حسن روحانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است. ظاهرا در میان بخشی از اصلاح‌طلبان هوادارانی دارد. چرا کسانی به او امید بسته‌اند؟

در این گزارش، نظر دو تن از افراد مرتبط با ستاد او و یک خبرنگار آشنا با فضای فکری اصلاح‌طلبان را بر اساس منابع خبری اختصاصی، منعکس می‌کنیم.

حسن روحانی

مقام مذاکره‌گر

اسم حسن روحانی یادآور “پرنده هسته‌ای ایران” و “مذاکرات هسته‌ای ایران با سه قدرت اروپایی و مذاکران ۵+۱ است.  روحانی در مقطعی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئول این مذکرات بوده است. خودش به نتایج مذاکراتش در این زمینه افتخار می‌کند و می‌گوید: «دستاوردهای ما در آن دوره روشن است. اولین دستاورد ما این بود که کشور را از جنگ دور کردیم. زمانی به صورت تحلیلی گفته می​شد که آمریکا و متحدانش به دنبال حمله نظامی علیه ایران بودند، اما الان که تاریخ نوشته شده و بسیاری از مقامات مسئول آن زمان خاطراتشان را نوشته​اند، صراحتاً آورده​اند که آمریکا مصمم به حمله علیه ایران بوده است. پس دستاورد اول مذاکرات این بود که کشور را از جنگ دور کردیم». در مقابل، اصولگرایان او را متهم می‌کنند که در دوران مسئولیتش در پرونده هسته‌ای، ضمن قبول تمام خواسته‌های غربی‌ها حاضر شده است پیشرف ایران را در زمینه مسائل هسته‌ای با امتیازات کوچکی همچون دریافت قطعات یدکی هواپیما معاوضه کند. استناد آنان به قسمتی از سخنرانی علی خامنه‌ای است که دولت اصلاحات را در پرونده هسته‌ای به «وادادگی در برابر کشورهای غربی» متهم کرده است. همچنین علی لاریجانی ، رئیس فعلی مجلس و جانشین حسن روحانی در سمت دبیر شورای امنیت ملی، در اظهار نظری جنجالی گفته‌است: «من در دوران تعليق نسيت به شيوه مذاكرات آقاي روحاني به ايشان هشدار دادم و هنوز هم مي‌گويم در دوران تعليق، درّ غلطان داديم و آّب‌نبات گرفتيم.»

کارنامه سیاسی روحانی اما به مذاکرات هسته‌ای محدود نمی‌شود.

مرد عالی‌مقام

حسن روحانی در سال ۱۳۲۷ در شهر سرخه در استان سمنان به دنیا آمده و پس از گرفتن لیسانس حقوق قضایی از دانشگاه تهران، در انگلستان و اسکاتلند ادامه تحصیل داده و در رشته حقوق اساسی، مدرک دکتری دارد.

روحانی در رژیم جمهوری اسلامی پست‌های متعدد و مهمی، از جمله نمایندگی مجلس در پنج دوره، عضویت در شورایعالی دفاع، معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد فرماندهی قرارگاه خاتم‌الانبیا، معاونت جانشین فرماندهی کل قوا را بر عهده داشته است.

حسن روحانی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ نیز به مدت ۱۶ سال در دوره‌های ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود. او از سال ۱۳۷۰ تاکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

سخنران بعد از “آشوب”

یکی از مهم‌ترین فرازهای زندگی سیاسی حسین روحانی، سخنرانی او در مراسم حکومتی ۲۳ تیر ۱۳۷۸ و پس از حوادث کوی دانشگاه است. او در آن سخنرانی طولانی گفت: «… افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش می‌زنند، آنها که ماشین بیت‌‌المال را آتش می‌زنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از بین می‌برند… بی‌تردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزش‌های این مرز و بوم هستند، این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند. ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر – اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد… آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است و پیوند ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است، اسلام و [اسلامیت نظام] است و مظهر این اسلامیت، رهبری و مقام ولایت است… مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است…». (منبع)

اعلام کاندیداتوری

حسن روحانی، در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۲ رسماً خود کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد. ریاست ستاد انتخاباتی حسن روحانی بر عهده محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر صنایع و معادن دولت‌های اول و دوم هاشمی رفسنجانی است. اکبر ترکان قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی روحانی است. ترکان در دولت اول هاشمی به عنوان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و در دوره دوم به عنوان وزیر راه و ترابری مشغول به کار بود.

حسن روحانی رفسنجانی

در مراسم اعلام رسمی کاندیداتوری حسن روحانی که  با حضور اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی در تالار آدینه برگزار شد، به جز محمدرضا نعمت زاده رئیس ستاد انتخابات حسن روحانی، محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی ستاد انتخاباتی روحانی نیز سخنرانی کرد. (منبع)

از علی یونسی به عنوان “مسئول اتاق فکر” ستاد تبلیغات حسن روحانی نام برده می‌شود. او وزیر اطلاعات دولت خاتمی بود که پس از برکناری دری نجف آبادی در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای جانشین وی شد. بنا به اظهارات نجات یافتگان از زندان‌های دهه ۶۰ ایران، علی یونسی از مهره‌های تاثیرگذار در اعدام‌های سیاسی دهه ۶۰ ایران بوده است. (منبع ۱، ۲، ۳)

 او در حاشیه مراسم ختم حسن حبیبی در پاسخ به سئوالی مبنی بر مسئولیت در ستاد حسن روحانی اظهار داشت: «این ستاد تشکیل شده اما بنده مسئولیتی در آن ندارم». (منبع) اما خبرگزاری “ایسنا” و “خبر آنلاین” سخنانی از او منتشر کرده‌اند که صحت گفته او را با تردید روبه‌رو می‌کند. یونسی درباره احتمال کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی و  محمد خاتمی اظهار کرده است: ‌«با توجه به اطلاعاتی که دارم، قطعا هاشمی و خاتمی کاندیدا نمی‌شوند و امیدوارم همه نخبگان و دلسوزان ایران از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت کنند». (منبع)

“روی پیروزی حساب نمی‌کنیم!”

«… ما می‌دانیم آقای روحانی مشخصه‌های حداقلی اصلاح‌طلبی را ندارد. هدف، جمع شدن و بازسازی دوباره بدنه اصلاح‌طلبان است.»

بنا بر گزارشی قابل اعتنا، یکی از اطرافیان ستاد حسن روحانی که خود را اصلاح‌طلب سکولار معرفی می‌کند، گفته است: «هدف پیروزی در انتخابات نیست. به عقیده من، ما اصلاح‌طلبان در این انتخابات شانسی برای پیروزی نداریم. اگر اجازه ورود چهره‌های اصلی اصلاحات را می‌دادند وضعیت فرق می‌کرد اما ریسک آمدن افرادی مانند آقای هاشمی و خاتمی بالاست. آقای خاتمی آخرین برگ برنده جریان اصلاحات است. اگر ایشان رد صلاحیت شود اصولگرایان فرصت پیدا می‌کنند تا کل جریان اصلاحات را حذف کنند.»

این فرد در ادامه گفته است: «ما می‌دانیم آقای روحانی مشخصه‌های حداقلی اصلاح‌طلبی را ندارد. هدف، جمع شدن و بازسازی دوباره بدنه اصلاح‌طلبان است. انتخابات بهانه‌ای برای ورود دوباره گفتمان اصلاح‌طلبی به عرصه عمومی سیاست است. ماجرای انتخابات ۸۸ باید در جایی تمام شود. پافشاری بیشتر بر انتخابات قبلی به معنای در حاشیه ماندن و حذف جریان اصلاحات است.»

حسن روحانی

به باور وی «روحانی تایید شخص رهبری را دارد و دید چهره‌های قدیمی نظام به ایشان مثبت است. هر کس از اصلاح‌طلبان که بعد از حوادث ۸۸ به صورت آشکارا یا تلویحی متهم به مسائلی شده است با فعالیت در چهارچوب قانون و در ستاد آقای روحانی این فرصت را از چهره‌ها و رسانه‌های جریان اصولگرا برای تخریب خود می‌گیرد و خود را از حواشی آن اتفاقات خارج می‌کند.»

شخص مرتبط با محفل حسن روحانی، این برآورد را از میزان رای کاندیدای مورد علاقه‌اش دارد: «در بهترین حالت رای آقای روحانی ۵ میلیون خواهد بود. اگر آقای خاتمی راضی به کاندیداتوری می‌شدند می‌توانستیم حماسه دوم خرداد را تکرار کنیم اما آقای روحانی در جایگاه آقای خاتمی نیست. در شرایط فعلی همین غنیمت است. پنج میلیون رای می‌تواند جای پائی برای چانه زدن در آینده باشد. مسئله این است که ما در آمار رسمی و در فرآیند رسمی سیاست، یعنی انتخابات، وزنی داشته باشیم. اینکه ما بتوانیم به پشتوانه همین ۵ میلیون رای مدعی باشیم خودش یک پیروزی است.»

«…در بهترین حالت رای روحانی ۵ میلیون خواهد بود. در شرایط فعلی همین غنیمت است. پنج میلیون رای می‌تواند جای پائی برای چانه زدن در آینده باشد.»

اما چرا در شرایطی که نظام هزینه سنگینی برای  حذف اصلاح‌طلبان پرداخته است،  دوباره تصمیم به تایید افرادی مانند حسن روحانی می‌گیرند؟ به عبارت بهتر حسن روحانی چه کاری می‌تواند انجام دهد که از دست اصول‌گرایان ساخته نیست؟

شخص یاد شده در پاسخ می‌گوید : «کارکرد در جایگاه ریاست جمهوری، کارکرد در جایگاهی بعد از پیروزی کاندیدا است. اما کارکرد دیگری وجود دارد که آن حضور در جریان خود فرآیند انتخابات است. قرار نیست آقای روحانی پیروز انتخابات باشد. هیچ خط قرمزی قرار نیست جابه‌جا شود. آمدن آقای روحانی برای ما منافعی دارد. انتخابات بازی صفر و یک نیست. تمرین دموکراسی در عرصه عمومی است و طبیعی است که هزینه‌هایی نیز دارد.»

او در ادامه می‌افزاید: «متاسفانه بدنه سیاسی و اجتماعی اصلاحات دو پاره شده است. به عنوان یک اصلاح‌طلب که معتقد به پرهیز از انقلاب به هر قیمت ممکن است، باید بگویم ایرادی به آقای روحانی وارد نیست. این اتفاق در هر صورت می‌افتاد. تنها آمدن آقای خاتمی می‌توانست از دو پاره شدن نیروهای اصلاحات جلوگیری کند.

حسن روحانی  حسن خمینی
حسن روحانی در کنار سید حسن خمینی

عده‌ای از دوستان ما معتقد هستند که تا زمانی که فعالیت احزاب اصلاح طلب ممنوع باشد و آقای موسوی و کروبی در حصر به سر می‌برند، شرکت در انتخابات بی‌معنی و بی‌نتیجه است. ما معتقد هستیم از هر روزنه‌ای باید برای بهبود اوضاع  کشور استفاده کرد. به هر حال در جریان حوادث ۱۳۸۸ اتفاقاتی خارج از عرف، شرع و قانون به وقوع پیوسته است که اصلاح طلبان باید نسبت به آن وقایع تکلیف خود را روشن کنند.»

«…روحانی تایید می‌شود که به سود ماست اما جریان اصلاحات تا مدتی دو تکه خواهد شد و این به سود جریان حاکم و رقبای سیاسی ماست. باید با روشن نگاه داشتن چراغ اصلاح‌طلبی از افتادن جامعه به ورطه انقلاب جلوگیری کرد.»

اصلاح‌طلب یادشده که اینک به حسن روحانی امید بسته، این امیدواری را ناگزیر دانسته و در گفته است: «جریان اصلاح‌طلبی بدون صندوق رای امکان حیات خود را از دست می‌دهد. ما نمی‌توانیم به صندوق‌های رای پشت کنیم. قهر کردن در این شرایط اشتباه است. هشت سال دیگر قدرت در دست اصولگرایان باقی می‌ماند بی آنکه ما بتوانیم تاثیری روی شرایط بگذاریم. در شرایط فعلی آقای روحانی تایید می‌شود که به سود ماست اما جریان اصلاحات تا مدتی دو قسمت و دو تکه خواهد شد. این به سود جریان حاکم و رقبای سیاسی ماست. چاره‌ای نیست. با روشن نگاه داشتن چراغ اصلاح‌طلبی باید از افتادن جامعه به ورطه انقلاب جلوگیری کرد».

“دنبال مشارکتی حداکثری هستند

اینک به نظرات یک اصلاح‌طلب دیگر توجه می‌کنیم. او زمانی از فعالان دانشجویی بوده و تجربه بازداشت را هم دارد. او درباره پشتیبانی‌اش از حسن روحانی گفته است: «اگر خاتمی می‌آمد ما روی مسئله فکر می‌کردیم اما آمدن روحانی برای ما دلیل مهمی برای پشت کردن به رئیس جمهور واقعی ایران، آقای موسوی نیست».

در صحنه انتخابات پیش رو قرار است چند چهره اصلاح‌طلب هم حضور داشته باشند. اصلاح‌طلب دوم، که اکنون سخنان او را باز می‌کنیم، در باره رضایت خامنه‌ای به این بازی گفته است: «نکته اول اینکه آقای روحانی اصلاح‌طلب نیست. ایشان متعلق به جریان روحانیت مبارز است. فردی میانه‌رو است اما میانه‌روی به معنای اصلاح‌طلبی نیست. نکته دوم اینکه آقای روحانی در بازی حکومت گرفتار شده است. کودتاچیان به دنبال مشارکت حداکثری در انتخابات هستند تا دولت بعدی −که قطعا از اصولگریان است− به پشتوانه رای مردم بتواند در مذاکرات هسته‌ای ادعای سلامت انتخابات و همراهی طیف‌های داخل کشور را داشته باشد. نکته سوم اینکه هر چه انتخابات شلوغ، پر حادثه‌ و با رای دهندگان بیشتری باشد امکان تقلب در انتخابات و مهندسی آرا بیشتر می‌شود. وقتی مشارکت مردم زیر ۵۰ درصد باشد امکان بررسی آرای صندوق‌ها، مدل‌سازی ریاضی و پیش‌بینی از نتایج راحت‌تر می‌شود و تقلب سخت‌تر. البته در مورد حضور حداکثری در انتخابات اید بگویم هنوز زود است که نظر بدهیم.»

«هر چه انتخابات شلوغ، پرحادثه‌ و با رای دهندگان بیشتری باشد امکان تقلب در انتخابات و مهندسی آرا بیشتر می‌شود. وقتی مشارکت مردم زیر ۵۰ درصد باشد، مدل‌سازی ریاضی و پیش‌بینی از نتایج راحت‌تر می‌شود و تقلب سخت‌تر.»

این شخص در ادامه گفته است: «در کشور ما هر مسئله‌ای در همان اوایل کار حل نشود دیگر به راحتی قابل حل شدن نیست. مثل موضوع آقای امیر انتظام، موضوع آقای منتظری و مسائل دیگر. اگر یک انتخابات دیگر بگذرد و تکلیف آقایان موسوی و کروبی مشخص نشود باید مسئله را فراموش کنیم. ما نمی‌خواهیم این اتفاق بیافتد.

در پرونده کوی دانشگاه اگر زمان بی جهت تلف نمی‌شد شاید نیروی انتظامی درس عبرت بهتری می‌گرفت. در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای چون پافشاری شد بالاخره مسئولان نظام پذیرفتند که مسئولیت قتل‌ها توسط وزارت اطلاعات پذیرفته شود. بی‌تعارف بگویم امیدی ندارم آقای روحانی کاری برای موسوی و کروبی انجام دهد. شرط حضور در انتخابات این است که از آنان اعلام برائت کند.»

این اصلاح‌طلب، در مورد خامنه‌ای نیز گفته است: «به نظر من آقای خامنه‌ای آن مقدار که باید از تصمیمات نادرست خود پشیمان نشده است. اگر نیروهای اصلاح‌طلب عجله نمی‌کردند شاید می‌توانستیم امیدوار باشیم که آقای خامنه‌ای مجبور به اقرار شود و اشتباهات خود را بپذیرد.

حسن روحانی جک استرا
روحانی و جک استرا وزیر خارجه سابق بریتانیا

آقای خامنه‌ای حاضر نیست دست از حمایت احمدی‌نژاد بردارد. اگر ماجرای استیضاح وزیر (درگیری احمدی‌نژاد و لاریجانی در مجلس) و قاضی مرتضوی را یک دولت غیر اصول‌گرا مرتکب شده بود، در نماز جمعه و تریبون‌ها موج آفرینی می‌کردند. آقای خامنه‌ای فقط به احمدی‌نژاد یک تذکر کوچک داد. او هنوز نفهمیده است وضعیت کشور چقدر وخیم و بحرانی است و دولتی که با تقلب روی کار آمده است چقدر خرابی به بار آورده است. به نظر من روزی که آخرین برگ دلار ایران خرج شود و تحریم‌ها ۱۰۰ درصد کامل شود؛ یا یک برخورد کوچک نظامی اتفاق بیافتد و نظام را به خودش بیاورد، زمان وارد شدن اصلاح‌طلبان است. چرا ما باید وارد انتخاباتی شویم که اجازه ورود کاندیدای پیروز را نداریم و قرار است فقط تنور را داغ کنیم تا کسانی مانند آقای ولایتی به پشتوانه رای ما پشت میز توافق با ۵+۱ برسد؟»

“اصلاح طلبان تجربه دریانوردی در این دریای طوفانی را ندارند!”

حال پس از سخنان دو اصلاح‌طلب امید بسته به حسن روحانی، به سخنان خصوصی یک روزنامه‌نگار قدیمی شاغل در یکی از روزنامه‌های سرتاسری توجه می‌کنیم. موضع سیاسی او در این انتخابات، تحریم است اما در روزنامه‌ای قلم می‌زند که باید در آن مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کند. او می‌گوید: «مشکلی با این قضیه ندارم. اوایل اذیت می‌شدم اما مدتهاست یاد گرفته‌ام خیلی شیک و مجلسی دو شخصیتی باشم. در مواقع لزوم سه شخصیتی! چه تفاوتی دارد؟ این مسئله را برای خودم اینطور حل کردم که اولویت اصلی کار و زندگی را برای خودم روشن کردم. برای من مهم‌ترین مسئله در وضعیت افتضاح فعلی فقط داشتن درآمد کافی است.»

«شعار همه جریانات اصولگرا در بُعد اقتصادی مقابله با خاندان هاشمی است و این جواب می‌دهد. برای احمدی‌نژاد هاشمی دشمنی سیاسی/اقتصادی است اما خاتمی فقط یک دشمن سیاسی است. بدون خاتمی اصلاح‌طلبان هیچ شانسی ندارند.»

نظرات او درباره کاندیداتوری حسن روحانی به یک بحث کلی‌تر می‌کشد. او اعتقاد دارد: «اصلاح‌طلبان تجربه دریانوردی در این دریای طوفانی را ندارند. تمام بحران‌هایی که دولت اصلاحات در طول ۸ سال با آن رو‌به رو بود در مقایسه با وضعیت فعلی مسائل کوچکی محسوب می‌شوند. بحران برای گروهی که در قدرت است، با گروهی که در بیرون قدرت است مسائل و مشکلات متفاوتی دارد. اصلاح‌طلبان از زمانی که از قدرت رانده شده‌اند فقط به جلو می روند تا شاید فرجی حاصل شود. برنامه مشخصی وجود ندارد.»

او در مورد خاتمی می‌گوید: «آقای خاتمی نمی‌خواهد کاندیدا شود چون می‌ترسد که رد صلاحیت بشود. رد صلاحیت آقای خاتمی یعنی تمام شدن تاریخ مصرف او در جمهوری اسلامی. خاتمی می‌خواهد باز هم صبر کند تا شاید در دوره بهتری بتواند دوباره به جمع خودی‌های نظام اضافه شود. آقای هاشمی وضعیت بدتری از آقای خاتمی دارد. به نظر من خاتمی می‌داند کجا ایستاده است و تقریباً می‌داند چه می‌خواهد. بازی آقای هاشمی یک مقداری با آقای خامنه‌ای شخصی شده است. سایه هاشمی در تمام سال‌های بعد از انقلاب روی سر خامنه‌ای بوده است. دست‌شان برای هم رو است. کافی است اینبار هاشمی باخت بدهد تا کار او را یک سره کنند.

روحانی خاتمی رفسنجانی

شعار همه جریانات اصولگرا در بُعد اقتصادی مقابله با خاندان هاشمی است و این جواب می‌دهد. هاشمی برای احمدی‌نژاد یک دشمن سیاسی/اقتصادی است اما خاتمی فقط یک دشمن سیاسی است. بدون خاتمی اصلاح‌طلبان هیچ شانسی ندارند. به نظر من هیچ کس تا آخرین ثانیه فرصت ثبت نام نمی‌تواند بگوید چه کسی کاندید می‌شود و چه کسی کاندید نمی‌شود.

«وقتی خاتمی یا هاشمی در بازی باشند اصلاح‌طلبان یکپارچه باقی می‌مانند اما با کاندیداهایی مثل روحانی و عارف این یکپارچگی را نمی‌شود حفظ کرد.»

 اگر هاشمی یا خاتمی زیر فشار بزرگان اصلاحات وارد انتخابات شوند، معادلات به هم می‌ریزد. از این نظر به هم می‌ریزد که وقتی خاتمی یا هاشمی در بازی باشند اصلاح‌طلبان یکپارچه باقی می‌مانند اما با کاندیداهایی مثل حسن روحانی و عارف این یکپارچگی را نمی‌شود حفظ کرد. از طرفی زمان برای سکوت و انفعال مناسب نیست. اگر تیم احمدی‌نژاد در قدرت باشد به عنوان تنها رقیب صاحب بدنه اجتماعی به اصلاح‌طلبان و طبقه متوسط رحم نخواهد کرد.

اگر اصولگرایان معتدل رای بیاورند، همین چهار تا دانه نقدی که به احمدی‌نژاد نوشته می‌شود، تعطیل می‌شود. کسی که جرات ندارد از اصل نظام، ولایت فقیه، پرونده هسته‌ای و این چیزها بنویسد یا بگوید. تنها راه حل این بود که به خود احمدی‌نژاد بپردازیم. احمدی‌نژاد شخصیت پرحاشیه و بی‌سیاستی است و سوژه را همیشه فراهم می‌کرد.»

این روزنامه‌نگار در ادامه به سیاست خارجی می‌پردازد: «سیاست خارجی ایران یا به جنگ ختم می‌شود یا توافق با آمریکا و ۵+۱ که در هر دو این حالت‌ها اصلاح‌طلبان برای همیشه از صحنه سیاست حذف می‌شوند. آمریکائی‌ها نشان داده‌اند که به طرف مذاکرات‌شان رسمیت و اهمیت می‌دهند. اگر اصولگرایان تابوی مذاکره با آمریکا و تعلیق هسته‌ای را بشکنند تا مدت‌ها طرف اصلی بحث و گفتگو با دنیای غرب خواهند شد. در صورت حمله نظامی وضعیت بدتر است. اپوزیسیون خارج ایران کلاً اصلاح‌طلبان نزدیک به نظام را به رسمیت نمی‌شناسند. جنگ بر سر قرار گرفتن در جایگاه آلترناتیو جمهوری اسلامی تعارف بین گروه‌ها باقی نمی‌گذارد.»

چشم‌ا‌نداز چیست؟ خبرنگاری که با تحلیل‌اش از وضعیت آشنا شدیم، در مجموع ناامید است. او می‌گوید: «در چند ماه اخیر با بسیاری از چهره‌های اصلی اصلاح‌طلبان گفتگو کرده‌ام. خیلی از آقایان اعتقاد دارند این آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. یک تعبیر دیگر این حرف یعنی اینکه این انتخابات آخرین فرصت برای بقای سیاسی اصلاح‌طلبان است. اگر این آخرین امید از میان برود سیل پناهندگان ایرانی به اروپا و آمریکا سرازیر می‌شود و اصلاح‌طلبان داخل کشور تبدیل به یک گروه کوچک در حاشیه روابط سیاسی می‌شوند. بدنه‌ای هم که از کشور خارج می‌شود اندیشه‌هایش در دنیای جدید عوض خواهد شد.»