گزارشی کوتاه از رویدادها و روندهای سیاسی سالی که گذشت در سایه کرونا و در حاشیه آن: از تعمیق گرایش به امنیت و اقتدار تا خیزش علیه نژاد پرستی، از کاهش تب پوپولیسم تا شک گسترده به علم و خود امر واقع.
وقتی سال ۲۰۲۰ آغاز شد، هیچکس فکر نمیکرد بزرگترین رویداد پیشرو، شیوع و عالمگیری یک ویروس بهسیاق داستانهای علمی-تخیلی باشد. ویروس SARS-CoV-2 حقیقتاً تاریخ جهان را پیش و پس از خودش تقسیم کرد. بزرگترین اتفاقات سال گذشته بهطور مستقیم یا غیرمستقیم نتیجه بیماری کووید۱۹ بودند یا به آن ربط پیدا میکردند.
در سالی که سازمان بهداشت جهانی آن را سال «پرستار و ماما» نامگذاری کرده بود، پرستارها در صف اول مبارزه برای بشریت و بقا بودند.
سال مرگ
«مرگ» احتمالاً مناسبتترین شناسهای که میتوان بر پیشانی سال ۲۰۲۰ نوشت. علاوه بر انبوه زنان و مردانی که قربانی کووید۱۹ شدند، قابوس بن سعید (سلطان عمان)، محمدرضا شجریان، کوبی برایانت، کرک داگلاس، حسنی مبارک، خاویار پرز دکوئیار، دیوید گریبر، صباح احمد جابر صباح، شان کانری، کیم کی دوک و دیگو آرماندو مارادونا در سالی که گذشت درگذشتند.
سال با درام ترور قاسم سلیمانی، کشته شدن ۵۶ تن در مراسم تشییع جنازه او در کرمان و سرنگون کردن هوپیمانی مسافربری اوکراینی و کشته شدن ۱۷۶ مسافر آن آغاز شد: یک شروع تماماً ایرانی مرگبار که البته میتوانست به رخداد مرگبارتری ختم شوند که سالهاست همه در مورد آن هشدار میدهد: جنگ میان ایران و آمریکا که البته رخ ندارد.
علیرغم انقباض دورنگرایانه ناشی از عالمگیری، جنگ در ۲۰۲۰ همچنان واقعیتی معاصر باقی ماند. در پایان سال، آمار کشتهشدگان جنگ داخلی یمن از ۲۳۳ هزار نفر فراتر رفت.
جنگها، به ویژه در خاورمیانه، همچنان علاوه بر ماهیت داخلیشان، سازوکاری نیابتی دارند و به نوعی بینالمللی هستند. در لیبی، در یک جبهه، ، فرانسه، مصر، امارات و روسیه و در جبهه دیگر،ترکیه و قطر و ایتالیا هریک تا سطحی همچنان مشغول زد و خورد اند.
غیرمنتظرهترین جنگ سال، درگیری ناگورنو قرهباغ در ماههای سپتامبر و اکتبر بود: شاهدی دیگر بر بیثباتی و شکنندگی مرزها در خاورمیانه.
جنگ، کرونا و …انفجار بزرگ بندر بیروت در ۴ اوت جان بیش از ۲۰۰ نفر را گرفت. یک ماه بعد در ۹ سپتامبر، آتشسوزی در ارودگاه موریا در لسبوس یونان، ۱۳۰۰ پناهجو را بدون سرپناه کرد. در نیمه اول سال، فقط ۱۲۰۰ افغان در گیریهای فرقهای و تروریستی کشته شدند. بله، امضا تواقنامه صلح مشروط بین آمریکا و طالبان در دوحه، شبح گسترده مرگ بر افغانستان را نتوانست دفع کند.
در سال ۲۰۲۰ از طرح معامله قرن رونمایی شد و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش با میانجیگری آمریکا روابطشان را با اسرائیل عادی کردند تا رویای تشکیل دولت فلسطینی از افق محو شود.
در سالی که بریتانیا رسماً از اتحادیه اروپا خارج شد، حزب کارگر این کشور نیز عضویت جرمی کوربین، رهبر سابق این حزب را به بهانه «یهودیستیزی» به طور موقت تعلیق کرد. حتی اگر عملیاتهای خرابکاری در تاسیسات هستهای و ترور محسن فخری زاده در ایران را به حساب اسرائیل ننویسیم، سالی که همه مرگ درو میکردند برای اسرائيل سال پربرکتی بود.
گرایش به امنیت و اقتدار
روند گرایش دولتها به اقتدار و به همان میزان امنیتی شدن جوامع در سال ۲۰۲۰ به شکلی فزاینده تدوام یافت. هراس از ویروس کرونا، تمایل به وجود یک دولت مقتدر رابرانگیخت – دولتی که بتواند در برابر بحران واکنش واقع نشان دهد— و به همان اندازه وسوسه بهکارگیری الگوی چینی مهار کرونا نیز دولتها را قلقلک داد.
ویکتور اوربان، در مجارستان، ولادیمیر پوتین در روسیه، رجب طیب اردوغان در ترکیه و حزب حاکم لهستان هر یک بهگونهای از شرایط استثنائی همهگیری برای تحکیم قدرت استثنائی و تعمیق دیکتاتوری خویش سوءاستفاده کردند. در روسیه، رای مثبت به اصلاحات قانون اساسی در ماه ژوئیه به شکل بالقوه زمینه را فراهم کرد تا پوتین تا سال ۲۰۳۶ در قدرت باقی بماند.
دولت فرانسه نیز در ماههای پایانی سال با لایحه قانون جامع امنیتی ( وهمینطور قانون برنامهریزی پژوهش) از خود علایم چرخش به اقتدارگرایی را نشان داد. مطابق با ماده ۲۴ این لایحه، انتشار تصاویر و هویت مأموران پلیس توسط شهروندان ممنوع شده است.
در ماههای اخیر حملات تروریستی اسلامگرا در فرانسه (از جلمه قتل وحشیانه ساموئل پاتی معلم تاریخ و جغرافی در کنفلان-سنت-اونورین، و حمله تروریستی به کلیسایی در مرکز شهر نیس) زمینهای برای توجیه رفتارهای امنیتی و گاه اسلامهراسانه دولت این کشور شده است.
خیزش علیه نژادپرستی
در ابتدای سال پیشبینی میشد، موج تظاهرات مردمی در کشورهای مختلف علیه نابرابری، فساد، اصلاحات اقتصادی و سیاستهای نئولیبرال که جهان را در سال ۲۰۱۹ درنوردید، ادامه پیدا کند. اما قرنطینه و سیاستهای پیشگیری، انفجار اعتراضات را تا اطلاع ثانوی به تأخیر انداخت. با وجود این، در عراق، لبنان، تایلند، هند و … نیز کرونا نتوانست مانع شکلگیری اجتماعها و اعتراضهای مردمی شود. مردم فرانسه نیز در چند نوبت علیه قانون جامع امنیتی به شکلی گسترده به خیابان آمدند.
خیابانهای بلاروس هم از ۹ اوت شاهد حضور اعتراضی مردم بود. انتخاب مجدد الکساندر لوکاشنکو در مقام ریاستجمهوری برای ششمین بار پیاپی بسیج مردمی در اعتراض به تقلب انتخاباتی را به دنبال داشت. در ادامه، واکنش خشونتآمیز پلیس، آتش اعتراضات را شعلهورتر کرد. کارگران به اعتراضات پیوستند و خواستار توقف خشونتها، آزادی بازداشتشدگان و تغییر نتیجه انتخابات شدند. در ماه اکتبر نیز، هزاران زن لهستانی در اعتراض به قانون جدید ممنوعیت سقط جنین در این کشور، به خیابان ریختند.
برجستهترین اعتراضات سال ۲۰۲۰ اما مربوط بود به موضوع نژادپرستی و خشونت پلیس. ۲۵ مه، یک افسر سفیدپوست پلیس، زانویش را به مدت ۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه بر روی گردن جرج فلوید یک آمریکایی آفریقایی تبار فشرد و او را به قتل رساند. و این آغاز اعتراضات فراگیری بود که از ۲۶ مه در مینیاپولیس آغاز شد و به سرتاسر آمریکا گسترش یافت. در ادامه تجمعهای اعتراضی در بسیاری از نقاط جهان علیه نژادپرستی و خشونت پلیسی برگزار شد.
کرونا: پادزهری علیه ویروس پوپولیسم؟
سالی که با دادگاه استیضاح دونالد ترامپ آغاز شد با شکست او در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پایان پذیرفت. در ماه نوامبر، جو بایدن نامزد دموکرات با ۳۰۶ رای کالج و بیش از ۵۱ درصد آرا دونالد ترامپ را پشتسر گذاشت تا پوپولیسم راست یکی از بزرگترین قلعههایش را از دست بدهد.
در «سرزمین موعود پوپولیسم» یعنی ایتالیا نیز لیگ شمال به رهبری ماتئو سالوینی و جنبش ۵ ستاره در ماه سپتامبر انتخابات محلی را باختند. هم در ایتالیا وهم در آمریکا، شیوع ویروس کرونا و ناتوانی دولت در مهار بحران از مهمترین عوامل شکست پوپولیسم دست راستی بود. درست به همین خاطر، در انگلستان نیز بوریس جانسون آماج انتقادهای شدید قرار گرفته است.
با وجود این، زود است که بگوییم تب پوپولیسم فروکش کرده است. بسیاری از سیاستمداران پوپولیست هنوز در قدرت اند؛ عوامل زمینهای رشد پوپولیسیم به طورخاص عروج ملیگرایی و نارضایتی گسترده از سیاستهای نئولیبرال همچنان پابرجاست؛ و جامعه سیاسی نیز بیش از پیش در دوراهی دموکراسی نهادی و پوپولیسم دوقطبی شده است.
شک به امر واقع
از دست رفتن ایمان به علم و به طور خاص علم پزشکی یکی از وجوه مشخصه سالی بود که انبوه نظریههای توطئه در مورد منشا، راز و کارکرد ویروس کرونا در آن تولید و منتشر شد و اذهان را در سطح تودهای تسخیر کرد.
رواج ایدههای مثل کیوانان (QAnon) به خوبی سرشتنمای این وجه از سال ۲۰۲۰ است. پیروان نظریه توطئه کیوانان معتقد اند که گروهی شیطان پرست و پدوفیل متشکل از سیاستمدران دموکرات و بازیگران هالیوود در شبکهای جهانی از قاچاق کودک فعال اند و دونالد ترامپ کسی است که پرچم مبارزه علیه آنها را بلند کرده است.
رویه دیگر این گرایش به نظریه توطئه، بدبینی گسترده به نهادها و به طور خاص رسانههای رسمی بوده است.
در همین راستا و در سرتاسر جهان، دو قطبیهای شدیدی شکل گرفته است. و تضاد حالا نه برسر ارزشها و راهکارها بلکه حالا بر سر خود واقعیت است. طرفداران ترامپ و از جمله خود او هنوز حاضر نشدهاند به «فکت» و واقعیت یعنی شکست در انتخابات تن بدهند.
با شکلگیری واقعیتهای ناهمگنون، متنافر و موازی، نهادهای دموکراتیک توان حل و فصل تضادها را بیش از پیش از دست دادهاند و در این شرایط به قول ویلیام دیوز، انتخاباتها شبیه به همهپرسی شدهاند.
در پایان سال شک فراگیر به علم و واقعیت، عرصه برای واقعیتهای عملی-تخیلی نیز گشوده شد: ظهور و غیاب ستونهای مرموز غالباً براق و فلزی در بیابان یوتا، رومانی، ایالت کالیفرنیا، بریتانیا، فرانسه، هلند و … راز همچنان نامکشوف پایان سال ۲۰۲۰ است.