با گذشت سه ماه از سال، سرانجام سرنوشت حداقل دستمزد کارگران و مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی برای سال ۹۹ روشن شد. کارگران که دستمزد سه ماه اول سال را مطابق سال ۹۸ دریافت کردهاند قرار است از اول تیرماه ۲۶ درصد افزایش دستمزد داشته باشند. مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی را دولت ۲۶ درصد افزایش داده است. گرچه در دهههای اخیر حداقل دستمزد و مستمری بازنشستگان همواره با هزینههای معیشت فاصله داشته اما امسال تفاوت میان هزینههای روبهافزایش و دستمزدهایی که در برابر کاهش ارزش پول ملی مدام آب میروند، فقر و فلاکتی را به کارگران، بازنشستگان و سایر حداقلبگیران تحمیل کرده که حتی با سالهای گذشته نیز قابل مقایسه نیست.
چه عواملی سبب شد دولت و کارفرمایان حداقل دستمزد سال جاری تنها را به میزان نیمی از نرخ تورم رسمی ــ که در واقعی بودن آن هم جای تردید است ــ افزایش دهند؟ تاثیر این تصمیم بر زندگی کارگران چیست؟ این پرسشها را با جوانمیر مرادی، دبیر انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه در میان گذاشتیم. جوانمیر مرادی معتقد است همین حد از افزایش دستمزد هم نتیجه مبارزات کارگران است اما واقعی کردن دستمزدها کاری نیست که از عهده کارگران به تنهایی بر آید و به رفع فقر عمومی در جامعه گره خورده است. به باور این فعال سندیکایی، مبارزه علیه فقیرسازی در جامعه جاری است و چشمانداز واقعی سر بلند کردن خیزشهاست که در صورت تداوم، این بار اعتصابات قدرتمند کارگری را هم به همراه خواهد داشت.
▪️ لیلا محمودی: وزیر کار روز اول تیر بخشنامه حداقل دستمزد ۹۹ را ابلاغ کرد. هیات وزیران هم مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی را ۲۶ درصد افزایش داد. چه عواملی سبب شد دولت و کارفرمایان امسال حداقل دستمزد را به میزان نیمی از نرخ تورم رسمی که در واقعی بودن آن هم جای تردید است، افزایش دهند؟
جوانمیر مرادی: آنچه که در بخشنامه قید شده است، علی رغم آن که بسیار اندک و تحقیر کننده کارگر است، آشکارا نشان میدهد که به خاطر بالا بردن سطح زندگی کارگر تصویب نشده است. بلکه به قول خودشان کمک هزینهی اقلام معیشتی برای ایجاد انگیزه در کارگر به منظور بالا بردن بهرهوری از نیروی کار جهت افزایش سود کارفرماست. نگرانی تصویب کنندگان بخشنامه فقر و فلاکت کارگران و خانواههایشان نیست. نگرانیشان کاهش بهرهوری و سود است. اما همین بخشنامه هم تحت فشار اعتراضات کارگری تصویب شده است. مطمئنا اگر گستردگی و شدت امروزی اعتراضات و اعتصابات کارگری نبود، شورای عالی کار و کارفرمایان دلیلی برای تصویب همین بخشنامه تحقیرآمیز نیز نداشتند و به جای این به اصطلاح ابزار ایجاد انگیزه، شلاق بر گرده کارگر میکشیدند.
در مورد عامل دخیل در تعیین حقوق کارگر برابر با نیمی از میزان تورم اعلام شده دولتی نیز باید به ورشکستگی اقتصادی و ناتوانی سیستم استثمار در تأمین حقوق کارگران و بقیه بخشهای حقوقبگیر انگشت گذاشت.
سالهای گذشته با انواع ترفندها و دستکاریها، نرخ تورم را در حدی اعلام میکردند که بتوانند معادل آن را در افزایش حداقل حقوق اعمال کنند تا، از وزیر کار گرفته تا گماشتگان خانه کارگر، شوراهای اسلامی و کانون انجمنهای صنفی با پز دادنهای مشمئز کننده اعلام کنند که حقوق کارگر را به میزان نرخ تورم افزایش دادهاند و سر کارگران منت بگذارند.
اما امسال وضع اقتصادی به حدی داغان است که دیگر به هیچ وجه نمیتوانستند نرخ تورم را بیش از این در منگنه بگذارند. وضعیت اقتصادی امسال، امکان پز دادن را از عوامل شورای عالی کار و مجموعه دولت و حکومت گرفت تا دیگر نتوانند ادعا کنند از معیشت کارگر در برابر تورم و گرانی حمایت کردهاند! و عملا برایشان رسوایی به بار آورد.
جوانمیر مرادی دبیر انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه است.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه سال ۱۳۸۳ توسط کارگران و فعالان کارگری کرمانشاه تأسیس شد.
و در کلیه مبارزات اجتماعی از جمله در زمینه مسائل کارگری، کودکان، و زنان فعالیت دارد.
برگزاری مراسم اول ماه مه، برگزاری روز جهانی کودک، کمک رسانی به زلزله زدگان سرپل ذهاب و سیل زدگان سال گذشته، جمع آوری کمک مالی و رساندن آن به دست کودکان کار از جمله فعالیتهای انجمن است..
▪️ تاثیر این تصمیم بر زندگی کارگران چیست؟
ــ: تاثیر تعیین چنین دستمزدهایی بر زندگی کارگران در دهههای اخیر روشن است. فقر، گرسنگی، بیسرپناهی، نبود بهداشت، درمان، دارو و محرومیت مطلق از ملزومات ابتدایی زندگی است. تبعات آن هم رخت بر بستن آرامش و آسایش از خانوادهها، اعتیاد، تن فروشی، اندام فروشی، فرزند فروشی و نوزاد فروشی، افزایش مشکلات روانی و متلاشی شدن خانوادهها بوده است. تاثیر منفی مزد امسال بر زندگی کارگران، با توجه به خارج شدن کامل گرانی و تورم از کنترل چندین برابر سالهای گذشته خواهد بود.
حاشیه نشینی، چادر نشینی، آلونک نشینی و اخیرا “بام اجاره نشینی” هم که به شرایط مسکن کارگران اضافه شده است، گویای شرایط به مراتب غیر قابل تحمل تر و غیر انسانی تری هستند که بر کارگران و بخش عظیمی از مردم محروم تحمیل شده است.
▪️ روشن است که این دستمزدها نمیتوان هزینههای زندگی را پوشش نمیدهد. کارگران چطور زندگی میکنند؟ چشمانداز چیست؟
ــ: در ایران لحظهای بدون اعتراض کارگران و مردم محروم و حقطلب سپری نمیشود. هر روز بخصوص در مراکز کارگری شاهد اعتصاب و اعتراض هستیم. ممکن است که در هر اعتصاب و اعتراضی به صراحت خواست افزایش حقوق مطرح نشود. اما اگر به صحبتهای کارگرانی که در اعتراض به حقوق معوقه اعتصاب میکنند، توجه کنید، که میگویند: چرا این چندرغاز حقوقی که قرار است به ما بدهید را سر موقع پرداخت نمیکنید؟ اعتراض به حقوقهای پنج برابر زیر خط فقر را بیان میکنند.
سوال شما این انتظار را بیان میکند که کارگران باید به طور مشخص اعتراضات سراسری علیه تصمیمات شورای عالی در مورد دستمزد، و حقوقهای پنج برابر زیر خط فقر را سازمان دهند. این انتظار به جایی است که کارگران ایران هم مانند کارگران در کشورهای غربی در اعتراض به پایین بودن حقوقهایشان کار را تعطیل کنند و به خیابان بیایند. اما شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران کاملا متفاوت است. در ایران فقط کارگران نیستند که از تورم و گرانی در رنج هستند. بیش از ۹۰ درصد مردم کمرشان زیر بار تورم و گرانی و فقر ناشی از آن خم شده است و مشکل معیشت در جامعه عمومی شده است. افزایش مزد کارگران به رفع فقر عمومی در جامعه گره خورده است. در نتیجه مبارزه برای افزایش دستمزد کاری نیست که از عهده کارگران به تنهایی برآید.
مبارزه علیه فقر که مبارزه کارگران علیه پایین بودن دستمزد هم بخش عمدهای از آن است، امروز در سطح جامعه در جریان است و فوران هر لحظه آتش خشم تودهای نسبت به فقر و گرسنگی، حاکمان را به طور جدی به وحشت انداخته است.
همه سران دولتی و حکومتی از شدت نفرت و انزجار تودهای به اوضاع جاری مطلع هستند و مدام در وحشت از وقوع خیزشهای خیابانی و اعتصابات کارگری در حال تقویت دستگاههای سرکوب برای مقابله با آنها هستند. چشمانداز واقعی سر بلند کردن خیزشهاست که در صورت تداوم، این بار اعتصابات قدرتمند کارگری را هم به همراه خواهد داشت.