پریسا که در یک خانواده کارگری در مشهد متولد شده، در یازده‌سالگی به عقد مردی درآمد که از او ۹ سال بزرگ‌تر بود. با تولد نخستین فرزند، همسر او به اعتیاد روی آورد و حالا دختر او هم به مواد صنعتی معتاد شده است. دور باطلی که با فقر و کودک‌همسری آغاز می‌شود، به جدایی و ناکامی و چه بسا به اعتیاد می‌انجامد. داستانی که در ایران مکرر است.

دور باطل فقر، کودک‌همسری و اعتیاد

طبق آمار معاونت پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ۱۷ درصد ازدواج دختران در ایران پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی است و بیش از پنج درصد زنانی که در این مدت ازدواج کرده‌اند کمتر از ۱۵ سال سن داشته‌اند. طبق آمارهای ثبت احوال، ۹۵ هزار طلاق زیر ۱۹ سال در سال ۱۳۹۵ ثبت شده است. بنا بر آمار مراجع رسمی، رواج کودک‌همسری از ۷ درصد در سال ۸۸ به ۱۱ درصد در سال ۹۸ رسیده بود. از میزان کودک‌همسری در سال ۹۹ تاکنون آماری منتشر نشده است. همین‌قدر معلوم است که بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی وام ازدواج برای سال ۹۹ برای هر یک از زوجین به ۵۰ میلیون تومان افزایش یافت و این امر ممکن است به کودک‌همسری در خانواده‌های فقیر دامن بزند.

پریسا زن ۳۵ ساله‌‌ای است که در یک خانواده کارگری پرجمعیت متولد شده و پرورش یافته. پدر او که در مشهد کارگر ساختمانی بود، پریسا را از روی فقر و نداری در ۹ سالگی شوهر دارد. به گزارش رکنا، پریسا در گفت‌وگو با  کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد می‌گوید:

«در یک خانواده پرجمعیت در حاشیه شهر مشهد متولد شدم پدرم کارگر ساختمانی و مادرم خانه‌دار بود. در یکی از روزهای گرم تابستان هنگامی که عروسکم را در آغوش گرفته بودم و در ایوان خانه با سمیه دختر همسایه خاله‌بازی می‌کردم مادرم صدایم زد و گفت: دخترم! پسر علی آقا را می‌پسندی یا رضا برادرزاده آقا غلام را؟ برای آن که زودتر به بازی‌ام برسم با صدای بلند گفتم: رضا برادرزاده آقا غلام! این را گفتم و مشغول بازی شدم دو هفته بعد لباس عروس به تنم کردند و پای سفره عقد نشستم.»

منع ازدواج قبل از بلوغ: فراز و نشیب‌های یک قانون در تاریخ معاصر ایران

کودک همسری

نخستین «قانون مدنی» ایران که در سال ۱۳۰۷ تدوین شد، ازدواج قبل از بلوغ را ممنوع کرده بود. اما بر اساس تبصره‌ی این قانون، ولی کودک (پدر و جد پدری) می‌توانست دختربچه‌ را در هر سنی به خانه‌ شوهر بفرستد.
«قانون راجع به ازدواج»، که در سال ۱۳۱۰ به تصویب رسید در یک گام رو به جلو ازدواج با کسی را که هنوز آمادگی جسمانی برای ازدواج ندارد ممنوع کرد.
از سال ۱۳۱۳ و اصلاح قانون مدنی، هربار ازدواج کودکان محدودتر شد. نخست، ازدواج زنان قبل از ۱۵ سالگی و مردان قبل از ۱۸ سالگی ممنوع شد و حتی دادگاه نیز اجازه‌ صدور جواز ازدواج زنان قبل از ۱۳ سالگی و مردان قبل از ۱۵ سالگی را نداشت.
در سال ۱۳۱۶ پاورقی اضافه‌شده به قانون راجع به ازدواج، مجازات ازدواج با کودک زیر سن قانونی مقرر شده را شش ماه الی دو سال حبس و ازدواج با دختر زیر ۱۳ سال را دو الی سه سال حبس اعلام کرد. این قانون برای نقص عضو و فوت زن در اثر ازدواج زیر سن قانونی، حبس‌های طولانی و دائم با اعمال شاقه تعیین کرد. همچنین عاقد، خواستگار و سایر افرادی که در سرگرفتن این ازدواج مشارکت داشتند، مجازات می‌شدند.
در سال ۱۳۵۳ در اصلاحیه‌ قانون حمایت خانواده ازدواج زن قبل از ۱۸ سالگی و مرد قبل از ۲۰ سالگی ممنوع شد و دادگاه در شرایطی خاص فقط می‌توانست اجازه‌ ازدواج زنی که حداقل ۱۵ سال داشته باشد را صادر کند.
با تصویب این قانون زنان به خواسته‌ی خود مبنی بر ممنوعیت ازدواج کودکان رسیدند. این شادکامی اما دوامی نداشت. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، قانون حمایت خانواده لغو شد و اندکی بعد در سال ۱۳۶۱ با یک عقب‌گرد ۵۴ ساله قانون مصوب ۱۳۰۷ بار دیگر سن بلوغ (۹ سال قمری برای دختران و ۱۵ سال قمری برای پسران) به عنوان سن ازدواج اعلام شد. همچنین با دادن اجازه‌ی ازدواج زیر این سن به شرط رضایت ولی کودک، هرگونه محدودیت سنی برای ازدواج از بین رفت.
بر اساس اصلاحیه‌ی مصوب سال ۱۳۷۹ قانون مدنی، حداقل سن ازدواج ۱۳ سال برای زنان و ۱۵ سال برای مردان تعیین شد. اما همچنان ازدواج زیر این سن به طور کامل ممنوع نیست و ولیِ کودک (پدر و جد پدری) می‌تواند اجازه‌ی ازدواج را از دادگاه بگیرد.
پس از آن در پی اعتراضات به این قانون، مجلس ششم در سال ۱۳۷۹ ممنوعیت ازدواج دختران زیر ۱۵ سال و پسران زیر ۱۸ سال را به تصویب رساند اما این مصوبه از سوی شورای نگهبان رد شد. تلاش برخی نمایندگان مجلس دهم برای ارتقای سن ازدواج نیز تا کنون بی‌نتیجه بوده است.
مریم حسین خواه، آسو

پریسا تنها دختربچه‌ای نیست که در کودکی او را پای سفره عقد نشاندند. فقط در سال گذشته عقد و ازدواج بیش از ۱۴۶ هزار دختر زیر ۱۸ سال در ایران ثبت شده است. به یک معنا: از هر چهار زنی که ازدواج کرده‌اند یکی از آن‌ها هنوز کودک بوده است. بیش از ۱۳ هزار تن از این دختربچه‌ها مانند پریسا کمتر از ۱۳ سال داشته‌اند و از این دختربچه‌های زیر ۱۳ سال، فقط ۴۹ نفرشان با پسر بچه‌های زیر ۱۵ سال و همسن خود ازدواج کرده‌اند و باقی آن‌ها به عقد مردانی بین ۱۶ تا ۶۰ سال درآمده‌اند. بنابراین می‌توان سرنوشت پریسا را به عنوان یک نمونه شاخص از پدیده کودک‌همسری در ایران در نظر گرفت. التهاب و ترس از نزدیکی را می‌توان در کلام او بازیافت. می‌گوید:

«رضا ۹ سال از من بزرگ تر بود او گاهی وقت‌ها به منزلمان می‌آمد من هم داخل اتاق پنهان می‌شدم مادرم دعوایم می‌کرد و می‌گفت برو یک چای برای شوهرت بریز و کنارش بنشین! اما من از چشم‌های رضا می‌ترسیدم. اولین بار که رضا دستانم را گرفت احساس گناه کردم و تا یک هفته با او قهر بودم و خودم را در خانه زندانی کردم.»

و با این‌حال دو سال بعد او را روانه «خانه بخت» کردند و در چهارده‌سالگی هم باردار شد. نخستین فرزند او دختر بود. با تولد نخستین فرزند مشکلات زناشویی بیش از پیش بروز کرد. گفته‌اند که یکی از دلایل متعدد روحی برای گرایش به اعتیاد  حس بی‌پناهی است: همسر او به مواد مخدر و مواد مخدر صنعتی معتاد می‌شود، پریسا حضانت فرزندانش را به دست می‌آورد، جدا می‌شود و با کارگری، زندگی مختصر اما مستقلی برای خودش و دخترانش فراهم می‌آورد. تقسیم کاری در خانواده وجود دارد. پریسا می‌گوید:

«کم‌کم دخترانم بزرگ شدند. دختر بزرگم علاقه‌ای به ادامه تحصیل نداشت و پس از گرفتن دیپلم، ترک تحصیل کرد و دختر دومم نیز پس از پایان دوره متوسطه وارد دانشگاه شد من هم به دلیل مشکلات مالی از صبح تا شب سر کار بودم دختربزرگ‌ترم نیز به امور منزل رسیدگی می‌کرد.»

زندگی به همین روال ساده با همه مشکلاتش ادامه دارد تا اینکه پریسا متوجه می‌شود دختر بزرگ‌ترش، نخستین ثمر کودک‌همسری نیز به راه پدر افتاده است: اعتیاد. دور باطل زندگی در فقر اقتصادی و فرهنگی در حاشیه شهرها کامل می‌شود.

مجلس ششم در سال ۱۳۷۹ ممنوعیت ازدواج دختران زیر ۱۵ سال و پسران زیر ۱۸ سال را به تصویب رساند اما این مصوبه را شورای نگهبان رد کرد. تلاش برخی نمایندگان مجلس دهم برای ارتقای سن ازدواج نیز بی‌نتیجه ماند. می‌توان با اطمینان گفت در مجلس یازدهم منع ازدواج دختران زیر ۱۵ سال و پسران زیر ۱۸ سال در محاق باقی می‌ماند که این دور باطل همچنان در زندگی اجتماعی ما مکرر شود.

بیشتر بخوانید: