ایران در حالی به نخستین سال از قرن جدید شمسی وارد می‌شود که جهان در تقلا برای مقابله با وضعیت بحرانی اقلیمی است. گرمایش زمین به دلیل مداخله بشر در طبیعت به تغییراتی اقلیمی راه برده که می‌تواند تا حد زیادی حیات بر سیاره را به قلمرویی ناشناخته بکشاند.

تا حدی به دلیل تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین، ایران با خشکسالی طولانی‌مدت، سیل‌های ویرانگر، هجوم آفت‌های کشاورزی همچون ملخ‌های صحرایی، خشک‌شدن تالاب‌ها و بیابان‌زایی و حتی مرگ پرندگان مهاجر مواجه است. در کنار آن، سوء مدیریت و بی‌توجهی به محیط زیست و اصرار بر توسعه ناپایدار و نپیوستن به تلاش جهانی برای مقابله با گرمایش زمین باعث شده که ورود ایران به سال ۱۴۰۰ همراه با با بحران‌های چندگانه زیست‌محیطی باشد.

آیا ایران برای بحران‌های پیش‌رو زیست‌محیطی در قرن جدید آمادگی دارد؟ نه، ابداً. در زیر پس از اشاره به فاجعه‌های زیست‌محیطی کنونی به این موضوع خواهیم پرداخت.

در ۱۳۹۹ چه گذشت؟

بحران‌های زیست‌محیطی ۱۳۹۹ پرشمار بود و چند لایه؛ هم تغییرات اقلیمی در بسیاری از آنها دست داشت و هم عدم توجه حکومتی یا حتی ضدمحیط زیست بودن طرح‌ها و پروژه‌های توسعه. بخشی از مردم نیز در ادامه تخریب محیط زیست بی‌تأثیر نبودند.

آلودگی هوا

آلودگی هوا یکی از بزرگترین معضل‌های سال بود. بوی گند در هوای تهران که به درصد بالای گوگرد یا کوه زباله آرادکوه نسبت داده شد، ۹۹ شدیدتر از قبل بازگشت. هوای پایتخت بارها به مرز خطرناک برای همه رسید و آخرین روزهای سال نیز وضعیت تغییری نکرد.

آلودگی هوا چهارشنبه ۲۷ اسفند علی‌رغم بارش باران برای همه گروه‌ها خطرناک بود. پنج‌شنبه ۲۸ اسفند و با وزش باد، اوضاع اندکی بهتر شد و به گروه‌های حساس نسبت به خروج از خانه‌ هشدار داده شد.

اما تهران تنها شهر آلوده ایران نبود. شهرهای بزرگ دیگر همچون مشهد و تبریز و اصفهان و اراک و شیراز و زاهدان و اهواز و … هم با آلودگی هوا روبرو شدند. مشخص شد که سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها برای تولید برق یک عامل اصلی است. ریزگردهای برخاسته از دل منطقه‌های بیابانی‌شده و تالاب‌های رو به نابودی هم بی‌تأثیر نبودند.

این آلودگی‌ نیز تا آخر سال ۹۹ ادامه یافته. در حالی که شاخص ۱۵۰ مرز خطرناک‌شدن هوا برای همگان است، شاخص آلودگی هوا در اراک در سه‌شنبه ۲۶ اسفند به ۴۴۸ رسید و در شازند در نزدیکی اراک نیز این شاخص ۳۲۰ بود.

شاخص کیفیت هوا (AQI)  به میزان ذرات آلاینده و سمی کوچکتر از ۲,۵ میکرون در هوا اشاره دارد: زیر ۵۰ AQI یعنی هوای پاک، بین ۵۰ تا ۱۰۰ یعنی هوای سالم، بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ یعنی هوای ناسالم برای گروه‌های حساس و بالاتر از ۱۵۰ یعنی هوای ناسالم برای همه.

سیل

۱۳۹۸ سال سیلاب‌های ویرانگر بود. ابتدای آن سال ۲۵ استان از ۳۱ استان کشور به‌طور همزمان یا در فاصله زمانی کوتاه دچار سیل شدند و ۲۳۵ شهر و چهار هزار و ۳۰۴ روستا تحت تأثیر خسارات سیل قرار گرفتند. همچنین در جریان این سیلاب‌ها ۷۶ تن کشته و یک‌هزار تن زخمی شدند. این اتفاقی بود که به گفته آرمیدا آلیس‌جابانا، معاون دبیرکل سازمان ملل قرار است بارها و بارها پس از این تکرار شود.

سیل‌ها حدوداً هر سال دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به کشور صدمه می‌زنند.

پایان ۹۸ با سیلاب‌های شدید سیستان و بلوچستان و هرمزگان همراه بود و سپس سال ۱۳۹۹ بار دیگر با سیل در سیستان و بلوچستان آغاز شد. ۵۵ روستا و ۹ شهرستان در سوم و چهارم فروردین ۹۹ گرفتار سیل شدند. در جنوب کرمان و استان کرمانشاه هم سیل جاری شد. جاده‌های خراسان رضوی از سیل ۴۰ میلیارد ریال خسارت دید. استان فارس ۶۰۰ میلیارد تومان خسارت دید. و نهایتاً سیلاب فروردین ۹۹، ۲۰ استان را تحت تأثیر قرار داد. نه به شدت و مرگباری فروردین ۹۸؛ اما نشانه‌ای شوم از عادی شدن تکرار چنین حوادثی .

و البته سیلاب فروردین ۹۹ همزمان با گسترش همه‌گیری کرونا رخ داد و به بحران بهداشت و سلامت عمیق‌تری راه برد.

سیلاب‌ها در سرتاسر سال ۹۹ تکرار شدند. در یک نمونه، آخر شهریور باران‌های سیل‌آسا گیلان و به ویژه تالش را تحت تأثیر قرار دادند. یا در نمونه‌ای وخیم‌تر، آذر ماه بارندگی‌های شدید خوزستان را به زیر آب فرو برد و هفت استان دیگر را نیز درگیر کرد.

مسعود منصور، رئیس سازمان جنگل‌های ایران ۱۱ اسفند گفت که به طور متوسط سالانه ۲۵ سیل در ایران رخ می‌دهد و این سیل‌ها حدوداً هر سال دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به کشور صدمه می‌زنند.

خشکسالی

بحران آب یکی از دیرینه‌ترین مشکلات زیست‌محیطی ایران است که با طرح‌های نسنجیده و ناپایدار مدیریت آب‌های سطحی همچون سدسازی و یا بهره‌برداری غیراصولی از سفره‌های زیرزمینی با زدن چاه عمیق در دهه‌های اخیر به مراتب بدتر شده است. گرمایش زمین نیز اقلیم ایران را به تدریج کم‌بارش‌تر و خشک‌تر خواهد کرد.

پنجشنبه ۲۱ اسفند مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اعلام کرد میزان بارندگی در ایران از مهر سال جاری تاکنون ۳۴ درصد کمتر از نسبت میانگین بلندمدت ایران بوده است. علاوه بر این میزان بارش‌ها در کشور طی سال آبی زراعی جاری نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۵۲ درصد کمتر گزارش شده. بر اساس این گزارش پنج استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خراسان رضوی با کم‌بارشی شدید مواجه‌اند.

مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی گزارش داده است که میزان بارش‌ها از ابتدای مهر ماه تاکنون در سیستان بلوچستان ۹۲ درصد و در هرمزگان ۸۹ درصد کمتر از میانگین بلندمدت است. این رقم برای استان‌های کرمان و خراسان رضوی به‌ترتیب ۶۲ درصد و ۵۷ درصد تخمین زده می‌شود.

در این میان، حال و روز بسیاری از تالاب‌های ایران نیز خوش نیست. در سال ۹۴، محسن سلیمانی روزبهانی، مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران اعلام کرده بود از میان هزار تالاب ایران، ۷۵ درصد از تالاب‌ها در معرض خطر هستند. امور تالاب‌های دفتر زیستگاه‌های سازمان حفاظت محیط زیست ایران نیز از خشک شدن ۶۷ درصد مساحت تالاب‌های این کشور خبر داده بود.

اسماعیل کهرم، مشاور رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست نیز ۱۳۹۶ گفت که ۲۵۲ تالاب ایران در وضعیت قرمز قرار دارند.

میزان بارندگی در ایران از مهر سال جاری تاکنون ۳۴ درصد کمتر از نسبت میانگین بلندمدت ایران بوده است.

مسعود تجریشی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست هم سال گذشته اعلام کرد که ۸۰ ‌درصد از تالاب‌های ثبت‌شده ایران در کنوانسیون رامسر نابود و خشک شده‌اند و تنها دریاچه ارومیه اکوسیستم خود را حفظ کرده.

آتش‌سوزی‌های طبیعی

طی یک دهه گذشته دست‌کم ۱۴‌هزار فقره آتش‌سوزی در جنگل‌های ایران رخ داده است. عمده این آتش‌سوزی‌ها ، جنگل‌های زاگرس، مراتع و مناطق حفاظت شده در جنوب و غرب زاگرس را شامل می‌شود

در نیم قرن گذشته وسعت جنگل‌های ایران بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته است. در ۷ سال منتهی به سال ۹۷ بالغ بر ۱۱ هزار مورد حریق در عرصه‌های جنگلی و مرتعی ایران به ثبت رسیده که در نتیجه بیش از ۱۲۵ هزار هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است.

بریدن غیرمجاز درختان از سوی لابی صنعت چوب و کاغذ در حکومت، اجرای پروژه‌های صنعتی که به قطع درختان و جنگل‌ها می‌انجامد، و بالاخره آتش‌زدن‌های عمدی برای تحصیل زمین کشاورزی از سوی برخی از مردم رویه‌های سیستماتیک تخریب جنگل‌های ایران هستند.

آتش‌سوزی‌های سهوی که بر اثر بی‌توجهی مسافران و گردشگران رخ می‌دهند نیز عامل دیگری است.

در ۷ سال منتهی به سال ۹۷ بالغ بر ۱۱ هزار مورد حریق در عرصه‌های جنگلی و مرتعی ایران به ثبت رسیده که در نتیجه بیش از ۱۲۵ هزار هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است.

علاوه بر آتش‌سوزی‌های گیلان در ابتدای سال، آتش‌سوزی‌ها در بسیاری نقطه دیگر کشور نیز گزارش شد. اواخر اردیبهشت آتش سوزی در جنگل‌های خائیز ــ بخشی از جنگل‌های زاگرس ــ در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان آغاز شد . جنگل‌های دنا کمی بعدتر آتش گرفت . اوایل تیر بود که «کوه شب» هرمزگان در محاصره آتش قرار گرفت . مردادماه آتش به جان جنگل‌ها و مراتع سوسن در ایذه افتاد.

آتش‌سوزی‌های وسیعی که از ۱۱ خرداد امسال در جنگل‌های زاگرس شروع شد، بی‌سابقه و ویرانگر بود. دامنه‌ی این آتش‌سوزی‌ها جنگل‌های استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، خوزستان، بوشهر، فارس، لرستان و بهاباد در استان یزد را گرفتار کرد و حتی به تهران هم رسید.

در این آتش‌سوزی‌ها فعالان محیط زیست محلی نیز قربانی دادند. تیرماه سال جاری مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی، سه فعال محیط زیست هنگام تلاش برای اطفای حریق در منطقه سخت‌گذر «بوزین» و «مرخیل» به علت وزش باد در محاصره آتش قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند.

نقشه زیر بر اساس آمار منتشرشده از آتش‌سوزی‌ها تنها تا ابتدای شهریور ۹۹ تهیه شده است:

حکومت چه کرده است؟

عیسی کلانتری ۲۳ مهر ۱۳۹۶ اندکی پس از رسیدن به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا) درباره وضعیت محیط زیست گفت:

«طی این سال‌ها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم می‌شد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط زیست انجام نمی داد. خودخواه‌ترین نسلی هستیم که در طول هفت هزار سال پیش در این سرزمین زیسته است چون هر بلایی بر سر حوزه محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است.»

حکومت ایران در مواجهه با فاجعه‌های زیست‌محیطی در بهترین حالت یک تماشاگر منفعل بوده: بگذار فاجعه اتفاق بیفتد، آنگاه سعی می‌کنیم تخریب‌ها را جبران کنیم. همین نکته نتیجه‌ای است که حمید صدیقی و صادق صدیقی در پژوهشی درباره سیاست‌گذاری ایران می‌گیرند.

بنا به پژوهش این دو، حکومت ایران در صدسال گذشته ۲۰ میلیارد دلار در بودجه‌هایش بر سر فاجعه‌های زیست‌محیطی و طبیعی هزینه کرده اما این هزینه برای پاسخ به فاجعه رخ‌داده و ترمیم متعاقب ویرانی حاصل از آن بوده است. به نوشته آنها:

«تخفیف و آماده‌سازی دو مرحله حیاتی در مدیریت فاجعه هستند که سهم بسیار اندکی در بودجه ملی دارند … پیشگیری یا تخفیف از فاجعه و آمادگی برای وقوع آن برای حکومت‌های ایران از ۱۹۲۰ تا ۲۰۲۰ مسأله نبوده است

تجربه سال‌های اخیر نشان داده که مدیریت بحران نیز بحران‌زده است. پس از هر زلزله و سیل، ارسال و توزیع کمک‌های دولتی و امدادرسانی به مسأله بدل می‌شود. در هر آتش‌سوزی، عدم دسترسی به محل و نبود بالگردهای آتش‌نشان و حتی نرسیدن نیروهای دولتی به محل بخشی از خبرها است. و وقتی هم که دولت برای مشکل آب می‌خواهد طرحی اجرا کند، این طرح‌ها خودشان به بخشی از مشکل بدل می‌شوند: از سدسازی تا انتقال آب.

طی این سال‌ها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم می‌شد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط زیست انجام نمی داد.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران

در سطح جهانی نیز ایران یک بازیگر بد است. جمهوری اسلامی در کنار چند کشور دیگر همچون سوریه و ترکیه هنوز توافق اقلیمی پاریس را رسماً تصویب نکرده است. اما به عنوان یک تولیدکننده بزرگ سوخت‌های فسیلی، در رده ۱۰ کشور آلاینده جهان قرار دارد.

هرچند دولت حسن روحانی قرارداد پاریس را امضا کرد و عیسی کلانتری هم اجرای تعهدات آن را به نفع خود ایران دانست، محافظه‌کاران نزدیک به رهبری آن را «فریب استعمار» خواندند. در نهایت کلیات برنامه تعهدات ایران ذیل توافق پاریس در مجلس دهم به تصویب رسید اما هرگز از آن جلوتر نرفت.

ایران تعهد بسیار بسیار اندکی در پاریس متقبل شده: تنها ۴ درصد کاستن از سطح انتشار گازهای گلخانه‌ای (در صورت ادامه تحریم‌ها) تا ۲۰۳۰ یا ۱۲ درصد در صورت لغو آنها.

تعهد چهار درصدی ایران ذیل توافق پاریس در برنامه مشارکت ملی ارائه‌شده از سوی جمهوری اسلامی «بی‌قیدوشرط» عنوان شده بود؛ یعنی ایران به هر حال برای این کار دست به اقدام خواهد زد. اما همین اتفاق هم عملی نشد.

برعکس، اکنون سازمان حفاظت محیط زیست ایران به دلیل اجرای این تعهدها تحت پیگرد قرار گرفته است.

یاسر جبرائیلی، ‏رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی شکایت کرده که سازمان حفاظت محیط زیست به صورت غیرقانونی توافق پاریس را اجرا کرده.

علی خضریان سخنگوی اصل ۹۰ هم پس از نشست این کمیسیون با مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست به ایسنا گفت:

«از یک سو هیچ همکاری جهانی با جمهوری اسلامی صورت نمی گیرد و از سوی دیگر به دلیل عدم پیوستن ایران به این توافقنامه به صورت قانونی، اجرای آن می تواند در کنار اینکه هیچ خدمات و تکنولوژی جدیدی در اختیار کشورمان قرار نمی‌دهد، زمینه کاهش ضریب تولید برق در کشور را در طی این سال ها فراهم کرده باشد که نمونه آن خاموشی های اخیر در کشور است که ممکن است به این موضوع ارتباط داشته باشد.»

به نظر می‌رسد تنها اهرم قدرت زیست‌محیطی در آینده پیش روی ایران را باید در جنبش‌ها و سازماندهی‌های مردمی برای این مسأله یافت و به همین خاطر، سرکوب‌ فعالان این حوزه همچون تمام سال‌های گذشته ادامه خواهد یافت.

همین ۱۸ اسفند بود که سمکو معروفی فعال محیط زیست کرد در بوکان بازداشت شد. دی گذشته شش فعال محیط زیست در کردستان بازداشت شدند و أواخر سال ۹۸ هم دلیر خسروی از اعضای جمعیت سبز کردستان به اسارت مأموران اداره اطلاعات درآمد.

نمونه دیگر یوسف فرهادی بابادی، فعال محیط زیست و عضو کمپین «صدای پای آب» است که یک‌شنبه ۱۶ شهریور در حساب کاربری توییتر خود اعلام کرد که با رای شعبه اول دادگاه انقلاب شهرکرد به علت فعالیت‌هایش در مخالفت با پروژه‌های انتقال آب کارون و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به سه ماه حبس تعذیری محکوم شده است.

نیلوفر بیانی، هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، و عبدالرضا کوهپایه از دیگر فعالان محیط زیست هستند که با حکم‌های سنگین هنوز در زندان به سر می‌برند.

با وجود چنین سیاست‌گذاری کلی‌ای در نظام در قبال محیط زیست، احتمالاً ۱۴۰۰ نیز سال نیکویی برای محیط زیست نخواهد بود.