوجانبه به توافق هستهای ۲۰۱۵ بیابند ــ کاری که چندان آسان به نظر نمیرسد.
در مذاکرات وین تمام امضاکنندگان توافق حضور دارند و علاوه بر نمایندگان ایران، نمایندگان فرانسه و بریتانیا و آلمان و روسیه و چین هم بر سر میز خواهند بود. هرچند واشنگتن از تمایل برای مذاکره مستقیم با ایران خبر داده، تهران بر عدم مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی تأکید دارد.
از آنجا که ایالات متحده از توافق خارج شده است، نمایندگان آمریکایی بر سر میز مذاکرات حاضر نخواهند بود اما در همان نزدیکی هستند.
برجام در دوراهی سرنوشت
«توافق جامع اقدام مشترک» (برجام) که ۲۰۱۵ پس از سالها تنش بین تهران و غرب بر سر برنامه هستهای امضا شد، در مرحلهای بحرانی قرار دارد: یا احیا خواهد شد و مبنای مذاکراتی جدید قرار خواهد گرفت، یا به کل معنایش را از دست خواهد داد و دوره دیگری از افزایش تنشها در پیش است.
جمهوری اسلامی بر مبنای مصوبه مجلس یازدهم «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» تعهدات برجامی را کاهش داده و اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرده. علی خامنهای همچنین تهدید کرده که ایران میتواند سطح غنیسازی را به ۶۰ درصد برساند. این سطح بر مبنای برجام ۳,۷ درصد است. میزان ذخیره اورانیوم غنیسازیشده ایران نیز بارها بیشتر از سقف ۲۰۲ کیلوگرم شده است. جمهوری اسلامی همچنین نسل پیشرفتهتری از سانتریفیوژها را در نطنز به راه انداخته.
از سوی دیگر، مخالفان منطقه ای برجام همچون اسرائیل و عربستان خواهان نفوذ بر مذاکرات با ایران هستند.
تا کنون مذاکرات به خاطر پاسکاری تهران و واشنگتن بر سر «چه کسی اول باید به برجام بازگردد؟» در پرده ابهام قرار داشت. مذاکرات وین گام نخست در راستای احیای برجام تلقی میشود. تهران کماکان بر عدم مذاکره مستقیم با آمریکا تأکید دارد و خواهان لغو تمام تحریمهاست.
این بار جوزپ بورل به عنوان مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نقش هماهنگکننده مذاکرات را بر عهده دارد. پیش از این نشست در جمعه دوم آوریل / ۱۳ فروردین کمیسیون مشترک برجام نشست ویدئویی برگزار کرد و شرکتکنندگان برای ادامه گفتوگوها به صورت حضوری در روز سهشنبه توافق کردند.
هدف اصلی مذاکرات وین از این قرار است: بازگشت هماهنگشده و متقابل تهران و واشنگتن به برجام و رعایت تعهدات مندرج در آن.
دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالات متحده مه ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و به تدریج تحریمها علیه ایران را افزایش داد. ایران پس از یک سال پایبندی به توافق، به تدریج با استفاده از اقدامات نظامی منتسب به این کشور در خلیج فارس و عراق و سپس با کاهش تدریجی تعهدات برجامی واکنش نشان داد. ایالات متحده نیز در این میان قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را در فرودگاه بغداد ترور کرد. محسن فخریزاده دانشمند هستهای ایران ــ موسوم به پدر برنامه هستهای ایران ــ نیز در حوالی تهران ترور شد.
هرچند جو بایدن رئیسجمهوری جدید ایالات متحده وعده بازگشت به برجام را داده بود، آن را منوط به بازگشت ایران به اجرای تعهدات هستهای کرد و دیگر مقامهای دولتش از ضرورت مذاکره بر سر موارد دیگری همچون برنامه موشکی و مداخله جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه سخن گفتند. تهران نیز هشدار داد که تا پیش از بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها قدمی برنمیدارد و در این اثنا با چین رقیب اصلی ایالات متحده قراردادی ۲۵ ساله امضا کرد.
به علاوه، انتخابات ریاستجمهوری ایران در خرداد ماه برگزار میشود و رقابت جناحهای داخلی قدرت در جمهوری اسلامی کار مذاکرات را دشوارتر کرده.
به همین دلیل احیای برجام بیش از همیشه دشوار به نظر میرسد. به همین خاطر رابرت مالی فرستاده ویژه بایدن در امور ایران در آستانه نشست امروز توئیت کرد: «این گام نخست است. مذاکراتی سخت، اما در مسیری درست پیش روست.»
استیون ارلانگر، گزارشگر ارشد نیویورکتایمز درباره موانع احیای برجام به عدم اعتماد، خواست ایران برای لغو تمام تحریمها، بیاعتمادی به صلحآمیز بودن برنامه جمهوری اسلامی، بندهای موسوم به “بندهای غروب” در توافق و نیز سیاست داخلی ایران اشاره میکند. ارلانگر درباره عدم اعتماد مینویسد:
«اعتماد مسأله بزرگی است… آیتالله [خامنهای] با تردید و دودلی با توافق ۲۰۱۵ با “شیطان بزرگ” موافقت کرد. خروج آقای ترامپ از توافق تنها بر بیاعتمادی آقای خامنهای افزود.»
تهران خواهان لغو حدود یک هزار و ۶۰۰ مورد تحریم از سوی آمریکا است. نیمی از این تحریمها در زمان ترامپ اعمال شد. اما شماری از این تحریمها به گفته آمریکا علیه کارنامه حقوق بشری و مداخلات منطقهای ایران است و نه برنامه هستهای.
عدم اعتماد اما به باور گزارشگر نیویورکتایمز دو سویه است:
بسیاری در واشنگتن ــ چه برسد به اسرائیل و اروپا ــ ادعاهای ایران را مبنی بر اینکه هرگز به دنبال سلاح هستهای نرفته و نخواهد رفت، باور نمیکنند.
با وجود این، طیف لیبرال حزب دموکرات خواهان بازگشت بایدن به توافق هستهای هستند.
هِیس براون، نویسنده و تحلیلگر شبکه خبری «ام اس ان بی سی» نزدیک به لیبرالها در ستونی استدلال میکند که بایدن باید اشتباه ترامپ در دیپلماسی با ایران را جبران کند. او مینویسد: «آمریکا بود که مناقشه هستهای با ایران را آغاز کرد. حالا آمریکا باید برای پایان آن قدم اول را بردارد».
براون در ادامه با اشاره به توسعه بیشتر برنامه هستهای ایران پس از خروج ترامپ از برجام میافزاید:
اگر مبنا را این پرسش ساده قرار دهیم که برنامه هستهای ایران اکنون بزرگتر است یا کوچکتر، آشکارا کارزار “فشار حداکثری” دوران ترامپ شکست خورده است. این مسأله نیروهای سیاستگذار در امور خارجه را که حامی توافق اولیه بودند ــ و نیز خود مرا ــ نگران و آشفته کرد که شاید دولت بایدن فرصت بازگشت ایالات متحده به توافق و حرکت در این مسیر را از دست بدهد.
تحلیلگر ام اس بی سی به مذاکرهکنندگان آمریکایی برای موفقیت گفتوگوها در بلندمدت سه توصیه کرده است:
- ایالات متحده باید نقش “کشور بزرگتر” را ایفا کند اگر میخواهد به جایگاه اخلاقیاتی برترش بازگردد. ما اول توافق را ترک کردیم. ما باید اول به توافق بازگردیم و بایدن باید تحریمهایی را که در ۱۸ ماه اخیر وضع شده اند، فوراً لغو کند. و البته ایران نیز باید بفهمد که زمان زیادی ندارد.
- تمرکز را بر مسأله فوری پیش رو بگذارید. هدف تغییر کلی در رفتار رژیم تهران به نفع جنگطلبانی تمام خواهد شد که میگویند دیپلماسی با ایران ناممکن است.
- الان زمان انتقامگیری نیست. نباید چیزهایی که دو نسل پیش اتفاق افتاد، باعث شود تصمیمهای سیاست خارجه آمریکا و ایران در قبال هم تنها به کار سیاست داخلی بیاید.
اما مسأله برای بایدن به این سادگیها نیست. دیوید کلاود و تریسی ویلکینسون در روزنامه «لس آنجلس تایمز» به دوراهی پیش روی بایدن در مورد توافق با ایران اشاره میکنند:
«رئیسجمهوری بایدن همزمان با نخستین تلاش جدی برای احیای توافق هستهای ایران در هفته جاری با یک دوراهی هرچه بیشتر اضطرارآلود مواجه است: میتواند آهسته پیش برود، خطر جنگ یا شکست مذاکرات را به جان بخرد؛ یا سریع حرکت کند، حتی اگر این کار به معنای توافقی احتمالاً ناقص باشد که به ضرر دستور کار داخلی بلندپروازانهاش تمام خواهد شد.»
گزارشگران ارشد لس آنجلس تایمز مینویسند که حملههای اخیر شبهنظامیان تحت حمایت ایران در عراق علیه نیروهای آمریکایی کار بایدن را به لحاظ سیاست داخلی در مذاکره با ایران سخت کرده. اما تأکید میکنند که بسیاری از جمله نظامیها در پنتاگون بر این باورند که بایدن دیر کرده است:
برخی مقامهای پنتاگون فکر میکنند که تنشها آن قدر حاد است که دیگر نمیتوان بیش از این معطل کرد. مقامهای نظامی ایالات متحده میگویند بدون توافقی که برنامه هستهای ایران را محدود کند، گزینهها چنین خواهند بود: تماشای ایران در حال نزدیکترشدن به توانایی ساخت بمب، یا جنگ برای توقف این روند… هرچه مدت بیرون ماندن ایران از توافق طولانیتر باشد، این کشور به داشتن سلاح هستهای نزدیکتر میشود: و هر چه نزدیکتر شود، احتمال اینکه اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمله کند و به طور بالقوه جنگی منطقهای را کلید بزند که قطعاً آمریکا را به داخل خود خواهد کشید، بیشتر خواهد شد.
بایدن با یک مشکل بزرگ داخلی رویاروست: جمهوریخواهان.
به نوشته لس آنجلس تایمز، جمهوریخواهان در حال «تیز کردن چاقوهایشان» هستند. آنها به بایدن هشدار داده اند که باید به دنبال راهحلی پایدار باشد و تنها راهحل پایدار برخورداری از حمایت هر دو حزب است.
اعضای کنگره آمریکا در ۲۰۱۵ با برجام مخالفت کردند. هرچند اکثر مخالفان جمهوریخواه بودند، در میان دموکراتها نیز مخالفانی وجود داشت. اوباما آن زمان با استفاده از قدرت اجرایی رئیسجمهوری وارد توافق شد و کنگره را دور زد.
با وجود این، عدهای معتقدند تعلل بایدن در ورود به توافق با ایران به لحاظ سیاست داخلی به ضرر او تمام خواهد شد. رکسانه فرمانفرماییان، استاد سیاست دانشگاه کمبریج در ستونی برای نشریه آمریکایی «هیل» استدلال میکند که اگر بایدن به برجام بازنگردد، ممکن است به همان دامی در تعامل با ایران سقوط کند که جیمی کارتر درونش افتاد.
فرمانفرماییان مینویسد:
کاتر مثل وضعیت امروز بایدن، خود را گرفتار انتخابی بین حسن شهرت بینالمللی و تهدیدها علیه دولتش در داخل میدید. آن زمان، حامیان شاه خلعشده از جمله کیسینجر اطمینان حاصل کردند که ایالات متحده رهبران اسلامی انقلابی ایران را نپذیرد. وقتی اروپاییها برای تأیید حکومت جدید در ۱۹۷۹ صف بستند، فرستادگان کارتر در میان آنها نبودند. فشار متحدان منطقهای همچون انور سادات مصر، ارزش دوستی با آمریکا را به پرسش کشید… ظاهراً این طور به نظر رسید که بهترین راه برای آمادگی در برابر ریسکها، سیاستی است که حرکتی آهسته دارد و برای به دست آوردن اهرم فشار طراحی شده… عدم قطعیت و گیجی باعث شد که کارتر شاه را برای درمان پزشکی بدون اطلاع به دولت ایران بپذیرد … و همان طور که کارتر فهمید، برخی تصمیمگیریهای سیاست خارجی میتوانند بر فوریترین موضوعات داخلی نیز سایه بیندازند.
به باور این استاد سیاست دانشگاه کمبریج، عدم قطعیت بایدن و سرعت کند سیاست او در قبال ایران نیز به موقعیتی مشابه انجامیده است. به همین دلیل، او به بایدن توصیه میکند که سریعتر برجام را احیا کند و امیدوار است که مذاکرات در وین نشانهای از قطعیت بایدن برای ورود دوباره به توافق هستهای با ایران باشد.