جنگ داخلی سوریه در حالی وارد سومین سال خود می‌شود که بحران انسانی در آن روز به روز وضع بدتری پیدا می‌کند و این کشور به طور فزاینده‌ای درمعرض کشمکش‌های گسترده‌تر است.

اواسط فوریه ۲۰۱۳ سازمان ملل گزارش داد که حدود ۷۰ هزار نفر در این جنگ کشته شده‌اند. اکنون از هر چهار سوری، یک نفر مجبور به مهاجرت یا پناهندگی شده است. گفت‌وگویی میان رژیم اسد و مخالفان آغاز نشده و به نظر نمی‌رسد که شکاف طرفین، قابل ترمیم باشد.

جبهه النصره سوریه

می‌توان تصور کرد که حکومت سوریه در صورت برقرار نشدن آرامش سیاسی، خود به خود متلاشی شود، زیرا بعید است رژیم یاهیچ یک از جناح‌های شورشی، بتوانند کنترل کل کشور را به دست گیرند.

 اگرچه رژیم اسد برتری نظامی خود را حفظ کرده است، اما ارتش آزاد سوریه و سایر شورشیان پیروزی‌های عمده‌ای در داخل سوریه و در صحنه بین‌المللی به دست آورده‌اند. امروز شورشیان تمام راه‌هایی را که به حلب، بزرگ‌ترین شهر سوریه می‌رسد در کنترل خود دارند و بسیاری از مرزها، تاسیسات نظامی، مرکز استان رقه، میدان نفتی الورد و بزرگ‌ترین سد آبی کشور در اختیار آنهاست.

برآمدن تندروهای اسلامی از میان اپوزیسیون سوریه مانند جبهه النصره، آمریکا را به شدت نسبت به اقدامات بیشتر برای سقوط اسد بی‌علاقه کرده است.

 حوادث هفته‌های اخیر نشان می‌دهند که کنترل رژیم بر دمشق نیز می‌تواند ضعیف‌تر شود. ائتلاف ملی سوریه به طور رسمی از سوی بیش از ۱۰۰ کشور به عنوان نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخته شده و در اتحادیه عرب نیز کرسی به دست آورده است.

با وجود این دستاوردهای نظامی و دیپلماتیک، به نظر نمی‌رسد که رژیم اسد توسط ارتش آزاد سوریه از بین برود، مگر اینکه تعادل تاکتیکی قدرت هرچه قاطعانه‌تر به سود شورشیان بر هم بخورد. تحولاتی که می‌توانند چنین نتیجه‌ای را ایجاد کنند؛ شامل عملکرد ناتو، ایجاد منطقه پرواز ممنوع، ارسال سلاح‌های پیشرفته‌تر برای شورشیان، اتجاد مخالفان و از بین رفتن حمایت علویان از رژیم می‌شوند. تاکنون تحقق هرکدام از این سناریوها به دلیل برخاستن جبهه ‌النصره و عناصر افراطی از میان مخالفان، بسیار نامحتمل بوده است.

شکاف مخالفان، بی‌میلی غرب

سوالات اساسی درباره آینده سوریه دشمنان اسد را به گروه‌های مختلف تقسیم می‌کند و بی‌تردید، رژیم به طور موثری از این شکاف‌ها بهره برداری کرده است. نقش اسلام در حکومت، تنش‌های قومی میان اعراب و کردها، گفت وگو با رژیم و نقش دولت‌های خارجی، مانع ظهور یک نهاد سیاسی واحد شده که بتواند اپوزیسیون سوریه را نمایندگی کند.

ارتش آزاد سوریه
نفرات ارتش آزاد سوریه

مخالفان در سپتامبر ۲۰۱۱، تلاش کردند با تشکیل شورای ملی سوریه در استانبول، جبهه متحدی تشکیل دهند. اما بسیاری از سوری‌ها، آن را مرتبط با اخوان‌المسلمین می‌دانستند. این شورا توسط گروهی از تبعیدیان ایجاد شده بود که نقشی در روند حوادث داخل سوریه نداشتند.

افزون بر این، ارتباط برخی رهبران شورای ملی سوریه با دولت جورج بوش، باعث از دست رفتن محبوبیت این سازمان نزد سوری‌هایی شد که از ربوده شدن جنبش خود به دست غربی‌ها می‌ترسیدند. این ترس زمانی تشدید شد که شورای ملی، تقاضای کمک از نیروی نظامی خارجی را مطرح کرد. همکاری شورای ملی با ترکیه، جلوی پشتیبانی کردهای سوریه و ناسیونالیست‌های عرب از این جنبش را نیز گرفت.

در نوامبر ۲۰۱۲ و در دوحه، چهره جدیدی از شورای ملی سوریه شکل گرفت و شورای قبلی، تبدیل به گروهی فرعی شد. با این همه، تلاش شورای ملی فعلی برای متحد کردن اپوزیسیون سوریه بی‌فایده‌ ماند و استعفای معاذالخطیب، رهبر آن در  بیست و چهارم مارس ۲۰۱۳ تاکیدی دوباره بود بر ناتوانی نیروهای ائتلاف به عنوان نهادی منسجم که قادر به تامین سلاح‌های پیشرفته از دولت‌های خارجی است و در عین حال مخالفان را نیز نمایندگی و کنترل می‌کند.

با در نظر گرفتن شکست تمام عیار سه دهه کارزار نظامی دولت ترکیه علیه پ‌ک‌ک، بعید است که جبهه‌ النصره و سایر شبه‌نظامیان اسلامگرا، پ‌ک‌ک در سوریه را به سرعت شکست دهند.

ارتباط غرب با مخالفان سوری بسیار پیچیده است. دولت اوباما، تحریم‌هایی اقتصادی علیه رژیم سوریه اعمال کرده و مخالفان را نیز از حمایت‌های دیپلماتیک بهره‌مند ساخته است. اما با وجود فراهم کردن امکان ارسال تجهیزاتی برای مخالفان از طریق ترکیه، آمریکا از ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه یا تهیه سلاح‌های پیشرفته برای اپوزیسیون به منظور ایجاد توازن قوا خودداری کرده است.

نیویورک تایمز در اواخر مارس ۲۰۱۳ از قول مخالفان سوری نوشت که محموله‌های غرب ناکافی است و واسطه‌های خارجی تنگ‌نظر یا فاسدند. اما با وجود این گلایه‌ها، فرانسه و بریتانیا هم تاکنون، سیاست آمریکا را دنبال کرده‌اند و اپوزیسیون سوریه را مجهز به سلاح‌هایی نکرده‌اند که می‌توانند تعادل قوا را به زیان رژیم سوریه بر هم زنند.

برآمدن تندروهای اسلامی از میان اپوزیسیون سوریه، آمریکا را به شدت نسبت به اقدامات بیشتر برای سقوط اسد بی‌علاقه کرده است. پاتریک سیل، کارشناس بریتانیایی امور خاورمیانه می‌گوید: «بسیاری می‌پرسند که هدف ایالات متحده و متحدانش از مبارزه با القاعده در افغانستان، پاکستان، یمن، سومالی و اخیرا در مالی، چه بوده و چرا حالا همین نیروها در سوریه آزاد و رها شده‌اند؟ شک نیست که چنین رویکردی حضور آنها را در رژیم پس از اسد را تضمین می‌کند.»

شورشیان سوریه
غرب در مسلح کردن اپوزیسیون سوریه احتیاط می کند

از نظر زمانی، به نظر می‌رسد آمریکا تصمیم خود  را گرفته باشد. اخیرا در دیداری در واشنگتن، اوباما به سوال نخست وزیر بریتانیا دیوید کامرون درباره سیاست آمریکا در قبال سوریه، گفت که مایل به انتخابی دوباره برای دخالت در سوریه نیست.

اوایل همین ماه، اد رویس، رییس کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا تاکید کرد: «هرچند غیرقابل پیش‌بینی است، اما شاید درست باشد که گفته می‌شود آمریکا انتخاب خوبی در سوریه ندارد. نگرانی من آن است که ما راهی را برویم که موجب مشکلاتی مشابه عراق شود و این چیزی نیست که ما برای ۱۰ سال و ۲۰ سال آینده درنظر گرفته باشیم.»

جبهه‌ النصره در میان مخالفان رژیم اسد به یارگیری سرگرم است و گروه‌های جهادی کوچک‌تر دیگری چون احرار الشام و سکورالشام نیز در حال شکل‌گیری هستند. در میان غارت مساجد شیعیان و کلیساهای مسیحیان توسط شورشیان سنی؛ علویان، مسیحیان و دروزیان سوریه همچنان به اسد وفادار مانده‌اند و از کینه توزی و واکنش شدید سنیان در صورت سقوط رژیم می‌ترسند.

اگر رویای جبهه‌النصره و اخوان‌المسلمین برای کنترل کل کشور تحقق یابد، رژیم تنها مشکل آنها نخواهد بود. نزدیک شش ماه است که حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) و شاخه سوری آن – حزب اتحاد دموکراتیک- کنترل بیشتر کردستان سوریه را در دست گرفته‌اند.

سقوط حکومت سوریه در کانون یک منطقه حساس و خطرناک، می‌تواند یک سونامی ژئوپولتیک ایجاد کند و کشورهای ضعیف‌تر و متزلزل را به باتلاقی خونین بکشاند.

دنیس ناتالی، همکار موسسه مطالعات استراتژیک می‌گوید: «حتی کردهای میانه‌رو که به شدت از پ‌ک‌ک – حزب اتحاد دموکراتیک انتقاد می‌کنند، گفته‌اند که شر این گروه به مراتب کمتر از اخوان‌المسلمین، النصره و القاعده است. حدود ۱۰ هزارعلوی کرد در مناطق کوهستانی خارج حلب متمرکزند که با وجود تعداد کم خود، صاحب نفوذ زیادی در منطقه هستند.»

 با در نظر گرفتن این که سه دهه کارزار نظامی دولت ترکیه برای از بین بردن پ‌ک‌ک در جنوب شرق این کشور، شکستی تمام عیار بوده است، بعید است که جبهه‌ النصره و سایر شبه‌نظامیان اسلامگرا، پ‌ک‌ک در سوریه را به سرعت شکست دهند.

کرد سوری
کردهای سوریه مخالف النصره و القاعده هستند

در واقع، استراتژی آنکارا در مسلح کردن جهادیون با این نیت که آنها را در مقابل پ‌ک‌ک قرار دهد، نتیجه معکوس داشت. همان طور که رفتار جبهه‌ النصره در شمال سوریه تنها باعث شد که پ‌ک‌ک در میان حلقه‌های کرد وعرب حقانیت و محبوبیت بیشتری کسب کند.

خطر سونامی

به دلایل زیادی، انتظار می‌رود که در سومین سال درگیری‌ها در سوریه، سرزمین‌های بیشتری در اختیار شورشیان سوری قرار گیرد. البته بیشتر به نظر می‌رسد که بی‌میلی غرب به دخالت نظامی و حمایت قوی یک سوم سوری‌ها از رژیم اسد، تنها به از بین رفتن نظم کشور منجر خواهد شد، نه نابودی سوریه. تنها یک تغیر تاکتیکی در تعادل قدرت می‌تواند این معادله را برهم زند. بعید نیست که رژیم یا شورشیان کنترل تمام سوریه را به دست آورند ودر عین حال این امکان وجود دارد که کشور بر اثر تحریم‌ها متلاشی شود.

رژیم و شورشیان هر دو می‌دانند که پیروزی نظامی از تصور خارج است و پیش از گفت‌وگوهای صلح، پر کردن شکاف میان مطالبات سیاسی طرفین ضرورت دارد. در واقع اگرچه دستاوردهای ملموس می‌تواند اهرم نفوذ هر دو طرف را در مذاکره تقویت کند، اما در نظر نگرفتن نقش قدرت‌های خارجی در حل مشکل، اجرای هر نوع آتش بس را ناممکن می‌سازد.

سقوط حکومت سوریه در کانون یک منطقه حساس و خطرناک، می‌تواند یک سونامی ژئوپولتیک ایجاد کند و کشورهای ضعیف‌تر و متزلزل را به باتلاقی خونین بکشاند. اکنون تلاش‌های دیپلماتیک و نظامی، به طور یکسان در بن‌بست قرار گرفته‌اند و احتمال سومالیایی کردن سوریه بیشتر شده است. علت آن است که بازیگران مختلفی کنترل موقت و غیررسمی بخش‌هایی از کشور را در غیاب حکومتی مرکزی در دست گرفته‌اند.

منبع:

Foreign Policy in Focus FPIF