حسن اهل روستای مرزی “شیخ صله” در ثلاث باباجانیست. او میگوید حدود ساعت ١١ شب یکشنبه ١۶ شهریور متوجه شدهاند اهالی روستا به نوعی مسمومیت گرفتار آمدهاند اما تا مراجعه به مراکز درمانی، برای مردم مشخص نبوده است چه نوع مسمومیتی:
«اوایل فکر کردیم تنها چند نفر از اهالی روستا هستند و موضوعِ چندان مهمی نیست و احتمالا دچار بیماری فصلی یا گرمازدگی شدهاند به خاطر اینکه این منطقه در طول سال بسیار آب و هوای گرمی دارد و دسترسی به آب سالم هم دشوار است اما این بار وضعیت کاملا متفاوت بود و هر لحظه شاهد افزایش تعداد مسمومان بودیم که بیشتر هم زنان و کودکان بودند. دو روز بعد، چنین علایم مشابهی در دیگر افراد روستا هم پیدا شد.»
با مراجعه تعداد زیادی از اهالی روستا به بهداری، موضوع جدیتر و رسانهای شد و به دلیل ازدحام زیاد و نبود توان رسیدگی پزشکی و امکانات لازم، مسمومان که بیشتر علایمی چون اسهال و استفراغ داشتند با دو اتوبوس آمبولانسی به مراکز درمانی و بیمارستانهای ثلاث باباجانی و جوانرود منتقل شدند.
حدود ٣٠ کودک هم که دچار تشنج شده بودند به بیمارستان “محمدی” کرمانشاه فرستاده شدند.
پس از گذشت چند ساعت مشخص شد که «مصرف آب آلوده» دلیل مسمومیت اهالی روستای شیخ صله بوده است.
تنها منبع تأمین آب شرب روستای دو هزار نفری شیخ صله چشمهای کوچک در بالادست روستاست که از چهار ماه پیش کلرزنی مخازن آب آن انجام نشده و هر بار که مردم روستا اعتراض کردهاند یا به نهادهای دولتی شکایت بردهاند، گفته شده که بودجه کافی برای کلرزنی در دست نیست.
آخرین باری هم که مخازن آب روستای شیخ صله «پاکسازی» شده، به اوایل سالهای ١٣٩١ و ٩٣ برمیگردد.
در بهمن ماه سال ٩٨ هم شماری از اهالی روستا به دلیل مصرف آب آلوده دچار مسمومیت شده بودند که آن زمان موضوع به تأیید دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه رسید و قول دادند مسأله را پیگیری کنند اما تاکنون هیچ گونه رسیدگیای برای رفع این مشکل نشده است.
مسمومیت ناشی از آلودگی آب، تناقض در گفتههای مسٸولان
برخی مناطق استانهای کُردنشین به دلیل کوهستانی بودنشان و وجود چشمههایی که در طول چهار فصل سال جاری هستند، همیشه منبع یکی از بزرگترین و پاکترین منبع آب آشامیدنی سالم بودهاند اما طبق اعلام دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، علت مسمومیت مردم روستای شیخ صله ناشی از «آلودگی آب چشمه» بوده است. در حالی که علیرضا کاکاوند، مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان کرمانشاه گفته که آب شرب تحویل شده «سالم بوده و هیچ مشکلی» نداشته است.
در پی این اظهارات، ابراهیم شکیبا، رٸیس مرکز بهداشت استان هم «مصرف آب آلوده» را دلیل مسمومیت مردم روستای شیخ صله عنوان کرده است. شکیبا همچنین «صفر شدن کلر باقی مانده در آب از دو ماه قبل»، «بهسازی نشدن مخازن تأمین آب روستا» و «چاهکهای فاضلاب منازل روستا در بالادست مخزن آب» را به عنوان دیگر دلایل این حادثه اعلام کرده است.
جلیل بابایی، مدیرکل بحران استان کرمانشاه هم گفته که دلیل اصلی مسمومیت «آلودگی آب با فاضلاب» بوده است.
یدالله شکری، فرماندار ثلاث باباجانی هم روز چهارشنبه ١٩ شهریور در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ضمن اشاره به عدم دریافت گزارش مکتوب از نهادهای دولتی، گفت آمار مسمومان شیخ صله به ٢٨٢ نفر رسیده است.
البته تناقضهایی از این دست در گفتههای مسٸولان دولتی در مواجهه با بحران مسبوق به سابقه است.
یکی از فعالان مدنی در ثلاثباباجانی که به دلایل امنیتی خواست نامش ذکر نشود به زمانه میگوید:
«آمار بسیار بیشتر از دادههای دولتی است و عملا بیشتر ساکنان روستا به این مسمومیت دچار شدهاند و در بیمارستان یا در خانههایشان تحت مراقبت قرار دارند.»
او که خود برای کمکرسانی به روستای شیخ صله رفته، میگوید که تاکنون چندین محموله آب معدنی از سایر شهرهای کرمانشاه به این روستا ارسال و میان مردم توزیع شده است اما کافی نیست.
همزمان اما در برخی از شهرهای استان کرمانشاه با کمک فعالان مدنی کمپینهایی برای جمعآوری آب معدنی به این روستا تشکیل شده است.
نیکآهنگ کوثر، کارشناس حوزه آب میگوید که بر اساس اطلاعات مختلف موجود، به این دلیل که خانهسازی در بالای چشمه روستای شیخ صله صورت گرفته و فاضلاب این خانهها با آبهای زیرزمینی مخلوط شده، شاهد این نوع از مسمومیت هستیم.
این کارشناس حوزه آب به زمانه میگوید:
«در بسیاری از نقاط کشور این اتفاق افتاده و به همین واسطه به خاطر مسمومیت ناشی از مخلوط شدن فاضلاب و آبهای زیرزمینی، خیلی از قناتهایی که در شهرهای مختلف ایران بودند، عملا تعطیل شدند و حتی قناتهایی هم که در مناطق مختلف دنیا وجود داشته، به خاطر مخلوط شدن با فاضلاب مجبور شدند که دیگر آب شرب از آنها برداشت نکنند که نمونهاش در شهر مادرید اسپانیا وجود دارد.»
به گفته کوثر، مسالهای که باید به آن توجه شود این است که هنگام خانهسازی، کشاورزی و شهرسازی، بایستی در نظر گرفته شود بخشی از مواد آلودهای که انسان درست میکند مانند سموم دفع آفات، مواد صنعتی و فاضلاب خانگی اگر با آب زیرزمینی مخلوط شوند، میتوانند چشمهها و جریان آب شرب را آلوده و استفاده از قناتها را غیرممکن کنند.
کوثر میگوید در چنین شرایطی بایستی با به کارگیری سیستمهای تصفیه فاضلاب و جداسازی آب از فاضلاب، از بروز چنین حادثههایی جلوگیری شود:
«اکنون در خیلی از نقاط کشور با وضعیت منفی و نبود مدیریت آبهای زیرزمینی و نبود مدیریت دقیق فاضلاب روبهرو هستیم و بخش قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را در طول چند سال اخیر از دست دادهایم و اگر بخواهیم شاهد تغییری در وضعیت مدیریت آب باشیم، بایستی بر نحوه جذب سفرههای آب زیرزمینی تجدید نظر جدی کنیم و سیستم آبخیزداری و آبخوانداری را تقویت کنیم.»
جمهوری اسلامی و حق آب
حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشت در همه کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده است و تأمین آن برای تمامی شهروندان از وظایف قانونی دولتها به حساب میآید.
در منشور حقوق شهروندی که سال ١٣٩۵ از سوی دولت حسن روحانی ارائه شد نیز به حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم اشاره و در بخش مربوط به حق حیات و کیفیت زندگی، این حق از لوازم ضروری یک زندگی شایسته دانسته شده است. اما چرا جمهوری اسلامی در بسیاری از نقاط کشور در قبال این حق شهروندی مسٸول و پاسخگو نبوده است؟
اعظم بهرامی، کارشناس محیط زیست به زمانه میگوید:
«سازمانهای زیادی وجود دارند که در شرح وظایفشان هم به امکان برقراری و تشکیل زیرساختهای مناسب برای دسترسی همه شهروندان به منابع آب سالم و پایدار اشاره شده و هم به حفظ و حراست از منابع آبی به عنوان سرمایه ملی. در این رابطه سالانه بودجههای عظیمی مصوب میشود. از وزارت نیرو و سازمان محیط زیست گرفته تا سازمان جنگلها و مراتع و سازمانهای متفاوت دیگری مانند سازمان عمران و شهرسازی و حتی وزارت نفت که سیستمهای دولتی را ملزم به حفاظت و زیرسازیهای لازم در حوزه منابع آبی میکند.»
به گفته بهرامی اما در ابعاد وسیعتر کسی پاسخگو و متولی اجرای قوانین حتی ناقص و ضعیف تعریف شده در راستای حق و حقوق شهروندان نیست.
این فعال محیط زیست در ادامه میگوید:
«یک سری نهاد و سازمان وجود دارند که به هیچ عنوان بر اساس وظایف خودشان عمل نمیکنند و بودجههای مصوب شده را در کانالهای مشخص صرف نمیکنند. به این ترتیب با وضعیتی مواجه میشویم که در گذر زمان چون زیرسازی وجود نداشته، سرمایهگذاری انجام نشده و بودجهای صرف نشده. پس به نقطهای شکننده خواهیم رسید که وضعیت تغییر اقلیم، خشکسالی و پراکندگی جمعیت کشور به لحاظ اقلیمی و جغرافیاییِ انسانی و مدیریت بحران غیرقابل کنترل میشود.»
بحران آب و نگاه امنیتی به آن
مشکل کمآبی در طول چند سال اخیر در مناطق استانهای مرزی یکی از زنگ خطرهای جدی برای حکومت بوده است. این پدیده اجتماعی و زیست محیطی که میتواند افزایش ناامنی و موجی از اعتراضهای مردمی در استانهای مرزی را به دنبال داشته باشد، به جای رسیدگی بعضا با افزایش سرکوب مردم از سوی نیروهای امنیتی همراه بوده است.
حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی، تیر ماه ٩۶ گفته بود:
«بحث آب از مدتها پیش برای دنیا مسأله بوده به طوری که شعار راهبردی ۵٠ سال پیش منطقه خاورمیانه این بود که جنگ آینده، جنگ نفت نیست بلکه جنگ بر سر آب است، اما در ایران خیلی دیر و زمانی که خشکسالی اتفاق افتاد به این مسأله پی بردند.»
بهرامی اما میگوید مسأله بحران آب میتواند بیش از پیش جنبه امنیتی پیدا کند و اگر به درستی مدیریت نشود، اختلافات بین استانی بسیار دامنگیر خواهد بود:
«مدیریت آب عاملی شده برای تصمیمهای شخصی و سرکوب، کما اینکه در استانهای زاگرسنشین با بستن آب، روستاییانی را جریمه کردند و با محروم کردنشان از دسترسی به آب و فاضلاب، فشار آوردند تا از برگزاری هر گونه اعتراض و اعتصاب و تجمعات و رسانهای کردن آنها جلوگیری کنند.»
همچنین در تیر ماه ٩۶ برای بررسی مسأله بحران آب، کمیتهای به نام «کمیته امنیت آب» در مجلس تشکیل شده بود اما تاکنون وظایف یا برنامه ويژهای از سوی این کمیته ارائه نشده است.
تشکیل چنین کمیتهای در حالی است که به گفته بهرامی در طول چند سال اخیر جمهوری اسلامی از فروش آب آشامیدنی به کشورهایی مانند عراق به عنوان یک امتیاز سیاسی استفاده کرده است، در حالی که استانهایی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان و کرمانشاه با معضل جدی کمآبی مواجه هستند.
به گفته بهرامی منابع آب برای سیستم ملیتاریزهای که امروز مدیریت آب را از طریق بازوهایی مانند خاتمالنبیاء و ثارالله و دیگر قرارگاههای فعال اعمال میکند به عاملی برای افزایش قدرت تبدیل شده است.
از سوی دیگر اما روزنامه واشنگتنپست در تیر ماه ٩٣ اعلام کرد ایران در بین ٢۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. وضعیتی که در ایران ناشی از برنامهریزی نادرست بوده است.
پگاه بنیهاشمی، حقوقدان درباره حق دسترسی شهروندان به آب سالم به زمانه میگوید:
«در طی چند دهه اخیر موضوع حق استفاده و برخورداری از آب شرب برای بسیاری از استانهای ایران عملا نادیده گرفته شده است حال آنکه طبق قانون اساسی و حقوق شهروندی حق دسترسی به آب آشامیدنی از وظایف مبرهن دولت و حکومت است.»
به گفته این حقوقدان، بسیاری از این سیاستِ عدم رسیدگی به نیازهای اولیه در استانهای محروم پررنگتر است که دلایل آن، ناکارآمدی دولت و غرضورزیهای قومیتی در برابر اقلیتهاست.
بنیهاشمی میگوید که حق شهروندی و مبانی اولیه آن نیاز به مدیریت صحیح و علمی دارد که متأسفانه در این دوران شاهد آن نیستیم و همین موضوع روز به روز شکاف قومیتی و ملل مختلف در ایران را عمیقتر میکند.
متن توییت: شهرام موصلچی: حسن اهل روستای مرزی شیخ صله در ثلاث باباجانی است. او میگوید که حدود ساعت ١١ شب یکشنبه، ١۶ شهریور متوجه شدهاند که اهالی روستا دچار یک نوع مسمومیت شدهاند، اما چه نوع مسمومیتی برای مردم روستا تا مراجعه به مراکز درمانی مشخص نبوده است
- در همین زمینه
بابت مقاله متشکرم! اما خداوکیلی نیک آهنگ کوثر از کی شدند «کارشناس مسائل آب»؟! بیشتر این دوستان عمدتاً دربارۀ همۀ مسائل کارشناس هستند! مدتهاست که دیگر نیازی به استفاده از واژۀ «کارشناس» نیست.
کارو / 11 September 2020