مریم حسینخواه – جنبش زنان ایران در سالی که گذشت از یکسو درگیر برخی قوانین تبعیضآمیز بود که هر از چندگاه در دستور کار مجلس و دولت قرار میگیرد و از سویی دیگر دغدغه وضعیت آن شمار از فعالان زن را داشت که به خاطر تلاشهای برابریخواهانهشان زندانی شدهاند. در این میان، توانمندسازی زنان و ارائه آموزشهای جنسیتی به آنان نیز از دیگر فعالیتهای جنبش زنان در سال جاری بود.
همه اینها در حالی است که در سالهای اخیر در پی سرکوب بیش از پیش حاکمیت، بازداشت شمار زیادی از فعالان جنبش زنان و حاکم شدن فضای امنیتی در این حوزه و مهاجرت برخی فعالان زن، مسئله سازماندهی جدید و تعریف دوباره شکل فعالیتها یکی از اولویتهای این جنبش بود.
در سال ۱۳۹۱ پیگیری وضعیت نسرین ستوده در زندان، اعتراض به محدودیتهای جنسیتی در لایحه جدید گذرنامه و تبعیضهای آموزشی در دانشگاهها از جمله نقاط روشن کارنامه جنبش زنان بود که میتوان بر اساس آنها، نگاهی امیدوارانه به آینده داشت.
پیگیری وضعیت نسرین ستوده در زندان، نقطه عطفی در جنبش زنان
اعتراض به وضعیت نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان از سوی گروهی از فعالان جنبش زنان در ایران، یکی از نقاط عطف فعالیتهای این جنبش در سال گذشته بود.
نسرین ستوده از آبان ماه سال جاری در اعتراض به فشارهای وارده به خانوادهاش و ممنوع الخروجی دختر ۱۳ ساله خود، به مدت ۴۹ روز دست به اعتصاب غذا زد و در روزهای آخر اعتصاب با وضعیت نگرانکننده جسمانی روبهرو بود.
در آن روزها و در شرایطی که هرگونه حرکت جمعی و گردهمایی در فضای عمومی خطر بازداشت و سرکوب از سوی نیروهای امنیتی را در پی داشت، شماری از فعالان زن در یک حرکت هماهنگ سه روزه به به دادستانی تهران، مجلس و قوه قضائیه مراجعه کردند و خواهان پاسخ دادن به مطالبات نسرین ستوده و رسیدگی به وضعیت او شدند.
در آن روزها و در شرایطی که هرگونه حرکت جمعی و گردهمایی در فضای عمومی خطر بازداشت و سرکوب از سوی نیروهای امنیتی را در پی داشت، شماری از فعالان زن در یک حرکت هماهنگ سه روزه به دادستانی تهران، مجلس و قوه قضائیه مراجعه کردند و خواهان پاسخ دادن به مطالبات نسرین ستوده و رسیدگی به وضعیت او شدند.
علاوه بر این حرکت در داخل ایران، شمار زیادی از گروهها و فعالان ایرانی و غیر ایرانی نیز در کشورهای مختلف از طریق رسانهها و سازمانهای حقوق بشری و برگزاری تجمعات مختلف، خواهان رسیدگی به وضعیت نسرین ستوده بودند.
یک فعال حقوق زنان از تهران که در کمپین یک میلیون امضا فعالیت میکند، در گفتوگو با رادیو زمانه از عمل مشترک فعالان زن برای پیگیری وضعیت نسرین ستوده، به عنوان “یک اتفاق خوب و یک نقطه عطف” یاد کرد که فعالان زن در داخل کشور را دوباره برای انجام یک عمل مشترک گردهم آورد و “بنای یک کار جمعی را گذاشت”.
این فعال حقوق زنان میگوید که در واقع اعتراضهای جمعی به لایحه گذرنامه ادامه همان فعالیت بود: “در واکنش به تصویب لایحه گذرنامه، ما دوباره از مردم امضا جمع کردیم که بعد از مدتها، تجربه خیلی خوب و متفاوتی بود و اکنون هم برای هشت مارس با یک موضوع مشترک جلو میرویم.”
اعتراض جمعی به لایحه گذرنامه: شکلگیری یک ائتلاف جدید
لایحه جدید گذرنامه و اینکه زنان مجرد زیر ۴۰ سال برای صدور گذرنامه ملزم به کسب اجازه از ولی قهری یا حاکم شرع هستند، از دیگر مواردی بود که در سال ۱۳۹۱ با اعتراض گسترده قشرهای مختلف جنبش زنان در ایران مواجه شد و زنان اصولگرا و اصلاحطلب و سکولار را بار دیگر در یک جبهه واحد قرار داد.
در آبان ماه سال جاری، گروهی از فعالان زن با تهیه و انتشار بروشوری در اعتراض به لایحه جدید گذرنامه از مردم خواستند که صدای اعتراض خود را به گوش نمایندگان مجلس برسانند.
در آذرماه نیز احزاب زنان اصولگرا و ائتلاف اسلامی زنان با برگزاری یک نشست در اعتراض به لایحه جدید گذرنامه و و دعوت از اعضای فراکسیون زنان مجلس، خواستار رفع محدودیتهای در نظر گرفته شده برای خروج زنان از کشور شدند.
یکی از فعالان کمپین یک میلیون امضا معتقد است راه “سخت و پرپیچ و خمی” پیش روی فعالان زن قرار دارد چرا که سازمانیابی پیشین این جنبش پس از اتفاقهای سال ۱۳۸۸ به طوری کلی بههم ریخته است.
در این فاصله مخالفان این لایحه انتقادات خود را به طور گسترده در نشستهای مختلف و رسانهها انعکاس دادند و در نهایت فعالان زن در روز هفتم اسفند ماه جاری دو هزار امضایی را که در مخالفت با آن جمعآوری کرده بودند به صورت حضوری به مجلس بردند و خواهان عدم تصویب محدودیتهای موجود در این لایحه برای زنان شدند.
در نتیجه این اعتراضهای گسترده و هماهنگ از سوی فعالان زن، نمایندگان مجلس اعلام کردهاند که در این لایحه بازنگری خواهند کرد و آن را به نفع زنان تغییر خواهند داد.
فعالان زن از این حرکت به عنوان “سازمان یابی جدید در جنبش زنان” یاد میکنند و به موثر بودن اینگونه حرکتها در روند رو به جلوی جنبش زنان در ایران امیدوار هستند.
یکی از فعالان کمپین یک میلیون امضا معتقد است راه “سخت و پرپیچ و خمی” پیش روی فعالان زن قرار دارد چرا که سازمانیابی پیشین این جنبش پس از اتفاقهای سال ۱۳۸۸ به طوری کلی بههم ریخته است.
با این حال از دیدگاه او در حال حاضر تلاشها در راستای “بالا بردن ظرفیت عمل جمعی” به نقطه خوبی رسیده و چند عمل مشترکی که به سرانجام رسید نشانگر آن است که میتوان “اتصالات و تواناییهای از دست رفته قبلی را احیا کرد”.
انتقاد از تبعیض جنسیتی در دانشگاه
اعتراض به تبعیضهای آموزشی علیه زنان از دیگر برنامههای مشترکی بود که در سال گذشته از سوی گروههای مختلف زنان پیگیری شد.
دی ماه سال ۱۳۹۱، پس از تصمیم دولت در اجرای تفکیک جنسیتی در برخی رشتههای دانشگاهی و اعمال این تبعیضها در دفترچه انتخاب رشته کنکور کارشناسی، شماری از فعالان زن با تهیه یک بروشور و پخش آن در بین مردم، تلاش کردند تا افکار عمومی را به صورت چهره به چهره نسبت به این موضوع حساس کنند.
دی ماه سال ۱۳۹۱، پس از تصمیم دولت به تفکیک جنسیتی در برخی رشتههای دانشگاهی و اعمال این تبعیضها در دفترچه انتخاب رشته کنکور کارشناسی، شماری از فعالان زن با تهیه یک بروشور و پخش آن در بین مردم، تلاش کردند تا افکار عمومی را به صورت چهره به چهره نسبت به این موضوع حساس کنند.
در این بروشورها از مردم خواسته شده بود نامه اعتراض به این تصمیم را که ضمیمه بروشور بود برای نمایندگان مجلس بفرستند و خواهان لغو این تبعیض آموزشی علیه زنان شوند.
پیش از آن، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل در نامهای به رئیس سازمان ملل متحد حذف پذیرش دختران از ۷۷ رشته تحصیلی را مانعی برای حضور فعال زنان در اجتماع دانسته و از رئیس سازمان ملل خواسته بود تا در هنگام بررسی پرونده جمهوری اسلامی ایران به گزارشها در خصوص وضعیت زنان توجه کند.
رفته رفته شماری دیگر از گروههای فمینیستی و زنان نیز در این زمینه واکنش نشان دادند. سازمان بینالمللی زنان برای آموزش و مشارکت حقوق، توسعه و صلح یکی از این گروهها بود که ۲۷ مرداد ۱۳۹۱ با صدور بیانیهای از اعمال این محدودیتها اعلام نگرانی کرد. این گروه طی فراخوانی از همگان خواست با نوشتن نامه به دبیر کل سازمان ملل خواهان موضعگیری او در این زمینه شوند.
این اعتراضها البته محدود به تابستان سال گذشته نیست و پیش از آن نیز با اعلام تبعیضهای جنسیتی در دانشگاههای مختلف شاهد واکنش دانشجویان و اساتید دانشگاهی بودیم. نامه اعتراضی دو هزار دانشجوی دانشگاه علم و صنعت تهران به محدودیتهای جنسیتی در رشتههای تحصیلی مقطع کارشناسی ارشد و تک جنسیتی کردن این دانشگاه در مقطع کارشناسی یکی از این واکنشها بود که سرانجام در خردادماه سال گذشته به ثمر رسید و در نهایت به لغو تبعیضهای آموزشی در این دانشگاه منجر شد.
آرام اما پرتوان: توانمندسازی زنان در جنوب شهر تهران
علاوه بر این حرکتها که انعکاس رسانهای گستردهای نیز داشت، در گوشههای دیگر جنبش زنان حرکاتی موثر و آرام با چراغ خاموش در حال پیش روی است.
یکی از فعالان حقوق زنان مقیم تهران، به رادیو زمانه میگوید که در سال گذشته برخی گروههای زنان به سمت ترویج و توانمندسازی در سطح خرد پیش رفتند. آنها به دنبال توانمندسازی گروههای کوچک محلی زنان هستند.
گروههای دیگری نیز در تهران و کرج در زمینه آزار جنسی و کلیشههای جنسیتی در متون درسی و غیر درسی تا مقطع دانشگاه کار میکنند. فعالان شهر رشت همچنان به حرکتهای خود ادامه میدهند و در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بروشورهای اطلاعرسانی را در سطح شهر پخش کردند و در زمینه رسانهها نیز شاهد راهاندازی صفحه زنان روزنامه بهار بودیم.
به گفته وی، “اتخاذ این شیوه به دو دلیل بوده است: اول اینکه: بسته بودن شرایط خبررسانی و جمع شدن در سطح کلان اجازه نمیدهد که همچنان مثل گذشته و با روشهای پیشین فعالیت کرد، از سوی دیگر، تنها شرایط نیست که تعیین کننده این شیوه عمل است بلکه به این ضرورت رسیدهاند که میبایست فرصت دستیابی به منابع اطلاعرسانی کوچک را برای فرودستترین افراد جامعه که توان دسترسی به منابع اطلاعرسانی کلان را به دلیل سواد پایین یا تنگناهای اقتصادی ندارند فراهم کرد ضمن آنکه کمک کرد تا بتوانند صدای خودشان را این با کار گروهی هر چند در سطحی بسیار کوچک بلند کنند.”
بر اساس این گزارش اغلب شرکتکنندگان در این کارگاهها زنان خانهدار و کم سواد جنوب شهر هستند و از مناطق حاشیهای و فقیرنشین که دسترسی به اینترنت و وسایل اطلاعرسانی ندارند.
علاوه بر همه اینها، گروههای دیگری نیز در شهرهای مختلف در زمینه آزار جنسی و کلیشههای جنسیتی در متون درسی و غیر درسی تا مقطع دانشگاه کار میکنند. فعالان شهر رشت همچنان به حرکتهای خود ادامه میدهند و در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بروشورهای اطلاعرسانی را در سطح شهر پخش کردند. در زمینه رسانهها نیز شاهد راهاندازی صفحه زنان روزنامه بهار بودیم.