- فرستادن غذا و شیرینی، تشویقهای یک دقیقهای عمومی، نصب بیلبوردهای تشکر در خیابانها و انتشار پیامهای تشکر و تقدیر در صفحات مجازی …
اینها نمونههایی از اقداماتی است که تاکنون از سوی شهروندان، نهادهای دولتی و مقامات و افراد مشهور در ایران با هدف قدردانی، تشکر و نشان دادن حمایت عمومی از پزشکان، پرستاران، بهیاران، نیروهای اورژانس و در کل کادر درمانی کشور انجام شده است. قدردانی از تلاش و کوشش این قشر که در شرایط فعلی در خط مقدم نبرد با مرگ برای حفظ زندگی و ادامه حیات ایستادهاند.
این اما تنها یک روی سکه است. هنوز بسیارند کسانی که معتقدند افراد فعال در کادر درمان به ویژه پزشکان «فقط فکر جیب خود هستند و بس»، زندگی و مرگ بیمار و حتی درد و رنج او برایشان اهمیتی ندارد و بیماری و بیمار برایشان حکم منبع مالی را دارد.
از نظر این گروه، پزشکان افرادی هستند که اگرچه برای حفظ جان انسان تلاش میکنند اما دستمزد کارشان را میگیرند و در نتیجه حق ویژهای ندارند.
گروه دیگری نیز هستند که گرچه پزشکان را با این عینک نمیبینند اما همچنان حق و حقوقی برایشان قائل نیستند. قدردانی از پزشکان نیز از منظر این گروه در حد تشویق یک دقیقهای یا پختن شیرینیهای مامانپز و فرستادن به بیمارستانها یا انتشار پستهای تشکر توسط مقامات مسئول باقی مانده، چون احتمالا بر این گماناند که پزشکان، پرستاران و کادر درمانی در نزد دولت و مردم حق و حقوق ویژهای ندارند. این همان نگاهیست که بیماران، همراهان و خانوادههای آنان را در مقابل پزشکان دارای حق مسلم و غیرقابل انکار میداند.
البته در کنار نقش پراهمیت موارد قصور و اشتباه پزشکی که به بهای جان انسانها تمام میشود، شلختگی و ناکارآمدی نظام مدیریت درمان نیز در شکل گرفتن این نگاه مؤثر است.
پزشکان و کادر درمان یعنی پرستاران، بهیاران و همه کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند اما حقوقی دارند که باید رعایت شود. این حقوق البته جدای از حقوقی است که قوانین در همه کشورها برای همه انسانها به رسمیت شناخته چرا که این افراد به دلیل حرفه خود نیازمند حمایت بیشتر قانونی در برخی موقعیتها و شرایط هستند.
حقوق حرفهای چیست؟
برخی مشاغل و حرف به دلیل ماهیت و ذات خود دارای ویژگیهای خاص و نیازهایی خاصتر بوده و از این رو افراد شاغل در آن نیز به دلیل همان ویژگیها در معرض آسیبپذیریهای بیشتری قرار دارند. این شرایط سبب شده است صاحبان این مشاغل از حمایت قانونی ویژهای برخوردار باشند.
فلسفه این حمایتهای ویژه البته انجام وظیفه بهتر و دقیقتر است. به واقع هدف از تأسیس و ایجاد حمایتهای قانونی متفاوت از افراد شاغل در این حرف، نه جدا انگاری آنان از دیگر افراد جامعه یا اعطای امتیاز ویژه به سبب مرتبه یا درجهای است که تصور میشود آنها در جامعه دارند؛ بلکه در حقیقت گردآوردن و فراهم آوردن شرایطی است که به واسطه آن این افراد بتوانند وظیفهای را که به واسطه حرفه خود بر عهدهشان گذارده شده به بهترین شکلی که از آنها انتظار میرود، به انجام رسانند.
روشنترین نمونه این حمایتهای قانونی، قوانینی است که در مورد وکیلان دادگستری، قضات یا مأموران پلیس وجود دارد.
به عنوان مثال وکیلان دادگستری به واسطه شغل خود که دفاع از حقوق افراد و اجرای عدالت است از استقلال و مصونیت قضایی برخوردار هستند. به این معنا که وکلای دادگستری از هر گونه تعقیب و مجازات در موارد مرتبط با وظایف وکالت در امان بوده و نمیتوان آنها را به دلیل بیان نظراتشان در دادگاه یا روند دادرسی یا افشای حقایق و مسائلی که در نتیجه به دفاع از موکل میانجامد، مجرم شناخت یا مورد پیگرد قرار داد.
در مورد قضات دادگستری هم شرایط مشابه بوده و آنها نیز به سبب شغل خود از قوانین ویژه حمایتی از جمله مصونیت قضایی برخوردار بوده و از تعقیب و مجازات به دلیل انجام وظیفه خود معاف هستند. علاوه بر این آنها همچنین باید در کار خود به طور کامل مستقل بوده و از هر گونه فشار و اجبار به دور باشند چرا که این امر لازمه انجام وظیفه حرفه قضاوت بوده و آنها باید بتوانند بدون هر گونه ترس و واهمهای از مقام بالا دستی خود، صرفا با تبعیت از قوانین به داوری و صدور حکم بپردازند.
حقوق و امتیازاتی نیز که مأموران پلیس از آن برخوردارند از همین جنس است. به عنوان مثال اگرچه حمله و ضرب و شتم هر فردی در جامعه جرم بوده و مجازات در پی دارد، اما در قریب به اتفاق همه کشورها از جمله ایران حمله به مأموران پلیس و کتک زدنشان حین انجام وظیفه برای مرتکب مجازات بیشتری در پی خواهد داشت. همچنین اگرچه اخلال در کار و کسب همه افراد جرم است اما اخلال در انجام وظیفه مأموران پلیس و جلوگیری از انجام وظیفه آنها از موارد تشدید مجازات خواهد بود.
در عین حال اگرچه این امتیازها و حقوق حمایتی ویژه در مواردی ممکن است مورد سوءاستفاده افراد شاغل در این حرف قرار گرفته و از آن به عنوان ابزاری برای تجاوز به حقوق دیگران استفاده شود، اما روشن است که فقدان آنها در عمل سبب اخلال در انجام وظیفه شاغلان شده و نه تنها آسیب پذیری آنان در هنگام انجام وظیفه خود را افزایش میدهد، بلکه نتیجتا سبب تضییع حقوق دیگر افراد جامعه و به ویژه افرادی که به هر دلیلی به شاغلان مورد نظر رجوع میکنند خواهد شد.
منشور حقوق پزشکان
با وجود ویژگیهای حرفه پزشکی و نیاز آن به بهرهمندی از حقوق حمایتی ویژه، شاغلان این حرفه در ایران همچنان از داشتن حقوق مورد نظر محروم هستند. نمونه روشن این محرومیت فقدان سندی است که در بسیاری از کشورهای جهان در راستای همان حقوق حرفهای پزشکان موجود است: منشور حقوق پزشکان. سندی که اگرچه ممکن است با توجه به مرجع تصویب کننده آن از درجه الزام قانونی متفاوتی برخوردار باشد، اما دستکم در یادآوری حقوق پزشکان به بیماران، همراهان آنها و دیگر مراجعهکنندگان مفید خواهد بود.
در همین زمینه بهزاد رحمانی، رئیس وقت انجمن علمی جراحان عمومی ایران با اشاره به فقدان منشوری برای تأکید بر حقوق پزشکان در بیمارستانها و مراکز درمانی گفته بود:
«در سالهای اخیر با تدوین و نصب منشور حقوق بیماران در محلهای مختلف و تأکید بیش از حد بر آن، این شائبه به وجود آمده که جامعه پزشکی حقی ندارد یا اگر هم دارد خیلی حق واقعیای نیست.»
او در عین حال خبر از تدوین منشوری داده بود که قرار بود به عنوان اولین منشور حقوق جامعه پزشکی در راستای احقاق حقوق پزشکان مورد استفاده قرار گیرد. سندی که البته متن آن منتشر شد اما شواهد نشان میدهد هیچگاه به عنوان منشور حقوق جامعه پزشکی حتی از سوی خودِ پزشکان نیز مورد قبول قرار نگرفت چرا که پنج سال بعد (مهر ماه ۱۳۹۷)، عباس کامیابی، رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران همچنان با گلایه از عدم وجود سندی برای شناسایی حقوق حرفهای پزشکان گفت:
«منشور حقوق بیمار داریم ولی منشوری برای حقوق پزشک وجود ندارد.»
در عین حال علیرغم به رسمیت شناخته نشدن این منشور به عنوان سندی قابل اطمینان برای تأکید بر حقوق حرفهای پزشکان به ویژه از سوی سازمان نظام پزشکی، موارد تصریح شده در آن از جمله امنیت شغلی، آزادی و استقلال در خدمترسانی به افراد نیازمند و آزادی تشکل صنفی از جمله حقوقی هستند که در منشور حقوقی پزشکان در کشورهایی که آن را به طور قانونی و رسمی مورد شناسایی قرار دادند نیز ذکر شده است.
با وجود این برخی از حقوق آنقدر پایهای و لازم هستند که فقدان آنها حتی به صورت غیررسمی نیز آسیبهای فراوانی به پزشکان و همچنین دیگر افراد جامعه وارد کرده و به دلیل همین اهمیت در کشورهای دیگر به شدت مورد تأکید قرار گرفتهاند.
یکی از مهمترین این حقوق که بیشتر مربوط به رابطه پزشکان با قدرت حاکم است، حق آنها در رد درخواست مشارکت حرفهای در مجازاتهای غیرانسانی و بیرحمانه مانند اعدام با قطع عضو است.
البته این حق در کشورهایی که مجازاتهای اینچنینی را به طور کل از قوانین خود حذف کردهاند چندان موضوعیت ندارد اما به رسمیت شناختن این حق به این معنی است که حاکمان قانونا نباید مجاز باشند تا با اعمال فشار و اجبارهای رسمی و غیر رسمی، پزشکان را به مشارکت در اعمال مجازاتهای غیرانسانی وادارند.
استقلال و آزادی پزشکان نیز که البته در منشور پیشنهادی پزشکان ایران هم به طور تلویحی به آن پرداخته شده از دیگر حقوقی است که لازمه این حرفه بوده و در صورت نقض آن، آسیب اصلی متوجه بیماران و افراد نیازمند خواهد شد.
این حق به این معناست که پزشکان باید در ارائه خدمات درمانی به همه مردم فارغ از هر نوع عامل تبعیضی (مذهب، جرم، عقیده، عضویت در گروههای سیاسی و …) آزاد بوده و به هیچ وجه نباید به دلیل ارائه این خدمات مورد پیگرد قضایی قرار گیرند چرا که در غیر این صورت این موضوع میتواند از سوی حاکمان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و عملا جوامع را دچار آپارتاید درمانی کند.
بهرهمندی از قوانین عادلانه کار مانند دستمزد مناسب، ساعات کاری معقول و منطبق با قوانین کار و همچنین شرایط و تسهیلات کاری مانند مرخصی و … نیز از حقوقی است که باید برای جامعه پزشکی به رسمیت شناخته شود اما گاهی به غلط تصور میشود پزشکان نیازی به آن ندارند.
این در حالی است که به دلیل فشار کار و همچنین شرایط کار پزشکی، به عنوان نمونه رعایت ساعت کاری مناسب نه تنها به نفع پزشکان است بلکه برای بیماران نیز مفید خواهد بود چرا که خستگی و فشار و استرس ناشی از کار زیاد ممکن است در قوه تشخیص و تمیز پزشکان تأثیر گذاشته و آنان را دچار اشتباه کند.
حق بهرهمندی از محیط کار ایمن و لوازم ایمنی به ویژه در مواجهه با بیماران مبتلا به بیماریهای خطرناک و مسری از دیگر حقوقی است که باید برای پزشکان به رسمیت شناخته شود.
این حق نیز در صورت عدم تحقق علاوه بر افزایش آسیبپذیری پزشکان بر حق درمان بیماران هم تأثیر مستقیم خواهد گذاشت چرا که در صورت عدم رعایت آن، پزشکان از ویزیت بیماران سر باز خواهند زد.
حق بهرهمندی از محیط کار ایمن و لوازم ایمنی به ویژه در شرایط شیوع ویروس کرونا، بارها دستخوش تعرض شده است. گزارشهای فراوان منتشر شده از سوی مسئولان جامعه پزشکی مبنی بر کمبود اقلام بهداشتی و محافظتی برای کادر درمان در ایران نشان میدهد این حق به صورتی مستمر در شرایط بحرانی مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
بهرهمندی از اقدامات حفاظتی، ممنوعیت اجبار پزشکان در کار در محیطهای خطرناک، استقلال در تصمیمگیری و تشخیص بدون ترس و فشار و تهدید و واهمه از سوی مسئولان، بیماران و همراهان آنها و همچنین شرکتهای دارویی از دیگر حقوقی است که در منشورهای حقوق پزشکان در تعداد قابل توجهی از کشورها مورد شناسایی قرار گرفته است. حقوقی که اگرچه به نام پزشکان است اما فایده آنها بیشتر برای همه افراد جامعه و به ویژه بیماران خواهد بود.
- در همین زمینه
روز پزشک برهمه پزشكان به ويژه زنان پزشك مبارك.
نام و خاطره ۱۵۰ نفر از کادر درمان که در ایام مبارزه با کرونا جانهای پاک و روشنشان را از دست دادند،گرامي
نقی / 22 August 2020
جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و …,
اول شهریور، روز کدام پزشک؟
✍️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در هر جامعه «نقش پزشک» که عمده پزشکان می کوشند خود را با آن منطبق کنند، بر اساس انتظارات و توقعات آن جامعه و آنچه ساختارهای سیاسی و اقتصادی مقدر کرده ند، ساخته می شود. نقش پزشکِ مبتنی بر انتظارات اجتماعی، ممکن است با آن ایده آل تایپی که حاصل اندیشه ورزی برخی جامعه شناسان است، متفاوت باشد.
در جامعه معاصر ایران، تصویر پزشک خوب یا مطلوب که در ذهن جامعه نقش بسته با تصویر پزشک مطلوب که به طور رسمی ساخته و پرداخته ارائه می شود متفاوت است. اگر در شکل رسمی، گفته می شود که پزشک خوب، شخصی مهربان، دلسوز، خیرخواه، با سواد و حاذق است که سلامت بیمار برایش از منافع شخص خودش مهمتر است و دگردوستی از ویژگی های بارز اوست، برای بیمار وقت می گذارد و دغدغه ها و نگرانی های او را درک می کند، اما آنچه در انتخاب و ترجیح پزشک ممکن است تعیین کننده باشد، تحت نفوذ و تأثیر تصویر غیررسمی از پزشک خوب و مطلوب است.
در این تصویر غیررسمی که در ناخوداگاه جمعی ما موجود است، پزشک خوب پزشکی است که در دسترس نباشد و برای پیدا کردنش باید به صد در زد؛ نوبت اش دیر و به زحمت گیر بیاید؛ در چند بیمارستان کار کند و اصلاً وقت نداشته باشد؛ از بام تا شام مشغول کار باشد و به بالین بیمار که آمد به سرعت ببیند و برود؛ مطب شخصی اش پایین تر از ونک نباشد ( و در شهرهای دیگر در مناطق اعیان نشین باشد)؛ منشی یا منشی های ترگل و ورگل داشته باشد؛ به گفته منشی اش شش ماه ایران باشد شش ماه خارجه؛ ویزیت یا حق عملش از حد متعارف بیشتر باشد؛ اصلا دفترچه بیمه قبول نکند؛ با یک نگاه مشکل را بفهمد و نیازی به شرح حال و معاینه نداشته باشد؛ برای بیمار روش های تشخیصی و درمانی گرانقیمت درخواست کند؛ ترجیحاً مرد و قد بلند و چابک و موهایش جوگندمی باشد؛ وقتی راه می رود نگاهش از همه عبور کند و سریع وارد اتاقش شود؛ خود را درگیر شرایط و مسائل بیمار نکند؛ حرفهایش مختصر و رازگونه باشد و از اصطلاحات تخصصی استفاده کند؛ سرانجام بیمار را در ابری از سؤال و حیرت باقی بگذارد.
این که چرا چنین تصویری از پزشک مطلوب در ذهن جامعه شکل گرفته، مجالی دیگر می طلبد اما چنین دوگانگی در نقش پزشک، پزشکان تازه کار را در موقعیت دشواری قرار می دهد که با کدام تصویر منطبق شوند، تا مقبول و مورد پسند جامعه باشند. انتخاب هر کدام از این تصاویر بستگی به آن دارد که کدام تصویر کارکردی است و با واقعیات اجتماعی همخوانی دارد و امکان پذیر است.
وقتی ساختارهای موجود و انتظارات اجتماعی پزشک را به سمتی سوق می دهند که عملاً امکان تطابق با تصویر رسمی و ایده آل نقش پزشک سلب می شود، پزشک تازه به میدان آمده ناگزیر در مغناطیس تصویر دوم مجذوب می شود و آن تصویر رسمی، یک تصویر انتزاعی و تخیلی و غیرممکن خواهد بود که تنها در ادبیات تعارف آمیز و لفاظی های کسالت آور می توان نشانی از آن یافت.
امروز روز پزشک است و اگر چه روز پزشک بر اساس آن تصویر آرمانی از پزشکان گرامی داشته و تبریک گفته می شود، اما واقعیت آن است که روز پزشک و پزشک بودن در شرایط فعلی برای همان پزشکانی است که با استفاده از ساختار بهداشتی و درمانی موجود توانسته اند با انتظار غیررسمی از پزشک مطابقت یابند. روزشان مبارک.
نقی / 22 August 2020