ــ خدا خودش شاهد است که تظاهرات مردم مسالمتآمیز بود اما نیروهای بسیجی و سپاهی و همچنین نیروهای اطلاعاتی که خود را در مردم جا زده بودند دست به هر کاری زدند تا اوضاع را به خشونت بکشند و برخورد وحشیانه خود را توجیه کنند.
اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ که در بیش از ۱۰۰ شهر کوچک و بزرگ ایران رقم خورد، به کشته شدن صدها شهروند بیدفاع و زندانی شدن هزاران معترض در سراسر کشور منجر شد. بعد از گذشت یک سال از این اعتراضهای سراسری، به دلیل عدم شفافیت حاکمیت و فشار نهادهای امنیتی و قضایی بر خانواده جانباختگان و بازداشتشدگان، ابعاد مختلف این اعتراض و نیز گستردگی سرکوب خشونتبار به صورت دقیق مشخص نیست.
حکومت که از همان ابتدا کوشید با قطع اینترنت ارتباط مردم داخل کشور با بیرون از مرزها را قطع کند و در سکوت خبری، سرکوب را با دست هر چه بازتر و به شکلی هر چه تمامتر انجام دهد. با وصل شدن دوباره اینترنت بعد از یک هفته اما این سیل نامها و تصاویر جانباختگان بود که یکی پس از دیگری منتشر شد به شکلی که گویی قرار نبود پایانی داشته باشد.
در جریان این اعتراضها اما هر شهر تجربهای متفاوت از سرکوب به خود دید، منتها یک امر در همه شهرهایی که اعتراضها در آنها جریان داشت یکسان بود: مسالمتآمیز بودن اعتراض مردم به گواه هزاران ویدیو و تصویری که از آبان ۹۸ منتشر شد و خشونت سازمان یافته و سیستماتیک نیروهای امنیتی در مقابله با معترضان.
شهر رشت، مرکز استان گیلان یکی از شهرهایی بود که روز ۲۵ آبان به اعتراضهای سراسری پیوست و شاهد تجمع گسترده مردم در اعتراض به گرانی بنزین و شرایط معیشتی نامناسب بود. آذین (نام مستعار) در گفتوگو با زمانه به عنوان یک شاهد عینی که خود در این اعتراضها شرکت داشته، تصویری از وقایع آن روزها ارائه میدهد.
به گفته آذین، تظاهرات مردم در رشت مانند دیگر شهرها مسالمتآمیز بوده اما توسط نیروهای امنیتی به خشونت کشیده میشود:
«آن روز حول و حوش ساعت ۱۱ بود که به میدان گاز رشت رسیدم. کانون اعتراضات آنجا بود و مردم چهار مسیر میدان را بسته بودند. نزدیک به ۵۰۰ نفر از مردم در کانون تظاهرات بودند و بقیه دور تا دور میدان جمع شده بودند و با شعار دادن همراهی میکردند. شعارها اکثرا درباره بنزین و مسائل معیشتی و علیه دولت روحانی بود. نیروهای امنیتی زیادی هم حضور داشتند که در ابتدا بیشتر آنها از نیروهای رسمی انتظامی و پلیس ضد شورش بودند و نیروهای لباس شخصی به صورت پراکنده آنها را مدیریت میکردند.»
آذین که سابقه شرکت در اعتراضهای سال ۸۸ و و دی ماه ۹۶ را هم دارد، میگوید بر خلاف گذشته اینبار در مرکز تظاهرکنندگان حضور داشته.
به گفته آذین شعارها در ابتدا درباره مشکلات معیشتی و گرانی بنزین بوده، اما خود نیروهای امنیتی سعی کردهاند شعارها را به شعارهای ضد حکومتی تبدیل کنند:
«پلیس ضد شورش در ساعت اولیه برخورد سختی نداشت و فقط ما را متفرق میکرد، اما ساعت ۱۲ به بعد بود که با حضور گستردهتر مردم خصوصا زنان، پلیس ضد شورش و موتورسوارهایشان که بالغ بر ۱۰۰ موتور میشدند، خشونت و فشار را بیشتر کردند. در اینجا بود که نیروهای بسیجی و سپاهی هم آمدند و به مردم هجوم بردند و پلیس هم همراه آنها با خشونت هر چه تمامتر مردم را متفرق میکرد. اما مردم سرسختتر و راسختر از آن بودند که پا پس بکشند.»
بر اساس ویدیوهایی که از تظاهرات روز ۲۵ آبان در فلکه گاز شهر رشت منتشر شده، مردم کاملا خشونتپرهیز در حال اعتراض، سرودخوانی و سر دادن شعار هستند.
آذین چنین ادامه میدهد که تا ساعت حدود دو بعدازظهر شرایط به همین شکل گذشته، اما بعد از آن آرایش نظامی پلیس در مقابل مردم سختتر شده است:
«نیروهای پلیس با باتوم سعی در متفرق کردن مردم بیشمار میکردند. خودم نیروهای بسیجی را شاهد بودم که جلوی چشم پلیس با چاقوی ارتشی به مردم حمله میکردند و پلیس با آنها همکاری میکرد. دست و بازوی چند نفر با ضربات چاقو زخمی شد، ولی خدا را شکر کسی کشته نشد. ما که این صحنه خشونتبار را دیدیم کمی متفرق شدیم اما با کوچکترین تجمع پلیسهای موتورسوار دوباره به جان ما میافتادند و ما را با باتوم میزدند. خودم شاهد بودم که صورت چند نفر با باتوم شکسته شد که در بین آنها بانوان هم بودند.»
در آن روز باران هم شروع به باریدن میکند و با وجود این نیروهای انتظامی سعی میکنند با اعمال خشونت هرچه بیشتر مردم را متفرق کنند:
«باران شدیدی میبارید و هوا بسیار سرد بود. به علت سرما چند باتومی که از پلیس خوردم، اثر بسیار بیشتری بر استخوانم گذاشت. این را هم بگویم که حتی یک بار با باتوم برقی به من حمله کردند که بر اثر ضربه شوکآور به زمین پرت شدم و تمام لباسهایم پاره شد. ساعت چهار بعدازظهر شد و باران با شدت هر چه تمامتر میبارید و دیگر رمقی برای من و خیلیهای دیگر نمانده بود و با آخرین هجوم پلیس ضد شورش، من آنجا را ترک کردم.»
آذین که در میان مردم معترض حضور داشته و وقایع را از نزدیک دنبال کرده، تأکید میکند که اعتراض مردم مسالمتآمیز بوده و این نیروهای بسیجی و سپاهی بودهاند که خود را در میان مردم پنهان کرده و سعی کردهاند به هر طریق اعتراضها را به خشونت بکشند:
«خدا خودش شاهد بود که تظاهرات مردم مسالمتآمیز بود اما نیروهای بسیجی و سپاهی و همچنین نیروهای اطلاعاتی که خود را در مردم جا زده بودند دست به هر کاری زدند تا اوضاع را به خشونت بکشند و برخورد وحشیانه خود را توجیه کنند.»
برای آذین اما این همه ماجرا و پایان آن نبوده. چند هفته بعد از شرکت در اعتراضهای آبان، یک شماره ناشناس که خود را از وزارت اطلاعات معرفی میکند با او تماس میگیرد و از او میخواهد به دلیل حضور در تظاهرات روز ۲۵ آبان به اداره اطلاعات رشت مراجعه کند. آذین را تهدید میکنند که اگر تمکین نکند عواقب ناگواری برایش به همراه خواهد داشت، به صورتی که «زندگیاش را دگرگون خواهد کرد.»
آذین به زمانه میگوید:
«وقتی خانوادهام موضوع این تهدید را فهمیدند بسیار آشفته و مضطرب شدند. فردای آن روز وقتی به آگاهی رفتم حدود دو ساعت معطل شدم تا من را به درون مقر راه دادند. از صداهای درون مقر مشخص بود که افراد دیگری هم داشتند بازجویی میشدند. صدای خانمی هم میآمد که مشخص بود به شدت تحت فشار است، البته صداها اغلب نامفهوم بود. من را به درون یک اتاق بازجویی راهنمایی کردند. یک ساعتی طول کشید که بازجویم آمد و از من بازجویی کرد. بازجوییام حدود سه ساعت طول کشید، البته بیشتر فشاری که روی من بود روحی بود.»
با وجود اینکه مدرکی دال بر حضور آذین در تظاهرات نداشتهاند، اما با تحت فشار گذاشتن او در بازجویی سعی داشتهاند او را وادار به اعتراف کنند که در اعتراضات حضور داشته:
«در آخر برای اینکه دیگر هرگز در تظاهراتی شرکت نکنم از من تعهد گرفتند که اگر یک بار دیگر در چنین شورشهایی شرکت کنم به اشد مجازات محکوم میشوم. یک شب هم در بازداتشگاه ماندم. چند نفری در بازداشتگاه بودیم و به خاطر ترسی که ایجاد کرده بودند و شک اینکه شاید در بین ما جاسوس باشد، حرف خاصی از شرایط خودمان نزدیم و فقط به حرفهای عادی بسنده کردیم.»
بعد از گذشت یک سال از اعتراضهای آبان ۹۸ اما آمران و عاملان کشتار و سرکوب خشونتبار مردم معرفی نشدهاند. حکومت به رویه سابق با «اغتشاشگر» خواندن معترضان میکوشد به تیراندازی بیمحابای نیروهای امنیتی و کشتن شهروندان مشروعیت بخشد و آن را قانونی جلوه دهد. بسیاری از معترضان بازداشت شده در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ همچنان در زندان به سر میبرند و برای شماری از آنها احکام سنگین حبس طولانی مدت، شلاق و حتی اعدام صادر شده است.
- در همین زمینه
خوب انگار فقط سایتها نیستن کامنتهای منا میزنن این سایبری ج.ا هم اضافه شده اما مینویسم آبان ۹۸ حدود ساعت ۱۱ صبح بهارستان اصفهان حومه اصفهان هست مردم فقط ایستاده بودن ماشینها خاموش حرکت خشونت امیزی هم نبود شب اطلاعات ج.ا اضافه شد ریاست جمهوری معتدل میگوید معترضان عددی نیستند ماشین برای پارک کردن نیست پس چجوری اعتراض میکردن یک روش کاملن صلح آمیز انتخاب کرده بودن مردم خوب شاهدان زنده میگویند از سال ۶۰ تا ۶۴ حداقل ۴۰ هزار نفر مخالف خمینی توسط ثارا.. سلاخی شدن تحت حاکمیت حقانی بعد سال ۶۷ اعتراضات سال ۶۹ اعتراضات زنجیره ای دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ ج.ا چه کرده فقط سرکوب فقط بلده بکشه با این مدل اعتراض به جایی نمی رسیم و باید فکر اساسی بکنیم
پورشاسب / 13 November 2020