تلاشهای برای احیای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) یا مذاکرات جدید بین تهران و واشنگتن تحت تأثیر دو اتفاق وارد مرحله جدیدی شده است: نوعی پیشنهاد مرحله به مرحله تعلیق تحریم به ازای پیروی از تعهدات هستهای از سوی بایدن و امضای توافق هنوز نه چندان روشن بین ایران و چین.
نشریه آمریکایی «پولیتیکو» به نقل از منابع ناشناس گزارش داد که دولت جو بایدن به ایران پیشنهاد کرده در ازای لغو برخی تحریمها و محدودیتها، از غنیسازی ۲۰ درصدی یا کار بر سانتریفیوژها دست بکشد. نخستین پاسخ ایران تا کنون یک «نه» از سوی شاهرخ ناظمی، مسئول رسانهای دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و منبع مطلعی در گفت و گو با پرس تی وی بوده است. برای اساس گزارش «اکسیوس» نیز منابع ایرانی چندین طرح آمریکا برای ملاقات رسمی یا غیررسمی را تا کنون رد کرده اند. آمریکاییها از اینکه تمام ارتباط با ایران به میانجی اروپاییها یا چینیها و روسها رخ میدهد، ناراضی اند. با وجود این خبرگزاری «رویترز» از تمایل ایران به یک نقشه راه جامع برای بازگشت به برجام گزارش داده است.
در آخرین اظهارنظر، ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحد چهارشنبه ۳۱ مارس گفت که آنتونی بلینکن وزیر خارجه در حال مذاکره با قدرتهای اروپایی است تا توافق هستهای با ایران را «از خلال مجموعهای از قدمهای اولیه و متقابل» احیا کند.
پیش از پیشنهاد جدید ایالات متحده، خبر امضای توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین جنجالی شد. تحلیلگرانی که تا کنون در نشریههای مختلف درباره آن اظهارنظر کرده اند به چند دسته تقسیم میشوند. اول، آنها که این قرارداد را “تاریخی” و بر مبنای سند پیشنویس فاششده منتسب به آن مهم میدانند. در میان این دسته، عدهای آن را “فروش ایران” و قرارداد را “استعماری” توصیف میکنند، عدهای آن را یک دهانکجی بزرگ به تحریمهای آمریکا میدانند، و عدهای آن را آغازگر دوران جدیدی به لحاظ ژئوپولتیک اما فرصتی برای آمریکا نه علیه آن. دوم، آنها که این قرارداد را مهم نمیدانند. به باور آنها، هنوز به جز یک نقشه راه کلی چیزی امضا نشده و در نهایت چین منافع پرشمارش در جاهای دیگر را به خاطر تقابل با تحریمها در مورد ایران به خطر نمیاندازد.
جزئیات رسمی قرارداد منتشر نشده است. در تهران و پکن مقامهای مختلفی گفته اند که این توافق بر سر نقشه راه بوده و برای هر بخش جزئی و عملی باید توافقی جداکانه صورت بگیرد. در واقع یعنی اتفاقی نیفتاده. اما شماری از منتقدان بر این باورند که حکومت ایران عمداً در تلاش است تا جزئیات توافق فاش نشود.
در زیر مروری میکنیم بر تحلیلهای منتشرشده درباره این دو اتفاق تعیینکننده.
مذاکرات و بنبست اکتبر ۲۰۲۳
موسسه نظرسنجی گالوپ تا اواخر فوریه ۲۰۲۱ افکار عمومی آمریکا درباره ایران را رصد کرده است. بر اساس نتایج نظرسنجی این موسسه، تا ۱۸ فوریه سال جاری ۸۵ درصد آمریکاییها نظر نامطلوب یا بسیار نامطلوبی درباره ایران دارند و ۱۳ درصد نظرشان مثبت است. اما اگر در ۲۰۲۰ در دوران اوج گرفتن تنشها در دوران ترامپ ۱۹ درصد آنها تصور میکردند ایران بزرگترین دشمن ایالات متحده است، در ۲۰۲۱ تا کنون تنها ۴ درصد ایران را بزرگترین دشمن آمریکا معرفی میکنند. ۴۵ درصد چین و ۲۶ درصد روسیه را بزرگترین دشمن برگزیده اند. با این وجود، ۷۵ درصد گفته اند که دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای “تهدید حیاتی” است و ۲۱ درصد آن را “تهدید مهم” ارزیابی کرده اند.
بر اساس آخرین نظرسنجی گالوپ از افکار عمومی درباره برجام، فوریه ۲۰۱۶، ۵۷ درصد آمریکاییها مخالف آن بودند و تنها ۳۰ درصد موافق.
در این وضعیت نامشخص افکار عمومی در آمریکا است که تحلیلگران مختلف ایدههای مختلفی درباره نحوه مذاکرات با ایران را پیش کشیده اند.
نیکی هیلی، فرستاده پیشین ترامپ به سازمان ملل به ستون نویس «عرب نیوز» امارات متحده عربی میگوید: «جو بایدن برای ایران و داعش خوب است، برای چین کمونیست عالی است، و فرستاده خدادادی برای تمام آنها که میخواهند [ما] آمریکا عذرخواهی کنیم و عقب بکشیم و ارزشهایمان را کنار بگذاریم.»
این گفتار رسمی جناح حامی ترامپ در میان جمهوریخواهان، یعنی پرقدرتمندترین جناح حزب است. اما بسیاری دیگر نیز استدلال میکنند که نباید برای ورود دوباره به توافق با ایران عجله کرد.
مگان اُ سالیوان، معاون پیشین امنیت ملی در امور عراق و افغانستان در زمان دولت جورج دبلیو بوش در ستونی توضیح میدهد که چرا برای ورود بایدن به توافق هستهای ایران عجلهای در کار نیست.
به باور او، ایران در حال نمایش قدرتی است بیش از آنچه در توان دارد، و تصور میکند امتیازهای بیشتری از برجام به دست خواهد آورد. اما این معضل به گفته اُ سالیوان میتواند به نفع بایدن تمام شد تا «رویکرد متفاوتی را در نظر بگیرد که میتواند نتیجه بهتری در درازمدت به باور آورد».
احیای برجام به صورت فعلی در هر صورت با بن بست مهمی رویاروست: ضرب الاجل اکتبر ۲۰۲۳ که مجلس ایران باید پروتکل الحاقی را به قانون بدل کند و اروپا همه تحریمهای باقیمانده را بردارد و کنگره آمریکا نیز از طریق قانونگذاری برداشته شدن تحریمها را تأیید کند.
بنابراین، مسأله هدفهای “غیرهستهای” همچون مقابله با آنچه “بیثباتسازی” منطقه به دست ایران خوانده میشود، یا توسعه برنامه موشکی باید تا اکتبر ۲۰۲۳ به جای مشخصی برسد. اُ سالیوان مینویسد حامیان بازگشت به برجام میگویند پس از احیای توافق، بایدن و اروپاییها با تهدید بازگرداندن تحریمها در یک همکاری بینالمللی (و نه چون ترامپ به صورت یکجانبه) بنبستها را تا اکتبر ۲۰۲۳ رفع خواهند کرد.
این دسته از حامیان «اول بازگشت به برجام» معتقدند که با لغو تحریمهای هستهای ــ که ترامپ بازگرداند ــ باز هم تحریمهای زیادی در مورد دیگر مسائل علیه ایران برقرار است و به واشنگتن اهرم نفوذ کافی در برابر تهران را میدهد.
اما اُ سالیوان هشدار میدهد که این استدلالها برای بدل شدن به یک «استراتژی» برای آمریکا از قوت لازم برخوردار نیستند و «بازگشت اعتماد بین تهران و واشنگتن در وضعیت فعلی رویایی ناممکن است». او در نهایت اشاره میکند که متحدان آمریکا هم نسبت به عدم ثبات در سیاست خارجی و وعدههای بینالمللی آمریکا نگرانند چون در بدترین حالت ممکن است ترامپ ۲۰۲۴ بار دیگر در انتخابات پیروز شود. به باور او آمریکا باید استراتژی بلندمدت و چندلایهای را با کمک متحدان بینالمللی و خاورمیانهای پی بگیرد.
به نظر میرسد در میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و خاورمیانه، مذاکره با ایران موضوع مناقشهبرانگیزی است. عربنیوز با کمک شرکت بریتانیایی تحلیل داده «YouGov» در اکتبر ۲۰۲۰ ــ پیش از انتخابات آمریکا ــ یک نظرسنجی در میان مردم ۱۸ کشور عربی از جمله عراق و یمن و لبنان و سوریه انجام داد و پرسید: «رئیسجمهوری بعدی آمریکا باید درباره روابط واشنگتن با تهران چه کار کند؟». در مجموع کل ۱۸ کشور، ۳۳ درصد حامی ادامه تحریمهای حداکثری و نشان دادن امادگی برای تقابل نظامی، ۳۴ درصد حامی احیای برجام، و ۳۳ درصد حامی مذاکره برای رسیدن به توافقی سختگیرانهتر بودند.
همزمان در اسرائیل نیز مخالفتها با احیای توافق جدی است. روزنامه محافظهکار واشنگتن تایمز در گزارشی از تشکیل نخستین نشست کارگروه امنیتی ویژه اسرائیل و آمریکا بر سر برجام گزارش داده و آن را جلسه ای موفقیتآمیز توصیف کرده و نوشته است: «آمریکا به ایران علامت داد که نگرانیهای اسرائیل را بسیار جدی میداند».
قرارداد با چین چه تأثیری بر مذاکرات با آمریکا دارد؟
سرمقاله روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال قرارداد بین تهران و پکن را تشکیل «محور چین ــ ایران» میخواند و مینویسد چین با افزایش نفوذش به ایران برای کمک از تحریمها کمک میکند. این سرمقاله چنین آغاز میشود: «هرکس فکر میکرد با رفتن دونالد ترامپ از صحنه جهان آغوش گرم به روی منافع ایالات متحده باز میکند، در دو ماه اخیر به خود آمده. آخرین نشانه قرارداد آخر هفتهای بین چین و ایران بود».
گزارشگر نیویورکتایمز با اشاره به فعالیتهای اخیر پکن از جمله قرارداد با تهران، از تلاش چین برای تشکیل «ائتلافی از یکهسالاریها» در برابر پیشنهاد بایدن به تشکیل “دوباره” ائتلافی از مردمسالاریها مینویسد. اما خود استیون لی مایرز با اشاره به نظرگاه دیگری در میان تحلیلگران مینویسد که «از آن نظرگاه، دست کمک درازکردن آقای شی [جین پینگ] به سمت کره شمالی و بازدید آقای وانگ [یی] از ایران میتواند علامتی باشد نشاندهنده علاقه چین به همکاری با ایالات متحده برای حل مشکل بین این دو کشور».
الساندرو آردوئینو، پژوهشگر دانشگاه ملی سنگاپور در راستای همین استدلال در «ساوث چاینا مورنینگ پست» با اشاره به قرارداد پکن و تهران مینویسد: «چین به سرعت نفوذ اقتصادیاش در خاورمیانه را گسترش میدهد اما به شکل متناقضی این خیز فرصتها برای همکاری با ایالات متحده را افزایش داده است.»
آردوئینو با اشاره به توافقهای تجاری چین با عربستان و امارات متحده عربی و مصر و الجزایر علاوه بر ایران، اهمیت خاورمیانه برای چین را تأمین امنیت انرژی و ابتکار عمل راه ابریشم جدید میداند. اما به نوشته او قرارداد برای عملی شدن نیاز به رفع تحریمهای آمریکا دارد:
«چین حمایتاش از خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای را نشان داده، از ایالات متحده خواسته به برجام بازگردد، و خواهان تخفیف تحریمها علیه تهران است. وانگ این موضع را چند روز قبل رفتن به سفر خاورمیانه تکرار کرد… بازگشت به میز مذاکره هستهای با ایران و تخفیف تحریمها به چین بدین شکل منفعت میرساند که میتواند واردات نفت خام را در ازای سرمایهگذاری و تأمین مالی زیرساختها در بخش صنعت از ایران انجام دهد. و بدین ترتیب قرارداد بسیار پرخبر اقتصادی و امنیتی ۲۵ ساله به نتیجه واقعی برسد.»
ستوننویس دیگری در بلومبرگ اساساً توافق چین و ایران را مهم نمیداند و جنجال شکلگرفته حول آن را نمایشی میخواند. بابی گاش مینویسد: «توافق که با اعلام پیروزی در تهران علنی شد، در بخشهایی از غرب آژیر خطر را روشن کرده و آن را مقابله موفق ایران با تحریمهای آمریکا و نشانهی جایگزین شدن نفوذ چین به جای آمریکا در خاورمیانه تفسیر کرده اند. در واقع، توافق هیچ کدام از اینها نیست. با وجود تبلیغات پرسروصدای ایرانیها، توافق آنقدرها “شراکت” نیست، بلکه یادداشت تعهدی برای برقراری روابط تجاری و سیاسی و اقتصادی بهتر بین دو کشور در ربع قرن بعدی است».
او ادعا میکند که اگر چین میخواست همه وزناش را روی این قرارداد بگذارد، شی امضای خودش را پای آن میگذاشت نه اینکه وزیر خارجه در بخشی از سفر به شش کشور آن را امضا کند.
اما تحریریه وال استریت ژورنال نظر دیگری دارد و توجیهگران برجام را به دروغگویی درباره معامله ایران با چین متهم میکند:
«توجیهتراشان برای توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران میگویند این توافق وضعیت فعلی را تغییر نمیدهد و نباید با احیای نزدیکی ایالات متحده به ایران اختلالی داشته باشد. آنها را باور نکنید. این مسأله مهمی است که منافع استراتژیک هر دو طرف را به بهای منافع ایالات متحده و ثبات در منطقه پیش میبرد».
موضعی شبیه به علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی که به سه زبان توئیت کرده بود این توافق بخشی از سیاست مقاومت فعال در برابر غرب است:
در خود چین، در روزنامه حکومتی گلوبال تایمز، مدیر بخش پژوهشی انستیتو استراتژی ملی در دانشگاه چینهوا، تقابل با آمریکا را بخشی از این توافق توصیف میکند، هرچند از رسانههای غربی به خاطر گفتن چنین حرفی انتقاد میکند. او با انتقاد از تفرقهافکن بودن تلاش بایدن برای تشکیل «اتحاد مردمسالاریها» مینویسد:
«هر چه بر اهمیت استراتژیک این توافق ذیل شرایط جاری منطقهای و جهانی تأکید کنیم باز کم است. این توافق نشان میدهد که چین و ایران و دیگر کشور زیر سرکوب دائم ایالات متحده، در حال ادامه همکاریهایی هستند که برای توسعه منطقهای و ثبات جهانی مطلوب است… همان طور که توافق نشان میدهد، سرکوب ایالات متحده همکاری بین ایران و چین و دیگر کشورهای خاورمیانه را متوقف نکرده و نخواهد کرد.»
بردلی برنکنشیپ، روزنامهنگار آمریکایی برای شبکه خبری CGTN مستقر در شانگهای درباره توافق ایران و چین با توجه به برجام مینویسد: «توافق به خودی خود پاسخ مستقیم به اقدامات ایالات متحده، از جمله خروج از برجام در ۲۰۱۸ نیست زیرا مذاکرات از زمان بازدید رئیس جمهوری شی از تهران در ۲۰۱۶ جریان داشته … اما بی شک اقدامات ایالات متحده ضرورت چنین توافقی را بارزتر کرده است. این توافق نشان میدهد که ایرانیها روی حسن نیت واشنگتن حسابی باز نمیکنند و انتظار ندارد که دولت جو بایدن برجام را احیا کند یا تحریمها را بردارد ــ دست کم نه خیلی زود.»
بنابراین، پرسش اصلی در همه این تحلیلها این است: توافق با چین در راستای پیشرفت مذاکرات حول و حوش برجام است، یا حاصل از نومیدی از آن؟
بخشی از سخنان خمینی در 4آبان 1343
انا لله و انا الیه الرجعون
…ایران دیگر عید ندارد . عید ایران را عزا کردهاند . عزا کردند و چراغانی کردند؛ عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند ما را فروختند، استقلال ما را فروختند…عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت.
معلوم میشود زیر پردهها چیزهایی است و ما نمیدانیم. در مجلس گفتند نگذارید پردهها بالا برود! معلوم میشود برای ما خوابها دیدهاند! از این بدتر چه خواهند کرد؟. ..آقا فکری بکنید برای این مملکت؛ فکری بکنید برای این ملت. هی قرض رویقرض بیاورید؟! هی نوکر بشوید! دلارها را شما میخواهید استفاده کنید، نوکریش را ما بکنیم!
دویست میلیون دلار در عرض پنج سال به دولت ایران بدهند و در عرض ده سال سیصد میلیون بگیرند! میفهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار، هر دلاری هشت تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام، و در عرض ده سال سیصد میلیون- آن طور که حساب کردند- سیصد میلیون دلار از ایران بگیرد؛ یعنی صد میلیون دلار، یعنی هشتصد میلیون تومان ازایران در ازای این وام نفع بگیرند! مع ذلک، ایران خودش را فروخت برای این دلارها! ایرانْ استقلال ما را فروخت؛ ما را جزء دوَل مستعمره حساب کرد
ملت موظف است که در این امر صدا در بیاورد. به مجلس اعتراض کند؛ به دولت اعتراض کند که چرا یک همچو کاری کردید؟ چرا ما را فروختید؟
…خدایا، اشخاصی که خیانت میکنند به این آب و ملک، خیانت میکنند به اسلام، خیانت میکنند به قرآن، آنها را نابود کن
محمد / 02 April 2021
در سایت خبر فوری یک کامنت(یادداشت) مهم دیدم، که پنج نکته مهم درباره تحریمها گفته است. نکاتی مختصر و مفید.
***
پنج نکته / 03 April 2021