سال گذشته بر روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان، پنج کودک دختر و پسر را می‌دیدیم که بازی می‌کردند، اما امسال از میان آنها سه دختربچه حذف شده‌اند.

در واکنش به اعتراضاتی که به این حذف شد، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی درباره كتاب ریاضی سوم ابتدايى اعلام کرد:

«تصویر قبلی شلوغ بود. پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیباشناسی و روانشناسی کتاب را بررسی می‌کنند این بود که تصویر خلوت‌تر شود و تصویر دو دانش‌آموز دختر که برخی شکل‌های هندسی در دستان آنهاست حذف شده است.»

سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی اما نگفت چرا برای بالا بردن کیفیت زیبایی‌شناسی جلد، این تنها دختران هستند که از روی جلد کتاب حذف شده‌اند.

بر سردر یک کتاب درسی‌‌، تصویر دو دخترک بدیدند …
بقیه داستان شبیه آنی‌ست که ایرج میرزا تعریف کرده است:
بر سر در کاروانسرایی، تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را، از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که: وا شریعتا خلق، روی زنی بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد، تا سر در آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق، می رفت که مومنین رسیدند
این آب آورد آن یکی خاک، یک پیچه ز گل بر او بریدند
ناموس به باد رفته‌ای را، با یک دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جست، رفتند و به خانه آرمیدند …

تغییر کتاب‌های درسی نظام آموزشی ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ یکی از نخستین اقداماتی بود که دست یافتگان به عرصه قدرت دنبال کردند و این تغییرات چه در شکل و چه در محتوا در تمام سال‌های پس از قدرت‌گیری اسلام‌گرایان در ایران دنبال شده است.

حاکمان جمهوری اسلامی آشکارا کتاب‌های درسی را عرصه تبلیغ ایدئولوژیک خود می‌دانند و رهبر جمهوری اسلامی به کرات درباره اهمیت نظارت بر کتاب‌های درسی و تغییر آن مطابق میل حکومت سخن گفته است. او علاوه بر اینکه گفته «همواره باید با چشمی بینا بر محتوای کتاب‌های درسی نظارت کرد»، بارها پیشنهاد‌هایی مبنی بر گنجاندن برخی مفاهیم و متون به کتاب‌های درسی ارائه داده است. از این رو جامعه میلیونی مخاطب کتاب‌های درسی هر سال با تغییراتی در کتاب‌های درسی مواجه‌اند که به نظر می‌رسد به رغم گذشت بیش از ۴۰ سال از تاریخ انقلاب هنوز به شکل مطلوب مورد نظر حکومت نرسیده است.

سانسور، تحریف و تبلیغات

نگاهی گذرا به تغییرات کتاب‌های درسی در طول این چند دهه نشان می‌دهد این تغییرها اغلب به سه شکل صورت گرفته‌اند: سانسور، تحریف و تبلیغات. روشن است که تبلیغ ایدئولوژی مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی هم به مدد دو شیوه اول یعنی سانسور و تحریف هم بهتر اتفاق می‌افتد. بر این اساس است که از آغاز بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی، نه تنها زنان حاضر در کتاب‌های درسی محجبه شدند و بر درس‌های مذهبی دینی و قرآن افزوده شد که کاربرد نمادهای مذهبی مثل مسجد و محراب و شهید و … هم افزایش یافت. تبلیغ مذهب محدود به دروس دینی و قرآن نماند که در خلال آموزش ریاضی، علوم و زبان هم جا به جا از مثال‌های مذهبی استفاده شده و در آموزش عدد و حساب هم دانش‌آموزان با شمارش تانک و گلوله و موشک احاطه شده‌اند. نه تنها تصویر که وصیت‌نامه روح‌الله خمینی هم به عنوان یک ماده درسی تدریس می‌شود و از آن امتحان گرفته می‌شود.

کتاب‌های درسی تاریخ ایران یکی دیگر از حوزه‌هایی هستند که حاکمان با تغییر آن اهداف سیاسی خود را پیش برده‌اند و در این راه از شیوه تحریف و سانسور بیشترین استفاده را کرده‌اند. این کتاب‌ها تحت تأثیر سه رویداد مهم، انقلاب، جنگ ایران و عراق و جابه‌جایی قدرت در میان احزاب و تحولات دوره اصلاحات، تغییرکرده‌اند. از جمله این تغییرات می‌توان به غلبه نگرش سیاسی و ایدئولوژیک بر محتوای کتاب‌های درسی تاریخ معاصر، کتمان یا تحریف وقایع تاریخی در تبیین دیدگاه‌های سیاسی و ارزشی جریان سیاسی حاکم، نگرش منفی نسبت به برخی شخصیت‌ها و حاکمیت‌ها، داوری‌های یک سویه درباره رخدادهای تاریخی و فقدان نگاهی جامع در بررسی حوادث تاریخی اشاره کرد.۱

ایدئولوژی مذهبی جمهوری اسلامی بر مبنای محور قرار دادن حوزویان از نقش شاهان در رویدادهای ایران کاسته و بر نقش علما افزوده و روند رویدادهای تاریخی را تنها از منظر بی‌کفایتی شاهان بررسی کرده است و بخش‌های مهمی از کتاب‌های تاریخ به شخصیت روحانیون مثل میرزای شیرازی و روح‌الله خمینی پرداخته و نقش سایر اقشار اجتماع مثل مردم، بازاریان و … را در تحولات عمده مانند انقلاب مشروطه کمرنگ جلوه داده است.

همچنین در تحلیل رویدادهای تازه‌تر مثل وقوع انقلاب، جنگ، تصرف سفارت آمریکا به دست دانشجویان خط امام و مفاهیمی مثل اصلاح‌، تجدد و … هم کتاب‌های درسی ایران مملو از اطلاعات تحریف شده است.

هنگامی که ۱۰ سال قبل نام عده‌ای از پادشاهان ایران از کتاب‌های درسی تاریخ حذف شد و موجی از واکنش‌ها را برانگیخت، یعقوب توکلی، رئیس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش گفت پادشاهان و جنگجویانی مثل چنگیزخان و سلطان محمد شاه حذف و به جای آنها به «چهره‌های تمدن‌سازی» مانند خواجه نصیرالدین طوسی، زکریای رازی و ابوعلی سینا پرداخته شده است.

با چنین رویکردی می‌توان انتظار داشت که تاریخ زن ستیز مورد پسند جمهوری اسلامی، جایی برای انعکاس نام شخصیت‌های فرهنگ‌ساز و تاریخ‌ساز ایرانی نداشته باشد و به فکر طراحان نرسد که می‌توان بر جلد کتاب ریاضی دانش‌آموزان، تصویر یک ریاضی‌دان برجسته ایرانی را گذاشت که از قضا یک زن است.

بازنمایی چهره زن در کتاب‌های درسی

اما یکی از مهم‌ترین عرصه‌هایی که تغییرات کتاب‌های درسی با سه روش سانسور، تحریف و تبلیغ در تمام این سال‌ها در آن صورت گرفته، بازنمایی حضور زنان در کتاب‌های درسی است.

تنها با نشانه‌شناسی تصاویر منتشر شده در کتاب‌های درسی از زنان می‌توان به نگاه غالب آموزش و پرورش جمهوری اسلامی به زنان پی برد. در این تصاویر زن موجودی خانگی است که به فعالیت‌‌های سنتی مانند ایفای نقش‌های مادری و همسری می‌پردازد و در مشاغل «زنانه» تعریف شده مانند معلمی و پرستاری حاضر است، به فاصله‌گیری اجتماعی محکوم است و در مکان‌هایی «امن، سرپوشیده و درونی» حضور دارد و در نهایت موجودی غیرسیاسی است که در مدیریت اجتماعی ضعف دارد.

نگاهی به زنان حاضر در کتاب‌های درسی نشان می‌دهد که آنها در بیشتر تصاویر مشغول فعالیت‌هایی در محیط خانه هستند. غذا درست کردن، مراقبت از کودک، لباس شستن و جارو کردن. دلالت ضمنی تصاویر روشن است: حضور زنان در جامعه بی‌اهمیت و غیر لازم است. دانش‌آموزان دختر و پسر این ذهنیت را در خود نهادینه می‌کنند که حوزه اجتماعی حضور زنان در خانه است و چیزی فراتر از آن قابل تصور نیست.

زنان در فعالیت‌های ارزشمند و مهم اجتماعی حضوری ندارند و آنها را نمی‌توان در عرصه‌های مدیریتی، سرپرستی و تصمیم‌گیری دید. حضور اجتماعی آنها در قالب شرکت در مراسم افتتاح مدرسه، حضور در مراسم عروسی، خرید مایحتاج خانه و رفتن بر مزار شهید تصویر می‌شود.۲

معنای ضمنی چنین تصاویری این است که زنان تنها برای فعالیت‌های بی‌اهمیت و ساده در جامعه حاضرند. در عرصه سیاسی هم حضورشان نمایشی، تزیینی و بسیار کمرنگ است: چند تصویر محدود زنان را در حال شرکت در انتخابات یا به شکل زنان عضو هیأت دولت در پس زمینه تصویر و کمرگ نشان می‌دهد و این پیام را مخابره می‌کند که زنان تنها به درد انتخاب کردن یک حکومت مردانه می‌خورند نه انتخاب شدن. طبیعی است که در چنین کتاب‌‌هایی دیدن زنانی که مدیریت و رهبری نهاد، سازمان، اداره یا انجمنی را به عهده دارند بعید است و زنان نهایتا منشی و مسوول ثبت‌نام و … هستند. زنان در این کتاب‌ها، کم شمار و کم تنوع‌‌اند و موجوداتی ضعیف، عاطفی، نیازمند کمک و مطیع مردان تصویر شده‌اند.

همین شیوه در محتوای کتاب‌های درسی هم عینا به کار گرفته شده و کمتر متنی وجود دارد که در آن زنی دارای ویژگی‌های رهبری باشد و در نقش‌های مهم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … ظاهر شده باشد. در عوض در کتابی درسی به نام مهارت‌های زندگی، دختران به ازدواج زودتر و در سن کمتر، پذیرش نقش‌های سنتی و توجه به سن باروری و فرزندآوری تشویق می‌شوند. از ارزش‌های مثبتی که برای زنان تعریف شده «اطاعت از دستورات» است و ارزش‌ منفی برای آن‌ها «اسراف کاری و زیاده‌خواهی» است. ارزش‌های زنانه بیشتر «معنوی و در هاله‌ای از قداست» قرار دارد اما ارزش‌های مردانه «هم دنیوی و هم معنوی» است. زنان «در خدمت به خانواده» هستند اما مردان شجاع، زیرک، زحمت‌کش، دانا، پهلوان و قهرمان توصیف شده‌اند که صفاتی چون «جوانمردی، مردانگی و رفاقت» برای آنها به کار گرفته شده است. ۳

دختران در کتاب های درسی کمتر در حالت دویدن و تحرک نشان داده می‌شوند، حال آنکه پسران مشغول فعالیت‌های بدنی و پرتحرک‌اند. حتی در تصویرسازی اولیه اثر مورد مناقشه این روزها یعنی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان، تصویرساز کتاب اعلام کرده است که در نسخه اولیه این تصویرسازی، ابتدا دختری در بالای درخت وجود داشته که با خواست مسئولان از نسخه قبلی حذف شده است.

در کنار این واقعیت که کتاب‌های درسی جمهوری اسلامی، تصوری تحریف شده از زندگی واقعی و روزمره نشان می‌دهند و روز به روز بیشتر از آنچه که در بطن جامعه می‌گذرد فاصله می‌گیرند، نمی‌توان اثر عمیق دیدگاه‌‌های ایدئولوژیک حاکمیت را بر ذهن و روان جامعه نادیده گرفت. میلیون‌ها کودک و نوجوان، به رغم تمام تناقض‌ها و تفاوت‌ها، ساعت‌های متمادی از روز زیر باران محتوای کتاب‌های درسی و برنامه‌های رسانه دولتی قرار دارند که به شکل‌گیری و تقویت نوعی نگاه جنسیت‌زده و رفتار تبعیض‌آمیز جنسیتی دامن می‌زند. در سایه همین نگاه‌ جنسیت‌زده و ایدئولوژیک است که مردانی تربیت می‌شوند باورمند به ارزش‌های مردسالارانه و مبتنی بر حذف زنان و زنانی که خود را در مقابل نابرابری جنسیتی و در دستیابی به موقعیت‌های مهم و ارزشمند زندگی اجتماعی کم‌توان می‌بینند و این پیام به آنها داده می‌شود که «ریاضی، زیاد هم به درد دخترها نمی‌خورد» و« مریم میرزاخانی» استثنایی است که جایی در محتوای آموزشی ندارد.

پانویس‌ها:

۱- آسیب شناسی تأثیر تحولات سیاسی بر محتوای کتاب های درسی تاریخ معاصر ایران (۱۳۵۸-۱۳۸۸) با رویکردی تطبیقی به کتاب‌های درسی ایران پیش از انقلاب- منصوره کریمی قهی- مطالعات تاریخ فرهنگی سال اول تابستان ۱۳۸۹، شماره ۴

۲- تحلیل نشانه‌شناسی بر ساخت تصویر زن در کتب درسی با تأکید بر دیدگاه بارت- محمدحسین ابتکاری- دانشگاه فرهنگیان- فصلنامه آموزشی پژوهشی- زمستان ۱۳۹۸، شماره ۲۰

۳- تحلیل جنسیتی کتاب‌های درسی ایران- فرزانه حاج ایل، نجیبه اسدپور و سارا صحرانورد