یک روز در قطب و فردایش در استوا. بندبازی روی نخی که یک‌سویش را ایران و سوی دیگرش را عربستان سعودی می‌کشد، مأموریت دشوار نخست‌وزیر جدید عراق، در اولین دور سفرهای رسمی بین‌المللی‌اش است.

مصطفی الکاظمی ـ عکس از حسین زهره‌وند، خبرگزاری تسنیم

قرار بود مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق روز دوشنبه به عربستان سعودی و روز سه شنبه به ایران سفر کند. قرار دوشنبه او به دلیل بستری شدن ملک سلمان، به تأخیر افتاد. قرار سه شنبه هنوز پابرجاست.

الکاظمی روز یکشنبه نیز با محمدجواد ظریف در بغداد گفت‌وگو کرد، و پنج‌شنبه هم میزبان وزیر امور خارجه فرانسه، ژان-ایوز لو دریان بود. در جریان همین دیدار، او از امانوئل ماکرون دعوت کرد به بغداد سفر کند. قرار است مصطفی الکاظمی علاوه بر ایران و عربستان به آمریکا هم سفر کند. هدف از سفر به آمریکااز سرگیری دور دوم مذاکرات راهبردی بغداد-واشنگتن خواهد بود که دور نخست آن ۱۱ ژوئن انجام شد و محور اصلی آن حضور ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا در عراق بود. تحرک بالای دیپلماسی عراق آیا نشانه تغییری در منطقه و روابط ژئوپلتیک آن است؟ 

تا آنجایی که به خاورمیانه مربوط می‌شود، «دیپلماسی» سالهاست جز انتقال پیام ناکارامدی و ناتوانی خویش پیامد دیگری نداشته است. روابط و مذاکرات دیپلماتیک نه مانع از آغاز جنگی شده‌اند و نه هیچ صلح پایداری را به ارمغان آورده‌اند. تحرکات دیپلماتیک نه طلیعه صلح و امنیت که میانجی تداوم جنگ و آشوب بوده‌اند. سرگذشت عراق در یک دهه اخیر خود گواه روشنی از همین ناتوانی دیپلماتیک است. 

از سال ۱۹۷۹و با تثبیت جمهوری اسلامی ایران، کانوش تنش در مدار خاورمیانه، جابه‌جایی بنیادی را از سر گذارنده است و تضاد ژئوپلتیک ایران-عربستان (یا شیعه و سنی) تا حد زیادی جای تضاد هویت‌ساز اسرائیل-فلسطین را گرفته است. همزمان با این تغییر و پس از سقوط رژیم صدام در سال ۲۰۰۳، عراق نیز به قلب تحولات خاورمیانه راه یافته است. 

امروز بغداد به عنوان یکی از میدان‌های اصلی جنگ نيابتی جبهه ایران با جبهه عربستان-آمریکا قطب‌نمایی است جهت  تحولات را در خاورمیانه نشان می‌دهد.

چالش‌های نخست‌وزیر جدید

۷۴ روز از نشستن مصطفی الکاظمی بر صندلی نخست‌وزیری عراق می‌گذارد.

مدیر بنیاد حافظه عراق (بنیادی که اسناد جنایت رژیم صدام را آرشیو می‌کرد)،‌ سردبیر بخش عراق نیویوزیک و روزنامه‌نگار در سایت ال‌مانیتور، و رئیس سازمان اطلاعات ملی، این خلاصه کارنامه و سابقه مردی است که حالا بالاترین مقام اجرایی این کشور است. 

او درحالی ردای نخست‌وزیری عراق را بر تن کرده است که سلف او عادل عبدالمهدی، زیر فشار اعتراضات مردمی و به‌دلیل افزایش شکاف میان احزاب مجبور به استعفا شد. عراقی که مصطفی الکاظمی تحویل گرفته علاوه بر معضلات همیشگی، با چالش کاهش شدید قیمت نفت، شیوع ویروس کرونا و خطر ظهور دوباره داعش روبرو است. 

مهمترین مأموریت او اما همچون اسلاف متأخرش حفظ «موازنه» است. 

او در  نخستین نطق تلویزیونی‌اش به عنوان نخست‌وزیر گفت: «حاکمیت ارضی عراق خط قرمز است و این موضوعی نیست که جای بحث داشته باشد.»

کارنامه ۷۴ روزه الکاظمی نشان می‌دهد که او در این مورد جدی است. در این مدت کوتاه،‌ او توانسته است تا حدی که مناسبات ژئوپلتیک اجازه می‌دهد، جلوی زیاده‌خواهی‌های تهران و گروه‌های شیعه تحت حمایت این کشور بایستد. راه نرفته پیش‌روی نخست‌وزیر عراق اما از راه رفته او هنوز طولانی تر است. همچنان عراق زیر سایه ترور و میدان حملات راکتی و انفجارهای شبانگاهی است. آخرین مورد برجسته ترور مربوط می‌شود به  قتل هشام هاشمی، کارشناس امنیتی معروف که منتقد سرسخت دخالت‌های ایران در عراق و سیاست‌های حشد شعبی بود. به ویژه از ماه ژانویه و پس از قتل قاسم سلیمانی در بغداد، بغداد صحنه زد و خوردهای نیابتی و شبه‌-نیابتی بوده است.  

پس از تعویق سفر به ریاض، حالا مسافرت به تهران اولین سفر رسمی خارجی مصطفی الکاظمی است.

به غیر از ایاد علاوی، که دوران کوتاه ۱۰ ماهه‌‌ی نخست وزیر عراق بود، تمام نخست وزیران عراق در همان ماه‌های نخست نشستن بر صندلی نخست‌وزیری، راهی ایران شد‌ه و با مقامات ایرانی دیدار کرده‌اند. اما الکاظمی که ششمین نخست‌وزیر این کشور از زمان سقوط صدام است، با پیشینیان خود فرق می‌‌کند و برخلاف آنها از دایره حزب شیعه الدعوه به قدرت نرسیده است.

باتوجه به همین سابقه، خیلی‌ها امیدوارند او بتواند عراق را از سایه ولایت فقیه در تهران خارج کند.  گروه‌های شیعه تحت حمایت ایران نظر خوشی به او ندارند. و برخی همچون کتائب حزب‌الله او را به همدسی با آمریکا در جریان قتل قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس متهم کرده‌اند. 

مسأله خروج 

اگر قضا و قدر می‌گذاشت و الهتاب کیسه صفرا، پادشاه عربستان را روانه بیمارستان نمی‌کرد، الکاظمی قبل از دیدار با رهبر ایران به ملاقات ولیعهد عربستان می‌رفت: دوشنبه با محمد بن سلمان و سه‌شنبه با علی خامنه‌ای. منطق روابط منطقه‌ای نخست وزیر عراق در همین جابه‌جایی متناوب است:‌ یک روز در قطب و فردایش در استوا. بندبازی روی نخی که یک‌سویش را ایران و سوی دیگرش را عربستان سعودی می‌کشد، مأموریت دشوار نخست‌وزیر جدید عراق، در اولین دور سفرهای رسمی بین‌الملی‌اش است.

بازدید غافلگیرکننده ترامپ و ملانیا از مقر سربازان آمریکایی در استان الانبار عراق، دسامبر ۲۰۱۸ ــ عکس: AFP

یکی از موضوعات مهم گفت‌وگو در این دیدارها، مسأله خروج سربازهای آمریکایی و سرنوشت عراق پس از آن خواهد بود.

نمایندگان شیعه مجلس عراق ۴ژانویه ۲۰۱۹ در واکنش به ترور قاسم سلیمانی در بغداد در یک جلسه فوق‌العاده پارلمان، با ۱۷۰ امضا قطعنامه غیرالزامی اخراج سربازان آمریکایی از خاک عراق را به تصویب رساندند. دونالد ترامپ، علاقه‌ی چندانی به استقرار دائمی نیروهای آمریکایی در  خاک عراق ندارد و حتی به لحاظ راهبری و با توجه به مطالبه روزافزون «استقلال» در میان نیروهای عراقی، صرفاً از طریق خروج است که آمریکا می‌تواند در درازمدت نفوذ خود را در عراق حفظ کند. با این حال، این خروج باید آبرومندانه باشد و به منافع شرکای منطقه‌ای کاخ سفید ضربه نزد. 

پس از مذاکرات راهبردی در ماه ژوئن، واشنگتن و بغداد در بیانه‌ای مشترک اعلام کرند که: «با توجه به پیشرفت‌های مهمی که در مبارزه با ستیزه‌جویان داعش به دست آمده، شمار سربازان مستقر در عراق در طی ماه‌های آینده کاهش خواهد یافت.»

در هر حال حاضر حدود ۵۰۰۰ سرباز آمریکای در خاک عراق مستقر هستند. جزئیات کاهش نیرو و جدول زمانی آن هنوز مشخص نیست. 

با توجه خطر امنیتی ظهور دوباره داعش در غرب و شمال غربی عراق، مقامات این کشور مایل نیستند بی‌گدار به آب بزنند، به ویژه که سناریوی خروج یک بار در سال ۲۰۱۱ این نیز تکرار شده، اما پس از پیش‌روی دولت اسلامی، نیروهای نظامی آمریکا بار دیگر در قالب یک ائتلاف بین‌المللی در سال ۲۰۱۴ دوباره به صحنه بازگشتند.

ایران اگرچه مصرانه خواستار خروج آمریکا از عراق است، اما به‌هیچ‌وجه موافق فروپاشی دولت عراق نیست. مقامات ایران شاید شخص نخست‌وزیر عراق را دوست نداشته باشند، اما دوست ندارند جایگاه‌ نخست‌وزیری شیعی در این کشور دچار خلل شود و برهم بخورد. 

آزمون بندبازی

برجی در ریاض، و برجی در تهران و بندی باریک میان آنها … نخست‌وزیری در عراق قبل از هرچیزی یعنی بندبازی و حفظ تعادل.  

بندبازی و ایجاد موازنه، نه فقط میان قدرت‌های منطقه‌ای، که میان گروه‌ها و فرقه‌های عقیدتی و مذهبی حاضر در عراق:

− میان ایران و آمریکا، میان بلوک‌های شیعی قدرت، و میان شیعیان با سنی‌ها و کردها.
− میان آرمان ملی‌گرایانه استقلال و پراگماتیسم سیاسی حاکم بر روابط بین‌الملل.
− میان ضرورت بازسازی مناطق سنی‌نشین شمال کشور که در طول جنگ ویران شده‌اند، و ضرورت ارائه پاسخی عملی به مطالبات انباشت‌شده جنوب شیعه‌نشین.
− میان خواست عمومی بازتوزیع ثروت و واقعیت‌های نظام  سیاسی‌ «محاصصه»، مبتنی بر بازشناسی کثرت قومی و تخصیص فرقه‌ای مناصب سیاسی.

حفظ موازنه روی این بندها، در عین حال ضرورتی است که دست و پای نخست‌وزیر عراق را (فارغ از اینکه چه کسی باشد) برای انجام هر اقدام سیاسی قاطع و ویژه‌ می‌بند، چراکه کوچکترین حرکتی می‌تواند  تعادل شکننده میان گروه‌های داخلی و  قدرت‌های خارجی را برهم بزند و بعضاً پیامدهای خونباری داشته باشد. 

از این بابت، دوشنبه‌ها با بن سلمان و سه‌شنبه‌ها با خامنه‌ای، عمل‌گرایانه‌ترین برنامه دیپلماتیکی است که نخست‌وزیر عراق تا اطلاع ثانوی می‌تواند پیش ببرد. 


بیشتر بخوانید: