اسطوره آخرالزمانی جمهوری اسلامی چیزی بین دو نوع اسطوره پایان تاریخ مسیحی و پایان تاریخ نازیسم است. از یک طرف داعیه و خیال تسلط بر جهان را دارد و از طرف در مقابل یک ویروس سکولار به نام کرونا دعوت به یک خودکشی دستهجمعی میکند.
با نزدیک شدن به ایام محرم بسیاری از مسئولان نظام تاکید کردند که مراسم عزاداری امام سوم شیعیان به روال سالهای گذشته به صورت جمعی برگزار میشود و همهگیری کرونا موجب تعطیلی و لغو آن نخواهد شد. حسن روحانی، رییس جمهوری ایران در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا از برگزاری مراسم عزاداری محرم در کشور دفاع کرد و دستور داد که در همه جای کشور باید عزاداری امام حسین برگزار شود، چه در شهر و چه در روستا، چه در جایی که قرمز است یا سفید است. عباس موسوی مطلق، سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه قم، ادعا کرد کرونا یک ویروس سکولار است که هدفش از بین بردن اعتقادات شیعیان است. سعید حدادیان، یکی از مداحان پرنفوذ در جمهوری اسلامی، هم گفت:« مراسم محرم امسال را باید با شکوه برگزار کنیم. حتی اگر قرار باشد کسی بمیرد کسانی هستند که بخواهند جانشان را برای این مراسم بدهند. اجازه جان ما که دست خودمان است». حدادیان، همانند دیگر مقامات بلندپایه نظام، حتماً به خوبی میداند که کرونا به هیچ عنوان یک مساله شخصی نیست و ابتلای هر شخص موجب به خطر افتادن جان دیگران میشود. او اگر آدم صادقی بود احتمالا چنین چیزی میگفت:« اجازهی جان مردم کشور ما دست ما است». در اینجا با شکلی از آخرالزمان طرف هستیم. خودکشی دستهجمعی بزرگ. نابودی شورمندانه همه چیز. پرسش این است: این نگرش آخرالزمانی چرا وجود دارد، از کجا آمده و چگونه کار میکند؟
به خاطر وجود الهیات اساطیری است که زعمای نظام دائماَ به ابتدا و انتهای زمان برمیگردند و هر وضعیت تاریخی مشخصی را را با صدرالسلام و یا آخرالزمان مقایسه میکنند. در واقع در نظام ولایی دو سطح سلسلهمراتبی وجود دارد که کاملاً مستقل از یکدیگر قرار گرفتهاند. سطح پایینی، عالم واقعیت است و سطح بالایی، عالم ملکوت. سطح اول جمهوری است و سطح دوم اسلامی. اگر مسائل در سطح اول حل و فصل نشوند و یا به هر دلیلی بقای نظام به خطر بیافتد وارد سطح بالاتر میشویم. اینجا دیگر نه خبری از جمهوری است، نه قانون و نه عقلانیت. فقط حکم است و اطاعت. در روزنامه اطلاعات ۷ دی سال ۱۳۶۱ از زبان رهبر جمهوری اسلامی میخوانیم:« فرقی بین ملکوت و اینجا نیست، یا ملکوت میتواند همین جا باشد».
همانطور که از قبل هم پیشبینی میشد مهمترین چالش رهبران نظام در مواجهه با کرونا برگزاری مراسم عزاداری محرم خواهد بود. لغو مناسک حج چندان اهمیت نداشت، مراسم احیا به شیوهای کاملاً متفاوت با سالهای پیش برگزار شد و مساجد و مکانهای مذهبی برای چندین هفته تعطیل شدند. اما عزاداری محرم تحت هر شرایطی باید برگزار شود. یکی از دلایل لزوم برگزاری این مراسم در ایام همهگیری کرونا فلسفه خود محرم است. ماه محرم، طبق تفسیر ایدئولوگهای جمهوری اسلامی، موعدی است برای کشته شدن، قربانی کردن و تلفات دادن. اساس و بنیان جمهوری اسلامی بر پایهی چنین تفسیری بنا شده و بدون وجود آن یکی از ضرورتهای وجودی نظام ولایی از بین میرود. «بکشید ما را، ملت بیدارتر میشود». حکومت به کمک مفاهیمی همچون شهادتطلبی و مرگخواهی میتواند در موقعیتهای بحرانی از حالت دولت-ملت مدرن خارج شود، مشکلاتِ انضمامی سیاسی و اجتماعی را دور بزند و در سطحی تئوانتولوژیک بحرانها را حل و فصل و یا به بیان دیگر سرکوب کند. البته برای نظام هر موقعیتی یک موقعیت بحرانی است و هر شرایطی حکم یک شرایط ویژه را دارد: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
زمان جمهوری اسلامی
تاسیس حکومت جمهوری اسلامی دلایل مشخص اجتماعی و سیاسی خود را دارد و انقلاب اسلامی را میتوان بر اساس شرایط تاریخی تحلیل کرد. در کنار همه آنها اما نظام ولایی نیازمند بازتولید همیشگی قسمی از الهیات اسطورهای است که وجههای ابدی و ازلی داشته باشد تا از طریق آن بتواند خودش را از بحرانهای تاریخی بیرون بکشد و در امان نگاه دارد. میشل فوکو در درسگفتارهای خود به نام «باید از جامعه دفاع کرد» مینویسد که در قرون وسطا هر شاهی که به سلطنت میرسید شاه قبلی را کشته بود اما بعد از به قدرت رسیدن به تولید یک گفتمان اسطورهای نیاز داشت تا سلطنت او را ابدی ازلی نشان بدهد و کشته شدن شاه سابق را از روایتِ تاریخ حذف کند. از این منظر شالوده اساطیری جمهوری اسلامی هم دلایلی کاملاً سیاسی دارد و فقط ابزاری است برای غیرتاریخی کردن اتفاقات تاریخی. هر آنچه تاریخی است از بین میرود اما چیزی که همیشه بوده و همیشه خواهد بود را نمیتوان از بین برد.
در نظام ولایی، زمان حال به خودی خود اهمیتی ندارد چرا که زمانی کثیف است. زمان حال یا باید تبدیل به ابتدای زمان شود و یا به آخرالزمان مبدل گردد. به زمان لطیف، به زمان ملکوت.
به خاطر وجود الهیات اساطیری است که زعمای نظام دائماَ به ابتدا و انتهای زمان برمیگردند و هر وضعیت تاریخی مشخصی را را با صدر اسلام و یا آخرالزمان مقایسه میکنند. (از نگاه جمهوری اسلامی شروع زمان بیش از آنکه دوران پیامبر باشد حادثه کربلاست). در واقع در نظام ولایی دو سطح سلسلهمراتبی وجود دارد که کاملاً مستقل از یکدیگر قرار گرفتهاند. سطح پایینی، عالم واقعیت است و سطح بالایی، عالم ملکوت. سطح اول جمهوری است و سطح دوم اسلامی. اگر مسائل در سطح اول حل و فصل نشوند و یا به هر دلیلی بقای نظام به خطر بیافتد وارد سطح بالاتر میشویم. اینجا دیگر نه خبری از جمهوری است، نه قانون و نه عقلانیت. فقط حکم است و اطاعت. در روزنامه اطلاعات ۷ دی سال ۱۳۶۱ از زبان رهبر جمهوری اسلامی میخوانیم:« فرقی بین ملکوت و اینجا نیست، یا ملکوت میتواند همین جا باشد». ملکوت همینجاست، اگر هم نباشد (و لازم باشد) میتواند (و باید) همین جا باشد.
لیلی عشقی در کتاب «زمانی در میان زمانها» (یکی از معدود کتابهای غیرفارسی که درباره هستیشناسی سیاسی جمهوری اسلامی نوشته شده است) بین دو نوع زمان در جهانبینی شیعی تفاوت قایل میشود. زمان کثیف که زمان روزمره و دنیوی است و زمان لطیف که زمان رویدادهای گسستآور و ملکوتی است. به نظر عشقی انقلاب اسلامی یکی از تجلیات زمان لطیف در دنیای مادی است، تو گویی که تمام رویدادها در ملکوت رخ میداد و در لحظهای خارج از تاریخ در ابدیت به ثبت میرسید. زمان لطیف، برخلاف زمان مقدس در ادیان دیگر، به خودی خود کامل نیست و به واسطهای به نام «امام» نیاز دارد، همانطور که انقلاب اسلامی به «امام» خمینی نیازمند بود. عشقی با ارجاع به هانری کوربن اظهار میکند که در دینهای دیگر «خداوند همه چیز را گفته است» اما در تشییع خداوند فقط نیمی از حقیقت را میگوید و وظیفه افشای نیم دیگر آن به عهدهی امام است. همانطور که عشقی نشان میدهد میتوان ادعا کرد که مساله زمان یکی از مهمترین مسائل در شکلگیری مفاهیم اساسیای همانند انقلاب، امام و نظام اسلامی در دستگاه مفهومی جمهوری اسلامی است. در نظام ولایی، زمان حال به خودی خود اهمیتی ندارد چرا که زمانی کثیف است. زمان حال یا باید تبدیل به ابتدای زمان شود و یا به آخرالزمان مبدل گردد. به زمان لطیف، به زمان ملکوت.
از نگاه نظام ولایی، آخرالزمان دوران عجیب و ویژهای است. دورانی بسیار دور و در عین حال دورانی بسیار نزدیک. از یک طرف مسئولان جمهوری اسلامی و بهخصوص جوانان طرفدار آن دائماً بحرانهای کشور و منطقه را با عصر آخرالزمان مقایسه میکنند و از طرف دیگر هرگونه ادعای رسمی درباب وقوع آخرالزمان به شدت سرکوب میشود. مهمترین مزیت گفتمان تئوانتولوژِیک برای دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی همین نزدیکی و دوری همزمانِ آخرالزمان است. پایان زمان همیشه در آستانه رسیدن است اما هرگز نمیرسد. فاصله حدی و کوچک میان «در آستانه بودن» و «رسیدن»، میدانی امن و مناسب است برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی و استثنایی کردن تمام قواعد سیاسی و اجتماعی.
میرچا الیاده در کتاب «اسطوره، راز و رویا» مینویسد که اسطوره آخرالزمانی مارکسیسم بسیار شبیه به اسطوره مسیحی پایان جهان است. پرولتاریا در نبردی پایانی و خونین، که میان خیر و شر برقرار میشود، به پیروزی میرسد و پس از آن بشریت از شر رنجها و دردهایش خلاصی مییابد و به رستگاری همیشگی میرسد. الیاده در مقابل اسطوره آخرالزمانی مارکسیستی از اسطورهشناسی پایان زمان در نازیسم نام میبرد. به عقیده نازیها در پایان جهان نبردی بزرگ و سخت میان خیر و شر رخ میدهد اما این نبرد پایانی هیچ پیروزی ندارد و تمام انسانها، چه قهرمانان و چه ایزدان، از بین میروند و جهان دوباره به هرج و مرج ابتدایی بازمیگردد. الیاده چنین نگرشی را نوعی دعوت برای خودکشی جمعی قلمداد میکند، دعوت برای نابودی همه چیز. اسطوره آخرالزمانی جمهوری اسلامی چیزی بین این دو نوع اسطوره است. از یک طرف داعیه و خیال تسلط بر جهان را دارد و از طرف در مقابل یک ویروس سکولار به نام کرونا دعوت به یک خودکشی دستهجمعی میکند.
بیشتر بخوانید:
ب نضر من در همه شهر ها چ وضعیت قرمز باشد چ سفید باید عزاداری برگزار شود
و پزیرایی را ممنوع کنند و فاصلع را رعایت کنند
حمید / 30 July 2020
این اولین بار نیست که دست به خودکشی دست جمعی زده اند، بار اول سال ۱۳۵۷ بود
بردیا / 30 July 2020
اگراقشاری ازالمان ها برای هیتلرو نظامیونش عزداری می کنند زیراکه هیتلر آلمانی بوده است وهرگزبرای چرچیل و نظامیون انگلیسی که شهرهای آلمان را بمباران میکردند و اۀمانی ها را می کشتند عزداری نکرده ونمی کنند ونخواهند کرد ..ولی ایرانی ها را چه مربوط به عزاداری برای قشون عجم وچپاولگرو جنایتگروحشی که به ایران یورش آوردند و کشتند وسوزاندند و تعرض وتجاوزات کردند ؟ ایا عجم های زنده درکشورهای همجوارایران هم برای کشتارایرانی ها عزداری کرده ومی کنند که ایرانی برایشان مرده گانشان عزداری کند ؟ چه میشود اگر پدری فرزندان را خانواری به قتل برسانند و خانه اش وهرانچه داشته را تصاحب کنند وبه زن ودخترانش تجاوزکنند باید برای بهشت رفتن برای خانوارقاتل عزاداری کند؟ مگراین جماعت عجم اشرف مخلوقات تری از ایرانی ها درآن بوده اند بجای دودست چهاردست داشته اند وبجای یک جمجمه دوتا داشته اند و یا آنتن هائی برسر داشته اند که با خدائی که آنهم فقط برای گول زدن و استفاده ابزاری ازوی درارتباط بوده اند ؟ !! پس چه موردی فرای تصورخارق العاده درآنها می بوده است که ایرانی باید ازآنها همچون غول هائی خدا بترسد وبه چنین تحقیروکم ارزش بودنش رو اورد حتی برای فوتی های آنها عزداری کند ؟ اگرآنها با خدا درارتباط بوه اند وخدا هم آنها را دوست داشت پس چرا آنها را ازگزند مرگ حفظ نکرد و لاقل به آنها عمرچندساله نداد؟ ایرانی تاکی میخواهد برده توهم وارتجاع زدگی وتاریخ برده گی عجم ها را تحت دین اسلام وخدادومهملات غیرقابل تحیلی فیزیکی وعلمی را بودش بکشد …ایرانی ها باید برای کشورشان که برای باردوم توسط عجم تبارها وعجم زاده گان تسخیروتصاحب شده وهرآنچه درکشوریافتند تصاحب کرده اند عزداری کند که همین اسلام ومریدانش و رهبرو اقشارآخوندهای عجم تبار وعجم زاده برایشان پشیزی ارزش قائل نبوده ونستند و حتی اقشاری براثربیکاری وآوراه گی وبیماری گرسنه هستند …ایرانی برای امام حسین عزادرای می کند که یزید با وی چنین وچنان کرده است ولی کور و نمی بیند آخوندها با مردم ایران چه می کنند؟ دیگرفساد وتوهم مغزی وروانی بودن وجنون دراقشاری به حدی رسیده است که برای خشنودی قشونی عجم که به کشورشان یورش آآوردند و به جزء ظلم وستم وچپاول وتجاوزوتعرض وبرده گی مردمان ایران نیاوردند حاضرند جمعی خودکشی کنند !!! برده بودن شاخ ودم وافسارندارد واگر لذت تحقیر وتعرض و فقروزجروضرب وشتم وسئوال نکن ونپرس وچشم وگوش های را ببند و انتقاد نکن و فقط دستورات برده داران را بپذیر وبه هرتکه نانی راضی باش درزندگی روزمره برده گان بفرهنگ شان هم آمیخته شود وارثیه نسل های آینده شان هم باشد نتیجه همان خواهد بود که چهل سال درایران شاهدش هستیم – حکومت برده داران هم همین حکومت اسلام است …
حقیقتگو / 30 July 2020
محرم، عاشورا و قصه امام حسین، ظفرمندی خمینی و… در شناسنامه جمهوری اسلامی، نشانهایی از بسیج تودهها برای اقتدار دینسالاران حکومتی است، بدون این اراجیف، چگونه جمهوری اسلامی اظهار هویت کند و ماهیت اسلامی- شیعی خود را بنام یک ایدئولوژی سیاسی- مذهبی به مردم ایران ثابت نماید ؟! شوربختانه ایمان دینی مردم را نمیتوان مورد حمله مستقیم قرار داد چون واکنش دفاعی درپی دارد ! فقط با کندوکاو تاریخی از مبنا و پیدایش دین اسلام در جهان و شیعه در ایران، روشنگری از تاثیرات این دین در روح و روان پیروانش، نقد عملکرد دین سیاسی در جامعه، افشاه فجایع حکومت دینی و… میتوان هژمونی جمهوری اسلامی را به خاک سپرد ! مسلما کسانی که خطر کرونا را نادیده میگیرند و در این ضیافتها شرکت میکنند، راه بهشت را برای خود هموار و اینگونه افراد جو گیر و متاثر از تبلیغات ارتجاعی و دروغین شیعی , هرچه کمتر روی زمین باشند، بهتر برای افراد دیگر جا باز میگذارند !!
ایراندوست / 02 August 2020
پروتوکل های بهداشتی راتحت هیج شرایطی نمیتوان درمراسم محرم رعایت نمود.شوری حسینی دراین مراسمات دربین آنهایی که اعتقادات شدید به اجرای مراسمات محرم وتاسوعا وعاشورا دارندباعث ادغام شدن وشلوغ کردن ویزله خواهدشد.درنتیجه بعدازدوهفته شاهدنتایج تاسف آور وشایدخدای ناخواسته عزای همگانی درکشورخواهیم بود.پس بهتراست تک تک آنهایی که اینگونه مراسمات را دوست دارند درخانه عزاداری نموذه وگوش بفرمان قاتلانی که خودشان را دراتاقهای شیشه ای وجزیره های فاقد کرونا محصور کرده اندندهند.اینکار خودکشی است وخسروان مملکت دارفقط سوء استفاده اش را خواهندبرد.اشک تمساحی نخواهندریخت.بلکه برعکس تقصیررابه گردن مردم انداخته وخیلی راحت میگویندنکات بهداشتی را رعایت نکرده اند. پس لطفا با دست خودتان .خودتان راهلاک نکنیدکه هیجکس پاسخگو نخواهدبود.
احمد / 07 August 2020