ایالات متحده هم کشور مهاجران و هم کشور حاکمیت قانون است. رمز موفقیت و ثروت و توسعه این کشور آمادگی آن برای پذیرش مهاجر از سراسر دنیا و تبدیل آنها به کارآفرین و محقق و اهل کسب و کار در سایه قانون بوده است.
وجود حدود ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی در کشور به معضلی برای قانونگذاران (که از آنها انتظار میرود کاری در این مورد انجام دهند)، احزاب سیاسی (که از گروههای نژادی و قومی میخواهند بدانها رای دهند تا این معضل را حل کنند یا اگر وعدهای ندهند مورد بی توجهی قرار میگیرند)، اهل کسب و کار (که بخشی از آنها را به کار گرفتهاند)، رهبران مذهبی (که پیروانشان انتظار دارند در این مورد موضع گیری کنند)، اهالی رسانهها (که باید این موضوع را با جوانب آن گزارش دهند) و افرادی از ملیت یا قومیت یا نژاد آنها (که با آنان همدردی میکنند) تبدیل شده است.
بیتوجهی به این معضل یکی از علل شکست جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ بود و از همین جهت این حزب در حال تجدیدنظر در سیاستهای مهاجرتی خود است.
یکی از علل شکست جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ بیتوجهی به مسئله مهاجران غیرقانونی بود و از همین جهت این حزب در حال تجدیدنظر در سیاستهای مهاجرتی خود است.
معضل مهاجران غیرقانونی در جوامع لیبرال دمکرات نه تنها معضلی سیاسی و قانونی بلکه معضلی اخلاقی است. در این جوامع حقوق بشر (از جمله حقوق مهاجران) به اندازه حقوق و امتیازات شهروندی اهمیت دارد و یکی نمیتواند دیگری را تحت شعاع خود قرار دهد. از همین جهت احزاب و گروههای سیاسی در صورت بیتوجهی به این موضوع از خود سلب مشروعیت اخلاقی میکنند.
معضل اخلاقی
بسیاری از مهاجران غیرقانونی، فرزندانشان را نیز به همراه خود آوردهاند. فرزندان مهاجران در ایالات متحده بزرگ شده، به مدرسه رفته و در این جامعه رشد یافتهاند. آنها خود را امریکایی میدانند و سرزمینی غیر از این کشور را به عنوان وطن نمیشناسند.
از این جهت اخراج مهاجران غیرقانونی اولا مستلزم اخراج کسانی است که خود عملی غیر قانونی انجام ندادهاند (والدین آنها چنین کردهاند) و سرزمینی ندارند که بتوان آنها را بدان بازگرداند، و دوم آن که اخلاقا نمیتوان با جدا کردن حساب فرزندان از والدین آنها را از یکدیگر جدا کرد و فقط والدین را اخراج کرد. این امر در تضاد با ارزشی است که جامعه امریکا برای نهاد خانواده قائل است.
برای همین، دولت اوباما در انتهای دور اول، اخراج فرزندان مهاجران غیر قانونی را متوقف کرد. دولت اوباما همواره مدافع اعطای وضعیت قانونی (و در دراز مدت، شهروندی) به آن دسته از فرزندان مهاجران (در قالب “قانون رویا”) بوده که در ایالات متحده به دانشگاه بروند یا در ارتش این کشور خدمت کنند تا حداقل از اخراج دستهای از آنها پرهیز شود.
معضل قانونی
قانونگذاران ایالات متحده میخواهند وضعیت قانونی این جمعیت چند میلیونی مهاجر غیرقانونی را روشن سازند اما میدانند که اولا نمیتوانند ۱۱ میلیون نفر را از کشور اخراج کنند (عملی نیست)، ثانیا نمیتوانند یک شبه به آنها عفو داده و همه را در مسیر شهروندی قرار دهند؛ چون میلیونها نفر در مسیر قانونی مهاجرت هستند و نمیتوان به غیرقانونیها مزیتی فراتر از قانونیها داد. ثالثا با اعطای قرار گرفتن در مسیر شهروندی به مهاجران غیر قانونی، میلیونها تن از رایدهندگان را از خود ناراضی خواهند کرد. به همین دلیل لایحهها و طرحهای مربوط به مهاجرت در کنگره با کندی پیش میرود.
معضل سیاسی
ارتباط این معضل با چند مسئله دیگر از جمله تروریسم، استفاده خارجیان از مزایای دولت فدرال در صورت گرفتن اقامت که خوشایند بسیاری از شهروندان نیست، امنیت مرزها، قاچاق انسان، نقش مهاجران نخبه در تحقیق و توسعه، و نیاز شرکتهای بزرگ به نیروی کار ارزان باعث شده است که این موضوع در کارزارهای سیاسی و انتخاباتی در هر دوره ظهور و بروز پیدا کند.
معضل مهاجران غیرقانونی در جوامع لیبرال دمکرات، نه تنها معضلی سیاسی و قانونی بلکه معضلی اخلاقی است.
نامزدهای انتخابات محلی، ایالتی و فدرال، خواه ناخواه با پرسشهایی در باب مهاجران غیرقانونی از منظر مسائل یاد شده مواجه میشوند.
برخی از نامزدها و سیاستمداران تلاش میکنند بحث در این مورد را به تاخیر بیندازند، برخی کلیاتی را میگویند که به کار امروز مهاجران و اعضای خانواده آنها نمیآید،
برخی دیگر پاسخهایی عملا غیرممکن میدهند (مثل “بازگشت اختیاری” آنان به کشور خود، پیشنهاد میت رامنی نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲) و برخی دیگر تلاش میکنند نه سیخ بسوزد و نه کباب. در مجموع دمکراتها در سالهای اخیر بهتر توانستهاند با کسانی که به نحوی با این موضوع درگیر هستند ارتباط برقرار کنند. اما جمهوریخواهان نیز پس از شکست ۲۰۱۲ دارند به تدریج مواضع خود را اصلاح میکنند.
راه حل اخلاقی
راه حل اخلاقی این معضل به طور موقت توقف اخراج مهاجران غیرقانونی به غیر از کسانی است که مرتکب جرم میشوند. این امر از بحرانهای احساسی و احساس عدم امنیت آنان جلوگیری میکند.
راه اخلاقی دراز مدت نیز تثبیت قانونی وضعیت آنان است تا تبعیضی علیهشان در جامعه صورت نگیرد. مهاجران نیز نمیتوانند انتظار داشته باشند که برای عمل غیر قانونی خود در ورود به کشور یا ماندن فراتر از مدت ویزای صادره پاداش دریافت کنند.
راه حل قانونی
تنها بخشی از مهاجران که کشورها بر اساس قوانین بینالمللی نمیتوانند اخراج کنند پناهندگان سیاسی و پناهندگان جنگ و بلایای طبیعی هستند؛ یعنی کسانی که در صورت بازگشت به کشور خود با آسیب و خطر مواجه شوند. اما کسانی که تنها برای وضعیت بهتر زندگی مهاجرت میکنند و در کشور خود امن و امان هستند قانونا نمیتوانند دلیلی بر ماندن در جامعه میزبان ارائه کنند.
موضوع مهاجران غیرقانونی و پیوند آن با مسائلی چون تروریسم، امنیت مرزها، قاچاق انسان، نقش مهاجران نخبه در تحقیق و توسعه، و نیاز شرکتهای بزرگ به نیروی کار ارزان، بحثی متداول در کارزارهای سیاسی و انتخاباتی آمریکا است.
از این جهت ایالات متحده و هر کشور دیگری نمیتواند به مهاجران غیر قانونی مزیتی را اعطا کند که به مهاجران قانونی اعطا نکرده است. برای همین، در صف تثبیت وضعیت اقامت یا شهروندی، مهاجران غیرقانونی باید به انتها بروند و در کنار مراحلی که همه طی میکنند، هزینههایی را نیز برای عمل غیرقانونی خود بپردازند.
اما تثبیت وضعیت باید هر چه سریعتر انجام شود تا مهاجران غیرقانونی مرتکب کارهای غیر قانونی دیگر (مثل رانندگی بدون گواهینامه یا بیمه) که برای عموم خطرناک است نشوند. به همین دلیل است که برخی ایالات شرط شهروندی و اقامت را برای گرفتن گواهینامه رانندگی حذف کردهاند، چون رانندگی بدون گواهینامه را نوعی ایجاد مخاطره برای همه شهروندان تلقی میکنند.
در کنار این امر باید روند ورود مهاجران غیرقانونی متوقف شود (همه قانونگذاران با این موضوع موافق هستند) تا هر اقدامی “یک بار برای همیشه” باشد؛ درست همانند کاری در دوران ریگان در این باب صورت گرفت. در حل این معضل این نکته نیز باید مد نظر قرار گیرد که نرخ رشد جمعیت ایالات متحده در سالهای پس از رکود اقتصادی (۲۰۰۸ به بعد) کند شده و این کشور برای رشد به جمعیت فعال و پویا نیاز دارد. از این جهت پذیرش مهاجران غیر قانونی موجود که بسیاری از سدها و موانع زندگی در ایالات متحده، مثل یادگیری زبان انگلیسی را پشت سر گذاشتهاند و قانونی کردن ماندن آنها، به نفع این کشور است.
راه حل سیاسی
برای آن که هیچ یک از دو حزب سیاسی در این مورد رای دهندگان خود را از دست ندهند بهترین راه حل یک طرح دو- حزبی است به این معنا که دو حزب روی یک طرح توافق کنند. تعدادی از سناتورها از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه دارند روی چنین طرحی کار میکنند. از سوی دیگر فشار نهادهای مدنیای که بر موضوع مهاجرت تمرکز دارند، تداوم یافته و موضوع را در رسانهها و عرصه عمومی زنده نگاه داشته است. به نظر میرسد درسی که جمهوریخواهان از شکست سال ۲۰۱۲ گرفتهاند به علاوه احساس اطمینانی که دولت اوباما در دور دوم دارد، جامعه امریکا را به سمت حل این معضل سوق خواهد داد.