حدود ۴۰۰ تن در نظرسنجی زمانه، «خیزش آبان و آینده ایران» شرکت کردند. اکثریت مطلق مخاطبان زمانه خود را مخالف جمهوری اسلامی معرفی کرده اند. همچنین اکثریت بر این باورند که از آبان ۹۸ تا کنون سرکوب دولتی و یأس و رخوت عمومی افزایش یافته است. با این حال بیشتر مخاطبان با دخالت خارجی برای براندازی جمهوری اسلامی مخالفند.
پاسخها به نظرسنجی زمانه نشان میدهد که تمایل به اعتراضات سراسری و حمایت از این اعتراضات در میان مخاطبان رو به افزایش است. ۶۶ درصد از مخاطبان ساکن ایران گفتند امکان شرکت در اعتراضات آبانماه را نداشتند، با وجود این ۲۹ درصد آنها تایید کرده اند که بیقید و شرط در اعتراضات بعدی شرکت میکنند.
بیشتر مخاطبان زمانه خشونت و سرکوب دولتی را مهمترین عامل ادامه نیافتن اعتراضات سراسری میدانند و اکثریت میگویند که «خواست تغییر نظام سیاسی» در ایران مهمترین عامل اتحاد معترضان به نظام جمهوری اسلامی از هر قشر و گروهی است.
یک سال از خیزش خونین آبان ۱۳۹۸ در بیش از ۱۲۰ شهر بزرگ و کوچک ایران میگذرد. اعتراضهای آبان گذشته همچون زلزلهای پایههای سیاست رسمی را در ایران لرزاند و نقطهعطفی در مخالفت تودهای با حکومت جمهوری اسلامی شد. اما یک سال بعد، هرچند هشتگ «#آبان_ادامه_دارد» به ترندی توئیتری بدل شد، انتظار بخشی از مخالفان حکومت برای «خیزش دوباره» بینتیجه ماند.
آیا هنوز اعتراضهای آبان به واقع ادامه دارد؟ آیا خیزش آبانماه به تحولات عمیق در بینش سیاسی مردم از یک سو، و سیاستهای حکومتی از سوی دیگر انجامیده است؟ حافظه جمعی ایرانیها از آبان چه چیزی را ثبت کرده؟ زمانه برای پاسخ به این سوالات نظرسنجی بیست و سوم خود را با عنوان «خیزش آبان و آینده ایران» برگزار کرد.
۴۰۳ تن در این نظرسنجی شرکت کردند که پاسخ ۲۹۹ تن از آنها کامل بود. مبنای تحلیل این نظرسنجی پرسشنامههای تکمیل شده است. محدوده خطای نظرسنجی نیز پنج درصد است.
۲۱۱ تن از درصد پاسخدهندگان در این نظرسنجی زمانه داخل ایران زندگی میکنند (حدود ۷۱ درصد کل شرکتکنندگان) و ۸۸ نفر (۲۹ درصد) خارج ایران ساکن هستند.
زمانه با انجام این نظرسنجی قصد داشت که نظر ایرانیان داخل و خارج ایران را نسبت به اعتراضات سراسری و تاثیر اعتراضات آبانماه ۱۳۹۸ جویا شود. با این حال باید توجه داشت که نتیجه این نظرسنجی بازتاب نظر جامعه ایران نیست.
بیشتر مخاطبان زمانه خشونت و سرکوب دولتی را مهمترین عامل ادامه نیافتن اعتراضات سراسری میدانند و اکثریت میگویند که «خواست تغییر نظام سیاسی» در ایران مهمترین عامل اتحاد معترضان به نظام جمهوری اسلامی از هر قشر و گروهی است.
برای یافتن ترکیب جمعیتی و خطوط سیاسی شرکتکنندگان در نظرسنجی، از مخاطبان پرسیدیم که موضع آنها نسبت به جمهوری اسلامی چیست. ۹۲ درصد همه پاسخدهندگان گفتند که مخالف جمهوری اسلامی هستند. ۷ درصد منتقد نظام هستند و تنها یک درصد موافقت با نظام نشان دادند.
آمارهای ما نشان میدهد که درصد مخالفان جمهوری اسلامی در میان پاسخدهندگان به نظرسنجی در خارج و داخل تقریبا مشابه است. ۹۱ درصد در داخل و ۹۴ درصد مخاطبان در خارج منتقد نظام هستند. به همین ترتیب سهم منتقدان و موافقان نظام در داخل و خارج تفاوت معناداری با هم ندارند و اختلاف میان آنها بسیار کمتر از درصد خطای نظرسنجی و قابل اغماض است.
همچنین در میان پاسخدهندگان به این نظرسنجی زمانه ۲۹ درصد خود را لیبرال، ۳۲ درصد چپ، ۷ درصد سلطنتطلب، و ۱۰ درصد غیرسیاسی معرفی کردند.
درصد کسانی که خود را اصولگرا یا اصلاحطلب نامیده اند به ترتیب ۱ و ۳ درصد بوده که در گستره خطای نظرسنجی میگنجد. به همین ترتیب درصد کسانی که خود را مجاهد خلق نامیده اند نزدیک به صفر بود و بنابراین نظر طرفداران این گروه در تحلیل نهایی نظرسنجی نقشی ندارد.
حدود ۱۸ درصد نیز خط سیاسی خود را چیزی جز موارد ذکرشده در بالا عنوان کرده اند. در میان این افراد که به تشریح خط سیاسی خود پرداخته اند حدود نیمی از افراد خود را سوسیال دموکرات، لیبرال دموکرات، جمهوریخواه یا طرفدار نظام فدرالیسم دانسته اند.
در میان کسانی که خود را لیبرال مستقل معرفی کردند، موافقت با دخالت خارجی به میزان قابل توجهی بیشتر از مخاطبان چپگرا بود. ۵۴ درصد پاسخدهندگان لیبرال و ۲۶ درصد پاسخدهندگان چپگرا با دخالت خارجی موافق بودند.
از پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه که میتوان گفت به نسبت برابر چپ و لیبرال در میان آنها حضور دارد، سوال شد که موضع آنها نسبت به دخالت خارجی برای براندازی جمهوری اسلامی چیست.
بر اساس نتایج به دست آمده، ۵۶ درصد مخاطبان زمانه مخالف و ۴۴ درصد موافق دخالت خارجی برای براندازی جمهوری اسلامی هستند.
در میان پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه، موافقان با دخالت خارجی در داخل ایران تراکم بیشتری داشتند. ۴۶ درصد ساکنان داخل ایران و ۳۶ درصد ساکنان خارج ایران با دخالت خارجی برای براندازی موافقت نشان دادند.
در میان کسانی که خود را لیبرال مستقل معرفی کردند، موافقت با دخالت خارجی به میزان قابل توجهی بیشتر از مخاطبان چپگرا بود. ۵۴ درصد پاسخدهندگان لیبرال و ۲۶ درصد پاسخدهندگان چپگرا با دخالت خارجی موافق بودند.
اعتراضهای آبان
شمار پاسخدهندگانی که در اعتراضهای آبان شرکت کرده بودند، کمی بیشتر از یک پنجم پاسخدهندگان ساکن ایران بود اما تمایل آنها به شرکت در اعتراضها پس از یک سال افزایش یافته است.
۲۲ درصد مخاطبان ساکن ایران گفتند که در اعتراضات آبان شرکت کرده اند، ۱۱ درصد پاسخدهندگان ساکن داخل گفتند که مایل نبودند در این اعتراضات شرکت کنند، و ۶۶ درصد نیز پاسخ دادند که امکان شرکت در اعتراضات را نداشته اند.
با وجود حمایت بسیاری از پاسخدهندگان از اعتراضهای آبان، در یک سال گذشته به باور پاسخدهندگان فضای عمومی با افزایش گسترش یأس و رخوت و البته همزمان گسترش آگاهی و نافرمانی مدنی مواجه بوده است.
۶۳,۵ درصد افراد «افزایش سرکوب دولتی و یأس عمومی» را یکی از تغییرات عمده در فضای سیاسی ایران بعد از آبان ۱۳۹۸ دانستند. ۵۰,۵ درصد افراد نیز «افزایش سرکوب دولتی و گسترش آگاهی و نافرمانی مدنی» را انتخاب کردند. ۳۰ درصد بر این باورند که بعد از آبان ۱۳۹۸ وضعیت رو به «تضعیف حکومت و تقویت مخالفان» پیش رفته است. در مجموع ۴ درصد مخاطبان یکی از گزینههای پیشرفت دموکراسی یا افزایش آزادیهای مدنی را انتخاب کردند که زیر درصد خطای نظرسنجی است و نمیتواند مبنای تحلیل قرار بگیرد.
در داخل ایران مخاطبان بیشتر به افزایش «سرکوب دولتی و یأس و رخوت عمومی» رای داده اند (۶۷ درصد) در حالی که ۵۴,۵ درصد از مخاطبان در خارج به این گزینه رای داده اند.
همچنین در داخل ایران در مقایسه با مخاطبان ساکن خارج درصد کمتری به افزایش توامان سرکوب و نافرمانی مدنی پس از آبان ۱۳۹۸ رای داده اند (۴۵,۵ در برابر ۶۲,۵).
همچنین درصد مشابهی از مخاطبان در داخل و خارج تضعیف حکومت و تقویت مخالفان را پررنگ کرده اند (۳۰ و ۳۱ درصد).
مخاطبانی که در اعتراضات آبان در داخل ایران شرکت کرده بودند، نظرشان نزدیک به نظر سایر مخاطبان داخل ایران است و جو سیاسی را بیش از همه با افزایش یاس و رخوت (۶۰ درصد) توصیف کرده اند. ۴۶ درصد معتقدند که همزمان نافرمانی و آگاهی مدنی افزایش یافته و ۴۳ درصد نیز معتقدند که از زمان اعتراضات آبان تا امروز حکومت ضعیف و مخالفان تقویت شده اند.
۶۳,۵ درصد افراد «افزایش سرکوب دولتی و یأس عمومی» را یکی از تغییرات عمده در فضای سیاسی ایران بعد از آبان ۱۳۹۸ دانستند. ۵۰,۵ درصد افراد نیز «افزایش سرکوب دولتی و گسترش آگاهی و نافرمانی مدنی» را انتخاب کردند.
از مخاطبان پرسیدیم که دلیل ادامه نیافتن اعتراضات سراسری به شیوه آبان سال گذشته به نظر آنها چه بوده است. همزمان با اعتراضهای آبان، حکومت اینترنت را قطع کرد و با شدتی بیسابقه به سرکوب معترضان پرداخت. دستکم ۳۰۴ تن ــ و بنا به گزارش خبرگزاری رویترز، تا ۱۵۰۰ تن ــ در اعتراضها کشته شدند. حدود دو ماه بعدتر نیز همهگیری ویروس جدید کرونا، ایران را به یکی از بدترین کشورها از نظر شیوع و مرگ در خاورمیانه بدل کرد و همچون بسیاری کشورهای دیگر، به «فاصلهگیری اجتماعی» و قرنطینه انجامید.
امکان انتخاب دو گزینه وجود داشت. ۸۰,۵ درصد پاسخدهندگان «خشونت گسترده نیروهای امنیتی علیه معترضان» را عامل مهم در توقف اعتراضات سراسری دانستند. ۳۸,۵ درصد، «قطع اینترنت و راههای ارتباطی در جریان اعتراضات آبانماه» را مهم ارزیابی کردند. ۲۱,۵ درصد «پراکندگی اعتراضات و محدود بودن آن به طبقات و گروههای خاص» را مهم ارزیابی کرده اند و ۱۶,۵ درصد به «تنوع منافع و خطوط فکری نیروهای معترض» به عنوان مانعی بر سر راه اعتراضات سراسری اشاره کردند. ۱۴,۵ درصد «همهگیری ویروس جدید کرونا» را دلیل آوردند و در نهایت ۷,۵ درصد معتقد بودند که «خشونتآمیز بودن اعتراضات آبان» دلیل ادامه نیافتن اعتراضات سراسری بوده است.
تفاوت میان نظر مخاطبان داخل و خارج تنها در اهمیتی بازتاب مییابد که هر کدام از آنها برای «خشونت گسترده نیروهای امنیتی» قائل شده اند. ۷۷,۵ درصد از مخاطبان داخل کشور در برابر ۸۷.۵ درصد مخاطبان خارج کشور به این گزینه رای داده اند.
در سایر گزینهها تفاوت میان نظرات در رنج خطای نظرسنجی است و تفاوت معنادار آن چنانی میان نظرات دو گروه ساکن داخل و خارج وجود ندارد.
از پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه سوال کردیم که به نظر آنها مهمترین عامل اتحاد معترضان به نظام جمهوری اسلامی چیست.
به طور کلی ۵۸ درصد خواست تغییر نظام سیاسی را عامل اتحاد معترضان دانستند، ۲۷ درصد مطالبهگری برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی را پررنگ کردند. ۷ درصد به آزادی بیان و آزادیهای سیاسی اشاره کردند، تنها یک درصد به رفع تبعیض اشاره کردند و ۷ درصد دلایل دیگر را در این باره بیان کردند.
در اینجا نیز تفاوت درصد گزینههای انتخاب شده از سوی مخاطبان داخل و خارج بسیار کم و در محدوده خطای نظرسنجی است.
از جمله دلایل دیگری که مخاطبان مطرح کرده اند عبارتند از:
- آگاهی فراگیر و کامل سیاسی اکثریت مردم ایران در قرن ۲۱ و سازمان یابی مدنی و بدون خشونت
- اعتراضات باید با مطالبات اقتصادی شروع و با عقب نشینی حکومت، سطح مطالبات به حوزه های دیگر گسترش یافته تا به خواست سیاسی برسد.
- آزادی بیان، آزادیهای سیاسی و رفع تبعیض در همە زمینەها
وقتی از مخاطبان زمانه پرسیدیم که آیا در یک سال آینده انتظار بروز اعتراضات گسترده را دارند، ۶۹ درصد کل شرکتکنندگان به این سوال پاسخ مثبت دادند، و ۳۱ درصد نیز پاسخ منفی دادند.
ایران هنوز نتوانسته با همهگیری کرونا مقابله موثری بکند و همزمان وضعیت اقتصادی بحرانزدهتر میشود و سرکوب سیاسی نیز شدت گرفته است.
بنابراین شاید شگفتآور نباشد که ۳۹,۵ درصد کل مخاطبان در پاسخ به این پرسش که: «آیا در صورت بروز اعتراضات گسترده در آن شرکت میکنند» بدون هیچ شرطی پاسخ مثبت دادند. و تنها ۹ درصد پاسخ منفی دادند
در ادامه ۳۲,۵ درصد گفتند که تصمیم آنها بستگی به اهداف اعتراضات دارد و ۱۹ درصد نیز گفتند که تصمیمشان بستگی به میزان سرکوب دارد.
اما تفاوت میان مخاطبان داخل و خارج جالب توجه بود. در حالی که فقط ۳۴ درصد مخاطبان داخل ایران بدون قید و شرط پاسخ مثبت دادند، مخاطبان خارج کشور با ۵۳ درصد جواب مشابهی به این سوال دادند.
تنها هشت درصد مخاطبان خارج کشور گفتند که تصمیم آنها بستگی به میزان سرکوب دارد، در حالی که ۲۳ درصد مخاطبان داخل کشور این عامل را برای تصمیم در شرکت در اعتراضات تعیینکننده دانستند
نکته قابل توجه این است که از میان شرکتکنندگان در اعتراضات آبان، ۶۱ درصد گفتهاند که بدون هیچ قید و شرطی در اعتراضات بعدی شرکت میکنند، ۲۸ درصد تصمیم خود را منوط به اهداف اعتراضات دانستند و تنها ۹ درصد گفتند که میزان سرکوب در تصمیم آنها تاثیر دارد.
در میان مخاطبان داخل ایران که گفته بودند پیشتر امکان شرکت در اعتراضات آبان را نداشته اند، ۲۹ درصد گفته اند که در اعتراضات بعدی بیقید و شرط شرکت میکنند، ۳۶ درصد اهداف اعتراضات را شرط کرده اند و ۲۳ درصد تصمیم خود را مشروط به سرکوب در اعتراضات دانسته اند.
نظرسنجیهای آینده
پنل نظرسنجی زمانه همزمان با روز جهانی آزادی مطبوعات سال جاری (سوم مه) راهاندازی شد. زمانه تاکنون ۲۱ نظرسنجی برگزار کرده است.
رساندن صدای شما بدون کموکاست در مورد مسئلههای اساسی کشور وظیفه ماست و پنل نظرسنجی زمانه در همین راستا راهاندازی شده است. به همین دلیل از شما خواهش میکنیم که برای شرکت در نظرسنجیهای آینده و نیز برای پیشنهاد موضوعات مورد نظرتان برای نظرسنجی در پنل ما عضو شوید. برای عضویت در پنل کافی است به چند سوال در این لینک پاسخ دهید. اطلاعات شما به صورت امن و ناشناس ذخیره خواهند شد و در اختیار هیچ طرف دیگری قرار نخواهد گرفت. پس از عضویت در پنل، در هر نظرسنجی ایمیلی با لینک آن برای شما فرستاده خواهد شد. توضیحات بیشتر در: به پنل نظرسنجی “زمانه” بپیوندید
برای ارتباط با پنل نظرسنجی از ایمیل روبرو استفاده کنید: [email protected]
یکی از بزرگترین مشکلات ایران اپوزیسیون است! حال چرا برای اینکه این اپوپزیسیون ۹۵ درصدی فقط در حال پاره کردذن پوست خود است و در نتیجه پوست ایران! ببیند از یک سو شاه الهی ها هستند که اصلا متوجه بی عرضه بودن رضا پهلوی و فرزند مادر بودن او نیستند. از دیگر سو سایه سنگین فرح پهلوی را برسر او احساس نمی کنند. سبعیت نظام مقدس چنان خانم فرح و فرزند دردانه او را ترسانده که شب و روزش باید در دهشت ترور باشد. برای همین حتا ممکن است خانم فرح تشری هم به رضا زده باشد که آخر این اعلامیه ی آخرت و «پیمان نوین »بازیت برای چیست!؟ من دوستی دارم که همنام رضا ست. او پس از پیام نوین رضا چنان امیدوار شده بود که به من میگفت :
خواهی دید ایشون پا در رکاب کرده! به زودی پیام بعدی را خواهی شنید
دیروز او را دیدم به او گفتم :
آقا رضا از شاهزاده ات چه خبر؟
گفت :
الان کرونا همه را درگیر کرده وقتی ريیس جمهورها کرونا بگیرند خب معلوم است که ممکن است دور و بر هم کسی کرونائی باشد!
البته او راست میگفت، و ممکن است، اما!
چرا که ترس خانم فرح همانا از دست دادن رضا پهلوی ست! ایشون رضا را اینگونه پرورده است. رضا پهلوی نوه ی رضا شاه است اما او نوه و خصوصا وارث سهراب دیبا ست! پس امیدی به داشتن آن جرات و آن شجاعت لازم در درافتادن با آخوند و ملا و آیت الله را از او نداشته باشید. به نظر من رضا پهلوی در نوعی دوگانگی در حال سوختن است.
مدعی پادشاهی بودن و نداشتن صلابت و اراده برای اثبات این ادعا! من اگر جای او بودم و در چنین حالت روحی ای می بودم یکجا از همه این عناوین استئفا می دادم هم خودم را راحت می کردم و هم منتظرانم را!
در هر حال مشکل ایران ما در واقع خود رژيم نیست! نه! اپوزیسیون ناکارآمد، اخته و عقیم این حکومت ضد بشری ست. شما ببینید این به اصطلاح «شورای مدیریت دوران گذار» چه کاری تا به حال انجام داده! حتا در حد حرف هم حرفی نزده! فرشگردیها چه کرده اند و چه می کنند! البته این نامها را من میشناسم نامهایی بی محتوا فرشگردیها کاسه ی در حال ذوب هستند با آشی منجمد!« شورای مدیریت دوران گذار» نامی ست فقط! وقتی درآن تجزیه طلبی همچون آقای صدرالاشرافی هم در آن است معلوم است که مردم ایران وقعی به آن نمی گذارند.
ببینیم « اتحاد جمهوریخواهان ایران» تا کنون چه کرده! هییییچ! در حقیقت اینان واقعا اهل کتاب و خواندن و شناخت دقیق سیاست و جامعه نیستند. اگر بودند حتما می توانستند در جامعه ناامید و ۹۵ در صد ضد این حکومت ضد بشری و بدتر از نازی ها هیتلری امیدی بیافرینند.
پس عیب مهم کشور ما عیب اپوزیسیون آن است. یعنی اگر یک کادر اپوزیسیون منسجم آفریده شود نه تنها ایرالن را یکپارچه خواهد کرد بلکه شکافی عمیق در این حکومت اسلامی و ضد بشری نیز به وجود خواهد اورد.
من به عنوان کسی که در درون دستگاه دولتی کار می کنم باید بگویم که نارضایتی بسیار بسیار گسترده و بسیار بسیار عمیقی حتا در میان کارکنان دولت وجود دارد که اگر یک کادر منسجم و کاردان و سیاستمدار و نه سیاست کار به وجود آید می تواند ایران را بلرزاند و این حکومت را فروبپاشاند.
امیدوارم سخن مرا از این محله ی فقیر تهران سیاست کاران بشنوند و سیاستمدار شوند و یک اتحاد منسجم به وجود آورند. شاید آن موقع رضا پهلوی هم به کار آید.
ارس از تبریز
ارس از تبریز / 25 December 2020
ارس محترم شما درست نوشته ای رضا پهلوی ترسو و بی جرآت است. بخشی از مردم هم بیجهت به او چشم دوخته اند.فرح دیبا هم به فکر خودش و همین رضا پهلوی ست که گویا همه کسش است و شاید هر لحظه در تخیلش رضا پهلوی را اسلامیون می کشند و وامی کشند و دوباره می کشند. این کاووسها مثل جغد نحس دور سر فرح پهلوی جولان میدهد. البته شاید من اشتباه کنم ولی تمامی قرائن نشان از چنین توهمی دارد. توهمی که سبعیت اسلام ناب بر آن مهر تائيد می زند.
و اما اکثریت دور و بری های رضا پهلوی ترجیح می دهند در همان مسندی که هستند باقی بمانند تا در آمریکا و اروپا بمیرند. شما فکر میکنید مثلا شاهین فاطمی یا همین فرشگردیها که شما ازشان نام بردید حاضرند کوچکترین خطری بکنند!؟ سالها پیش من در یک مقاله نوشتم که اگر مثلا رضا پهلوی تا کویت آمده بود اتفاق مهمی می افتاد اما رضا پهلوی مرد این میدان نیست. البته شما هم همین را نوشته اید . «رضا شاه روحت شاد» مردم اصلا نباید هیچ ربطی به رضا پهلوی داشته باشد. اگر داشته باشد اینبار نزد مردم است که توهم هست. مردم همچنان که شما نوشته اید از چنان تنفری از روحانیت و مداحان و طلاب برخورداند که اگر یک رضا شاه با همان چکمه و همان گرز گران وارد میدان شود و ملا و آیت الله و مداح را براندازد و ایران را از مسجد و منبر و محراب بشوید برایش جانفشانی خواهند کرد. آما از رضا پهلوی نازپرورده که البته رنج تبعید را تحمل کرده چنین انتظاری بیجا ست. خصوصا که شاید در عمق ماجرا هم حق با آنها باشد! چرا که همین مردم و خصوصا پدر و مادر و پدربزرگها و مادربزرگهای این مردم شاه را با خواری و خفت و گریان با مرگ بر شاه و زنده باد خمینی و زنده باد اسلام و زند باد تشیع و زنده باد تحجر و زنده باد استخاره بیرون کردند. خانواده پهلوی بی آنکه کوچکترین مسئولیتی در این میان برسمیت بشناسد فقط دستاوردهای البته بسیار مهم آن دوران را پرچم می کند و به رخ میکشد. کافی ست سری به سایت مثلا کیهان لندن بزنیم تا مدح نامه آن دوران را در آن باز شناسیم. به سایت چپی ها هم که برویم همین است. اگر نگوئیم هیچ، کمتر کسی پیدا می شود که اشتباهات خودش را برسمیت بشناسد. طرفداران سلطنت و رستاخیزی ها، ایران نوینی ها، چپی های دوران شاه، روشنفکران هر کدامشان اشتباهات زننده ای کردند و آخوند و مداح و آیت الله را سرکار آوردند. بدبختانه هیچ کدامشان اشتباه نه، بلکه گناه خود را برسمیت نشناختند و نمی شناسند. کافی ست سری به سایتهای چپ، راست، لیبرال و رادیکال بزنیم تا بفهمیم که همه پاک و پاکیزه اند و عیب و گناه از همه ی آن دیگران است. برای همین شاید باید اتفاقی همچون اتفاق ژاپن جنگ جهانی دوم بیفتد. یعنی تسلیم در برابر قدرت خارجی و استقرار یک حکومت دوران گذار اما ایرانی و نه اشغالگر اسلامی شیعی. برای من بسیار دردناک است که شوهرم میگوید از صبح تا شب که رانندگی و مسافر کشی میکنم مسافرانم آرزو می کنند که خبری به این مضمون بشنوند: اسرائیل امروز چند پاسدار را در لبنان در سوریه در عراق کشته. و اگر کشته چرا کم کشته! در ایران فلان مرکز را اسرائیل منفجر کرده. یا اینکه میگویند: ای اسرائيل پس کی میائی!؟ ای آمریکا هی میگی میام، پس کو، کجائي!؟ خواننده ی محترم باور کن که آنچه مینویسم راست و درست است. البته اگر در تهران و یا هر کجای ایران باشی این حقیقت را تو هم می بینی و میشنوی. من واقعا امیدوارم اتفاقی و شکافی در درون این حکومت بیفتد و مردم اینار تمام قد نه گروه گروه بلکه بکپارچه کارگر و کارمند و زارع و دهقان و بازاری و کامیوندار و بازنشسته و مال باخته و پولدار و فقیر دانشجو و دانش آموز و آموزگار و استاد و راننده ووو به صحنه بیایند. در غیر این صورت هزینه ای بسیار بسیار سنگین و تاریخی بر مردم تحمیل خواهد شد. هیچ راه دیگری نیست. در هر حال در چنین احوالی فقط یک اتحاد و یک اتاق فکر اپوزیسیون میخواهد که اصلا همچنانکه ارس نوشته ما آنرا نداریم. اپوزیسیون ایران همشان از منیتی شگفت انگیز و عقده ی حقارتی شگرف که در پرمدعائیشان خود می نماید گرفتارند! کافی ست به اشباع و حتا اشباح مدعیان در سایتهای اینترنتی نگاه کنیم.
مادر خانواده و کارمند با احترام
از یک زن به ارس تبریزی از تهران / 27 December 2020
بارها و طی سالها گفتنه اند افراد شناس و ناشناس:
رژیم جمهوری اسلامی ایران- با ایدئلوژی آخرالزمانی خودحق بینی و تمام بقیه دنیا را باطل و ناحق، که البته به قول خودشان شاریط ایجاب کند تقیه و ریاکاری مجاز و حتی به قول خودشان کافران کمونیست هم اقتضا کند استفاده ابزاری موقت میکنند تا به وقتش همام کمونیستها را هم نابود کنند و اط اسلام فقط جنگ و غنایم مادی و کنیز و شهوترانی و مال اندوزی و غرت و اعدام بو شلاق و قطع اعضای بدن وزندان و سرکوب حقوق بشر و نقض حریم خصوی و اشاگری جنسی و زندگی خصوصی مردم و بقیه ضداخلاقیات را فهمیده اند!- اما رسما و علنا و عملنا خواهان نابودی هر آنچه از سکولاریسم شبه سکولاریسم و نابودی همه ادیان و مذهب بغیر شیعه ولالی هستند و اگر نتوانستند فعلا اسرائیل یا غرب و یا شرق سکولار (از جمله خائنین بلوک شرق سابق کمونیست) را نابود کنند زورشان نرسیده وگرنه مشاهده کردید چگونه هستی و نسلها مردمان ایران سر این ایدئلوژی بر باد فنا داده اند!
1- تحریم ها اولا باید موقتی و مثلا برای یکی دوسال میبیود و نه چهل سال و اندی! هوشمند و فقط شامل حکومت و عوامل ومزدوران و کارمندان میانی و رده بالا باشد، به طوریکه نتوانند یک دلار صرف برنامه های خطرناک تسلیحاتی و تروریستی کنند، اما تحریمها نباید شامل قطع کانال مالی-تهاری تامین کالاهای غذایی و دارویی و مصرفی معمولی مردم توسط بخش خصوصی شود مثل لپتاپ و موبیل و خودرو لباس و کفش و نهادهای کحصولات شکاورزی و دامی و غذایی، ایت تحریم فله ای باعث سواستافده مافیایی بیرحم داخلی و ایجاد قحطی و سوتغذیه و بیچارگی طبقه فوردستی میشود که اتفقا هسته اصلی مبارزه با نظام ظلم هستند! اما تحریمها بیشترین ضربه طبقه فرودست زد و در نتیجه بسیاری ا زفرودستان سست عنصر و کم توان تن به مزدوری نظام ظلم دادند در حالیکه آقازاده هیا نظام در شرق و غرب عالم در حال فعالیت و عیش هستند!/ اکنون بایست تحریم هوشمند ادامه یابد و اما کانال مالی تهاتری بشردوستانه مذکور بدون قید و شرط و فوری فراهم شود برای بخش خصوصی حقیقی/ ایت تورم کمکی به صلح و مردم ایران و جهان برای رهایی از نظام ظالم نمیکند. ادامه این نوع تحریم دشمنی با مردم عادی است.
2- مذاکره و سازش با نظام- بدون اینکه نظام از ایدئولوژی ضد بشری و سایر اقدامت ضد انسانی اش دست برنمیدارد (برایش اهمیت ندارد مردم ایران از قحطی بمیرند) بعد از این همه تحمیل تحریمهای فله ای عیله مردم ایران و همدستی دشمنان خارجی و داخلی در فقیرتر کردن مردم عادی فرودست، خیانت و جنایتی مضاعف است.
3- تمام شواهد و اسناد و عملکرد این نظام ثابت میکند، با زبان خوش و تحریم یا مذاکره و امتیاز، دست از ایدئولوژی و نوع حکومت ضد بشری اش دست برنمیدارد، تنها راه استفاده فوری از قوه قهریه و کوبیدن سهمگین و تمام کننده مراکز فرمادنهی و سرکوبگر داخل است تا زمیه قیام مردمفراهم شود.
اما این شوهای پرواز چندتا هوایپا و خبرهای پروگاندایی احتمال جنگ(؟!) فقط موجب بهانه برای تشدید سرکوبهای داخلی و رونق بازار سیاه دلالانداخل ایران متعنم از تحریم های فله ای غرب -آمریکا و به نفع محتکران گرانفروش و افزایش رنج مردم فرودست و تهی تر شدن سفره آنهاست. لطفا اگر به انسانیت احترام میگذارد دست از این شوهای کذایی جنگ احتمالی و دروغین دست بردارید ای ابرقدرتهای سکولار مماشاتگر چهل ساله با نظام جمهوری اسلامی ایران/ این شوها فقط باعث تقویت نظام و تضعیف مردم میشود/ دیگر همه میدانند جنگی در کرا نیست، خیانت به سکولاریسم توسط دولتهای به ظاهر سکولار از شرق تا غرب مشهود است و این دورهای باطل مماشات ادامه خواهد داشت!
دور باطل مماشات / 27 December 2020
پیش از پرداختن به مقاله و امیدواری و نه یاس مردم از آقای دور باطل مماشات درخواست می کنم تا پیش الز فرستادن دیگاهشان را یکبار بخوانند تا غلط های ظربه ایشان تصحیح شود.
و اما مردم البته امیدوارند و اتفاقا نشانه های امید در دو نظر دیگر خوانندگان این مقاله دیده می شود. شاید نه، بلکه حتما مردم از این کسانیکه خودشان را « اصلاحطلب» و «جمهوریخواه» و «دوران گذار»و سلطنت طلب می خوانند و قادر نیستند سر یک میز بنشینند و همدیگر را تحمل کنند نومید باشند که حتما هستند.اینان که اغلب در اروپا و آمکریکا هستند دارند می بینند که نحله های گوناگون فکری و سیاسی که منافع مختلفی دارند چگونه بر سر منفعت کلی که همان نگهبانی از دموکراسی و لائیسیته است با هم اشتراک باور دارند و اشتراک منافع. اما ایرانیان مدعی اپوزیسیون هر کدامشان مدعی کل اپوزیسیون بودن را دارد. آنها قادر نیستند بر سر تمامیت ارضی و آزادی و دموکراسی و سکولاریته و لائیسیته ایران متحد شوند. برای همین آنها هر چند ماه یا سال یکبار یک سازمان من درآوردی جدید تاسیس می کنند و یک اعلامیه میدهند و سپس وا می روند. یکی از دلایلی هم که سایتی مثل آمدنیوز و یا آدمی مثل روح الله زم و یا علی جوانمردی و… به میدان می آیند و ملیونها ذشنونده بیننده پیدا می کنند همین خلاء و همین تهیگاه است که اینان درش مکیده می شوند. خوشبختانه اما مردان و زنانی در خود ایران با شهامت در برابر خونخوارترین حکومت تمامی تاریخ ایران ایستاده اند و تا پای جان هم ایستاده اند. برای همین خون های ریخته شده در حمامهای خون اسلام و لایتش از سخنان و نوشته ها ی اینان دیگر بار فوران خواهند کرد. این حکومت حتما سقوط خواهد کرد. ملایان تمامی ادیان از بیشرفترینهای تاریخ آن ادیانند و ملایان و مداحان و طلاب شیعه اسانس و جوهره ی تمامی بیبشرفان تمامی ادیانند. آنها خودشان هم خودشان را ختمٍ حتم تمامی ادیان میدانند. اگر کسی یادش باشد چندین سال پیش خامنه ای گفت که اگر ما شل بدهیم یک تن از ما را زنده نخواهند گذاشت. او از ترس همین ماجرا تا توانسته جنایت کرده. جچنایتی در امتداد جنایت پیامبر اسلام و میر غضبش علی. من امیدوارم کسی آن ویدیو ی خامنه ای جنایتکار را پیدا کند و آنرا معرفی و انتشار نماید. ویدوئوی دیگری که باید پیدا کرد و آنر نمایش داد ویدئویی که پدر من آنرا فیلم برداری کرده و بعد از انفجار حزب جمهوری اسلامی ست که در تلویزیون هست. در آن خامنه ای در یک سخنرانی می گرید و التماس می کند و فریاد می زند با این مضمون: شما را به خدا بگوئيد چرا ما را می کشید!؟ مگر ما چه گناهی کرده ایم! و با التماس در خواست می کند تا دیگر آنها را نکشند. البته همان زمان پدر من می گفت که اگر هم مجری مجاهدین باشند کارفرما اتحاد جماهیر شوری ست و راست هم میگفت. چرا که در سرانجام نه شرقی نه غربی شد: نه غربی نه غربی!
من امیدوارم این اپوزیسیون ایرانی خصوصا خارج نشینان اندکی از خودبزرگبینی و دیگران را کمینه پنداشتن کوتاهع بیایند و یک ائتلاف و اتحاد بزرگ دور تمامیت ارضی ، دموکراسی سکولاریته و لائيسیته تشکیل دهند. آنها باید وجود این همه دروغ و دغل و سایتهای پراز دروغ و راست همچون آمد نیوز و بیان و…را زائیده کمکاری و بدکاری و حتا بیکاری و عدم شناخت زمان حال بدانند و نه فقط حلالزادگی حکومت الله و محکمات و متشابهات قرآنی و سیره پیامبر و حکوت ولائی.
از تهران پ الف. سر سپرده ی ایران با تمامی اقوام و مردمش که صبرشان عیبشان نیز هست.
پ الف از تهران / 28 December 2020