طرح مسئله: وضعیت خاتمی و اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد ۹۲ چگونه خواهد بود؟ راه‌های پیش روی آنان کدام است و آنها در برابر هر یک از این گزینه‌ها چه خواهند کرد؟

یکم- اجماع کامل حول خاتمی: تمامی گروه‌های اصلاح‌طلب (اصلی و غیر اصلی) زمانی می‌توانند به اجماع کامل دست یابند که خاتمی کاندیدا شود.

الف- اگر خاتمی کاندیدا نشود، میان اصلاح‌طلبان بر سر معرفی کاندیدا یا عدم معرفی کاندیدا اختلاف بروز خواهد کرد. برای این که مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه‌ مشارکت اسلامی بر این باورند که در شرایط کنونی فقط و فقط خاتمی رأی‌آور است.

محمد خاتمی

معرفی نامزدی دیگر که آرای پائینی به دست آورد، از سوی حکومت و اصول‌گرایان به منزله‌ وزن اجتماعی/پایگاه اجتماعی کل اصلاح‌طلبان قلمداد خواهد شد. ممکن است حکومت بخواهد کاری را که در انتخابات ۸۸ با مهدی کروبی انجام داد (متقلبانه اعلام کرد که آرای کروبی کمتر از آرای باطله بود)، با کاندیدای اصلاح‌طلبان تکرار کند. در این صورت، عدم معرفی کاندیدا، از نظر این سه گروه، بهترین سیاست است.

در شرایط کنونی فقط و فقط خاتمی رأی‌آور است. معرفی نامزدی دیگر که آرای پائینی به دست آورد، از سوی حکومت و اصول‌گرایان به منزله‌ وزن اجتماعی/پایگاه اجتماعی کل اصلاح‌طلبان قلمداد خواهد شد.

ب- اگر خاتمی کاندیدا شود و شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند، مسئله‌ بند قبلی به صورت حادتری بروز خواهد کرد. برای این که مسئله، به مسئله‌ حیثیتی تبدیل خواهد شد و گروه‌های دیگری از اصلاح‌طلبان نیز به احتمال زیاد به سه گروه یاد شده خواهند پیوست.

این بازی دو سر باخت برای نظام و اصلاح‌طلبان است و فقط به سود ساختارشکنان تمام خواهد شد. البته، رد صلاحیت خاتمی از سوی شورای نگهبان، اگرچه در نظام به سود او تمام نخواهد بود، ولی از نظر حیثیت اجتماعی به زیان او تمام نخواهد شد، درست همان گونه که رد صلاحیت مهندس مهدی بازرگان توسط شورای نگهبان از نظر حیثیت اجتماعی به زیان او تمام نشد.

دوم- اجماع حداکثری حول هاشمی رفسنجانی: اگر هاشمی رفسنجانی کاندیدا شود، اصلاح‌طلبان و خاتمی از او حمایت خواهند کرد. اما هاشمی نسبت به خاتمی دارای مزایا و معایبی است که در تصمیم‌گیری موثر خواهد بود.

خاتمی رفسنجانی

الف- مزایای هاشمی رفسنجانی: اولا رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی دشوارتر از رد صلاحیت خاتمی است. دوم آن که  پایگاه هاشمی در میان اصول گرایان سنتی و مراجع تقلید بسیار بیشتر از خاتمی است. آنان دیدند که کلیه‌ پیش‌بینی‌های هاشمی درباره‌ احمدی‌نژاد درست بود، اما نظر آیت‌الله خامنه‌ای کاملاً نادرست از کار در آمد.

اعلام زمان محاکمه‌ مهدی هاشمی،  بخشی از پروژه‌ مقابله‌ با نامزدی هاشمی است. کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری هاشمی، سرنوشت بسیار متفاوتی برای این دادگاه رقم خواهد زد.

از طرف دیگر، اگر چه هاشمی توسط رهبری به حاشیه رانده شده است، اما برخلاف خاتمی که طی ۴ سال اخیر حتی یک دیدار با رهبری نداشته، از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده و تقریباً هر ۲ ماه یک بار با او دیدار خصوصی دارد.

با توجه به این مزایا، اصلاح‌طلبانی چون سعید حجاریان، کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی را بیشتر از کاندیداتوری خاتمی به مصلحت اصلاح‌طلبان به شمار آورده و آن را تنها راه برون رفت از بن بست می‌دانند.

ب- معایب هاشمی رفسنجانی: هاشمی دشمنان قسم خورده‌ای دارد که علیه او به طور یکپارچه بسیج خواهند شد. اعلام آغاز محاکمه‌ مهدی هاشمی از ۱۵/۲/۹۲ به ریاست قاضی سراج در دادگاه انقلاب، بخشی از پروژه‌ مقابله‌ی با کاندیداتوری هاشمی است. کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری هاشمی، سرنوشت بسیار متفاوتی برای این دادگاه رقم خواهد زد.

محسن هاشمی شوراها
محسن هاشمی

محسن هاشمی در تهران برای شورای شهر کاندیدا شده است. اگر هاشمی رفسنجانی کاندیدای ریاست جمهوری شود، احتمالاً علیه محسن هاشمی هم افشاگری‌های گسترده‌ای صورت خواهد گرفت.

 خاندان هاشمی رفسنجانی در بخش مهمی از مردم به فساد اقتصادی و ثروت بادآورده شهرت یافته‌اند. هاشمی رفسنجانی وارد ۷۹ سالگی شده است. رئیس جمهور که ریاست قوه‌ مجریه را در اختیار دارد، باید توان جسمی برای نجات کشور از وضعیت بحرانی کنونی را داشته باشد. این متغیر را رأی‌دهندگان نادیده نخواهند گرفت.

هاشمی دشمنان قسم خورده‌ای دارد که علیه او به طور یکپارچه بسیج خواهند شد. احتمال کاندیداتوری او تقریبا منتفی است.

با توجه به همین نکات، احتمال کاندیداتوری هاشمی تقریباً منتفی است. با در نظر گرفتن این متغیرها هاشمی در دیدار اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات- در ۴/۲/۹۲- به طور صریح‌تری خاتمی را دعوت به کاندیداتوری کرده و گفته است: “ورود چهره‌های ملی و مردمی و دارای مقبولیت داخلی و بین‌المللی بالا در عرصه انتخابات آینده ریاست جمهوری، مقدمه‌ ایجاد حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است. حضور چهره‌ها و شخصیت‌هایی که بتوانند از ظرفیت و توانمندی نخبگان و دلسوزان کشور از سلایق گوناگون در جهت وفاق عمومی و ایجاد اعتماد ملی و بین‌المللی استفاده به عمل آورند، می‌تواند اقتدار حاصل از آرای واقعی مردم را به وسیله‌ای برای حل سریع مشکلات و رفع ناکارآمدی‌ها و سوءتدبیرها بدل کند… بداخلاقی‌ها، تخریب‌ها و تهمت‌ها نمی‌تواند و نباید مانع حضور و مشارکت واجدان صلاحیت و مقبولان ملت گردد و اینجانب نیز هر آنچه در توان داشته باشم، در راه تحقق آرمان‌ها و خواست مردم انجام خواهم داد”.

سوم- اجماع حول شخصیت غیر شاخص: در حال حاضر محمد رضا عارف (معاون اول خاتمی)، محمد شریعتمداری (وزیر بازرگانی خاتمی) و حسن روحانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوران خاتمی) کاندیدا شده‌اند. هیچ یک از این سه تن، هیچ گاه عضو گروه‌های اصلاح‌طلب نبوده و از این رو، اصلاح طلب به این معنای خاص، به شمار نمی‌روند.

نجفی

نجفی که می‌تواند بیشترین توافق گروه‌های اصلاح‌طلب را به دست آورد، مجدداً کاندیدای شورای شهر تهران شده و اعلام کرده که قصد ندارد کاندیدای ریاست جمهوری شود. تنها چهره‌ باقی مانده، اسحاق جهانگیری است. او در همین هفته مجدداً به دیدار رهبری رفته و آیت‌الله خامنه‌ای به او گفته است که مشابه سایر کاندیداها، نسبت به کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری شما نظر خاصی نمی‌دهم، اما “در مورد شما مشکل خاصی وجود ندارد”.

این امر به معنای تأیید صلاحیت جهانگیری توسط شورای نگهبان است. اما او که می‌داند بدون حمایت اصلاح‌طلبان کمترین آرایی به دست نخواهد آورد، تنها در صورتی نامزد خواهد شد که از سوی اصلاح‌طلبان به عنوان کاندیدایشان معرفی شود. ولی روشن نیست که همه‌ گروه‌های اصلاح‌طلب او را به عنوان کاندیدای خود معرفی کنند.

یک احتمال این است که گروه‌های اصلاح‌طلب هیچ کاندیدایی نداشته باشند  و تنها در انتخابات شوراهای شهر به پای صندوق‌های رای بروند.

چهارم- حضور بدون کاندیدا: با توجه به نکات یاد شده، یک احتمال این است که گروه‌های اصلاح‌طلب هیچ کاندیدایی نداشته باشند. در این صورت آیا آنها آرای خود را به صندوق‌ها خواهند ریخت؟

الف- هاشمی رفسنجانی تحت هر شرایطی نه تنها در ۲۴ خرداد رأی خود را به صندوق خواهد انداخت، بلکه به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مجبور است مردم را به مشارکت گسترده در پای صندوق‌ها دعوت کند.

ب- اگر هاشمی رفسنجانی و خاتمی و… خود کاندیدا نشوند، خاتمی مطمئناً رأی خواهد داد. اما سرنوشت بقیه‌ اصلاح‌طلبان روشن نیست.

پ- اگر هاشمی و خاتمی و… رد صلاحیت شوند، رأی دادن خاتمی برای او بسیار دشوار خواهد شد. در این صورت اکثر اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهند کرد.

انتخابات شورای شهر

ت- انتخابات شوراهای شهر همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. اصلاح‌طلبان قصد دارند در این انتخابات با قدرت ظاهر شده و در شهر تهران لیست ۳۱ نفره ارائه کنند. در این صورت- یعنی رفتن به پای صندوق‌ها برای رأی دادن به کاندیداهای شورای شهر- خودداری از رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری چندان به چشم نخواهد آمد. به تعبیر دیگر، هزینه‌ چندانی برای طرفین (نظام و اصلاح‌طلبان) پدید نخواهد آورد. اصلاح‌طلبان در انتخابات نظام شرکت کرده‌اند و فقط در یک انتخابات رأی نداده‌اند.

شورای نگهبان دخالتی در انتخابات شوراهای شهر ندارد. اینجا جای مانور احمدی‌نژاد و راست آزمایی مدعای او مبنی بر حضور همه‌ سلایق در انتخابات و واگذاری تشخیص به خود مردم است.

ث- شورای نگهبان هیچ دخالتی در انتخابات شوراهای شهر ندارد. در صورت رد صلاحیت کاندیداهای اصلاح‌طلبان توسط مجلس، وزارت کشور می‌تواند آن را نپذیرفته و با حضور رد صلاحیت‌شدگان انتخابات شوراها را برگزار کند. وقتی مجلس صلاحیت اعضای نهضت آزادی و ملی- مذهبی‌ها را برای انتخابات شورای شهر تهران رد کرد، وزارت کشور اصلاحات آن را نپذیرفت و با حضور آنها انتخابات را برگزار کرد.

اینجا، جای مانور احمدی‌نژاد و راست آزمایی مدعای او مبنی بر حضور همه‌ سلایق در انتخابات و واگذاری تشخیص به خود مردم است. کما این‌که اصلاح‌طلبانی چون تاج‌زاده از حق کاندیداتوری اسنفدیار رحیم مشایی دفاع می‌کنند.

نتیجه‌گیری

خاتمی به شدت از سوی گروه‌های اصلاح‌طلب تحت فشار است تا کاندیدا شود. گویی همه چیز به او بستگی دارد. خاتمی در دیدار با ایثارگران و جانبازان گفت: “من هم شخصاً باید تصمیم بگیرم، ولی مطمئن باشید که از اتخاذ هر تصمیمی که موجب افزایش هزینه برای ملت شود اجتناب خواهم کرد. باید به سویی رفت که با کمترین هزینه بیشترین انعطاف پدید آید و از فضای سوء‌ظن و و حذف و امنیتی بیرون بیاییم، ولی آیا می‌گذارند کسی که چنین می‌اندیشد و چنین برنامه‌هایی [اجرای بی تنازل قانون اساسی توسط رئیس جمهور، تشکیل دادگاه قانون اساسی، باز بودن دست رئیس جمهور در حل بحران‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی، رفع شدن وضعیت امنیتی موجود، و…] دارد بیاید”.

درست در روز بعد از انتشار این پرسش، آیت‌الله جنتی در ۳/۲/۹۲ به آن پاسخ گفت: “این شورا با افراد وابسته به فتنه و انحراف، برخورد قانونی می‌کند”.

خاتمی

دو مقاله‌ “چرا خاتمی نمی‌آید” و “خطای محاسباتی خامنه‌ای و نابودی ایران” برخی از دلایل عدم کاندیداتوری خاتمی را بازگو کرده است. هدف او پدید آوردن بیشترین انعطاف در نظام و بیرون آمدن از وضعیت امنیتی حذف‌کننده با کمترین هزینه است، نه افزایش هزینه برای ملت. اگر تشخیص دهد که کاندیداتوری اش به افزایش هزینه‌ها می‌انجامد، قطعاً نامزد نخواهد شد.

هدف خاتمی ایجاد بیشترین انعطاف در نظام و بیرون آمدن از وضعیت امنیتی حذف‌کننده با کمترین هزینه است. اگر تشخیص دهد که نامزدیش به افزایش هزینه‌ها می‌انجامد، کاندیدا نخواهد شد.

اما متغیرهای دیگری هم در کار است. محمود احمدی‌نژاد همه روزه در حال تنش‌آفرینی و بالا بردن هزینه برای جمهوری اسلامی و آیت‌الله خامنه‌ای است. هدف او ریاست جمهوری مشایی و تحقق مدل مافیایی پوتین- مدودف است. برای تحقق این هدف، دور چهارم سفرهای استانی را آغاز کرده و هر هفته به دو استان می‌رود. او گفته است: “با بررسی‌های انجام شده متوجه شدیم که دور چهارم سفرهای استانی به ۲۰ استان هنوز باقی مانده است که اگر هفته‌ای دو سفر استانی انجام دهیم، می‌توانیم آن را به پایان برسانیم”.

او که به شدت نگران رد صلاحیت مشایی است، در تمامی سخنرانی‌ها با لحنی تند به رد صلاحیت کنندگان تاخته و می‌گوید باید انتخاب را به مردم واگذار کرد. احمدی‌نژاد در اصفهان گفت: “همان‌طور که در اقتصاد برخی می‌خواهند، گلوگاه را در دست خود بگیرند در عرصه‌ سیاست نیز برخی می‌خواهند گلوگاه سیاست را در اختیار خود بگیرند. نمی‌دانم اینها از کجا آمدند و خود را اصل نظام و انقلاب می‌دانند و می‌گویند رهبری متعلق به ماست… برخی برای انتخابات نقشه کشیده‌اند در حالی که به آنها می‌گویم شما نقشه بکشید؛ کار این ملت هم، نقش بر آب کردن نقشه‌های شماست… رهبری فرمودند که من یک رای بیشتر ندارم و این معنا دارد یعنی هیچ کس نباید خود را صاحب ملت و جای ملت بپندارد و فکر نکند که به جای ملت می‌تواند تصمیم‌گیری کند. همه‌ی سلایق باید باشند و ملت تصمیم بگیرد و آنچه ملت تصمیم گرفت همه باید از آن تبعیت کنند”.

احمدی نژاد مشایی
احمدی نژاد و مشایی در اصفهان

در سخنرانی دیگری در جمع جوانان و نخبگان اصفهان به افشاگری علیه رقبا پرداخته و می‌گوید: “یکی از آقایان که خیلی به دولت بد و بیراه می‌گوید و هر روز به دولت تهمت می‌زند، یک دوره فرصت گیرش آمد و همان دوره استفاده کرد و ۱۰ – ۱۱ میلیارد بُرد. چهار – پنج سال است که دنبالش هستیم که آن را برگرداند، اما انگار نه انگار. ۲۵ – ۲۶ میلیارد به رفیقش داده و او هم به دنبال کاسبی رفته است. زد و بند برای یک عده امروز عادی شده است.

یک آقای دیگری هم که نسبت به دولت خیلی تند است، یک‌بار پیش من آمد و بحث کرد که انقلاب باید حفاظت شود و لذا نیاز به حزب دارد. این احزاب باید رقابت کنند تا انقلاب حفظ شود. من پرسیدم که چگونه؛ او جواب داد که دو جناح داریم که برای فعالیت نیاز به پول و هزینه دارند. من پرسیدم خب چه کار کنیم و او جواب داد دو شرکت نفتی را به آنها بدهید و از آنان پول نگیرید تا انقلاب را حفظ کنیم. به او گفتم همین را بنویس و به من بده، او نوشت و من الان نامه را در خانه دارم (خنده حاضران). من گفتم قرار بود ما از خودمان برای انقلاب مایه بگذاریم نه این که… ]اینها[ خودشان، خودشان را لو می‌دهند”.

باید به این مسئله‌ مهم نیز توجه کافی داشت که آیت‌الله خامنه‌ای در حذف آرام جریان انحرافی به رهبری محمود احمدی‌نژاد، به اصلاح‌طلبان به رهبری خاتمی به عنوان “فرصت” می‌نگرد یا ” تهدید”.

ممکن است پیامد ناخواسته‌ بحران آفرینی‌ها و گردن کشی‌های مداوم احمدی‌نژاد و هدفش برای اجرایی کردن مدل پوتین- مدودف، گشودن راهی برای کاندیداتوری خاتمی باشد. حتی محمدرضا باهنر- نایب رئیس مجلس و کاندیدای ریاست جمهوری- وقتی خاتمی و احمدی‌نژاد را مقایسه کرده، می‌گوید: “ما از خاتمی تخطی از امر رهبری ندیده‌ایم. در حالی که امروز در برخی مواقع حتی وقتی حکم رهبری صراحت نیز داشته به آن عمل نشده است”.

اسماعیل کوثری- عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس- نیز احمدی‌نژاد را “چوپان دروغگو” خوانده که “از بزرگواری مقام معظم رهبری سوءاستفاده می‌کند”. به گفته‌ کوثری، احمدی نژاد: “می گوید کاندیدایی که من مطرح می‌کنم باید رای بیاورد که به نظر من یک نوع دیکتاتوری است و می‌خواهد نظر خود را تحمیل کند. رئیس جمهور باید بداند که پرونده‌ مشایی آن قدر سنگین است که مردم کاملا در جریان هستند و اگر ایشان می‌خواهد توانش را برای وی]مشایی[بگذارد، بداند که قطعا مردم توجهی به پیشنهاد رئیس جمهور نمی‌کنند و این طور نیست که به راحتی تایید شود. چون پرونده‌ مشایی به اندازه‌ کافی سنگین است”.

باید به این مسئله‌ مهم نیز توجه کافی داشت: آیت‌الله خامنه‌ای در حذف آرام جریان انحرافی به رهبری محمود احمدی‌نژاد، به اصلاح‌طلبان به رهبری خاتمی به عنوان “فرصت” می‌نگرد، یا ” تهدید”.