قرار است در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزار شود. در حکومت اسلامی گونه‌ای تجدید سازمان در جریان است. تغییر نسلی یکی از عامل‌های این روند است.  تلاش برای یکدست‌تر کردن دستگاه و آماده ساختن آن برای تغییر در رهبری نظام شاخص اصلی روند است.
“زمانه” در درجه نخست از این زاویه به انتخابات ۱۴۰۰ می‌نگرد.
از هم اکنون عده‌ای برای ریاست جمهوری کاندیدا شده‌اند، یا گمان می‌رود خود را نامزد کنند. دقت بر آنان به شناخت برنامه حکومت برای انتخابات کمک می‌کند. برخی از آنان را معرفی می‌کنیم.
شروع کردیم با سعید محمد
، و اینک ادامه می‌دهیم با عزت الله ضرغامی:

از چند سال پیش که عزت‌الله ضرغامی صبحانه‌خوری‌های سیاسی‌اش را در دفتر پاستور آغاز کرد مشخص بود که این سردار سابق سپاه به دنبال چهره‌سازی از خود برای انتخابات است.

نظامی‌گری

ضرغامی ۶۱ ساله سابقه‌ای مبهم در سپاه دارد. او می‌گوید در فاصله سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱ در صنایع موشک‌سازی فعال بوده است. برخی هم می‌گویند که او در زمان جنگ ایران و عراق از نیروهای اطلاعات عملیات قرارگاه برون‌مرزی رمضان بود.

بسیاری از چهره هایی که در دهه ۸۰ از گمنامی به صف نخست سیاست در ایران وارد شدند از نیروهای همین قرارگاه بودند که اداره آن در زمان جنگ عملا با علی خامنه‌ای بود. محمود احمدی‌نژاد، پرویز فتاح، صادق محصولی، محمدرضا نقدی و محسن اسماعیلی همه در این قرارگاه حضور داشتند.

شاید به دلیل حضور در همین قرارگاه و حضور در لبنان دهه هشتاد میلادی است که ضرغامی می‌گوید رفاقت و آشنایی قدیمی با سیدعباس موسوی، دومین دبیرکل حزب‌الله لبنان داشته است.

سیدعباس موسوی چند هفته پیش از آنکه در جنوب لبنان ترور شود در سفر به ایران با مقام‌های ایرانی دیدار کرد. از جمله ملاقات‌های برنامه‌ریزی‌شده برای او بازدید از کارخانجات اسلحه و موشک‌سازی حسن باقری بود. جایی که در آن زمان توسط عزت‌الله ضرغامی اداره می‌شد.

اتفاقات سال ۱۳۷۰ فقط سرنوشت لبنان را تغییر نداد. در لبنان کار ادغام سازمانی جهاد اسلامی لبنان به رهبری عماد مغنیه در حزب‌الله لبنان به سرانجام رسید و در ایران موضوع تهاجم فرهنگی و مقابله با نویسندگان و روشنفکران به دغدغه اصلی رهبر تازه‌کار جمهوری اسلامی بدل شد. جمهوری اسلامیِ علی خامنه‌ای کم‌کم دو چهره اصلی خود را سامان می‌داد؛ مهندسی فرهنگیِ اسلامی در داخل و گسترش نفوذ و حضور در منازعات منطقه‌ای.  

تبدیل به چهره «فرهنگی»

مشخص نیست که چرا عزت‌الله ضرغامی به یکباره از صنایع موشک‌سازی سپاه به وزارت ارشاد رفت تا معاون پارلمانی علی لاریجانی شود. او می‌گوید دلیل خروجش از سپاه علایق و ارتباطات فرهنگی‌اش بود و چون آن زمان هم موضوع فرهنگ اولویت نظام شد بر خود فرض دید که از جبهه موشکی به جبهه فرهنگی برود.

این «سوابق فرهنگی» البته در جایی ثبت و ضبط نیست. ضرغامی می‌گوید فعالیت‌های فرهنگی او با اسامی مستعار بوده است و او نمی‌خواسته این فعالیت‌ها با نظامی‌گری‌اش تداخل یابد. به صورت کلی در جمهوری اسلامی دو دسته کارشان را با اسامی مستعار انجام می‌دهند؛ روشنفکران، نویسندگان و هنرمندانی که تحت فشار نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی‌اند و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی که به زعم خود مشغول تولید محتوا برای مهندسی فرهنگی جامعه اسلامی‌اند.

عزت‌الله ضرغامی در دهه شصت قاعدتا در دسته نخست قرار نمی‌گرفته و براساس دانش و سطح اطلاعاتش می‌توان گفت که در زمره سربازانِ امنیتیِ مهندسیِ فرهنگی بودنش هم محل شک و تردید است.   

اما در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ برای ساختن لشکر یاران علی خامنه‌ای در نهادهای فرهنگی، گروهی از نیروهای میانی سپاه و وزارت اطلاعات به بخش‌های فرهنگی منتقل شدند که می‌توان ورود ضرغامی به وزارت ارشاد را در همین راستا تحلیل کرد.

صدا و سیما

او پیش از آنکه در سال ۱۳۸۳ با حکم علی خامنه‌ای رئیس بزرگترین بنگاه رسانه‌ای جمهوری اسلامی شود مدتی به عنوان معاون پارلمانی وزارت دفاع و معاون پارلمانی صدا و سیما فعال بود.

در جلسه واگذاری مسئولیت صداوسیما به او، علی خامنه‌ای از عزت‌الله ضرغامی یک خواسته کلیدی داشت: «کاری کنید که صداوسیما به گونه‌ای باشد که وقتی وارد می‌شوید، آنقدر فضا حزب‌اللهی و مکتبی باشد که خودِ فضا، آدم را بسازد.»

چنانچه در سیستم‌های توالیتر مرسوم است، اگر متر و معیار بررسی موفقیت در مدیریت را انجام تمام و کمال ماموریت محوله از سوی مقام بالاتر بدانیم، عزت‌الله ضرغامی موفق‌ترین مدیر صداوسیمای جمهوری اسلامی است.

صداوسیمای ضرغامی، صداوسیمای تصفیه چهره‌های نامطلوب قدیمی، ساختن چهره‌هایی که الان به بازجو-خبرنگار شهرت یافته‌اند، وراد شدن سپاه به ارکان مدیریتی میانی و کلان صداو سیما، ایجاد بخش‌های خبری زرد سیاسی و تبدیل تلویزیون به بال امنیتی نظام بود.

او در سال ۱۳۹۳ پس از خروج از صداوسیما عضو شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی شد و رهبر جمهوری اسلامی به او دفتری در مجموعه ساختمان‌های اداری پاستور داد تا در آن‌جا به امور فرهنگی و سیاسی‌اش رسیدگی کند.

همین نزدیکی به ساختمان ریاست‌جمهوری در پاستور، رویای ریاست‌جمهوری را به جان کسی انداخته که به دلیل عملکردش در دوران مدیریت صداوسیما در لیست سیاه حقوق‌بشری اتحادیه اروپا و آمریکا قرار گرفته است.      

عزت الله ضرغامی
عزت الله ضرغامی

راه دشوار از موشکی-فرهنگی به ریاست‌جمهوری

ضرغامی بعد از فراغت از صداوسیما یک موضوع را به صورت دائمی دنبال کرده است؛ ساختن چهره‌ای مهم، میانه‌رو و نزدیک به علی خامنه‌ای با افکاری متفاوت.

او هم در توییتر فعال است و هم در اینستاگرام. با عماد‌الدین باقی و مسعود کیمیایی و عادل فردوسی‌پور صبحانه می‌خورد و از بازرگان ذکر خیر می‌کند و از سوی دیگر در جلسه رسمی با حسن روحانی مجادله می‌کند و خود را به سرتیتر خبرها می‌کشاند.

اما به اندازه‌ای که او تلاش کرده خود را به آلترناتیو و چهره تاثیرگذار اصولگرایان تبدیل کند، در سیستم مدیریتی اصولگرایان به او اقبالی نشان داده نشده است.

هنوز سازوکار جمنا و شیخوخیت و زور گروه‌های سیاسی چند‌گانه اصولگرا بر افرادی که می‌خواهند ژست مستقل بگیرند می‌چربد. در سازوکار اصولگرایی قدرت و نفوذ چهره‌ای مانند علیرضا زاکانی که در سیستم مدیریت جمهوری اسلامی به اندازه ضرغامی منصب و حکم مدیریتی نداشته از او بیشتر است.

آگاهی از همین موضوع، دلیل رفتاری است که او این روزها از خود نشان می‌دهد.  او با شعار «زیر میز زدن» به شیوه‌های سنتی سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی ایراد می‌گیرد در حالی که خود جزئی نه‌چندان مهم از همین میز است.

مرد موشکی-فرهنگی را نه اصولگرایان جدی می‌گیرند و نه اصلاح‌طلبان. احمدی‌نژاد هم در ماه‌های منتهی به انتخابات ۱۳۸۴ همین وضعیت را داشت ولی به مدد رای‌های سازمانی و البته تهور سیاسی‌اش نهایتا به ریاست‌جمهوری رسید.

عزت‌الله ضرغامی تهور سیاسی احمدی‌نژاد را ندارد و رقیبش هم نه هاشمی و کروبی و معین که چهره‌های قلدر اصولگرایی مانند قالیباف، حسین دهقان و ابراهیم رئیسی است.

از مهندسی به سرداری سپاه و سپس مدیریت در نهادهای فرهنگی؛ عزت‌الله ضرغامی همواره فردی متوسط‌الحال و غیرجدی بوده است. او با اینکه درس مهندسی خوانده، مهندس نیست. در صنایع موشکی فعال بوده ولی چهره موشکی نظام نیست. در صدا و سیما و شورای عالی فضای مجازی .و انقلاب فرهنگی سال‌ها فعال بوده ولی چهره فرهنگی هم نیست.

خلاصه اینکه شاید بتوان گفت که او کاندیدای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ هست ولی در حد و اندازه عبور از درب ساختمان ریاست‌جمهوری در پاستور هم نیست.