دوران انتخابات، همواره زمان برجسته شدن دوقطبی‌هایی است که در عمل آن قدرها هم متضاد یکدیگر نیستند. ترامپ یک توافق بزرگ و همه‌جانبه می‌خواهد که توی چشم رقبایش فرو کند، بایدن اما درفکر مجموعه‌ای‌ توافق‌های آشکار و پنهان است که به شکل جداگانه، موازی و مرحله به مرحله پی گرفته شوند. تفاوت ترامپ و بایدن در شکل معامله‌شان با ایران است و نه در محتوای آن.

دونالد ترامپ و جو بایدن، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰

همین ده ماه پیش بود که آمریکا و ایران تا آستانه جنگ پیش‌رفتند. حالا اما تنش به حد اشباع خود رسیده، و مذاکره و معامله تنها افق پیش‌رو است. معامله‌ای که همین حالا در گوشه و کنار دنیا، میانجی‌ها و کارچاق‌کن‌ها در تدارک مقدمات آن هستند. اما مذاکره با چه کسی، ترامپ یا بایدن؟

دونالد ترامپ با فشار و تحریم حداکثری مدتهاست که منتظرتحقق یک توافق حداکثری است، توافقی که بتوان آن را با زرق و برق و همچون یک «معامله بزرگ» فروخت. 

رئیس جمهور آمریکا که از همان اول مخالف برجام بود، پس از پیروزی در انتخابات و راهیابی به کاخ سفید، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً از این توافقنامه خارج شد، تحریم‌های لغوشده را بازگرداند و با کارزار به صفر رساندن صادرات نفت ایران،‌ به مرگ گرفت تا ایرانی‌ها شاید به تب راضی شوند و به یک توافق بزرگ تن بدهند: توافقی که نه تنها برنامه هسته‌ای، بلکه موضوع برنامه موشکی بالیستیک و فعالیت‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی را نیز در بر بگیرد.

مسأله فقط اما زیادی بزرگ بودن چنین توافقی نیست، مشکل از چشم جمهوری اسلامی، این است که ترامپ می‌خواهد این توافق را توی چشم همه و به‌ویژه همتایان دموکرات خودش فرو بکند. این سناریو و وجوه نمایشی ذاتی آن دقیقاً همان چیزی است که پای مقامات ایران را سست کرده و باعث شده آنها چشم به انتخابات آمریکا بدوزند.

دونالد ترامپ به تازگی گفته که پس از پیروزی من، نخستین تماس از ایران خواهد بود. اما سخت بتوان حسن روحانی و خامنه‌ای را در همان نقطه‌ای تصور کرد که برای مثال رهبر کره شمالی ایستاد: ‌روبروی دوربین‌ها و در حال دست دادن با دونالد ترامپ. 

چیزی که مانع توافق می‌شود شباهت میان ترامپ و رهبر ایران یعنی وسواس هر دو آنهای به نمایش جلال و شکوه است. عظمت کلمه‌ای است که از دهان خامنه‌ای نمی‌افتد. 

«نه رابطه آشکار و نه جنگ مستقیم» پایدارترین اصل ایدئولوژیک دیپلماسی جمهوری اسلامی بوده است. و آن معامله پرزرق و برقی که ترامپ به دنبال آن است با این اصل نمی‌خواند.  به خصوص که رهبر ایران صراحتاً گفته که «در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایان اجازه تجربه را دادم.» در این شرایط، یک  معامله یا به قول خامنه‌ای یک «تجربه» بزرگ‌تر را چه‌طور می‌شود توجیه و در واقع به ملت ایران غالب کرد؟‌

در این جا، چیزی که مانع توافق می‌شود شباهت میان ترامپ و رهبر ایران یعنی وسواس هر دو آنهای به نمایش جلال و شکوه است. عظمت کلمه‌ای است که از دهان خامنه‌ای نمی‌افتد. 

تظاهر به بزرگی و حفظ ظاهر برای رهبر ایران حیاتی است و همینجاست که انتخابات آمریکا  و پیروزی بایدن برای صاحبان قدرت در ایران مهم می‌شود. حال اینکه سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه و دیگران مقامات بگویند که «برای ایران اهمیتی ندارد که چه کسی ریاست کاخ سفید را بر عهده بگیرد»، همه می‌دانند ژست توخالی است.

اگر به فرض و آن طور که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند، بایدن پیروز انتخابات شود، سناریو توافق چگونه خواهد بود؟ 

برخلاف ترامپ که بدون کوچکترین شناختی از ایران و خاورمیانه پا به دفتر بیضی گذاشت، جو بایدن حساب کار دستش است، با منطقه آشناست و از جمله ویراژهای انتخاباتی او حمله به کارنامه ترامپ در مورد پرونده ایران بوده. 

بایدن منتقد سرسخت خروج آمریکا از برجام است، اما این به معنای این نیست که او بلافاصله در صورت پیروزی به متن توافق بازمی‌گردد. دوران انتخابات، همواره زمان برجسته شدن دوقطبی‌هایی است که در عمل آن قدرها هم متضاد یکدیگر نیستند.

پای آمریکا روی گردن ایران است، و نه فقط اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، اکثریت جمهوری‌خواهان که بخشی از خود دموکرات‌ها نیز اجازه نمی‌دهند که این پا به سادگی و بدون گرفتن هیچ امتیازی جا به جا شود. 

برای بایدن، آن طور که یادداشتش در سی ان ان در ماه سپتامبر، اظهارات نزدیکان و مشاورانش مثل کاملا هریس،‌ آنتونی بلینکن، جیک سالیوان و… نشان می‌دهد، بازگشت به برجام چیزی جز زمینه‌چینی برای توافق‌های ضروری دیگر در مورد برنامه موشکی و نقش منطقه‌ای ایران نیست. راه‌حل بایدن نه یک توافق بزرگ حداکثری که مجموعه‌ای توافق‌های آشکار و پنهان است که به شکل جداگانه، موازی و مرحله به مرحله پی گرفته شوند تا سرانجام همه موضوعات موردنظر توافق بزرگ ترامپ یعنی برنامه موشکی و نقش منطقه‌ای ایران را در برگیرند.

احتمالاً اولین مرحله می‌تواند یک توافق کوتاه مدت باشد، چیزی شبیه یه معامله‌ای که مکرون در ۲۰۱۹ می‌‌خواست جوش بدهد یا بهتر از ان، توافق موقت ژنو در ۲۰۱۳ که در ان طرفین «به صورت داوطلبانه» متعهد شدند  با هدف «تضمین‌نمودن صلح‌آمیزبودن  برنامه‌های هسته‌ای ایران»، اقدامات متقابلی را به عنوان گام اول انجام دهند. اولین پیش شرط معامله که در یادداشت سی ان ان بایدن هم به طور ضمنی به آن اشاره شده، این خواهد بود که ایران گام‌های پنج گانه کاهش تعهدات هسته‌ای را به عقب برگرداند. و این یعنی کاهش قابل توجه ذخایر اورانیوم غنی شده ۴ درصد، کاهش حجم آب سنگین تولید شده و کاهش درصد غنی‌سازی و توقف این فرایند در سایت غنی‌سازی فردو . در مقابل، بایدن امتیازاتی مثل لغو ممنوعیت به ایران خواهد داد و کمی طناب تحریم را شل خواهد کرد.

به عبارت دیگر، اگرچه شکل توافق مورد نظر ترامپ و بایدن فرق می‌‌‌کند، مفاد آنها نهایتاً تفاوت چندانی باهم نخواهد داشت. و البته شکل توافق برای رهبران ایران به اندازه محتوای آن مهم است. در معامله با بایدن چیزی ممکن است که در معامله با ترامپ بسیار بعید است: حفظ ظاهر.


بیشتر بخوانید:

تنش‌های تهران‌ـ‌‌‌واشنگتن:‌ آیا ایران منتظر انتخابات ۲۰۲۰ آمریکاست؟