در اسفند ماه سال ۹۹ سه حادثه مرتبط با مین در نواحی مرزی ایران رخ داد. انفجار یک قبضه مین به جا مانده از دوران جنگ ایران و عراق در منطقه سومار از توابع شهرستان قصرشیرین در غرب استان کرمانشاه منجر به زخمی شدن یک شهروند شد. روز سوم اسفند ماه انفجار یک قبضه مین به جا مانده از دوران جنگ در منطقه «تنگاب» از توابع بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین منجر به مجروح شدن یک جوان ۱۹ ساله شد. کمتر از ۲۴ ساعت بعد، یک مین دیگر در منطقه «هفت تپان» در جاده نفت شهر از توابع قصر شیرین منفجر شد که این انفجار کودکی هفت ساله را از ناحیه پا و دست چپ مجروح کرد.
گفته میشود ۴۲ هزار کیلومتر مربع از خاک کشور آلوده به مین است و به عبارتی ایران پس از مصر به عنوان دومین کشور آلوده به مین در دنیا شناخته میشود. با وجود این نهادهای دولتی دستکم در یک دهه اخیر هیچ گونه آمار دقیقی از شمار قربانیان انفجار مین ارائه ندادهاند.
بهنام صادقی، مربی مینزدایی و فعال حوزه پاکسازی مین در گفتوگو با زمانه با اشاره به عدم ارائه آمار قربانیان مین از سوی دولت میگوید:
«تنها آمار رسمی موجود از قربانیان مین مربوط به آمارهای سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۱ به صورت یکپارچه و از پنج استان بود که طبق این آمار نزدیک به ۱۰ هزار نفر تا سال ۹۱ بر اثر انفجار مین و مهمات باقیمانده از جنگ، کشته و زخمی شدهاند.»
به گفته صادقی از این تعداد حدود دو هزار نفر کشته و حدود هفت هزار نفر زخمی شدهاند.
صادقی که مدیریت وبلاگ «مین و زندگی» به عنوان منبعی برای پوشش اخبار مربوط به مین در ایران را بر عهده دارد، آخرین آمارهای گردآوری شده در این وبلاگ را در اختیار زمانه قرار داده است.
بر اساس این آمارها در سال ۱۳۹۹ تنها در استان آذربایجان غربی، دستکم ۱۱ شهروند قربانی برخورد با مین شدهاند که از این میان سه نفر کشته و بقیه افراد با قطع عضو یا مصدومیت شدید مواجه شدهاند.
آمار گردآوری شده از قربانیان مین در سال ۱۳۹۸ هم تلفات جانی مین در شش استان مرزی در غرب و شرق کشور را در بر میگیرد. طبق این آمار در سال ۹۸ دستکم ۳۸ تن بر اثر انفجار مین در مناطق مرزی دچار حادثه شدهاند که از بین آنها ۹ نفر جان خود را از دست داده و بقیه دچار قطع عضو، موج گرفتگی و مصدومیتهای دیگر شدهاند.
بر پایه آمارهای ارائه شده توسط مدیر وبلاگ مین و زندگی، انفجار مینهای بر جای مانده از جنگ ایران و عراق یا مینهایی که توسط نیروهای نظامی در سالهای اخیر در مناطق مرزی کارگذاری شده، در سال ۱۳۹۷ دو کشته و سه زخمی تنها در استان خوزستان بر جای گذاشته است.
همچنین این آمارها نشان میدهند در سال ۱۳۹۶ در استانهای آذربایجان غربی، ایلام، خوزستان، کرمانشاه، کُردستان و خراسان رضوی مجموعا ۸۶ نفر قربانی انفجار مین شدهاند که از میان آنها ۱۶ نفر جان خود را از دست دادهاند.
این آمارها همچنین نشان میدهند انفجار مین در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی در طی سال ۱۳۹۵، دستکم ۶۲ نفر را قربانی خود کرده که در این بین ۲۹ نفر جان خود را از دست داده و بقیه با قطع عضو یا مصدومیت شدید مواجه شدهاند.
طبق این جدولهای آماری ارائه شده، کولبرها، کشاورزان مناطق مرزی، چوپانها و همچنین اعضای تیمهای مینروبی، بیشترین تعداد قربانیان انفجار مین را در طی سالهای گذشته به خود اختصاص دادهاند.
صادقی درباره نحوه جمعآوری این آمارها میگوید:
«آمارهایی که ما هر ساله به صورت غیررسمی گردآوری میکنیم توسط فعالان حوزه مینزدایی در پنج استان به دست ما میرسد. تلاش ما هم بر این است که در صورت امکان از طریق مراجع رسمی این آمارها را تأیید کنیم.»
به گفته او، آمارهای ثبت شده توسط این فعالان قطعی است اما احتمالا سالانه دستکم ۱۰ مورد از شمار قربانیان مین به صورت ثبت نشده باقی میمانَد.
مرزهای شرقی و غربی غوطهور در مین؛ کیفیت پاکسازی مطلوب نیست
طبق اعلام منابع رسمی، مرزهای غرب و جنوب غرب ایران با عراق در طول هزار و ۱۰۰ کیلومتر در مساحتی حدود ۴۲ هزار کیلومتر مربع شامل استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان آلوده به مین و دیگر ادوات جنگی باقیمانده از زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق است. بدین ترتیب شهرهای مرزی بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان، آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش، گیلان غرب، خرمشهر و سوسنگرد، آلوده به انواع مین و مهمات عمل نکردهاند.
اما آلودگی مناطق مرزی به مین تنها به مرزهای غربی کشور و جنگ هشت ساله بین ایران و عراق خلاصه نمیشود. در سالهای گذشته برخی از ارگانهای نظامی نظیر سپاه پاسداران و ارتش در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران هم مینگذاری کردهاند. بر همین اساس در حال حاضر استانهای گلستان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان آلوده به مینهای ضد نفر هستند.
بهنام صادقی با اشاره به اینکه از سالهای پس از جنگ هشت ساله به این طرف در هیچ یک از عملیاتهای مربوط به مینگذاری شرکت نداشته میگوید:
«نیروهای نظامی با مینگذاری در مرزهای شرقی قصد دارند تحرکات قاچاقچیان مواد مخدر و نیروهای مخالف در این مناطق را کانالیزه کرده و تحت کنترل خود درآورند.»
او میگوید که مرزهای شرقی محل ترانزیت مواد مخدر به اروپا و سایر نقاط جهان است و دولت با استفاده از فنسکشی، سیمخاردار، کشیدن دیوار، حفر خندق و استقرار سامانههای اپتیکی و مخابراتی و ایجاد پشتیبانی نزدیک از قبیل راههای دسترسی برای مأموران و نصب برجکهای نگهبانی، تردد را تحت کنترل خود درآورده است:
«با داشتن چنین سامانههایی، استفاده از مین جهت کنترل مرزهای شرقی دور از ذهن به نظر میرسد.»
در ۲۰ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۸۳ به این سو، مرکز مینزدایی کشور تحت نظارت وزارت دفاع، مسئول پاکسازی مناطق آلوده به مین است. این مرکز تحت نظارت «شورای عالی پاکسازی»، متشکل از وزیر دفاع، معاونت مهندسی وزارت دفاع و رئیس مرکز مینزدایی فعالیت میکند.
سوالی که همواره ذهن بسیاری از شهروندان ایرانی به ویژه مرزنشینان در شرق و غرب کشور را به خود مشغول داشته این است که عملیاتهای پاکسازی تحت نظارت مرکز مینزدایی تا چه میزان موفقیتآمیز بوده است؟
بهنام صادقی در پاسخ به این پرسش میگوید:
«از نظر کمیت کار پاکسازی خوب بوده اما به لحاظ کیفی نمیتوان همین نظر را داشت.»
او میگوید که طبق اعلام رسمی دولت تاکنون ۹۹ درصد مناطق آلوده به مین پاکسازی شده و فقط یک درصد باقی مانده است:
«این یک درصد هم شامل مناطق کوهستانی صعبالعبور، نقاط باتلاقی، مناطقی که پوشش گیاهی زیادی دارند، آبگرفتگیها و ماسهزارها میدانند و مساحت آن نزدیک به ۵۰ هزار هکتار برآورد شده است.»
این فعال مینزدایی معتقد است عملیات پاکسازی میتوانست خیلی بهتر انجام شود تا شهروندان آسیبهای کمتری متحمل شوند:
«با توجه به ابعاد آلودگی ایران به مین که نزدیک به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار است و در حال حاضر بیش از ۱۶ میلیون مین به کار رفته، کار پاکسازی یک گام رو به جلو است. با این حال از دید من این کار به خوبی صورت نگرفته است.»
به گفته صادقی با اینکه پاکسازی مین صورت گرفته و جشن پاکسازی در بعضی استانها به صورت رسمی اعلام شده اما باز هم در همان استانها گزارشهایی از انفجار مین منتشر شده است:
«به عنوان مثال در کرمانشاه که در بهمن سال ۹۱ جشن پاکسازی گرفته شده، سال گذشته چندین مورد حادثه داشتیم. کار پاکسازی از نظر کیفیت تا حدودی ضعیف بوده چرا که میزان حوادث نشاندهنده عملکرد بد یا خوب ماست. به نظر من تعداد حوادث زیاد بوده و این نشاندهنده سطح کیفیت کار ما بوده است.»
این فعال مینزدایی در ادامه میگوید:
«در بازدید نمایندگان خارجی از مرز چذابه، استفان مارتین از مرکز بینالمللی مینزدایی ژنو (GICHT) اعلام کرد که مرکز مینزدایی ایران کاملا موفق و خودکفا عمل کرده و حجم وسیعی را توانستهاند پاکسازی کنند.»
نپیوستن ایران به کنوانسیون اتاوا
پیمان اتاوا با نام کامل پیمان منع استفاده، نگهداری، ساخت و جابهجایی مین ضد نفر و نابودی اینگونه مینها با نام دیگر پیمان منع مین ضد نفر نیز شناخته میشود. این پیمان در ماه دسامبر سال ۱۹۹۷ در شهر اتاوای کانادا به تأیید کشورهای مختلف رسید. تاکنون ۱۶۴ کشور جهان به این پیمان پیوستهاند اما ۳۱ کشور عضو سازمان ملل متحد از جمله ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، امارات متحده عربی، اسرائیل، هند، عربستان سعودی و ایران عضو پیمان اتاوا نیستند.
یکی از مفاد تعهدات اتاوا این است که کشورها ذخایر مینهای زمینی خود را از بین ببرند و ضمن پاکسازی مناطق آلوده به مین در مرزهای خود، در آینده نیز از مین استفاده نکنند.
بهنام صادقی اما «اختیاری بودن» پیوستن به کنوانسیون اتاوا را «ایراد بزرگ» این کنوانسیون برمیشمارد و در همین زمینه میگوید:
«دولتها در صورت تمایل میتوانند به آن متعهد شوند و میتوانند به سادگی نیز از آن خارج شوند و در صورت خروج هم هیچ تنبیهی در نظر گرفته نشده است. تا زمانی که شیوه کنوانسیون به این ترتیب باشد، خیلی از کشورها که از نظر دفاعی ضعیف هستند به این کنوانسیون نمیپیوندند.»
او با تأکید بر اینکه ایران به لحاظ فنی و تکنولوژیکی امکان کنار گذاشتن مین را دارد، میگوید:
«معمولا تمام کشورهایی که کنوانسیون اتاوا را نمیپذیرند ادعایشان این است که چرا آمریکا، چین یا روسیه که بزرگترین تولیدکنندههای مین هستند، به آن نمیپیوندند. اما به نظر من ایران در آینده این کنوانسیون را خواهد پذیرفت.»
این فعال عرصه پاکسازی مین استفاده ایران از مین را ناشی از سیاستهای دولت میداند و میگوید:
«وقتی دولتها پاکسازی را بپذیرند و از پنج مادهای که در کنوانسیون اتاوا وجود دارد، چهار ماده آن رعایت شود و تنها به انهدام ذخایر مین بسنده نشود، عملا کشورها به سوی پاکسازی کامل پیش خواهند رفت و در این صورت قوانین حمایت از قربانیان مین تغییر کرده، اطلاعرسانی در زمینه پاکسازی نیز منتشر خواهد شد.»
به گفته صادقی، مرکز مینزدایی صرفا متعهد به امر پاکسازی مناطق آلوده به مین است و تصمیمگیرنده نیست و مسأله تداوم استفاده ایران از مینهای ضد نفر به سیاستهای دولت برمیگردد.
عملکرد نهادها و شرکتهای متولی مینزدایی
پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران در طول دهههای گذشته همواره یک موضوع امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران تلقی شده و به همین علت مشارکتهای مردمی هیچ نقشی در عملیات پاکسازی زمینهای آلوده به مین نداشته است.
وزارت کشور از سال ۱۳۸۳ عملیات پاکسازی میادین مین را به وزارت دفاع محول کرد. بهنام صادقی اما میگوید تا آن زمان هیچ شرکت خصوصیای در حوزه مینزدایی راهاندازی نشده بود:
«حسین وزیری، اولین رئیس مرکز مینزدایی کشور در سال ۸۳ به شرکتهای خصوصی هم اجازه داد که وارد کار پاکسازی مین شوند. در ابتدای کار حدودا ۱۰ شرکت تأسیس شدند و در دوره ریاست امیرحسین سعیدی بر این مرکز، تعداد شرکتها به حدود ۷۰ شرکت رسید. این روند از زمان آقای وزیری تا آقای سعیدی رو به رشد بود اما از زمانی که محمدحسین امیر احمدی عهدهدار ریاست مرکز مینزدایی شد، جلوی این رشد بیرویه را گرفت و شرکتهایی که از نظر مالی، پشتیبانی و فنی ضعیف بودند، پروانه فعالیتشان لغو شد و آمار این شرکتها کاهش پیدا کرد.»
به گفته صادقی در حال حاضر تنها تعداد معدودی شرکت خصوصی در حوزه مینزدایی فعالیت میکنند:
«کمتر از ۱۰ شرکت که دارای مجوز هستند فعالیت دارند. تقریبا نیمی از آنها شرکتهایی هستند که وابسته یا متعلق به وزارت دفاع هستند که قبلا در زمینههای صنایع و عمران فعال بودند و با تغییراتی که در اساسنامههایشان دادند، موضوع پاکسازی هم وارد فعالیتهایشان کردند و در پاکسازی شرکت میکنند. باقی شرکتها کاملا خصوصیاند.»
۳۳ سال مینزدایی با وجود بحرانهایی همچون کرونا
بهنام صادقی یکی از معدود کسانی است که پس از پایان جنگ و از حدود ۳۳ سال پیش به این سو در عرصه پاکسازی مناطق آلوده به مین، عمدتا در استانهای غرب و جنوب غربی ایران فعالیت دارد.
او درباره چگونگی آغاز عملیات مینزدایی در سالهای پس از جنگ میگوید:
«بعد از پایان یافتن جنگ بین ایران و عراق، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل حدود یکسال در مرز دو کشور مستقر بودند. به همین دلیل واحدهای پاکسازی نمیتوانستند در مناطق مرزی فعالیت کنند چرا که نقض آتشبس محسوب میشد اما از سال ۱۳۶۸ عملیات پاکسازی را آغاز کردیم.»
صادقی میگوید واحدی که در آن زمان در سپاه در آن خدمت میکرده، واحد تخریب لشکر هفت ولیعصر بوده و قسمتی که برای این واحد در نظر گرفته شده بوده، پالایشگاه آبادان و مناطق صنعتی آبادان و خرمشهر بوده:
«در وهله اول مهم این بود که پالایشگاه آبادان و انبوه صنایع از مین پاکسازی و بازسازی شود و از همان نقاط شروع کردیم.»
این فعال حوزه پاکسازی مین میگوید عملیات پاکسازی میادین مین حتی در یکسال گذشته و همزمان با شیوع کرونا هم ادامه داشته است.
به گفته صادقی، با وجود مسائل بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی که هزینههای پشتیبانی را هم افزایش میدهد، عملیات پاکسازی میادین مین همچنان در حال اجراست.