علی افشاری − مصاحبه علی اکبر ولایتی با خبرگزاری مهر، ابعاد جدیدی از ائتلاف سه گانه وی با غلامعلی حداد عادل و محمد باقر قالیباف را روشن ساخت.
موارد مهم اظهارات وی عبارتاند از:
۱− شروع کار ائتلاف سه گانه با ابتکار و پیشنهاد وی بوده است. ولایتی اهدافی چون جلوگیری از تشتت در آرای اصولگرایان، معرفی یک کاندیدا از جمع معتقدین به اسلام، نظام، جمهوری اسلامی، قانون اساسی و ولایت فقیه و دفع تهدیدهای پیش روی نظام را به عنوان انگیزه هایش برای پیگیری ائتلاف بیان کرده است. به باور او بیت الغزل این ائتلاف کناره گیری دو نفر دیگر در برابر کسی است که مسجل شده بیشترین رای را دارد.
۲− ولایتی در پاسخ به چرایی انتخاب سه نفر میگوید اگر جمع بیشتری بود مسئله مشمول مرور زمان میشد و معلوم نبود بحث و پیشنهاد با حضور صد نفر و یا تعداد بیشتر به نتیجه برسد. از این روش احتمال رسیدن به نتیجه واحد در بلوک اصولگرایان بیشتر است. به نظر ولایتی یک نفر باید پرچم را بر میداشت و او پیشقدم شده و این کار را انجام داده است. همچنین چرایی انتخاب قالیباف و حداد عادل را این گونه توجیه میکند که بالاخره باید از یک جایی شروع میکرده است و اگر هر کس دیگر را انتخاب میگرد باز این انتقاد باقی بود که چرا سراغ آن افراد رفته است. وی میگوید درهای ائتلاف به روی کاندیداهای دیگر اصولگرایان باز است اگر شرایط ائتلاف را قبول داشته باشند. در مجموع وی این ادعا که جمه سه نفره آنها حکم هیات امنای اصولگرایان را دارد، رد میکند و میگوید جمع محدودیتی برای اضافه شدن نفرات جدید ندارد.
۳− قرار است، صرف نظر از اینکه چه کسی رای میآورد، سه نفر هسته مرکزی اداره قوه مجریه را تشکیل دهند. همچنین کاندیدای منتخب نیروهای اصلی همکار و کابینه خود را پیش از انتخابات به مردم معرفی نماید.
۴− این مجموعه اهداف دراز مدتی دارد تا این ساز و کار مبنای تعیین کاندیداهای جریان اصولگرا در انتخاباتهای بعدی باشد و در مسیر فعالیت خود همه بخشها و اعضاء اصولگرایان را مشارکت بدهد. وی ادعا میکند که این ائتلاف نمیخواهد شخص برجستهای در بین اصولگرایان را کنار بگذارد.این ائتلاف همچنین میخواهد برای انتخابات شوراهای شهر نیز کاندید معرفی نماید.
صرف نظر از ابهامات و تناقضهایی که در سخنان ولایتی وجود دارد، اما میتوان نتیجه گرفت که کار ویژه ائتلاف سه گانه حداد عادل – ولایتی – قالیباف سازماندهی جدید در بلوک اصولگرایان است تا بدین ترتیب تشتت موجود جمع شده وساز و کار تازهای برای تصمیم گیری خلق گردد.
اما با توجه به عمیق بودن بحران همبستگی در بین اصولگرایان و گسترش شکافها بعید به نظر میرسد این ائتلاف بتواند توفیقی در این خصوص بدست آورد. نخستین ایراد رفتار خودسرانه و غیر تشکیلاتی و چه بسا تفرقه افکانانه این ائتلاف است که خودخوانده خود را در جایگاه قیم اصولگرایان قرار داده است.
۵− از دید وی این ائتلاف باید رابطه نزدیکی با مجلس نهم داشته باشد و ترکیب دولت آینده با جریان غالب مجلس هماهنگی خوبی نشان دهد.
۶− از دید وی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم حساسترین انتخابات در طول تاریخ جمهوری اسلامی است. نگاه ولایتی به اوضاع به گونهای است که گویا مخالفین اعم از حلقه یاران احمدی نژاد و اصلاحطلبان در انتخابات کاندیدا خواهند داشت. او انتخابات آینده را رقابتی توصیف کرده و انسجام اصولگرایان ر ا برای موفقیت در انتخابات فوق ضرروی میداند. ولایتی انتخابات آزاد را چالش مهم حکومت و در ادامه بحث تقلب در انتخابات قبلی بشمار آورد. لذا از دید وی باید اقدام ویژهای برای نجات انقلاب از خطرات انجام داد و بر این مبنا ائتلاف سه گانه معتقد به فعالیت منسجم اصولگرایان است.
۷− وی میگوید برای جذب اکثریت ۱۳-۱۴ میلیون رای موسوی برنامه دارند. به باور وی اکثریت آن افراد از موسوی رویگردان شدهاند و معتقد به قانون اساسی و فعالیت در چارچوب نظام هستند. وی اقلیتی از آن جمع را افرادی میداند که سر نخ فتنه را در دست دارند. ولایتی میگوید میخواهند با افراد شاخص بدنه جدا شده از موسوی تماس بگیرند و وارد مذاکره بشوند. او موفقیت این روش را منوط به همراهی طرف مقابل میداند. معلوم نیست مخاطب او کیست. اما میتوان حدس زد شاید چهرههایی مانند کواکبیان و محمد رضا عارف مطرح هستند. چه بسا عبدالله نوری در چهره جدید سیاسی و یا عباس عبدی ویا کارگزاران سازندگی با محوریت افرادی چون غلامحسین کرباسچی و اسحق جهانگیری مورد نظر ائتلاف سه گانه برای گفتگو باشند.
۸− بر مبنای توضیحات ولایتی، ائتلاف سه گانه توجهی به تشکلهای موجود اصولگرایان و ساختارهای شکل گرفته در انتخاباتهای مجلس نهم و ریاست جمهوری دهم ندارند و اصولگرایی ر ا به صورت جریانی فرا تشکیلاتی مد نظر دارند که افراد میتوانند با پذیرش ملاکها در آن فعالیت نمایند.
گسترش شکافها در میان اصولگرایان
صرف نظر از ابهامات و تناقضهایی که در سخنان ولایتی وجود دارد، اما میتوان نتیجه گرفت که کار ویژه ائتلاف سه گانه حداد عادل – ولایتی – قالیباف سازماندهی جدید در بلوک اصولگرایان است تا بدینترتیب تشتت موجود جمع شده وساز و کار تازهای برای تصمیم گیری خلق گردد.
اما با توجه به عمیق بودن بحران همبستگی در بین اصولگرایان و گسترش شکافها بعید به نظر میرسد این ائتلاف بتواند توفیقی در این خصوص بدست آورد. نخستین ایراد رفتار خود سرانه و غیر تشکیلاتی و چه بسا تفرقه افکانانه این ائتلاف است که خودخوانده خود را در جایگاه قیم اصولگرایان قرار داده است.
علی القاعده اگر هدف آنها همبستگی اصولگرایان بود باید به جای تک روی و اعلام زود هنگام، نخست نمایندگان طیفهای مختلف اصولگرایان را جمع میکردند و سپس بحث مطرح میشد. توجیه زمان بر شدن قابل قبول نیست. چون اگر با مشارکت همه اجزاء اصولگرایان وحدت میسر نباشد، طبیعی است بدین شکل نیز شدنی نخواهد بود. حالت کنونی شبیه ایجاد یک رهبری تحمیلی و مصنوعی از بالا برای اصولگرایان است.
به صورت منطقی تشکلهای موجود به دلیل خصلت فردی و غیر سازمانی این حرکت با آن مخالفت مینمایند. از اینرو گروههایی نظیر جمعیت موتلفه، جامعه روحانیت مبارز تهران و جبهه پایداری و حتی روحانیون نزدیک به آیت الله مصباح یزدی روی خوشی به این ائتلاف نشان نداند. البته عدم مخالف صریح و تند ریشه در این عامل دارد که تصور میشود خامنهای و بیت رهبری پشت سر این ائتلاف است.
اختلاف نظر و منافع بین گرو ههای مختلف اصولگرایان چیزی نیست که بشود با این روشها و توصیههای اخلاقی و یا رقیب هراسی بتوان آن را از بین برد ویا به تعلیق در اورد. اقدام موسسان ائتلاف سه گانه موازی سازی برای ائتلافها و ساز و کارهای موجود در اردوگاه اصولگرایان است و راه را بر مشارکت موثر آنها میبندد. بنابراین، این ابتکار نه تنها ظرفیتی برای انسجام اصولگرایان ندارد بلکه فروپاشی ائتلاف کل اصولگرایان را تسریع مینماید.
همچنین معلوم نیست واقعا خود این سه نفر نیز انسجام بالایی داشته باشند. تعارض در مواضع حداد عادل و قالیباف نشانگر شکننده بودن این کار مشترک است.
تغییر موضع ولایتی
نکته مهم دیگر تغییر موضع ولایتی در جغرافیای سیاسی اصولگرایان است. او تا پیش از این و در جریان انتخابات مجلس نهم در کنار بخش سنتی وعملگرای اصولگرایان قرار گرفته بود واز رهبران آن به شمار میرفت. با توجه به این سابقه انتظار میرفت وی حرکت برای ایجاد همدلی در بین اصولگرایان و معرفی کاندیدای واحد را از علی لاریجانی شروع میکرد ولی او و قالیباف نه تنها چنین نکردند بلکه از موتلفین سابق فاصله گرفتند و با حداد عادل پیمان بستند. البته حضور حداد عادل نیز با انتقاد تند جبهه پایداری و نزدیکان مصباح یزدی مواجه شده است.
ندیده گرفتن علی لاریجانی که ریاست بزرگترین فراکسیون مجلس نهم را در دست دارد و همچنین بی توجهی به ریش سفیدهای اصولگرایان نظیر عسگر اولادی و یا مهدوی کنی و قائل نشدن نقش موثر برای انها پیام سیاسی خاصی دارد. که گویا در سامان دهی جدید به جمع اصولگرایان، آنها قرار نیست نقش آفرین باشند.
موضع گیری تند ولایتی در خصوص انتخابات آزاد نشان میدهد که او دیگر ارادت سابق به هاشمی رفسنجانی را نیز ندارد و بمانند انتخابات ریاست جمهوری نهم در صورت کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی صحنه را ترک نخواهد کرد.
بحث مدیریت دسته جمعی قوه مجریه نیز تصوری خوش بینانه و خام اندیشانه است. چون این ائتلاف ماهیت حزبی ندارد لذا هیچ تضمینی وجود ندارد برنده انتخابات بخواهد اختیارات خود را با همراهان سابق انتخاباتی تقسیم نماید. به احتمال زیاد قرار گرفتن در موقعیت ریاست جمهوری این انتظار را در وی دامن میزند که حق بیشتری برای خود قائل شود و این مسئله میتواند نطفه فروپاشی ائتلاف گردد.
از زاویهای پیشنهاد ولایتی ساختار معیوب و نا درست کنونی انتخابات را بیش از پیش به سمت نمایشی بودن و استحاله شدن پیش میبرد. وقتی وی میگوید از جبهه طرفداران انقلاب، اسلام قانون اساسی، استقلال و ولایت فقیه فقط یک کاندیدا معرفی شود. این مسئله دیگر اصل رقابت و ضرورت وجود چند گزینه برای انتخاب مردم را از بین میبرد. حرف وی صادق بود در زمانی که همه گزینههای سیاسی جامعه امکان مشارکت و رقابت را مییافتند. ولی شورای نگهبان جلوی این کار را گرفته است.
بنابراین به نظر میرسد بعد از اینکه شورای نگهبان انتخابات ر ا به گزینش منتخبین خود و حذف منتقدین و نیروهای مستقل تنزل داد، حال این فرمول جدید در صدد است تا حلقه خودیها را نیز از عرضه کاندیداهای متعدد و سپردن حق انتخاب به رای دهندگان محروم نماید و انتخاب رئیس جمهور را به بحثهای پشت پرده و مصلحتسنجیهای ارباب قدرت و به طور مشخص بیت رهبری سوق دهد. این حالت شبیه بیعت است.
البته از حرفهای ولایتی بر میآید که ممکن است شبه اصلاح طلبها و هواداران احمدی نژاد امکان شرکت در رقابتهای انتخاباتی را پیدا نمایند.باید صبر کرد تا سیمای انتخابات ۹۲ مشخص گردد.
هفتههای پیشرو ماهیت و اهداف واقعی این ائتلاف سه گانه را روشن خواهد ساخت. اما بعید به نظر میرسد این ائتلاف موفق شود جمع اصولگرایان را برای معرفی کاندیدای واحد اقناع سازد. همچنین نه تنها تشتت و شکاف را نمیتواند ترمیم نماید بلکه خود موضوع اختلاف و چالش جدیدی خواهد شد.
کنایه سنگین قالیباف به حداد: مگر ایشان در حد ریاست جمهوری است؟!
خبرنگار سرویس سیاسی «انتخاب» به نقل از یک منبع مطلع از برگزاری جلسه انتخاباتی تعداد زیادی از نمایندگان ادوار مجلس با محمد باقر قالیباف خبر داد.
بنابراین گزارش، در این جلسه، سخنرانان ضمن حمایت از قالیباف، او را گزینه ای مطلوب برای انتخابات ریاست جمهوری 92 دانسته اند.
یکی از سخنرانان نیز به جمله ای از حدادعادل اشاره کرده که با واکنش قالیباف مواجه شده است. این فرد به نقل از حداد گفته است: آقای قالیباف در حد و اندازه یک معاون اول خوب هستند!.
شهردار تهران نیز در پاسخ گفته است: باید دید کسی که این حرف را زده، خودش اساساً در حد ریاست جمهوری هست یا نه؟!
قابل ذکر است غلامعلی حداد عادل روز گذشته در پاسخ به انتشار اخباری مبنی بر کناره گیری او به نفع علی اکبر ولایتی اظهار داشت: چنین توافقی صحت ندارد و “کذب محض” است.!!
کاربر مهمان / 31 January 2013
در بین این سه نفر حداد عادل منفورترین فرد در میان مردم است و جز جفت کردن کفشهای مقام عظما کار دیگری انجام نمیدهد. ولایتی هم کسی نیست که در میان طبقه متوسط رای داشته باشد. طبقه ضعیف جامعه هم کسی رای میدهند که قول پول نقدی بدهد که در این بین کاندیدای احمدی نژاد در موقعیت برتر است. تنها کسی که امکان جذب ارای جوانان و طبقه متوسط تحصیل کرده را دارد قالیباف است که البته باید دید روند انتخابات به چه سویی میرود.
کاربر مهمان / 03 February 2013