قرار است در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزار شود. در حکومت اسلامی گونهای تجدید سازمان در جریان است. تغییر نسلی یکی از عاملهای این روند است. تلاش برای یکدستتر کردن دستگاه و آماده ساختن آن برای تغییر در رهبری نظام شاخص اصلی روند است.
“زمانه” در درجه نخست از این زاویه به انتخابات ۱۴۰۰ مینگرد.
از هم اکنون عدهای برای ریاست جمهوری کاندیدا شدهاند، یا گمان میرود خود را نامزد کنند. دقت بر آنان به شناخت برنامه حکومت برای انتخابات کمک میکند. برخی از آنان را معرفی میکنیم.
شروع کردیم با سعید محمد، و ادامه دادیم با عزت الله ضرغامی، ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف، حسین دهقان و صادق خرازی، علی نیکزاد ثمرین و اینک علی مطهری:
علی مطهری، آقازادهای که خود را اصولگرای اصلاحطلب معرفی میکند نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شده است. او در دهه هشتاد با این استدلال وارد حوزه سیاست شد که با ” برخی افکار خطرناک اصلاحطلبان” مقابله کند. پسر مرتضی مطهری بودن به او اعتماد به نفس، مصونیت سیاسی و نوعی خودمرجعپنداری میدهد که باعث میشود گاهی حتی خلاف نظرات ولی فقیه ابراز عقیده کند. علی مطهری جمع تضادهاست: هوادار آزادی بیان و عقیده (البته در چارچوب نظام) است و مخالف با آزادی عمل و تغییر ساختاری.
علی مطهری، ۶۳ ساله، فرزند سوم مرتضی مطهری، از تئوریسینهای انقلاب ۵۷ در سال ۱۳۳۶ در تهران بهدنیا آمد. او در حین تحصیل در دانشگاه از مهندسی مکانیک به فلسفه و کلام اسلامی تغییر رشته داد و در دانشکده الهیات دانشگاه تهران این رشته را تا دکترا ادامه داد. علی مطهری تا پنجاه سالگی مسئول تدوین و تنظیم آثار مرتضی مطهری بود و عقاید پدرش را ترویج میکرد تا اینکه در سال ۸۶ تصمیم گرفت نماینده مجلس هشتم دولت احمدینژاد شود.
شکلگیری هویت سیاسی مطهری در جدال با احمدینژاد
مطهری برای مقابله با هژمونی اصلاحطلبان به صحنه سیاست وارد شد و علت ورودش را “شرایط حساس” نامید. او با بیان اینکه «اصلاحطلبان میخواهند با تمام نیرو وارد میدان شوند» گفت: «من برخی افکار آنها را خطرناک میدانم و این انگیزهای است برای ثبت نام در انتخابات».
مطهری که برای مقابله با “افکار خطرناک” وارد مجلس هشتم شد، خیلی زود آشکارا از احمدینژاد انتقاد کرد و در همان آغاز زمینه استیضاح علی کردان، وزیر کشور دولت اول احمدینژاد را به خاطر مدرک جعلی فراهم کرد. پس از آن علی مطهری در تاکتیک از اصولگرایان فاصله گرفت اما در استراتژی یعنی دفاع متعصبانه از نظام زیر سایه ولایت فقیه با آنها همراه ماند. جنجالهای او در چالش با احمدینژادیها و انتخابها و تاکتیکها و اظهار نظرهای پرسر و صدایش در رسانهها به او چهرهای متناقض بخشید: اصولگرایی که با اصولگرایان همخوان نیست و اصلاحطلبی که به اصلاحطلبان و اعتدالیون تعلق ندارد.
او در مجلس نهم در لیست جبهه متحد اصولگرایان حاضر نشد و با افرادی چون علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان و مصطفی رضا حسینی ائتلافی با عنوان “صدای ملت ” را تشکیل داد و فهرستی انتخاباتی با نام “جبهه صدای ملت” عرضه کرد. صدای ملت در موضوع آزادیهای اجتماعی و سرکوب آزادیهای فردی به اصولگرایان نزدیک نزدیک بود. مطهری در مجلس نهم نیز نماینده مجلس شد.
علی مطهری در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ تاکتیک خود را دوباره تغییر داد. این بار نام او در لیست امید که مورد حمایت اصلاحطلبان و اعتدالیون حامی روحانی بود قرار گرفت. این بار نیز به مجلس دهم راه پیدا کرد و از سال ۹۵ تا ۹۷ نایب رئیس دوم مجلس بود. مطهری اما برای نمایندگی مجلس اصولگرای یازدهم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
پدر و پسر
پسر از رانت پدر استفاده میبرد و مدام از او نقل میکند. به یاد آوریم که پدرش چه فکر و شخصیتی داشت:
مرتضی مطهری، ۱۲۹۸- ۱۳۵۸، امینِ روحالله خمینی و یکی از ایدئولوگهای اصلی جمهوری اسلامی بود. اگر مطهری زنده بود پس از مرگ خمینی به احتمال بسیار رهبر حکومت اسلامی میشد. مطهری در حوزه علمیه مشهد و قم طلبگی آموخت. در دوران طلبگی در قم با خمینی آشنا شد، نزد او شاگردی کرد و تا زمانی که کشته شد مشاور و از افراد مورد اعتماد خمینی بود. مطهری معلمانی داشت، همچون بروجردی و طباطبایی. شیخ مرتضی مورج فلسفه اسلامی بود و چنین فلسفهای را برای مقابله با دیگران، به ویژه مارکسیستها لازم میدانست، مطهری با تاریخ و فلسفه غربی آشنایی سطحی در حد کتابهای مقدماتی موجود به زبان فارسی داشت. از رواج فرهنگ غربی و آزادیهای اجتماعی در ایران میهراسید و تمام فکر و ذکرش اسلامی کردن جامعه بود. حجاب برای او مسئله مهمی بود و به این خاطر کتاب “مسئله حجاب” را نوشت. او در این کتاب استدلال کرد که حجاب اسلامی به نفع زنان است و ادعا کرد که حجاب باعث آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع و ارزش و اعتبار زن خواهد شد.
مرتضی مطهری در ستیز دایم با مارکسیسم بود. از مخالفان سرسخت مجاهدین خلق هم بود و به خمینی توصیه کرده بود که این گروه را به حلقه روابط خود راه ندهد. مرتضی مطهری معتقد بود که جمهوری بودن با اسلامی بودن مغایرت ندارد. به اعتقاد مطهری جمهوری شکل حکومت در ایران و اسلام هویت آن است.
مرتضی مطهری از دهه چهل شمسی همزمان با خمینی وارد فعالیت سیاسی ملایمی علیه رژیم پهلوی شد و با چند روحانی دیگر “جامعه روحانیت مبارز تهران” را تشکیل داد. مطهری پیش از انقلاب در تاسیس حسینه ارشاد مشارکت کرد. او در سال ۵۷ به دستور خمینی “شورای انقلاب” را تشکیل داد. سید احمد علم الهدی که روزی شاگرد مطهری بود در گفتوگویی در سال ۸۳ در روزنامه همشهری گفت:
«اولين چيزی كه ما در برخورد با ماركسيستها و نظام سرمايهداری نياز داشتيم همانا يك ايدئولوژی كلاسه و منظم بود كه تحويل جوان ها بدهيم. كتابهای شهيد مطهری توانست اين نياز جوانها و انقلاب را مرتفع كند و در همان روزهای اول انقلاب ما را از هرگونه انحراف فکری و اعتقادی نجات دهد. بركت ديگر او نيز اين بود كه سعی داشت دين را با زندگی واقعی اجتماعی تطبيق دهد و كاربردی نمايد…»
مرتضی مطهری آخوندی بود که پایش را از حوزه بیرون گذاشته بود و با فضای دانشگاه و محافلی جز مسجد و هیئت آشنایی داشت. متوجه بود که دنیا تغییر کرده و بایستی به قول خودشان «مسائل مستحدثه» یعنی موضوعهای جدید و بیسابقه را هم در نظر گرفت. این نگاه نوعی باز بودن به روی جهان بود.
مرتضی مطهری اصولگرا و متعصب بود، اما آماده بود که مسائل تازه را بفهمد تا ایدئولوژی دینی را محکمتر کند. در کنار اسلامیت از ایرانیت هم حرف میزد و میکوشید اسلامگرایی داعیههای ملیگرایی را هم برآورده کند.
پسرش هم خط مشابهی دارد: اصولگراست و در عین حال منعطف. اصل اصلها برای او، همانند دیگر اسلامگرایان، یک چیز است: زن باید محصور و مسدود و در حجاب بماند.
علی مطهری در مسئله زنان و حجاب: پدرسالار و اصولگرای مرتجع
مرتضی مطهری نویسنده یک کتاب مرجع برای مؤمنان درباره حجاب است. پسرش نیز به مسئله حجاب بسیار حساس است و گویی آزادی پوشش را شروع پایان جمهوری اسلامی میداند. ارتجاع فکری مطهری را درباره زنان در مناظره اینترنتی زیر، بهمن ۹۷ در برنامه “رو در رو” با مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان میتوان دید. مطهری استدلال میکند که اگر پوشش اختیاری شود زنان به خاطر حس رقابتی که با همدیگر دارند درنهایت برهنه خواهند شد.
یکی از انتقادهای مطهری به دولت احمدینژاد در مجلس هشتم بیمسئولیتی دولت در برابر حجاب زنان بود. مطهری در سال ۱۳۸۹ در این باره گفت:
«آقای احمدینژاد با علم به اینکه اعلام مخالفت رئیسجمهور با اجرای قانون عفاف و حجاب در تلویزیون منجر به تشدید بدحجابی و بیحجابی میشود، در کمال بیتعهدی اعلام کرد که من با اجرای این قانون مخالفم و زحمات فراوانی را ضایع کرد و از آن تاریخ وضعیت پوشش اسلامی بسیار وخیمتر شده و به عقیده من تا زمانی که این شخص بر مسند ریاست جمهوری تکیه زدهاست این وضعیت قابل اصلاح نیست و خدا کند که منجر به بیحجابی کامل نشود. مواضع دیگر فرهنگی ایشان مانند دستور حضور بانوان در ورزشگاههای مردان و تسامح و تساهل در مسائل شرعی ورزش بانوان است… .»
مطهری در کل منتقد سیاستهای فرهنگی احمدینژاد بود و معتقد بود احمدینژاد به کشور آزادیهای اجتماعی و فرهنگی داده و ایران در حال “لیبرالیزه” و غیراسلامی شدن است. او در نطق پیش از دستوری در دی ماه سال ۱۳۹۲ همزمان با پخش عکسها در مجلس گفت:
« وزیر کشور باید پاسخ دهد که چرا نسبت به پدیده بانوان ساپورتپوش در سطح تهران و برخی از شهرها بیتفاوت است. این چه پوششی است که تا ۳۰ سانت بالای زانو آشکار است؟ از ابتدای انقلاب اسلامی حجاب استاندارد گذشته از چادر عبارت بود از شلوار، مانتو تا زانو و روسری و مقنعه؛ دولت اسلامی موظف است آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر که مستلزم اعمال قانون است و کار مردم نیست را انجام دهد و بدیهی است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مجلس شورای اسلامی به وظیفه خود عمل خواهد کرد.»
زنان در ایران از حقوق و آزادیهای بسیار ناچیزی برخوردارند اما سیاستمدارانی همچون مطهری همین آزادیهای ناچیز را نمیتوانند تاب بیاورند. مطهری در ادامه انتقادات فرهنگی به دولت احمدینژاد در سال ۸۹ درباره ورزش زنان و آزادی زنان به ورزشگاه گفت:
«مواضع دیگر فرهنگی ایشان مانند دستور حضور بانوان در ورزشگاههای مردان و تسامح و تساهل در مسائل شرعی ورزش بانوان و … دلایل دیگری بر عقیده لیبرالیسم و رهاسازی فرهنگی ایشان است.»
مطهری از طرفداران قانون چند همسری برای مردان است و این قانون را برای برخی از مردان ضروری میداند چون معتقد است زنان باید حق تاهل داشته باشند! او در آبان ۹۷ درباره لزوم این قانون به خبرگزای دولتی دانشجویان ایران( ایسنا) گفت:
«معمولا در اجتماعات بشری به دلیل تلفات مردان در جنگ و یا در حین کار یا بر اثر بیماری، تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بیشتر میشود که اگر حکم چند همسری را قبول نکنیم به معنای این است که عدهای از بانوان از حق تاهل محروم میشوند.»
علی مطهری درباره اینکه چه مردانی شامل این قانون میشوند گفت:
«البته این مسئله شرایطی دارد. مردانی میتوانند این حکم را اجرا کنند که توانایی مالی، توانایی جسمی، رشد و فکری و عقلی داشته باشند و حتی حکومت اسلامی میتواند در این موضوع دخالت کند و کسانی که صلاحیت این کار را دارند بتوانند انجام دهند.»
دفاع از آزادی بیان تا جایی که ساختار را به چالش نکشد
مرتضی مطهری روحیهای انتقادی داشت و معتقد بود که باید از همه انتقاد کرد. او برای مقابله با نفوذ تفکرات مارکسیستی در گروههای مختلف مسلمان قبل از انقلاب، آنچه او “انحراف” مینامید، سالها نوشت و تدریس و سخنرانی کرد. مطهری تنها به رژیم شاه و مارکسیسم و فرهنگ غربی و … انتقاد نداشت بلکه به نظام روحانیت نیز انتقادهایی داشت. او در مقالهای با نام “مشکلات اساسی سازمان روحانیت ” علت اصلی ضعف جامعه روحانیت را نظام مالی و طرز ارتزاق روحانیها میدانست. مطهری در این مقاله نوشت: «چرا افراد بیکار و مزاحم و علف هرزه در محیط مقدس روحانیت زیاد است بهطوری كه یك زعیم روحانی مجبور است برای آب دادن یك گل، خارها و علف هرزهایی را هم آب بدهد؟»
مطهری بر روح الله خمینی نفوذ داشت. علی مطهری درباره این ویژگی پدرش گفت:
«ایشان کسی بود که در مواردی نظر امام را تغییر داد یعنی احساس میکرد دارد اشتباهی صورت میگیرد اما ایستاد و حرف خودش را زد. این طور نبود که بگوید هر کاری امام میکند درست است و ما نباید حرفی بزنیم، یعنی چنین فکری را نداشت و به خاطر علاقه زیادی که به امام داشت نمیخواست که امام بعداً گرفتار شود.»
علی مطهری با این استدلال وارد سیاست شد که «با برخی از افکار خطرناک اصلاحطلبان» مقابله کند. اما چندی نگذشت که اصولگرایان جبهه پایداری را نیز سیاستمدارانی دانست که باید در مقابلشان بایستد. برای نمونه مطهری در سال ۹۰ در مناظره با حمید رسایی از نمایندگان عضو جبهه پایداری و محمود احمدینژاد گفت: «جمهوری اسلامی به مردم معترض اجازه حرف زدن و تجمع نداد و تنها باتومها را بالا بردیم و آنها را کتک زدیم و در ۳۰ خرداد ۸۸ چهل تا پنجاه نفر کشته شدند». در این نمونه، او مانند پدرش نوعی انتقاد درون – ساختاری را ابراز میکند. همین ویژگی او را میان برای برخی از گروههای اجتماعی مانند گروهی از دانشجویان اصلاحطلب محبوب کرد.
مطهری میخواست پلی باشد میان هسته اصلاحطلب و هسته اصولگرای نزدیک به رهبری. او با حصر موسوی، رهنورد و کروبی مخالف بود و معتقد بود که سران نظام باید معذرت خواهی کنند و سران معترضان هم باید عذر بخواهند. خامنهای نظرات او را بارها شنید اما نشنیده گرفت و به مطهری نشان داد که او به لطف پسر مرتضی مطهری بودن، کماکان میتواند آزادانه انتقاد کند اما ولایت مطلقه فقیه لزومی نمیبیند به انتقادهای او توجه کند.
یکی از تازهترین انتقادهای او در ششم اسفند سال جاری درباره نقض حقوق بشر در ایران چنین است:
«بعضی از انتقادهایی که غربیها در زمینه حقوق بشر به ما میکنند، درست است. ما گاهی کارهایی میکنیم که نباید انجام دهیم. ما تصویر عجیبی از خودمان داریم که همه کارهای ما درست است و از اول انقلاب تا الان هر چه که بوده، درست است یعنی اصلا نمیشود که غلط باشد و فکر میکنیم که اگر بگوییم این کار در زمان امام اشتباه بود، انگار که توهین به امام است. بنابراین باید این اشتباه را همین جور ادامه دهیم. ما باید وضع خودمان را اصلاح کنیم و اگر کار غلطی کردیم اعتراف کنیم و آن را درست کنیم.»
انتقاد درون-ساختاری جزئی از مرام مطهری است. او با تکیه بر سرمایه پسر مرتضی مطهری بودن، به ولایت فقیه هم انتقاد میکند. علی مطهری در سال ۹۴ زمانی که نماینده مجلس بود در گفتوگو با هفتهنامه مثلث گفت:«اگر کسی نظری مخالف نظر رهبر جمهوری اسلامی داشته باشد باید بتواند حرفش را بیان کند. این معنا ندارد چون نظر ولی فقیه است، دیگر کسی نتواند حرف بزند». این صراحت بیان او باعث شده برخی هوادارش شوند.
مطهری میخواهد میان دانشجویان و کنشگران مدنی نیز حامیانی داشته باشد درباره قتلعام دهه شصت نیز اظهار نظر کرده و خود را بیاطلاع جلوه داده است. او در بهمن سال ۹۵، در سخنرانی بهمناسبت روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر، اعدامهای سال ۶۷ را تنها مربوط به “مخالفان مسلح” دانست و اعلام کرد که به او گفتهاند چپها در آن زمان اعدام نشدند. ظاهرا او با آنچه آیت الله منتظری در باره جنایات آن دوره افشا کرده آشنایی ندارد، چیزی که بعید به نظر میرسد.
علی مطهری در سه دوره مجلس نمایندگی کرد تا اینکه در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان بهدلیل “عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی” رد صلاحیت شد. مطهری پس از رد صلاحیت در بخشی از نامه اعتراضیاش به شورای نگهبان نوشت:
«بهطور کلی مقام عمل را نباید با مقام نظر مخلوط کرد. ممکن است کسی در موضوعی نظری غیر از نظر رسمی کشور داشته باشد و بیان هم بکند اما در عمل به خاطر مصلحت اسلام و انقلاب و نظام تابع نظر رسمی باشد. باب اظهارنظر و آزادی بیان نباید بسته شود. التزام عملی به نظام شامل اظهارنظرها نمیشود. عدم التزام عملی زمانی است که کسی ضمن بیان نظر مخالف خود دست به اقدامات عملی بزند، مثلاً آشوب درست کند و نباید دایه دلسوزتر از مادر شد.»
مطهری پس از مکاتبات رسانهای طولانی با عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان و انتقاد از ” نظارت استصوابی” شورای نگهبان، رد صلاحیتش را نپذیرفت و دلیلی برای رایزنی با شورای نگهبان نیز ندید. اما «نظام» با رد صلاحیت علی مطهری توسط شورای نگهبان به او نشان داد که عنان قدرت در دست کیست. خامنهای به او نشان داد که حتی آقازادهای همچون علی مطهری نیز اگر میخواهد در حلقه قدرت باقی بماند، باید گوش به فرمان ولایت فقیه باشد.
در آرزوی رسیدن به کرسی ریاست جمهوری
علی مطهری که سال گذشته در انتخابات مجلس یازدهم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد با تکیه بر مسند آقازادگی خود را روز هفتم اسفند کاندید ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کرد.
مطهری در مصاحبهای اینترنتی با مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان در برنامه عصر حیرت درباره اصولگرای اصلاحطلب بودنش گفت:
«به هر حال یکی از اصول الهی خود اصلاحطلبی هست و هر اصلاحطلبی هم بالاخره یک اصولی دارد که براساس آن اصول میخواهد اصلاحات اجتماعی انجام دهد لذا به نظر من اساسا هر کسی باید در واقع اصولگرای اصلاحطلب باشد. از حیث به اصطلاح پایبندی به مثلا احکام اسلام و اصول اولیه اسلام شاید من به اصولگرایان نزدیکتر باشم ولی از حیث مسائلی مثل آزادی بیان و حقوق شهروندی و حقوق ملت و این چیزها به اصلاح طلبها نزدیکتر هستم.»
اکنون سرنوشت تایید صلاحیت کاندیداتوری ریاست جمهوری این اصولگرای جنجالی که سال گذشته به شورای نگهبان نشان داد اهل مسامحه و رایزنی نیست، در دست همین نهاد است. برخی کاندیداتوری مطهری را چالشی برای حاکمیت و شورای نگهبان میدانند. برای نمونه مهرداد خدیر از خبرنگاران عصر ایران هشتم اسفند ماه درباره نامزدی او گفت که اگر شورای نگهبان مطهری را تایید نکند خلاف رویکرد مشارکت حداکثری عمل کرده و نشان میدهد «دایره آنقدر تنگ شده که وفادارترین فرد به گفتمان ایدئولوگ جمهوری اسلامی را هم برنمیتابد».
تاکنون حسین دهقان و سعید محمد اعلام کاندیداتوری کردهاند. گمانی قوی وجود که ابراهیم رئیسی نیز نامزد خواهد شد. نام اصولگرایان بسیاری در لیست نامزدهای احتمالی دیده میشود. از میان اصلاحطلبان هنوز کسی نامزد نشده است، هر چند به نظر میرسد محمدرضا عارف میخواهد خود را جلو بیندازد. از میان کاندیداها یکی از مهمترین رقبای مطهری حسین دهقان است چرا که همواره وفاداریاش را به علی خامنهای نشان داده است. رقیب بعدی سعید محمد است. خامنهای خرداد ۹۸ در دیدار با دانشجویان گفته بود: «اگر شما جوانان زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود و این غصهها فقط مخصوص شما نیست». سعید محمد، فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیاء نماد “مدیر جوان” جهادی و تکنوکراتی است که شعارش “اقتصاد مقاومتی” است؛ آنچه ولایت فقیه از دو سال پیش در نظر داشت.
علی مطهری گرچه تاکنون با سرمایه آقازادگی تکروی کرده، انتقاد کرده و تن به مسامحه با شورای نگهبان نداده اما آنچنان اعتبار و نفوذی در میان حلقههای سیاسی نظام ندارد که بهراسند از اینکه او را ناصالح تشخیص دهند. اولویت نظام یکدست کردن کارگزاران اصلی است. تابعیت مطلق از ولی فقیه و همخط بودن با سپاه پاسداران مبنای تشخیص “صلاحیت” است. در آیینه برخورد “نظام” با کاندیداتوری علی مطهری هم میتوان دید که اولویت دستگاه در دور جدید آرایش کارگزاران چیست.
در همین زمینه
- سعید محمد، فرمانده تکنوکرات قرارگاه خاتم الانبیا و مالک پاساژهای لوکس کیست؟
- عزتالله ضرغامی؛ سپاهیِ دستچندم با آرزوهای بزرگ
- ابراهیم رئیسی، سرگردان میان «لباده» ریاست جمهوری و «قبا»ی رهبری
- قالیباف و رؤیای ریاستجمهوری؛ خامنهای دلبسته یار خراسانیاش میماند؟
- حسین دهقان؛ فرمانبردار رهبر و چهره امنیتی و برونمرزی سپاه
- علی نیکزاد؛ ارتزاق از بیت رهبری و دوستی با احمدینژاد
ابراهیم رئیسی رییس جمهور ۱۴۰۰ است. بقیه نخودی هستند
تکمیل پروژه رهبرسازی / 13 March 2021