طبق یک برآورد تعداد دانش آموزانی که در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ از تحصیل بازمانده‌اند، حدود یک میلیون نفر بوده است.

«با کمک خیرین، در حال تهیه‌ی گوشی و تبلت برای جلوگیری از ترک تحصیل تعدادی از دانش‌آموزان بی‌بضاعت هستیم.» کسی که این را می‌گوید معلم مقطع ابتدایی‌ است. او درباره تلاش‌هایش برای کمک به دانش‌آموزان چنین توضیح می‌دهد:

«عمده‌ی تمرکز ما و خیرین و NGOهای مختلف در سال جاری بر روی تهیه‌ی گوشی‌های هوشمند و خرید بسته‌های اینترنتی برای این دسته از دانش‌آموزان بوده است. از آمار کودکان بازمانده از تحصیل، اطلاعی ندارم اما سختی شرایط امسال، بیشتر از همه‌ی سال‌های گذشته است.»

سامان پسرکی حدوداً ده ساله است که هر روز صبح در مترو، به همراه برادرش فال و دستمال کاغذی می‌فروشد و همه‌ی مسافرین هرروزه‌ی مترو او را در همین ساعت دیده‌اند. پرسیدن این سؤال که «تو مگه نباید الان مدرسه باشی؟ چطور هر روز این‌جایی؟» باعث می‌شود که حالت چشمان سامان تغییر کند و در جواب با پرخاش بگوید: «من کلاً مدرسه نمیرم.»

بر اساس منشور حقوق کودک، «باسواد» شدن حق مسلم همه‌ی کودکان است. با این حال، هرساله تعداد زیادی از کودکان به دلایل مختلف از تحصیل باز می‌مانند. عدم تدوین برنامه‌های اثربخش و انجام اقدامات مناسب برای پیشگیری از این اتفاق، باعث شده است که نه تنها از تعداد کودکان بازمانده‌ از تحصیل کاسته نشده باشد، بلکه همه ساله و با شروع سال تحصیلی جدید، رشد چشمگیری در آمار این دانش‌آموزان نسبت به سال پیشین دیده شود.

آمار کودکان بازمانده از تحصیل

وزیر رفاه در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی به آمار و اقدامات وزارت آموزش و پرورش پیرامون کودکان بازمانده از تحصیل اشاره کرد. مطابق این آمار، در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ و پیش از آغاز همه‌گیری کرونا و مضاعف شدن مسئله‌ی ترک تحصیل اجباری، تعداد دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل، ۱۴۷ هزار نفر و حدود دو درصد از تعداد کل دانش‌آموزان لازم‌التعلیم بوده است.

تناقض در آمار

یکی از مسائل مهم در حوزه‌ی بازماندگی از تحصیل، تفاوت چشمگیر آمار دولتی و آمار غیررسمی از تعداد این دانش‌آموزان است. نهادهای مربوط به حقوق کودکان، آمار کودکان بازمانده‌ از تحصیل را تا هفت برابر تعداد اعلام شده از سوی آموزش و پرورش می‌دانند.

مهم‌ترین ایرادات وارده به آمار ارائه شده از سوی وزارت آموزش و پرورش که صحت آن را زیر سوال می‌برد، از این قرار است:

۱. مرجع آموزش و پرورش برای استخراج آمار، مقایسه‌ی تعداد دانش‌آموزان هر پایه‌ی تحصیلی در سال جاری با تعداد دانش‌آموزان پایه‌ی قبل در سال گذشته است. در واقع این آمار، صرفاً نشان دهنده‌ی تعداد دانش‌آموزانی است که تحصیل را شروع کرده و در سال تحصیلی بعدی، به دلایل مختلف، «ترک تحصیل» کرده‌اند و شامل آن دسته از دانش‌آموزان لازم‌التعلیمی که در سن تحصیل هستند اما تحصیل را شروع نکرده‌اند، نیست.
۲. آمار وزارت آموزش و پرورش صرفاً به کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی اشاره دارد و دربرگیرنده‌ی افراد بازمانده از تحصیل در سایر مقاطع تحصیلی نیست.
۳. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که در سال ۹۰ منتشر شد، این گونه آمده بود که بیش از سه میلیون کودک بین ۶ تا ۱۷ ساله از تحصیل بازمانده‌اند که یا به طور کلی به مدرسه نرفته‌اند یا در طول سال تحصیلی و/یا بعد از اتمام آن، از ادامه‌ی تحصیل بازمانده‌اند. طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، نزدیک به ۴۳۲ هزار نفر بی‌سواد در سن تحصیل وجود داشته است. بر اساس این آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۵، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در بازه‌ی سنی ۶ تا ۹ سال، ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ تا ۱۹ سال، به ترتیب ۱۶۵ هزار و ۹۸۴ نفر، ۱۷۰ هزار و ۲۰۰ نفر و یک میلیون و ۶۱۸ هزار نفر بوده است که به این معناست که در سال ۱۳۹۵، تعداد افراد بازمانده از تحصیل در بازه‌ی سنی ۶ تا ۱۹ سال، حدود دو میلیون نفر بوده است و کاهش این تعداد به ۱۴۷ هزار نفر در طی چهارسال اخیر، دور از ذهن است.

فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتگو با خراسان − با تاکید بر این نکته که برای اندازه‌گیری تعداد افراد بازمانده از تحصیل، باید تمامی کودکان بین ۶,۵ سال تا ۱۸ سال را لحاظ کرد − آمار وزارت آموزش و پرورش را رد می‌کند.

برآورد فرشید یزدانی از تعداد دانش آموزانی که در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ از تحصیل بازمانده‌اند، حدود یک میلیون نفر بوده است. طبق گفته‌های آقای یزدانی، هنوز درباره‌ی تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جاری، برآورد دقیقی انجام نشده است. با این حال با توجه به شدت گرفتن مشکلات اقتصادی و همچنین موانع پیش‌روی دسترسی دانش‌آموزان به امکانات موردنیاز برای آموزش آنلاین، تعداد این کودکان بازمانده از تحصیل یا ناچار به ترک تحصیل نسبت به سال گذشته، افزایش قابل توجهی داشته است.

متروی تهران − کودکان دستفروش

دلایل بازماندن از تحصیل

یکی از مسافرین متروی تهران-کرج از پسری که فروشنده‌ی متروست، می‌پرسد: «تو مگه نباید الان مدرسه باشی؟ چطور هر روز این‌جایی؟»، زنی دیگر در پاسخ به او می‌گوید: «الان که به خاطر کرونا مدارس بسته‌ست.». سامان پسرکی حدوداً ده ساله است که هر روز صبح در مترو، به همراه برادرش فال و دستمال کاغذی می‌فروشد و همه‌ی مسافرین هرروزه‌ی مترو او را در همین ساعت دیده‌اند. پرسیدن این سوال، باعث می‌شود که حالت چشمان سامان تغییر کند و در جواب با پرخاش بگوید: «من کلاً مدرسه نمیرم.»

سامان تنها کودکی نیست که به علت فقر، از تحصیل بازمانده است. مشکلات اقتصادی خانواده‌ها، مهم‌ترین عاملی است که در سال‌های اخیر، نشستن پشت میز و نیمکت را برای دانش‌آموزان دشوار و در بسیاری از موارد، غیرممکن ساخته است، کودکانی که ناچارند راهی بازارکار شوند و تحصیل، برایشان به آرزویی دور و دراز و دست‌نیافتنی تبدیل شده است.

«وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، کودکان محروم از تحصیل را شناسایی می‌کند تا به چرخه‌ی آموزش بازگردند، از امروز، پیامکی با سرشماره‌ی vezart-refa به والدین آن‌ها ارسال می‌شود. به امید روزی که هیچ کودک ایرانی، از تحصیل بازنماند.»، گرچه این توییت وزیر کار در سال تحصیلی جدید، محتوای امیدبخشی داشت اما باعث شد که زخم کهنه‌ی بازماندگان از تحصیل، سر باز کند. نتیجه‌ی طرح پیامکی وزارت رفاه در سال ۹۷، نشان داد که از بین ۲۷ هزار تماس با خانواده‌ی کودکان بازمانده از تحصیل، ۳۶۰۰ نفر از بین این خانوارها، «فقر» را مهم‌ترین دلیل این اتفاق عنوان کرده‌اند.

با وجود اینکه مسائل اقتصادی، اصلی‌ترین سد راه تحصیل کودکان است اما تنها دلیل بازماندن از تحصیل کودکان نیست. کودک‌همسری و ازدواج زودهنگام یکی از جدی‌ترین موانع تحصیل دختران به ویژه در مقطع ابتدایی است. زهرا جواهریان، معاون هماهنگ‌کننده‌ی معاونت امور زنان نهاد ریاست جمهوری، در جلسه‌ای در دی ماه سال ۹۸ بیان کرد که بر اساس سرشماری سال ۹۵، استان قم، در مسئله‌ی زنان بازمانده از تحصیل درمقاطع ابتدایی و متوسطه رتبه‌ی اول را دارد.

رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، در زمستان سال ۹۸، بیان کرد که آموزش و پرورش قصد دارد برای تغییر در نگرش چنین خانواده‌هایی درباره‌ی تحصیل فرزندانشان، از روحانیون و نفوذ آن‌ها کمک بگیرد.

احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال ۹۷ و بر اساس آمار مربوط با طرح پیامکی، عنوان کرد که معلولیت، فوت گزارش‌ نشده، تحصیل در مدارس دینی، بدسرپرستی و بی‌سرپرستی، عدم موفقیت در مدرسه و مباحث فرهنگی از سایر دلایل عنوان شده برای بازماندن از تحصیل کودکان بوده است.

شیوع کرونا و تاثیر آن بر افزایش آمار بازماندگان از تحصیل

با شروع همه‌گیری کرونا و تعطیلی تدریجی مدارس و مراکز آموزشی، مفهوم آموزش در سراسر جهان شکل دیگری به خود گرفت و به شکل آنلاین ادامه پیدا کرد. آموزش آنلاین، با ادامه‌ی پاندمی، مشکل دیگری نیز بر سر راه معلمان و دانش‌آموزان مقاطع مختلف تحصیلی قرار داد: عدم دسترسی به تجهیزات الکترونیکی و امکانات لازم برای شکل‌گیری ارتباط از راه دور دانش‌آموزان با معلم.

نبود یا ضعف آنتن‌دهی و پوشش مناسب اینترنت پرسرعت در بسیاری از مناطق کشور، دسترسی نداشتنِ تعداد زیادی از دانش‌آموزان و معلمان به گوشی‌های هوشمند، نداشتن تواناییِ مالی برای خرید بسته‌های اینترنتی و در نهایت همزمانی ساعات برگزاری کلاس‌های آنلاین فرزندان یک خانواده یا عدم دسترسی به تلفن همراه والدین در زمانی که آن‌ها خارج از خانه و مشغول به کار هستند، از جمله دلایلی‌ست که باعث افزایش چشمگیر تعداد دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل شده است.

امضای تفاهم‌نامه برای افزایش نرخ پوشش تحصیلی دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل

در روزهای اخیر، خبری مبنی بر امضای تقاهم‌نامه‌ی همکاری بین سازمان مدارس غیردولتی و توسعه‌ی مشارکت‌های مردمی و سازمان نظام‌مهندسی معدن، منتشر شد. مجتبی زینی وند، رئیس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکت‌های مردمی، اظهار کرد: «هدف از انعقاد این تفاهم‌نامه، تعامل و ایجاد همکاری‌های مشترک به‌ منظور اجرای طرح آشتی با آموزش (آبا) به ‌منظور جذب حداکثری بازماندگان از تحصیل و ارتقاء نرخ پوشش تحصیل افراد لازم التعلیم در کشور و همکاری در زمینه ایجاد و توسعه مدارس غیردولتی برای تربیت افراد متخصص، خلاق و مهارت محور در بخش معدن و صنایع معدنی است.»

از سوی دیگر در ماه‌های اخیر، خبر دیگری مبنی بر امضای تفاهم‌نامه‌ی دیگری منتشر شد: تلاشی برای برای همکاری سازمان‌ها و دستگاه‌ها در برنامه شناسایی، جذب، آموزش و نگهداشت کودکان بازمانده از تحصیل گروه سنی ۱۱-۶ ساله‌ی دوره ابتدایی که از سوی وزارت آموزش‌ و پرورش تهیه و تدوین شده و در ادامه به تأیید نهایی وزارت‌ها و سازمان‌های ذی‌ربط رسیده است. این جدول که در ذیل آورده شده است، نشان می‌دهد که می‌بایست طبق برنامه، اقدامات اولیه از اوایل سال جاری در دست اجرا باشند، با این حال تاکنون گزارشی از سوی وزارت‌خانه مبنی بر پیشرفت و چگونگی اجرای این برنامه منتشر نشده است.

از سوی دیگر این سوال مطرح می‌شود که آیا برنامه‌ی فوق‌الذکر، تدبیری برای جلوگیری از بازماندن از تحصیل کودکان مهاجر ثبت‌شده و ثبت‌نشده و یا کودکان بدون شناسنامه‌ای که حاصل روابط خارج از چارچوب ازدواج رسمی هستند، اندیشیده است؟ آیا وضعیت مدارس در نظر گرفته شده برای بازماندگان از تحصیل در سنین بالاتر که قصد شروع یا ادامه‌ی تحصیل دارند، مناسب است؟

بدیهی است که قضاوت درباره‌ی اثربخشی و کارایی طرح‌های پیشنهادی از سوی وزارت رفاه و وزارت آموزش ‌و پرورش و تفاهم‌نامه‌ها‌ی یاد شده، در درجه‌ی اول مستلزم گذر زمان و در ادامه نیازمند شفافیت آمار ارائه شده از سوی نهادهای ذیربط است تا تصمیمات مناسبی برای برگرداندن «حق» تحصیل به این کودکان، اتخاذ شود.

از همین نویسنده