۱۷ اسفندماه، ۱۳۵۷، تهران: زنانی که همراه با مردان در صف انقلاب علیه نظام شاهنشاهی حاضر بودند و وعدههای آیتالله خمینی در نوفللوشاتو را شنیده بودند – وعدههایی چون «در حکومت اسلامی بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد و مساوات برقرار است» و «زنان در جمهوریاسلامی از آزادیهای بیشتری برخوردار خواهند بود» − در زیر بارش سنگین برف، به خیابانها آمده بودند، مانند همیشه مقاوم و متحد، اما اینبار نه در تقابل با سلطنت که در تقابل با محدودیتها و قوانین ضد زن در نظام جدیدی که تازه داشت شکل میگرفت. هنوز یک ماهی از انقلاب نمیگذشت که بهار آزادی برای زنان جایش را به زمستان ارتجاعی داده بود.
اما چرا چنین شد؟ مگر از ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب، تا ۱۷ اسفند ۵۷ و تظاهرات زنان در خیابانهای تهران، چه اتفاقهایی افتاده بود که زنان را اینچنین عصبانی و معترض کرده بود؟
گزیدهای از تقویم رخدادها:
۲۵ بهمن ۱۳۵۷
سازمان چریکهای فدایی خلق خطاب به دولت: «برابری حقوق زنان و مردان در همه زمینهها و شئون اجتماعی، تأمین و به رسمیت شناخته شود.»
۲۷ بهمن ۱۳۵۷
تظاهرات گروهی از کارگران، دانشجویان و نظامیان انقلابی علیه انتصابهای ارتش. در این تظاهرات، شمار زیادی از زنان بیحجاب، شرکت داشتند.
۲۸ بهمن ۱۳۵۷
نخستین روز بازگشایی مدارس در ایران با دستور آیتالله خمینی. بسیاری از مردم به نشریات گزارش دادهاند که در این روز، بعضی از معلمان به دانشآموزان خود (حتی دبستانیها) گفتهاند که از فردا باید با چادر در مدرسه حاضر شوند.
۲۹ بهمن ۱۳۵۷
پیام یکی از شهروندان به روزنامهٴ آیندگان: «در این روزها عدهای مقابل زنان بیحجاب را میگیرند و تأکید دارند که حتماً چادر سرشان کنند. من از آیات عظام خواهش میکنم در این خصوص اطلاعیهای را صادر کنند».
۴ اسفند ۱۳۵۷
میتینگ چند ده هزار نفره چریکهای فدایی خلق در دانشگاه تهران. در بندی از قطعنامه این تجمع آمده: «رژیم ارتجاعی گذشته زنان را که نیمی از نیروی جامعه هستند در وضعی بسیار نامناسب قرار داده است و باید زنان و مردان در همه زمینهها و شئون اجتماعی برابر باشند و هر نوع قانون و مقررات خلاف این اصل بیدرنگ ملغی شود».
۵ اسفند ۱۳۵۷
سهیلا شهشهانی (محقق در زمینه علوم اجتماعی) در روزنامهٴ آیندگان: «ما حجاب را برگزیدهایم که مخالفت خود را با رژیم نشان دهیم».
۶ اسفند ۵۷
گردهمایی «جمعیت بیداری زنان» در دانشگاه فارابی. اعضای جمعیت در اطلاعیههای خود روز زن را، ۱۷ اسفند برابر با ۸ مارس تعیین کرده و ۱۷ دی را که از طرف رژیم سابق روز آزادی زن اعلام شده بود، مردود شمردند. همچنین در این گردهمایی بر «مزد مساوی در برابر کار مساوی زنان و مردان»، «مهدکودک رایگان برای همه» و «لغو قوانین پوسیده و ارتجاعی و تشکیل سازمان مستقل و مبارز زنان» تأکید شد.
۷ اسفند ۵۷
مجلهٴ جوانان امروز: «این روزها مردم میپرسند چرا گویندگان زن بر صفحه تلویزیون ظاهر نمیشوند؟ بعضی میگویند قطبزاده مدیرعامل جدید تلویزیون اجازه حضور زنها را نمیدهد».
در نامهای از دفتر آیتالله خمینی به رئیس دادگاه خانواده: لغو قانون حمایت خانواده اعلام شد.
روزنامه آیندگان: این نامه در پی عریضهای که از سوی یک کارمند بازنشسته وزارت دادگستری به آیتالله العظمی خمینی نوشته شد منتشر شده است. متن عریضه و تصمیم چنین است:
«حضرت آیتالله العظمی امام خمینی رهبر عالیقدر مسلمانان. به عرض میرساند قانون حمایت خانواده که در دادگستری عمل میشود و زن و شوهر را طلاق میدهند برخلاف نص صریح قرآن کریم ما مسلمانان میباشد. در رسالهٴ عملی جنابعالی هم پیدا نکردهام راجع به قانون حمایت خانواده چه جور و چه باید عمل کنیم. نظریه جنابعالی چیست؟ کارمند بازنشسته دادگستری، حاج ناصر زرکوب»
پاسخ: «بسمهتعالی. ریاست محترم دادگاه حمایت خانواده داملتوفیقه
قانون حمایت خانواده بر طبق تصویبی که شده برخلاف شرع انور است و حضرت آیتالله العظمی صریحا اعلام فرمودهاند بدینوسیله خواهشمند است روی قانون مزبور اقدامی نشود تا لغو آن از طریق وزارت نیز اعلام خواهد شد.
دفتر امام خمینی»
جمعیت بیداری زنان در اطلاعیهای از زنان مبارز برای بزرگداشت روز زن در تالار فردوسی دانشگاه تهران دعوت کرد. همچنین اولین شمارهٴ هفتهنامه این جمعیت نیز منتشر شد.
شاهحسینی سرپرست موقت سازمان ورزش: «به زنان نقشی والاتر از مردان خواهیم داد./ طبق دستور امام خمینی ما به ورزش دختران و بانوان توجهی خاص خواهیم کرد. چرا که معتقدیم یک ورزشکار سالم، بچه سالم را تربیت خواهد کرد. امام حتی گفتهاند که هرچه ممکن است خانمها فنون تیراندازی بدانند و به تمرینهای مرتب تیراندازی بپردازند. تنها در موردی که ما میتوانیم در مورد ورزش بانوان ذکر کنیم چگونگی حضور آنها در میادین است و اینکه تا آنجا که ممکن است نوع لباس پوشیدنشان خلاف عفت عمومی نباشد».
۸ اسفند ۱۳۵۷
فریدون کیانی (وکیل دادگستری) در واکنش به لغو قانون حمایت خانواده: «این قانون با همهٴ نواقص و اشکالاتش حقوق ناچیزی بود که در دوران رژیم خائن و ستمگر گذشته به جامعه زن ایرانی داده شد. و حال این منصفانه و منطقی است که بهجای دادن حقوق بیشتری، همین مختصر حقوق ناقص را هم از آنان بگیریم؟! مگر رهبر انقلاب در مصاحبههای مکرر خود صراحتاً اعلام نکردند که در جمهوریاسلامی حقوق زنان از آنچه که هست اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست؟! حال باید گفت، این است آن حقوقی که وعدهاش را به جامعهٴ زنان این مملکت داده بودید؟ این است حقوقی که جمهوریاسلامی میخواهد برای نیمی از جمعیت کشور تأمین و تضمین نماید؟»
واکنشهایی از سوی مردم به لغو قانون حمایت خانواده، روزنامه آیندگان:
−«با نهایت تأسف میخواهم بدانم آیا نتیجه شرکت فعالانه زن ایرانی در به ثمر رسانیدن انقلاب این است؟»
−«تنها قانونی که در رژیم طاغوتی به نفع مردم و زنان آزاده این مملکت تصویب شد، همین قانون حمایت از خانواده است. اما با نامهای که کمیته انقلاب به دادگستری فرستاده، دیگر لزومی ندارد که وزیر دادگستری فریاد از استقلال و آزادی قضات بزند.»
−«من پیشبینی میکنم به زودی زنان از رأی دادن در انتخابات هم منع خواهند شد.»
وزیر دفاع ملی: دخترها از خدمت نظام معاف شدند.
۹ اسفند ۱۳۵۷
نامهٴ یک شهروند به روزنامه آیندگان در واکنش به لغو قانون حمایت از خانواده: «بهخوبی به یاد دارم که در قطعنامههای تظاهرات قید میشد که حقوق زن و مرد مساوی است، پس چرا میخواهند قانون حمایت از خانواده را لغو کنند؟»
حسین فکری از مسئولان سازمان ورزش در مصاحبهٴ مطبوعاتی: «ما به ورزش بانوان بیشتر از گذشته توجه خواهیم کرد، اما زنان را وسیلهای قرار نخواهیم داد، در ورزش زنان بیحیایی جایی نخواهد داشت. ما هرکجا زنها ورزش کنند آنرا از تیررس نگاه مردها دور نگاه خواهیم داشت، حتی دور زمین تنیس حصار خواهیم کشید. چه ایرادی دارد که مسابقههای بانوان را خود زنها قضاوت کنند و تماشاچی نیز فقط زنها باشند. شما هم اگر میخواهید خبر تهیه کنید در فکر استخدام خبرنگار زن باشید».
برگزاری نمایشگاهی تصاویری از مبارزات زنان ایران در چند دهه اخیر در تهران
۱۰ اسفند ۱۳۵۷
والیبالیست پیشین تیم ملی زنان ایران در واکنش به اظهارات شاهحسینی سرپرست موقت سازمان ورزش: «بانوان عملاً از شرکت در مسابقههای بینالمللی محروم شدهاند./ آقای شاهحسینی چرا با بکار گرفتن جملات قشنگ سعی در لوث کردن واقعیتها دارید. به زنان چه نقشی والاتر از مردان در ورزش خواهید داد؟ این آن نقش والاییست که مورد نظر شماست؟! و اگر چنین است ما این نقش والا را نمیخواهیم. حداقل این شهامت را داشته باشید که بگویید از این پس ورزش برای بانوان ممنوع است. به این ترتیب خیال همه را راحت کردهاید».
یک مربی دوومیدانی در واکنش به اظهارات حسین فکری از مسئولین سازمان ورزش: «قبلاً مرا خواسته بودند که فدراسیون دوومیدانی را اداره کنم ولی همانموقع من حال را پیشبینی میکردم واقعاً این نوع افکار مایه تأسف است و من متعجب هستم که چطور ممکن است آدمی که سالها در ورزش بوده، این حرف را بزند».
نامهٴ یک شهروند به روزنامه آیندگان: «طبق دستور آیات عظام جلوگیری از حاملگی تحریم شده و قرصهایی که برای این منظور در دسترس همه بود، از داروخانهها جمعآوری شده است. این تصمیم در شرایط موجود که اقتصاد خانوادهها لطمه فراوان دیده، برای جامعه زیانبخش بهنظر میرسد و جا دارد در آن تجدیدنظر به عمل آید».
درخواست اتحادیهٴ زنان حقوقدان ایران از دولت. این اتحادیه از دولت موقت مهندس بازرگان خواست که محدود کردن فعالیتهای اجتماعی زنان متوقف گردد و این امر به مثابه رویهٴ تازهای برای تضعیف نیروی عظیم و خلاق زنان بهکار برده نشود.
۱۳ اسفند ۱۳۵۷
سخنرانی آیتالله خمینی در جمع زنان قم:
«زنان باید در امور اساسی کشور دخالت کنند…. زن در اسلام حق طلاق دارد….. در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود، بزرگ میکنند. قرآن کریم، انسانساز است و زنان نیز انسانساز. اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیدن میشوند. قوانین اسلام، همه به صلاح زن و مرد است….. مسئلهای باید توجه داشته باشید این است که زنان زمانیکه میخواهند ازدواج کنند از همان اول میتوانند اختیاراتی برای خودشان قرار دهند که نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حیثیت خودشان. مثلاً میتوانند از اول، شرط کنند که اگر چنانچه مرد، فساد اخلاق داشت و یا اگر بدرفتاری با زن کرد، زن، وکیل باشد در طلاق.»
نامهٴ سرگشاده یک شهروند به روزنامهآیندگان در واکنش به اظهارات حسین فکری از مسئولین سازمان ورزش:
«اینهمه توهین به دختران خوب ورزش ما برای چه؟…… از شما سؤال میکنم چگونه ممکن است دختران بهگونهای که شما میخواهید ورزش کنند؟ چگونه میتوانید خواست امام خمینی را در زمینهٴ گسترش کامل ورزش بانوان به مرحله اجرا در آورید، در حالیکه برنامههایتان از ریشه غلط است؟ آیا فکر کردهاید که ما الزاماً باید در مسابقههای رسمی و بینالمللی شرکت کنیم و روش شما در اینگونه مسابقات عملی نیست؟»
بیانیهٴ گروه «وکلای مدافع حقوق زن» در واکنش به لغو قانون حمایت از خانواده:
«حتی یک زن در دفتر امام یا کمیته هست؟ / ما مدافعین حقوق زن اعلام میداریم که هرچه زودتر برای جلوگیری از به زنجیره کشیدن زن ایرانی، لازمالاجراء بودن قانون حمایت خانواده که هنوز تغییر داده نشده و حداقل حقوق زن را تأمین مینماید در همه رسانههای گروهی اعلام و به اطلاع عموم ملت برسد، بطوریکه هر فرد ایران از سرحد ارس تا کرانه خلیج فارس بداند که در ایران بعد از انقلاب به آزادی و مساوات زن ارج گذاشته میشود».
پیام یک شهروند در واکنش به لغو قانون حمایت از خانواده: «قانون حمایت از خانواده بهترین پوشش خانوادهها است، آیا لغو کردن این قانون لطمهای به خانوادهها وارد نخواهد کرد؟ »
۱۴ اسفند ۱۳۵۷
از میان نظرات منعکس شده در روزنامهها در خصوص لغو قانون حمایت از خانواده:
−«من از کلیهٴ آیات عظام تمنا دارم اجازه ندهند حق زنان که در پیشبرد انقلاب نقش داشتهاند پایمال و نادیده گرفته شود».
−«به نظر من نباید معدود قوانین مترقی دوران پهلوی، مثل قانون حمایت خانواده هم به دلیل خطاهای فراوان این سلسله لغو شود».
−«این قانون تنها دلخوشی زنان ایران است که گویا قرار است از آنها سلب شود».
اعلام تشکیل جبهه دموکراتیک ملی در مراسم بزرگداشت دکتر مصدق. در بندی از مرامنامهٴ این جبهه آمده: «مبارزه برای رفع هر نوع تبعیض در جامعه، رفع تبعیض نسبت به زنان در برخورداری از حقوق برابر با مردان و رفع تبعیض در کار به هر شکل، و لغو فوری کلیه قوانین محدود کننده حقوق آحاد کشور».
۱۵ اسفند ۱۳۵۷
دکتر سامی وزیر بهداری و بهزیستی: مصرف قرصهای ضد بارداری منع شرعی ندارد.
علیاکبر سلیمی مدیرکل آموزشوپرورش تهران: سال آینده مدارس مختلط نخواهیم داشت.
یادداشت لیلی سروش (فعال حقوق زنان) در روزنامه آیندگان در واکنش به لغو قانون حمایت از خانواده: «آیا ایرانی انقلاب کرده است و میخواهد با پسروی در حقوق مدنی زن حقوق حقهاش را پایمال کند و او را از طبیعیترین حق مشروع یعنی دخالت در سرنوشت خود بازدارد؟»
نامهٴ یک دانشجو به روزنامه آیندگان در واکنش به اظهارات حسین فکری از مسئولین سازمان ورزش: «باور کردنی نیست ولی انگار حقیقت دارد. در آستانه ورود به سال دو هزار، در آستانه انقلاب صنعتی دوم، سخن این است که باید ورزش دختران را از پسران جدا کرد، باید بین دختران و پسران در ورزشگاهها حصار کشید و باید دختران در سالنهایی ورزش کنند و مسابقه بدهند که تماشاگر مرد در آنجا حضور نداشته باشد و درست در زمانهای این حرفها رو عنوان میکنیم که از سوی دیگر میشنویم و در تمام مطبوعات میخوانیم اسلام مترقی است، اسلام به آزادی افراد احترام ویژهای میگذارد، اسلام دموکراتیک است، اعلامیه حقوق بشر با قوانین اسلامی یکی است، آنوقت رهبران موقت ورزش جلسه ترتیب میدهند و میگویند باید بین دختر و پسر در ورزش دیوار کشید!»
مدیر اخبار و برنامههای رادیو و تلویزیون انقلاب اسلامی: گوگوش، مهستی و هایدهها (خوانندگان زن) در رادیو تلویزیون جایی ندارند.
۱۶ اسفند ۱۳۵۷
آیتالله خمینی: «زنها باید با حجاب شرعی به وزارتخانهها بروند.»
خمینی گفت: «الان وزارتخانهها آنطوریکه برای من نقل میکنند باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد، بروند کار بکنند لیکن با حجاب شرعی باشند. در حفظ جهات شرعی باشند.»
حسین فکری از مسئولین سازمان ورز خطاب به منتقدانش: «تظاهرکنندگان با حجاب حاضرند با لباس ورزشی به میدان بیایند؟!»
نامه دو تن از شهروندان تبریز به روزنامهٴ آیندگان در انتقاد به اجباری شدن استفاده از چادر برای زنان و دختران:
−«عدهای در تبریز، زنان را بهخاطر اینکه چادر سر نمیکنند، مورد تهدید و آزار و اذیت قرار میدهند.»
−«جلوی فرزند ۸ سالهام را در تبریز گرفتهاند و با وی اتمام حجت کردهاند که اگر از فردا بدون چادر به مدرسه برود اذیتش خواهند کرد.»
گردهمایی «جمعیت زنان دموکرات» در سالن ورزش دانشگاه صنعتی به مناسبت روز زن. در این اجتماع تنی چند از زنان دربارهٴ مسائل و مشکلات زنان صحبت کردند. یکی از سخنرانان با اشاره به تعلیق قانون حمایت از خانواده گفت: «با مطرح کردن جنبههای واپسگرایانه، آب به آسیاب ارتجاع نریزیم».
دکتر سامی وزیر بهداری: در نظام آینده جایی برای سقط جنین وجود ندارد.
گلایهٴ یک زن در روزنامهٴ کیهان در مخالفت با لغو قانون حمایت از خانواده: «انقلاب برای بهبود زندگی مردم است نه ضایع کردن زندگی نیمی از آنها. ترویج مردسالاری در اجتماعی که همه مردان آن فرهنگ و بینش درست اجتماعی ندارند، درست نیست. اگر فردا شوهرم از من خوشش نیاید و دست زن دیگرش را بگیرد و به خانه من بیاورد سرنوشت من و بچههایم چه خواهد شد؟!»
۱۷ اسفند ۱۳۵۷
برگزاری تظاهرات روز جهانی زن در خیابانهای تهران. در این تظاهرات دهها هزار نفر زنان شعارهای آزادیخواهانه و برابریطلبانه سر دادند.
حجةالاسلام اشراقی داماد آیتالله خمینی: حجاب به معنی چادر نیست.
دولت نظر آیتالله خمینی را درباره حجاب تأیید کرد.
آیتالله طالقانی: «در اسلام به قدری حق به زنان داده شده که باید مردان قیام کنند و مطالبه حق نمایند. اسلام اولین دینی است که حق مالکیت مطلق به زنها داده است.»
در اعتراض به اجباری شدن حجاب اسلامی در ادارات، کارکنان بیمارستانهای بهآور و بیمارستان هزار تختخوابی اعلام کردند اگر تصمیم قاطع و قانعکنندهای در خصوص آزادی حجاب گرفته نشود، آنان نمیتوانند سرکار حاضر شوند.
کارکنان زن مخابرات در رابطه با مسئله حجاب اجباری دست به تجمع زدند.
برگزاری مراسم روز زن در دانشگاه تهران از طرف «جمعیت بیداری زن» و «اتحادیه انقلابی زنان مبارز». در این جلسه خواستهای زنان سراسر کشور که در قلمرو حقوق کامل و مساوی اجتماعی، دستمزد مساوی در برابر کار مساوی، کنترل زنان بر بارداری، حق طلاق و بهرهگیری از مهدکودک رایگان قرار دارد، مطرح شد.
نامهٴ یکی از کتابداران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به روزنامه آیندگان: «باید با چادر سرکارمان حاضر شویم و ضمنا در هفته سه روز را برای پسرها و سه روز را برای دخترها بهطور جداگانه اختصاص دادند».
رئیس کل دادگاههای شهرستان: «قانون حمایت خانواده به قوت خود باقیست.»
مدارس مختلط اصفهان جدا شدند.
و تظاهرات ۱۷ اسفند / ۸ مارس، روزجهانی زن
دهها هزارنفر از زنان که نگران سلطهٴ قوانین بنیادگرایی اسلامی بودند، روز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۳۵۷، زیر بارش برف در خیابانهای تهران دست به تظاهرات زدند. آنان به اجباری شدن حجاب در ادارات، لغو قانون حمایت از خانواده و محدودیتهای اجتماعی وضع شده، اعتراض داشتند.
تظاهرات با مقابله گروهی از افراد کمیتههای اسلامی و هواداران تندروی خمینی، به خشونت کشیده شد. در میدان ولیعهد (ولیعصر فعلی) با سنگ به زنان بیحجاب حمله شد، در خیابانهای روی زنها رنگ پاشیدند و با شعار «یا روسری- یا توسری» آنان را تهدید کردند. زنان پس از دو روز راهپیمایی پیاپی در ۱۷ و ۱۸ اسفندماه، اعلام کردند تا شنبه ۱۹ اسفندماه در وزارت دادگستری تجمع خواهند داشت. حکومت جدید بهظاهر عقبنشینی کرد. قانون اجباری شدن حجاب در ادارات معلق و قانون حمایت از خانواده نیز ادامه یافت و همچنین دفتر آیتالله خمینی حمله به زنان معترض را محکوم کرد. اما عمر این عقبنشینیها، کوتاه بود و آزادیهای زنان روز به روز کمتر شد.