مناقشه هستهای ایران به سطح جدیدی وارد شده است. با تعلیق اجرای پروتکل الحاقی از سوی جمهوری اسلامی، قدرتهای غربی در صدد تصویب قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند. از سوی دیگر، تهران پیشنهاد مذاکره با واشنگتن با حضور اروپاییها را نیز رد کرده و خواستار رفع تحریمهاست.
ایالات متحده با پس گرفتن موضع دولت قبل درباره فعال کردن مکانیسم ماشه (بازگشت خودبه خودی تحریمها) در نامهای به شورای امنیت از تمایل به تنشزدایی سخن به میان آورد. این در حالی است که تلاش دولت ترامپ اساساً ژستی نمادین بود و هرگز در شورای امنیت پذیرفته نشد.
از سوی دیگر آمریکا در پاسخ به حمله شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران به مقر سربازان آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی اربیل عراق که در نتیجه آن یک غیرآمریکایی پیمانکار کشته شد، به مقر شبهنظامیان شیعه در سوریه حمله کرد و ۲۲ تن را کشت.
همزمان شماری از دولتهای منطقه به ویژه عربستان و اسرائیل نیز از مخالفان بازگشت ایالات متحده به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) هستند. حادثه انفجار در یک کشتی اسرائیلی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این کشور به ایران نسبت داده، بر آتش تنشها افزوده است.
در این میان استراتژی اسرائیل برای نفوذ در مسیر مذاکرات هستهای چیست؟
کارگروه سری آمریکا و اسرائیل
وبسایت خبری اکسیوس ۲۴ فوریه گزارش داد که ایالات متحده و اسرائیل کارگروه استراتژیک مشترکشان در مورد ایران را بار دیگر به راه انداخته اند. این کارگروه قرار است بر سر مذاکرات هستهای با تهران فعالیت کند.
این کارگروه استراتژیک در اوایل دولت باراک اوباما در ۲۰۰۹ و پس از دیدار نتانیاهو از واشنگتن تشکیل شد. این کارگروه سری بود.
اکسیوس گزارش میدهد که این کارگروه به بازوی اصلی طراحی استراتژی فشار بر ایران در دوره نخست اوباما بدل شد. در دوره دوم اوباما که مذاکرات تهران و واشنگتن آغاز شد، این کارگروه استراتژیک به محل بیان اختلافهای شدید اسرائیل و آمریکا تبدیل شد.
اما در دوره ترامپ، بار دیگر این کارگروه سری به استراتژیپردازی برای پیشبرد کارزار «فشار حداکثری» بدل گشت.
به گفته آکسیوس، مشاورهای عالی امنیت ملی دو کشور و نیز دیگر مقامهای ارشد امنیتی اسرائیل و آمریکا در این کارگروه حضور دارند.
بنیامین نتانیاهو در واقع ۲۲ فوریه نخستین جلسه «رهبران استراتژیک اسرائیل» با حضور وزیر دفاع، وزیر خارجه و رئیسان آژانسهای اطلاعاتی و امنیتی را درباره ایران برگزار کرد. در این جلسه تشکیل دوباره کارگروه استراتژیک مشترک با آمریکا تصویب شد.
مخالفت با برجام
با وجود تأسیس این کارگروه، مواضع اسرائیل و آمریکا بر سر برجام بسیار متفاوت است.
دفتر نخستوزیر اسرائیل ۱۹ فوریه در بیانیهای اعلام کرده بود:
«اسرائیل به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای متعهد میماند و موضع دولت نسبت به توافق هستهای تغییری نکرده است. اسرائیل بر این باور است که بازگشت به توافق قدیمی مسیر ایران به سمت زرادخانه هستهای را هموار خواهد کرد. اسرائیل درباره این مسأله در ارتباط نزدیک با ایالات متحده است».
لاهاو هارکوف، دبیر ارشد جروزالم پست درباره «دو پیام کلیدی» این بیانیه مینویسد:
«نخست اینکه بازگشت به توافق قدیمی مسیر ایران به زرادخانه هستهای را هموار میکند. ایالات متحده و سه کشور اروپایی خواهان بازگشت به توافق موجود برجام و سپس افزودن به آن هستند. پیام میدهند که هدفشان “پرداختن به دغدغههای امنیتی وسیعتر درباره برنامه موشکی ایران و فعالیتهای منطقهای آن است” و آنها میخواهند این کار را همراه با “شرکای منطقهای و جامعه بینالملل” انجام بدهند. دفتر نخستوزیری اما اشاره میکند توافق هستهای به تدریج به تهران اجازه خواهد داد که بمب اتم بسازد و پرداختن به رفتار خرابکارانه ایران مشکل اصلی توافق را حل نمیکند.»
هارکوف با اشاره به تولید اورانیوم فلزی توسط ایران مینویسد:
«یک مثال که مشکل اسرائیل با برجام را روشن میکند، اورانیوم فلزی است. ایران اوایل امسال اعلام کرد که اورانیوم فلزی تولید خواهد کرد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم تأییدش کرد. سه کشور اروپایی بلافاصله با آن اعلام مخالفت کردند.»
آلمان، بریتانیا و فرانسه ۱۸ فوریه در بیانیهای مشترک همراه با ایالات متحده از غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم در ایران و تولید اورانیوم فلزی انتقاد کردند و نوشتند که «تولید اورانیوم فلزی گامی کلیدی در مسیر توسعه سلاح اتمی است.»
هارکوف اما مدعی است که برجام به ایران اجازه تولید اورانیوم فلزی در ۲۰۳۰ را خواهد داد.
تهدید نظامی
این نظر عمومی حکومت اسرائیل است که ایران را «تهدید وجودی» برای خود میداند. بنیامین نتانیاهو ۲۳ فوریه این تهدید را چنین صورتبندی کرد:
«به آنهایی که میخواهند به ما آسیب برسانند، به ایران و گروههای نیابتیاش در خاورمیانه: ۲۵۰۰ سال پیش یک ستمکار فارس تلاش کرد مردم یهود را نابود کند و درست همان طور که او آن زمان شکست خورد، شما نیز شکست خواهید خورد.»
نتانیاهو گفت فارغ از اینکه آمریکا با ایران به توافق برسد یا نرسد، هدف اسرائیل جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.
هرچند ادعای او با درنظرگرفتن دیگر موضع اش ــ «برجام مسیر ایران به سمت بمب اتم را هموار میکند» ــ چیزی به جز بازی کلامی نیست.
در واقع نتانیاهو سالهاست که از سوی منتقدان داخل و خارج اسرائیل به سوء استفاده از سیاست هراس در قبال ایران برای ماندن در قدرت متهم شده. هم اکنون نیز او با پرونده فساد و رشوه در دادگاه درگیر است و به زودی نیز انتخابات دیگری در اسرائیل برگزار خواهد شد. لحن تند در قبال ایران به عنوان تهدید وجودی مردم یهود، در انتخابات به کار او خواهد آمد.
اما فارغ از نتانیاهو، سیاست کلی حکومت اسرائیل نیز تقابل با ایران در جبهههای گوناگون است، از جمله در مورد مناقشه هستهای. سث فرانتزمن، مدیر اجرایی اندیشکده «مرکز گزارش و تحلیل خاورمیانه» موضع اسرائیل را چنین شرح میدهد:
«ایران از انتقال قدرت از دولت قبلی به دولت جدید در واشنگتن سوء استفاده کرده و غنیسازی و تهدیدهایش را افزایش داده. یک مقام دفاعی ارشد اسرائیل به من گفت که اسرائیل این تهدید را خیلی جدی میداند. تهران باید گوش بدهد. اسرائیل پیش از این نیز برای جلوگیری از دستیابی سوریه و عراق به سلاح هستهای دست به اقدام زده بود.»
با این وجود، وضعیت داخلی اسرائیل و بحران سیاسی آن بعید است که به دولت این کشور اجازه اقدام نظامی پرخطر علیه جمهوری اسلامی را بدهد. به علاوه، بر اساس گزارشها رهبران اسرائیل میگویند تمایلی به جنگ در منطقه ندارند. تهران نیز همین موضع را دارد.
اما اسرائیل تمام تلاش خود را برای نفوذ بر مسیر مذاکرات با ایران ــ اگر چنین مذاکراتی انجام شوند ــ انجام خواهد داد. باید دید این تلاشها چه نتیجهای خواهند داشت.