علی خامنه‌ای در نامه‌ای خطاب به «جوانان عراقی» در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ نوشت: «من شما را بسیار دوست دارم».

رهبر جمهوری اسلامی در این نامه که شامگاه ۲۱ بهمن در رسانه‌های داخلی ایران بازتاب یافت، به «جوانان عراقی» وعده «آینده‌ای درخشان» می‌دهد: «من به شما مژده آینده‌ای درخشان برای عراق را می‌دهم؛ آینده‌ای که به دستان شما و اراده والایتان ساخته خواهد شد.»

اگرچه خامنه‌ای پیش از این نیز به «جوانان کشورهای غربی» نیز نامه نوشته بود، نامه به جوانان عراقی که سال‌های اخیر بارها علیه مداخله ایران در این کشور به خیابان‌ها ریخته‌اند، سطح دیگری از پوچ‌انگاری سیاسی است.

جمهوری اسلامی بارها گفته که به عراق و ثبات آن «کمک» کرده است ــ هرچند گاه و بیگاه اظهار نظرهایی همچون «ایران در حال حاضر امپراطوری است که پایتخت آن بغداد است» از سوی علی یونسی رویکرد پنهان‌تری را آشکار کرده اند.

واقعیت مداخله ایران در عراق نشان می‌دهد که «آینده درخشان برای عراق» مشروط به پایان مداخله‌های تخریب‌گر ایران در آنجاست ــ و البته مداخله تخریب‌گر دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، از ایالات متحده و بریتانیا گرفته تا ترکیه و عربستان سعودی.

بر اساس گزارش‌هایی که وب‌سایت «اینترسپت» از پیام‌های دیپلماتیک محرمانه درزکرده وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به این رسانه منتشر کرده، مداخله ایران در عراق و نقش «سردار قهرمان» جمهوری اسلامی در آن تنش‌آفرین و ویرانگر است.

۷۰۰ صفحه از اسناد محرمانه مربوط به فعالیت‌های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در عراق بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ را منبعی به اینترسپت داده بود که می‌گفت:

بگذار جهان بداند که ایران در حال انجام چه کاری در عراق است.

این سندها صدها گزارش و پیام دیپلماتیکی است که مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در عراق نگاشته‌اند.

راهپیمایان عراقی حامی حشد الشعبی در بصره، ۸ ژانویه ۲۰۲۱ ــ عکس: Hussein FALEH / AFP

نفوذ ایران در عراق به روایت سندهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی

پس از حمله ایالات متحده با بهانه‌ای دروغین به عراق و ویرانی حاصل از این جنگ،‌ جمهوری اسلامی به نوشته سردبیران اینترسپت «صاحب فرصتی طلایی شد تا نظمی سیاسی و اجتماعی بسازد که بیشتر در راستای منافع آنهاست».

جمهوری اسلامی شبکه‌ای از عراقی‌ها را که به دلیل مشکل اقتصادی نیاز به پول داشتند، به عنوان جاسوس استخدام کرد. مأموران و عاملان تهران در سیاست داخلی عراق مداخله می‌کردند، ساختارهای قدرت را شکل می‌دادند و رهبرانی را برای گرفتن جایگاه‌های بالادستی در حکومت پرورش می‌دادند.

اینترسپت می‌نویسد: «این اسناد فاش‌شده نفوذ گسترده تهران در عراق را نشان می‌دهد و جزئیات کار پردردسر جاسوسان ایرانی برای جذب و واداشتن رهبران عراق به همکاری، پرداخت پول به مأموران عراقی که با آمریکا همکاری می‌کردند برای تغییر جبهه، و رخنه به تمام جنبه‌های زندگی سیاسی و اقتصادی و دینی عراق».

شبکه‌ای از این جاسوسان برای خبررسانی در مورد عملیات آمریکا در عراق تا پیش از خروج نیروها در ۲۰۱۱ به استخدام درآمدند. به برخی از این منابع اطلاعاتی زعفران و پسته و عطر هدیه داده می‌شد.

تنها شیعیان عراقی هدف تطمیع ایران نبوده اند. جمهوری اسلامی سعی کرده بود در همه گروه‌ها نفوذ کند. یک گزارش درزکرده از هزینه کردن مبلغ ناچیز ۸۵ یورو جهت خرید هدیه برای یک فرمانده کرد می‌گوید.

رهبران ارشد عراق در این اسناد نیز نام برده شده اند. برای مثال در یکی از این گزارش‌ها آمده که عبدالمهدی نخست‌وزیر سابق عراق زمان تصدی‌گری وزارت نفت در ۲۰۱۴ «رابطه‌ی ویژه‌ای با جمهوری اسلامی ایران» دارد. در همان گزارش،‌ چندین عضو کابینه حیدرالعبادی دارای رابطه‌ی ویژه با تهران توصیف شده اند.

نفوذ ایران بر اساس سندهای فاش‌شده آن چنان عمیق است که به نوشته اینترسپت، «اسناد نشان می‌دهند چگونه ایران تقریباً در هر چرخشی در رقابت برای نفوذ در عراق، آمریکا را مغلوب کرده». سندهایی از جذب خبرچین‌های سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) یا حتی جذب نیرویی داخل وزارت خارجه آمریکا خبر می‌دهند تا اطلاعات مربوط به فعالیت‌های آمریکا در عراق را در اختیار آنها بگذارند.

همان طور که تنش‌های دو سال گذشته نشان داده است، ایران از عراق به عنوان کارزار جنگ خاموش با ایالات متحده استفاده می‌کند. یکی ازمطالبات معترضان و «جوانان عراقی» پایان دادن جمهوری اسلامی به این کار تنش‌زا و خطرآفرین است.

دیگر کشورهای غربی نیز از فعالیت‌های عاملان جمهوری اسلامی بر کنار نبوده اند. یکی از سندها نشان می‌دهد که جاسوسان ایرانی به داخل ساختمان یک انستیتوی فرهنگی آلمانی در بغداد می‌روند اما می‌فهمند که شماره صحیح کدهای گاوصندوق‌ها را در اختیار ندارند و نمی‌توانند آنها را باز کنند.

چهره تنش‌زای سلیمانی

قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ژانویه سال گذشته میلادی در بغداد با موشک پهپادهای آمریکایی ترور شد.

پیش و پس از این ترور، جمهوری اسلامی سعی کرده بود که او را یک استراتژیست برجسته نشان دهد که در عراق محبوب است و نیروی ثبات‌آفرین.

اما گزارش‌هایی که خود مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به تهران ارسال کرده اند، روایت متفاوتی ارائه می‌دهد.

یکی از گزارش‌ها مربوط به ۲۰۱۴ از این انتقاد می‌کند که قاسم سلیمانی نقش خود به عنوان فرمانده بسیاری از گروه‌های شبه‌نظامی شیعه در عراق در جنگ با «دولت اسلامی» (داعش) را آشکارا اعلام کرده و می‌نویسد این اتفاق باعث شده سنی‌های عراق حکومت ایران را به خاطر سرکوب‌ و خشونت این گروه‌های شبه‌نظامی مقصر بدانند.

افسر اطلاعاتی نویسنده این گزارش به حمله شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران از جمله عصائب اهل الحق به «جرف النصر» و بیرون راندن داعش اشاره می‌کند و می‌گوید که پیروزی آنها به سرعت به قتل عام عمومیت‌یافته‌ی محلی‌ها بدل شد و به گفته این افسر اطلاعاتی جمهوری اسلامی، «شیرینی» پیروزی ایران را به «تلخی» بدل کرد. گزارش چنین ادامه می‌دهد:

واجب و لازم است که برای خشونتی که علیه مردم بیگناه سنتی در عراق به کار می‌رود و برای کارهایی که آقای سلیمانی انجام می‌دهد،‌ مرز و حدودی مشخص کرد. در غیر این صورت،‌ خشونت بین شیعه و سنی ادامه خواهد یافت. در حال حاضر هر اتفاقی که بر سر سنی‌ها می‌افتد، مستقیم یا غیرمستقیم به ایران نسبت داده می‌شود حتی وقتی ایران هیچ ربطی به آن اتفاق نداشته باشد.

نویسنده این سند اطلاعاتی همچنین هشدار می‌دهد که تبلیغ عمومی سلیمانی از نقش خود در جنگ احتمالاً برای ساختن سرمایه سیاسی و شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری است.

هادی عامری فرمانده حشدالشعبی (جلوی تصویر) همراه با قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ــ عکس: آرشیو

سندهای دیگر نشان می‌دهند که چگونه سپاه پاسداران شبه‌نظامیان شیعه را برای آموزش به ایران می‌فرستد و البته گاه این شبه‌نظامیان ایدئولوژیک را بابت کم‌رنگ‌بودن تعصب مذهبی در خود ایران نومید می‌کنند. یکی از افسرهای اطلاعاتی در سندی می‌نویسد: «متأسفانه کسانی که برای آموزش به ایران فرستادیم، از وضعیت فرهنگی داخل ایران راضی نبودند». یک فرمانده شبه‌نظامی عراقی به آنها گفته بوده که «برادران سپاهی تنها همان ۵ وعده نماز عادی را در هر روز می‌خوانند» و سربازهای ایرانی آنقدرها که عراقی‌ها انتظار داشته اند، در پیروی از آداب و مناسک دینی پیگیر نبوده اند.

این سند همچنین از شیفتگی سلیمانی به احمد داووداوغلو نخست‌وزیر پیشین ترکیه سخن می‌گوید و می‌نویسد که سلیمانی نقش خود در سیاست خارجه ایران را همچون نقش داووداوغلو در سیاست خارجی ترکیه می‌دیده. اگرچه پس از آغاز جنگ با داعش، این سردار سپاه شروع کرده به مقایسه کردن خودش با هاکان فیدان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه.

هاکان فیدان نیز هدایت جنگ نیابتی ترکیه در سوریه را برعهده داشته است.

سلیمانی این اعتماد به نفس را با مداخله‌های نظامی سیاسی در عراق به دست آورد که به نوشته «اینترسپت» تاکتیک‌های خشونت‌بار جنگی این مداخله‌ها «زمینه را برای واکنشی سهمگین به حضور ایران در عراق مهیا کرد».

و نامه خامنه‌ای

رهبر جمهوری اسلامی به قطع از این گزارش‌های ارسال‌شده از بغداد از نتیجه مداخله جمهوری اسلامی و نارضایتی گسترده عراقی‌ها آگاه شده است. به جز آن، تصویرهایی که از اعتراض‌های سال‌های اخیر عراق به ویژه در مناطق شیعه‌نشین جنوب و بغداد در خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی پخش شد، به روشنی خشم «جوانان عراقی» از حضور حکومت به رهبری خامنه‌ای در آن کشور را نشان می‌دهند.

نامه خامنه‌ای در شرایط تشدید تنش‌ها بین ایران و آمریکا، بیش از آنکه واقعا خطاب به «جوانان عراقی» نوشته شده باشد، خطاب به آمریکا و متحدانی همچون عربستان است و پیام آن روشن: نفوذ ما در عراق بسیار عمیق است. پیامد آن هم روشن است: عراق همچنان کارزار تنش‌های رو به افزایش ایران و آمریکا باقی می‌ماند. وگرنه رهبر جمهوری اسلامی برای آینده درخشان جوانان عراقی باید سرتاسر سیاست تهران در قبال بغداد را تغییر دهد.

در همین زمینه:

https://www.radiozamaneh.com/407855