نیشکر هفت‌تپه صحنه رویایی کارگران است با بخش خصوصی و حامیانش در نهادهای حکومتی. اعتصاب تابستانی کارگران به ثمر نشسته، نهادهای حکومتی همانند دیوان محاسبات به ابطال معامله رای داده‌اند. سازمان خصوصی‌سازی پرونده فروش نیشکر هفت‌تپه به مالکان کنونی را به هیئت داوری- که منتخبان دولت در آن حضور دارند- ارجاع داده است. کارگران می‌گویند تا خلع ید از بخش خصوصی عقب نمی‌نشینند. در بیرون از نیشکر هفت‌تپه اما یک جریان وصل به حکومت می‌خواهد اعتراض کارگران را مصادره کند؛ عدالت‌خواهانِ وابسته به بسیج دانشجویی و نهادهای سرکوب. آنها از کجا آمدند و چه می‌خواهند؟

سال ۹۵ سال تعیین‌کننده‌ای برای جنبش چپ و کارگری ایران بود، از سویی تعداد اعتراضات کارگری در این سال نسبت به همه‌ی سال‌های قبل از خودش با تعداد … در روز رکورد زد؛ از سوی دیگر معلمان عدالت‌خواه توانستند بر کانون‌های صنفی معلمان سیطره پیدا کنند؛ همچنین جریان صنفی دانشجویی با انتشار بیانیه‌ی فراگیر دانشجویان که بیش از یازده هزار دانشجو و ده‌ها تشکل دانشجویی امضایش کرده بودند هژمونی خود بر محیط دانشگاه را اعلام کرد.

البته علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از تیرماه ۹۴ در جمع دانشجویان بسیجی هشدار داده بود:«البتّه من شنیده‌ام در دانشگاه ما یک جریانهایی باز دارند حرف مارکسیسم را دوباره زنده میکنند […] لکن حالا شنیده‌ام بعضی‌ها [دنبال این هستند] که اگر واقعیّت داشته باشد و الان جریان مارکسیستی به صورت فکری در دانشگاه ما فعّال باشد، قطعاً پول آمریکایی‌ها دنبالش است». هشداری تمام‌قد امنیتی که همگام با آن راه حل‌هایی نیز ارائه می‌داد: «از جمله‌ی آرمانها، عدالت‌خواهی است؛ همین حرفهایی که بعضی از برادرها اینجا گفتند. مسئله‌ی عدالت‌خواهی خیلی مهم است، شُعب گوناگونی دارد؛ به اسم هم اکتفا نباید کرد، باید واقعاً دنبال بود» و «یکی از الزاماتِ اثرگذاری این است که بتوانید بدنه‌ی دانشجویی را جذب کنید. تشکلّها یک اقلّیّت دانشجویی‌اند. مجموع شما تشکلّها را که جمع کنند، در بین خِیل انبوه دانشجوها اکثریّت نیستید. باید بتوانید جاذبه در خودتان ایجاد کنید که دانشجو را جذب کند».

بر همین مبنا بود که تا سال ۹۶ فضا هرچه بیشتر برای جریانات چپ به لحاظ امنیتی بسته‌تر می‌شد و جنبش عدالت‌خواه دانشجویی که سالها در خواب خرگوشی بود، بیدار شده بود بیشتر بال و پر می‌گرفت.

جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در سال ۸۲ با توصیه‌ی خامنه‌ای و با مجوز نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه شکل گرفته بود، بخش عمده‌ی هیات مرکزی آن را نهاد رهبری مشخص می‌کرد و در هماهنگی با این نهاد به فعالیت شبه_انتقادی می‌پرداخت. این جنبش تا سال ۹۶ دوباره جان تازه‌ای گرفت و دور جدیدی از فعالیت‌ها را آغاز کرد. در سال ۹۶ که جریان چپ با پیوند هرچه بیشتر کارگران، معلمان، دانشجویان و بازنشستگان به‌ویژه در کمپین علیه بیگارورزی می‌بالید، جنبش عدالت‌خواه دانشجویی رشدی آرام را طی می‌کرد.همزمان با سرکوب شدید قضایی جنبش چپ دانشجویی پس از دی‌ماه ۹۶، جنبش عدالت‌خواه نیز یک تصفیه‌ی درونی سنگین را از سر گذراند و با حذف افرادی از درون خود که به‌دنبال عدالت‌خواهی، انتقاداتی واقعی و جدی‌ به ساختار حاکم وارد می‌کردند آماده‌ی هماوردی سیاسی در سپهر اعتراضات اجتماعی شد.

در سال ۹۷ اعضای جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در اعتراضات ده‌ونک(۱) حضور یافتند، گروه‌های چپ فعال در این اعتراضات را با موفقیت به عقب راندند و چنان در انحراف و اخته سازی این اعتراضات موفق عمل کردند که محیط اعتراضی محله‌ی ده‌ونک بدل به نمایشگاه بزرگداشت ۲۲ بهمن شد. در این زمان به‌نظر می‌رسید هماورد به صورت جدی آغاز شده است، گرچه برای نیروهای چپ و مترقی هنوز چنین هماوردی مریی نشده بود.

جنبش عدالت‌خواه دانشجویی از شروع دور جدید اعتراضات هفت‌تپه در سال ۹۷ در آنجا نیز حضور داشت، اما تا آبان‌ماه ۹۷ و فرارسیدن زمان سرکوب شدید فعالان کارگری هفت‌تپه هیچ کاری از پیش نبرده بود.

تنها چند روز پس از بازداشت اسماعیل بخشی و چندتن دیگر از فعالان کارگری هفت‌تپه، به یکباره در تجمعات هفت‌تپه شاهد بالا رفتن عکس‌های قاسم سلیمانی و علی خامنه‌ای بودیم. تصاویر نمادینی که نشان می‌داد پس از سرکوب و ارعاب جدی در هفت‌تپه، اکنون جنبش عدالت‌خواه دانشجویی امکان جولان پیدا کرده است. در پی ارعاب گسترده، احکام قضایی، سرکوب لیدرهای کارگری هفت‌تپه و حامیان هفت‌تپه از دیگر اقشار اجتماعی، انواع تطمیع را روی کارگران هفت‌تپه آزمایش کردند. نتیجه، آن بود که در فاصله‌ی اندکی پس از بازداشت  کارگران هفت‌تپه و در هم کوبیدن شورای کارگری هفت‌تپه با اعمال زور و سرکوب، برخی از لیدرهای اعتراضات و اعضای شورای کارگری، کاندیدای شورای اسلامی کار هفت‌تپه شدند.

فراخوان تجمع کارگران هفت‌تپه، بیش از همه از جانب بسیجی‌ها، سپاهی‌ها و دیگر اعضای جنبش عدالت‌خواه دانشجویی پاسخ گرفت و تجمع برای مطالبه‌ی خلع ید بدل به صحنه‌ای برای تبلیغات و قدرت‌نمایی حکومتی شد؛ صدای افراد مستقل حاضر در تجمع که تلاش کردند صدای واحد حکومتی را بشکنند، سرکوب شد.

این مرحله با بایکوت وسیع از جانب کارگران هفت‌تپه و انزوای کسانی گذشت که به خواست دستگاه امنیتی تن داده بودند. اما رفته رفته ورق برگشت. وقتی همان فعالان کارگری به رییسی، رییس قوه‌ی قضاییه، نامه زدند و حتی به دیدار او رفتند تا پیگیر مطالبات کارگران باشند؛ وقتی در دور جدید اعتراضات، نمایندگان مجلس در هماهنگ با جنبش عدالت‌خواه دانشجویی به هفت‌تپه رفتند و امکان پیگیری مطالبات از طریق مجلس گشوده شد؛ وقتی رویکرد دستگاه امنیتی که استقلال و ریشه‌ای بودن اعتراضات کارگران را علیه امنیت ملی می‌دانستند با عنوان «سیاسی‌کاری نکنیم» در هفت‌تپه غالب شد؛ وقتی اعضای جنبش عدالت‌خواه دانشجویی که در ارتباط مستحکم با برخی فعالین قرار داشتند از پیگیریشان برای مطالبات هفت‌تپه در قوه قضاییه و مجلس گفتند، ورق دیگر برگشته بود و اکنون اعضای جنبش عدالت‌خواه دانشجویی و کارگرانی که در ارتباط با آنها بودند، در غیاب فعالیت فعالین مستقل به دلیل سرکوب، در میانه‌ی ارعاب گسترده و فراگیر، در غیاب هر نیروی دیگری جز جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در هفت‌تپه به دلیل سرکوب و … منطقی‌است که همچون منجی و حلال مشکلات نگریسته شوند.

بخوانید:
کارگر نیشکر هفت‌تپه: تا خلع ید از بخش خصوصی عقب‌ نمی‌نشینیم

هفت‌تپه بدینسان گام به گام بیشتر در محاصره‌ی نیروهای امنیتی و سپاه تحت عنوان «جنبش عدالت‌خواه دانشجویی» و «سردبیر فلان خبرگزاری امنیتی» قرار گرفت.

در آخرین مرحله از این محاصره، فراخوان تجمع کارگران هفت‌تپه، بیش از همه از جانب بسیجی‌ها، سپاهی‌ها و دیگر اعضای جنبش عدالت‌خواه دانشجویی پاسخ گرفت و تجمع برای مطالبه‌ی خلع ید بدل به صحنه‌ای برای تبلیغات و قدرت‌نمایی حکومتی شد؛ صدای افراد مستقل حاضر در تجمع که تلاش کردند صدای واحد حکومتی را بشکنند، سرکوب شد و پس از تجمع نیز تنی چند از شرکت‌کنندگان برای ساعاتی بازداشت شدند.

به‌نظر می‌رسد این روزها هفت‌تپه بیش از همیشه ملتهب است. از یک سو نزدیکی تعیین تکلیف برای خلع ید که می‌تواند سرنوشت کارخانه‌ی هفت‌تپه را مشخص کند و از سوی دیگر حلقه‌ی تنگ محاصره‌ای که جنبش عدالت‌خواه دانشجویی دور هفت‌تپه کشیده است و معلوم نیست کارگران هفت‌تپه چگونه می‌خواهند این حلقه‌ی محاصره را بشکنند.

(۱). اعتراضات ده‌ونک بر سر حق سرپناه و در واکنش به قصد مصادره‌ی خانه‌های ده‌ونک توسط دانشگاه الزهرا شکل گرفت.