فریده لاشایی نقاش، نویسنده، مترجم نام آشنای ایرانی و از زندانيان سياسی سابق چشم از جهان فروبست.
فریده لاشایی نقاش، نویسنده و مترجم مطرح ایرانی که سالها دچار بیماری سرطان بود، شب گذشته هنگام ۶۸ سالگی در بخش آیسییو بیمارستان جم تهران از دنیا رفت.
وی مدتها بهدلیل بیماری سرطان تحت معالجه بود و در این اواخر برای درمان و ادامه معالجه به میلان ایتالیا رفته بود.
لاشایی که زاده سال ۱۳۲۳ در شهر رشت بود پس از گذراندن تحصیلات دبیرستان به آلمان سفر کرد و پس از گذراندن مدرسه مترجمی در مونیخ، به تحصیل در رشته هنرهای تزیینی در آکادمی هنرهای مدرن اتریش (وین) پرداخت.
این نقاش پیش از تحصیل نزد جعفر پتگر، این هنر را فرا گرفته بود. این هنرمند در کنار بابک اطمینانی و نصرتالله مسلمیان، از نقاشان مطرح سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی بهشمار میرود.
فريده لاشايی: در نقاشی آدم خیلی ناخودآگاه حالاتش را بروز میدهد. در واقع اگر شکل منطقی به آنچه فکر میکند بدهد کار خراب میشود. ولی در نوشتن اینگونه نیست که همهاش ناخودآگاه آدم فعال باشد. در نقاشی ذهن آدم مرتب تصویر میسازد
لاشایی پس از پایان تحصیلات خود در وین، دو سال در کارخانه رايدل (Reidel) در جنوب اتریش به طراحی کریستال پرداخت که برخی از طرحهایش در استودیو روزنتال روی گلدانهای چینی پیاده شده است.
سازه نقاشیهای لاشایی زمین و درخت و گل و گیاه و در یک کلام عناصر طبیعت است. چشماندازی که لاشایی به نیروی تصور خود به تصویر درمیآورد بیزمان و بیروایت است. او طبیعت را بهصورتی مبهم و نمادین و به شکلی شاعرانه و حسی تصویر میکند.
در نقاشیهای لاشایی احساس کولیوار بیآنکه به پذیرش شیوهای خاص تن دهد در فضای پرده سرگردان است و گهگاه بهگونهای گذرا و پا در گریز در فرمهای گوناگون جلوه میکند تا حضور آنها را توجیه کرده باشد.
وی افزون بر نقاشی به ترجمه و نویسندگی نیز میپرداخت که ترجمه نمایشنامههای “زن نیک سچوان” (۱۳۴۷)، “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی” (۱۳۵۵) و “روزهای کُمون” (۱۳۵۷) از جمله این آثار هستند.
او یکی از بنیانگذاران گروه “دنا” است که در سال ۱۳۸۰ تشکیل شد. نقاشان زن ایرانی از چند نسل مختلف اعضای این گروه را تشکیل میدهند.
پدر لاشایی فرماندار لنگرود بود ازاین رو وی به تأثیر از قیام میرزا کوچکخان جنگلی رمان “شال با مو” را نوشت.
فريده لاشايی در سال ۱۳۵۲، پس از ۱۰ سال دوری از ايران و فعاليتهايی در کنفدراسيون جوانان و دانشجويان ايرانی در خارج به کشورش بازگشت. او در اين سال دستگير شد و مدتی را در بند تازه زنان در زندان قصر بهسر برد.
ويدا حاجبی تبريزی در کتاب خاطرات زندان خود از زندانهای دوران حکومت محمدرضا پهلوی که “دادِ بیداد” نام دارد از ۱۷ نفر از زنان سياسی زندانی نوشته است که يکی از آنان فريده لاشايی است.
به گزارش روزنامه بهار، لاشايی پیشتر در گفتوگویی گفته بود: “در نوشتن آدم میتواند از نقاشی استفاده کند، ولی برعکس آن کمتر اتفاق میافتد.”
وی افزوده بود: “در نقاشی آدم خیلی ناخودآگاه حالاتش را بروز میدهد. در واقع اگر شکل منطقی به آنچه فکر میکند بدهد کار خراب میشود. ولی در نوشتن اینگونه نیست که همهاش ناخودآگاه آدم فعال باشد. در نقاشی ذهن آدم مرتب تصویر میسازد.”
لاشایی از جمله هنرمندان مطرح سه دهه اخیر ایران است که در طول سالها فعالیت هنری بیش از ۳۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی از آثارش در داخل و خارج از کشور برپا کرد.
نقاشیهای این هنرمند پیشکسوت ایرانی بهمنماه سال گذشته، در کنار آثار هنرمندان سه کشور دیگر بهصورت همزمان در دو سالن گالری AB سوئیس برپا شده بود.
چه مام وطنی، و چه هموطنانی که این چنین بهترین عزیزان خود را از دست میدهند بدون آنکه امکان قدردانی بایستهای از آنان فراهم باشد. مگر خالقآن عرصه هنر، فرهنگ این سرزمین از دیگران چه چیزی کم دارند که یا باید در غربت دق کنند و یا در تبعید درونی، تا چه موقع سوار شدن و داشتن اتومبیلهای مارک دار برای ما با ارزشتر خواهد بود تا داشتن یک اثر هنری و ادبی یک هموطن اهل دل و دردمند همچون تو و من.
به خاطر مطبوع تر شدن فضای تنفسی خودمان هم که شده، بیاییم زحمات این عزیزان را پس بداریم. و چنین باد
کاربر مهمانMostafa Ghahremani / 25 February 2013