زلزله روز گذشته بلوچستان را بزرگ‌ترین زلزله ۵۰ سال اخیر ایران معرفی‌کرده‌اند. شاید به دلیل همین بزرگی بود که به سرعت اخباری مبنی بر کشته شدن ۴۰ نفر و قطع شدن برق و مخابرات در سراوان در برخی خبرگزاری‌ها منتشر شد. برخی منابع نیز می‌گفتند مردم از خانه‌های خود خارج شده‌اند و در خیابان‌ها و پارک‌ها پناه گرفته‌اند.

139341_841

گزارش اولیه موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران نشان می‌داد که زمین‌لرزه‌‌ای در ٧ و ٨ دهم در مقیاس ریشتر در ساعت ۱۵و ۱۴ دقیقه و ۱۷ ثانیه، در عمق ۹۵ کیلومتری زمین رخ داده است. این زمین‌لرزه در ۸۱ کیلومتری سراوان، ۸۳ کیلومتری خاش، ۸۵ کیلومتری سوران و ۱۳۱۴ کیلومتری شهر تهران بوده است. علاوه بر مردم استان‌های کرمان، هرمزگان و فارس در ایران، این زلزله در پاکستان، هندوستان، عربستان، بحرین، امارات، قطر و بحرین نیز احساس شد. از ابوظبی امارات خبر رسید که مردم از خانه‌های خود بیرون آمده‌اند و به خیابان‌ها پناه برده‌اند. مقامات، از مردمی که در برج‌های بلند امارات بودند، خواستند که از آن‌ها خارج شوند.

در حالی که از ایران خبر می‌رسید که زلزله خسارت زیادی نداشته، اخبار پاکستان نشان می‌داد که بیش از ۲۰ نفر بر اثر آن در این کشور کشته شده‌اند و ۱۰۰ مجروح برجای مانده‌است.

همزمان گفته می‌شد که از سه استان کرمان، هرمزگان و خراسان جنوبی، امدادگر و گروه‌های زنده‌یاب، با تجهیزات لازم به مناطق زلزله‌زده سراوان اعزام شده‌اند و در مناطق زلزله‌زده شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان، «وضعیت اضطراری پیچیده» اعلام شده است، اما چند ساعت بعد، فریبرز راشدی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان سیستان و بلوچستان به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) گفت این زلزله تلفات جانی نداشته است.

بر مبنای آخرین خبر‌ها، تنها یک زن در منطقه قادرآباد گرنجچین بر اثر ریزش کوه، کشته شده است. این زن به نام مدینه مزارزهی، برای فعالیت‌های روزمره به اطراف کوه رفته بود که بر اثر سست شدن کوه و ریزش آن به دنبال جراحات وارده جان باخت.

تناقض در اطلاع‌رسانی

در حالی که امکان برقراری تماس تلفنی با مناطقی که احتمال می‌رفت حادثه دیده‌اند وجود نداشت و خبرنگاران و مردم تلاش می‌کردند با مردم و بستگان خود تماس بگیرند، خبرگزاری کار ایران (ایلنا) نوشت که شهر سروان با ۲۷۵ هزار نفر جمعیت و همچنین منطقه کلپورگان، به‌طور جدی آسیب‌ دیده‌است، اما کمی بعد رئیس مرکز عملیات بحران اورژانس سیستان و بلوچستان اعلام کرد منطقه سراوان آسیب جدی ندیده و علت آن این است که از کانون زلزله حدود ۱۵۰ کیلومتر فاصله دارد.

مردم کپرنشین و زاغه‌نشین سراوان، هرچند برای چند ساعت در صدر خبرهای ایران و جهان قرار گرفتند، اما محرومیت عمیق و مشکلات فراوان آن‌ها، چیزی است که همواره از سوی مسئولان انکار می‌شود و از سوی مردم فراموش.

خبر متناقض دیگر این بود که فرماندار شهرستان سراوان کانون زلزله را در ۲۵ کیلومتری شهر گشت و ۶۵ کیلومتری مرکز شهر سراوان دانست و گفت تنها شش تا هفت نفر مجروح شده‌اند و در روستاهای حاشیه شهر سراوان و گشت، ساختمانی تخریب نشده است. استاندار سیستان و بلوچستان هم به سایت‌های خبری توصیه کرد تنها به اخباری که از ستاد بحران استان اعلام می‌شود اکتفا کنند.

اما بدون مطرح کردن دلایل توهم توطئه در میان مردم که به دلیل بی‌اعتمادی به مسئولان رایج شده است، برخی منابع خبری ایران، علت کم بودن عوارض زلزله را در این دانسته‌اند که کانون وقوع زلزله در منطقه‌ای بوده که تراکم جمعیت آن کم است و اصولاً ساخت و ساز زیادی در آن وجود ندارد. طنز تلخ ماجرا هم تحلیل مرتضی اکبرپور، معاون سازمان مدیریت بحران کشور، از دلیل کم‌ آسیب بودن زلزله در این منطقه بود. او در گفت‌وگو با شبکه خبر گفت: «چون کشور، کشور آقا امام زمان است و ایام ایام فاطمیه بود، به عنایت این بی‌بی دو عالم، امروز زلزله ٧. ٧ ریش‌تر را تجربه کردیم و این زلزله کمترین میزان خسارت را در پی داشت.»

در فاصله دو فراموشی

خبر زلزله حدود هشت ریشتری در بلوجستان ایران، به سرعت از سوی مردم و در فضاهای مجازی پیگیری شد. یک شهروند ایرانی همزمان با وقوع زلزله گزارش داد: «با یکی از دوستانم در زاهدان حرف زدم، گفت که زلزله در محل سکونت آن‌ها (محله المپیک) که بالاشهر حساب می‌شود، به جایی آسیب نرسانده، هر چند شدید احساس شده است، گفت الان بیشتر مردم این منطقه ریخته‌اند توی کوچه و خیابان و حیاط خانه‌ها. می‌گفت البته احتمالش هست که در قسمت پایین‌شهر و بافت قدیم مثل محله شیرآباد، چهارراه رسولی و… که خانه‌های گلی آنجا زیاد است، تلفات و ویرانی‌هایی به بار آورده باشد، اما گفت خبر دقیقی ندارم. همین‌طور می‌گفت که خبرهای اولیه حاکی از این است که تلفات در سراوان و به نسبتی کمتر در خاش شدید بود. البته آماری نداشت و از شنیده‌ها می‌گفت.»

شهروند دیگری هم خبر داد: «از فامیلمان به من خبر رسیده که اغلب ساکنان آن منطقه‌ اصلی زلزله چادرنشین بوده‌اند و حتی تا بیست کیلومتری مرکز زلزله تلفات زیادی نداشته است.»

منطقه بلوچستان یکی از محروم‌ترین مناطق ایران است. هرچند به محض انتشار خبر وقوع زلزله در این منطقه، توجه بسیاری به آن جلب شد و در فضای واقعی و مجازی گروه زیادی تلاش کردند با ساکنان آن همدردی کنند، اما واقعیت این است که این موج به محض انتشار اخباری مبنی بر کم‌آسیب بودن زلزله فروکش کرد. این در حالی است که مناطق زلزله‌زده، حتی تا چندسال پیش آب و برق و تلفن هم نداشتند و برخی از مناطق هنوز هم از این امکانات محرومند.

ناصر بلیده‌ای: اینکه سعی می‌کنند به کلی تلفات این زلزله را انکار کنند، به دلیل سیاست امنیتی است. به شکل عمومی، کسی نمی‌تواند به‌سادگی به مناطق مختلف زلزله‌زده دسترسی پیدا کند. تلاش حکومت ایران این بوده که این منطقه تنها توسط خودش کنترل شود.

مردم کپرنشین و زاغه‌نشین سراوان، هرچند برای چند ساعت در صدر خبرهای ایران و جهان قرار گرفتند، اما محرومیت عمیق و مشکلات فراوان آن‌ها، چیزی است که همواره از سوی مسئولان انکار می‌شود و از سوی مردم فراموش.

این بار گذشت، شاید هربار نگذرد

با اینکه هنوز اخباری از آسیب دیدن جدی مردم و خانه‌های مسکونی در این منطقه منتشر نشده است، اما وقوع پس لرزه‌های شدید در محل وقوع زلزله تا مدت‌ها پس از زلزله اصلی چیزی است که بسیاری از کار‌شناسان بر آن تاکید می‌کنند.

در خبرگزاری‌های داخل ایران تاکید شده که به دلیل بافت جمعیتی و تراکم خانه‌ها در منطقه سراوان،  ‫میزان تلفات پایین بوده ‫و بافت ساختمان‌‌ها هم چندان آسیب ندیده است. ناصر بلیده‌ای کار‌شناس بلوچ درباره اینکه این اطلاعات تا چه حد مبتنی بر واقعیت است، به رادیو زمانه می‌گوید: «درست است که تراکم جمعیت کم است، ولی همچنان جمعیت زیادی در منطقه زندگی می‌کنند. کل منطقه بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد. این جمعیت در مرکز خاش و سراوان بیشتر هستند و به عنوان مثال هرکدام از این مناطق بیش از صدهزار نفر جمعیت دارند. البته با توجه به ساختار شهر‌ها، در صورت وقوع حادثه تلفات کم خواهد بود، اما اینکه سعی می‌کنند به کلی تلفات این زلزله را انکار کنند، به دلیل سیاست امنیتی است. به شکل عمومی، کسی نمی‌تواند به‌سادگی به مناطق مختلف زلزله‌زده دسترسی پیدا کند.

تلاش حکومت ایران این بوده که این منطقه تنها توسط خودش کنترل شود. قبلا هم به عنوان جایی با آن رفتار شده که کسی نمی‌تواند آسان در آن رفت و آمد کند. به دلایل امنیتی، می‌خواهند تا جای امکان، خودشان منطقه را کنترل کنند و اگر اتفاقی در منطقه روی دهد، نخواهند گذاشت مردم کمک‌رسانی کنند.»

او درباره اینکه در صورت وقع حادثه‌ای مانند زلزله و فراگیر شدن دامنه‌های آن، چه اتفاقاتی ممکن است روی دهد و وضعیت سازه‌ها در این منطقه چگونه است، به زمانه می‌گوید: «مسئله این است که در این منطقه جاده‌ها و پل‌ها کار نمی‌کنند و وضعیت درستی ندارند. بیشتر پل‌ها موقتی و خراب هستند. با وقوع زلزله، این پل‌ها به سادگی خراب و غیر قابل استفاده می‌شوند و وضعیت بد‌تر می‌شود. راه‌ها هم مناسب نیستند. در وضعیت جهان سومی راه‌های بلوچستان، حتی یک باران‌ هم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. مثلا در آخرین دفعه‌ای که باران شدید در منطقه آمده بود، خیلی از جاده‌ها خراب شده بودند. برخی از پل‌های منطقه در زمان پهلوی درست شده‌اند و هربار که باران می‌آید، باید تعمیر شوند، چون ساختشان اصولی نبوده است. در چنین وضعی، اگر شرایط دشوار منطقه به هر دلیلی حاد شود، حتی مردم هم به سختی همدیگر را پیدا می‌کنند و این مشکلی است که به شکل ریشه‌ای در منطقه وجود دارد.»