هر سال با گرمتر شدن هوا ناشی از تغییرات اقلیمی، آتشسوزیهای گستردهای دامن مراتع و جنگلهای زاگرس را میگیرد. در طی سالهای گذشته، ادامه این دسته از آتشسوزیهای وسیع که خسارات فراوانی را به دنبال داشته، نشان داده تبعات منفی و آسیب چنین موضوعی که به زیست، معیشت اهالی منطقه و ادامه حیات بشر گره خورده است، در سایه بیتوجهی و عدم اراده مسٸولان دولتی و کمبود اعتبار و امکانات رو به افزایش است.
آتشسوزیهای اخیر، جنگلهای زاگرس، مراتع و مناطق حفاظت شده در جنوب و غرب زاگرس را شامل میشود که استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، لرستان، ایلام و خوزستان کانون اصلی این آتشسوزیها هستند.
در روزهای گذشته شعلههای این آتش به بخشهای مختلفی از جنگلهای استان کردستان و ارتفاعات صعبالعبور دالاهو/ سرپلذهاب در استان کرمانشاه رسیده است که همزمان بار دیگر انتقاد انجیاوهای زیست محیطی از نحوه عملکرد و نقش کمرنگ نهادهای دولتی در مقابله با این آتشسوزیها را به همراه داشته است.
به استناد گفتههای فعالان زیست محیطی، تنها در روزهای ۱۳ و ۱٤ خرداد، دستکم ۵۰۰ هکتار در مناطق دالاهو طعمه حریق شده است.
هیوا بوتیمار، فعال محیط زیست و از پایهگذاران و عضو هیأت مدیره سابق انجمن سبز چیا که فعالیتهایش حتی به صدور حکم اعدام برای او منتهی شده بود و با فشار فعالان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی این حکم به هشت سال زندان کاهش یافت (او پس از تحمل شش سال زندان در سال ۹۱ آزاد شد)، معتقد است که سپاه پاسداران در سالهای گذشته برای مقابله با نیروهای احزاب کرد، تلاش کرده است پوشش گیاهی مناطق مرزی، از مریوان و بانه تا سردشت و پیرانشهر را برای عملکرد بهتر دوربینهایش از بین ببرد.
از سوی دیگر فریبرز غیبی، رٸیس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها روز چهارشنبه ۱۴ خرداد، در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از آسیب ۴۰ درصدی منطقه ۱۰۰ هکتاری در منطقه حفاظت شده خاٸیز خبر داد.
غیبی ضمن اینکه جنگلهای زاگرس را «منطقه استراتژیک» خواند، گفت که حدود «یک و نیم میلیون نفر» از مردم ایران به آن وابسته هستند و «بیش از ۸۰ درصد از عشایر و بیش از ۵۰ درصد از دام کشور» در این منطقه قرار دارند.
روز دوشنبه ۱۲ خرداد ماه هم عیسی کلانتری، رٸیس سازمان محیط زیست در مجلس خطاب به نمایندگان ضمن انتقاد از بودجه این سازمان، از آتشسوزی در ۹۹۰ هکتار تنها در یک ماه گذشته خبر داد.
در چند روز اخیر، بر اساس اخبار منابع رسمی، تنها در استان کهگیلویه و بویراحمد ۵۰۰ هکتار از جنگلهای زاگرس طعمه حریق شده است.
آمار منابع طبیعی نشان میدهد در سال ۹۸ دستکم ۳۷۰ هکتار از جنگلها و پوشش گیاهی این استان دچار آتشسوزی شده است که اغلب «عامل انسانی» و آتش زدن کاه و کلش مزارع کشاورزی از دلایل عمده آن عنوان شده است.
پیشتر بیشبینی شده بود که در هفته گذشته در مناطق خائیز هزار و ۶۰۰، گچساران ۲۲۰ و در پاوه ۱۰۰ هکتار از جنگلها و گونههای مختلف گیاهی طعمه حریق شوند.
اسدالله هاشمی، مدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد هم روز پنجشنبه ۱۵ خرداد در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا از بازداشت دو نفر از عاملان آتشسوزی جنگلهای خائیز به دلیل اختلاف بر سر ملک خبر داد.
او گفت که این دو نفر با قید ضمانت از زندان آزاد شدهاند تا دادگاه درباره پرونده آنها تصمیم بگیرد.
جنگلهای زاگرس با گستردگی در ۱۱ استان با شش میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهد که حدود ۷۰ درصد تیپ گونههای جنگلی زاگرس را بلوطها شامل میشوند و سایر گونههای مقاومی مانند افرا، کیکم، زالزالک، بنه (قزوان) زبان گنجشک، گلابی وحشی، ولیک، ارغوان و انواع بادام و درختان دیگر است که از شمال غربی ایران شروع و به جنوب و غرب ایران میرسد.
دلایل آتشسوزی جنگلها و تبعات آن
در چند سال اخیر به دلیل گرمتر و خشکتر شدن آب و هوا، جنگلهای زاگرس بیشتر از قبل مستعد آتشسوزی هستند.
ناصر کرمی، اقلیمشناس در خصوص دلایل این آتشسوزیها به زمانه میگوید:
«شرایط نامناسب و نزدیک شدن به فصل تابستان امکان آتشسوزیها را بیشتر میکند. اینکه چرا آنجا مستعد این وضعیت شده است، دو دلیل دارد: یکی به خشکسالی اقلیمی برمیگردد. در یک دوره طولانی ۳۰ ساله کمتر از حد معمول بارش داشتهایم و ترسالی این مدت کوتاه نمیتواند آن را جبران کند. دومین دلیل اینکه چون در جنگلهای بالادست سدسازی میشود، جنگلهای پایین دست حقآبه معمول طبیعت را دریافت نمیکنند و طبیعتا در معرض خشک شدن و آتشسوزی قرار میگیرند.»
کرمی در ادامه صحبتهایش میگوید:
«این آتشسوزی که در یک هفته گذشته رخ داده مربوط به یک محدوده خاص جغرافیایی بوده، یعنی از کرمانشاه به پایین به سمت خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری تا به سمت بوشهر میرسد و در حالی که این استانها در یک محدوده جغرافیایی قرار دارند، فرض انسانی یا اتفاقی بودن آن را ضعیف میکند و بیشتر ما را به سمت فرضی میبرد که کدام عوامل طبیعی مشترک یا مولفه جغرافیایی معناداری این وضعیت را ایجاد کرده است.»
کرمی میگوید که بحث اصلی آتشسوزیها نابودی تنوع زیستی است و جنگلها معمولا غنیترین زیستگاههای جانوری و گیاهی هستند و۱۶ کارکرد دارند که حیات وحش، ذخیره منابع آب و گونههای خاص دارویی مواردی از آن به شمار میروند:
«اما مهمترین نکته این است که آتشسوزهای اخیر پیرامونشان خشکترین مناطق ایران هستند که با نابودی این جنگلها بحث آب میتواند در آن مناطق تشدید شود.»
اعظم بهرامی، کارشناس محیط زیست هم در مورد دلایل آتشسوزیهای اخیر به زمانه میگوید:
«بارندگیهای موسمی امسال در زاگرس افزایش چشمگیری داشته و به این ترتیب علفهای جنگلی رشد پیدا کرده و زمانی که با افزایش ناگهانی دما مواجه میشویم، هر لحظه احتمال آتشسوزی با یک جرقه کوچک از رعد و برق یا سهلانگاری در کشاورزی وجود دارد.»
به گفته بهرامی با توجه به آتشسوزیهای گذشته، پیشبینی چنین وضعیتی وجود داشته و در مجلس بارها در مورد این موضوع صحبت شده، اما نهادهای دولتی هیچ گونه تمهیدات یا حداقل آمادگی ابتدایی را برای مقابله با این فاجعه نداشتند.
بهرامی درباره تبعات این آتشسوزیها میگوید:
«تعداد آتشسوزیهایی که در دهه اخیر در مناطق جنگلی ایران اتفاق افتاده، افزایش پیدا کرده و ترکیب جغرافیایی بخش زیادی از مردم این مناطق وابسته به دامداری و کشاورزی است و به این ترتیب در حوزه جغرافیایی انسانی، تأثیر مستقیمی روی سیستم زندگی مردم دارد و کاهش مراتع میتواند در میان مدت تأثیر مخربی روی تولیدات مواد غذایی داشته باشد.»
به گفته بهرامی در ایران به طور میانگین سه برابر نرخ جهانی مشکل فرسایش خاک وجود دارد و یکی از مهمترین عوامل مقابله با آن، حفظ پوشش گیاهی است و اگر از پوشش گیاهی مراقبت نشود این مسأله میتواند تبعات بسیار شدیدی به دنبال داشته باشد و ادامه این آتشسوزیها، ثبات آبهای زیرزمینی و حفظ منابع آب شیرین که ۴۰ تا ۵۰ درصد از آن در منطقه زاگرس و شمال ایران قرار گرفته را به خطر میاندازد.
محافظت از جنگلها
محافظت و راهکارهای مقابله با آتشسوزی جنگلها همیشه یکی از دغدغههای اصلی فعالان و دوستداران محیط زیست بوده است.
ناصر کرمی درباره حفاظت از جنگلها به زمانه میگوید:
«از نظر لجستیکی برای کاهش آتشسوزیها سه موضوع وجود دارد. یک؛ امکانات مراقبت، مانیتورینگ و پایش. یعنی سیستمی که دیدهبانی میکند بایستی بلافاصله پس از وقوع آتشسوزی اطلاع بدهد و قبل از گسترش حریق بتوانند واکنش نشان دهند که معمولا اینطور نیست و پس از چند روز آتش که همه جا را فرا گرفت، افراد محلی تماس میگیرند و خیلی دیر محیطبانان متوجه میشوند. دوم؛ لجستیک و ابزاری مانند هلیکوپتر آبپاش و ماشین آتشکوب. در واقع این تجهیزات به اندازه کافی وجود ندارد و برای اطفا بایستی یک هلیکوپتر یا وسیله را از شمال به جنوب یا از جنوب به شمال ببرند. سوم؛ مردم محلی هستند. تجربه نشان داده در نهایت مردم محلی هستند که باید اقدامی انجام دهند و مردم هم نه ابزاری دارند و نه آموزشی دیدهاند و مدتی پیش در نبود همین تجهیزات و آموزشهای لازم شاهد مرگ افرادی در کردستان بودیم.»
کرمی میگوید مردم محلی تحت آن چیزی که به عنوان «رنجرهای داوطلب» در همه جای دنیا وجود دارد بایستی برای جنگلبانی و مهار حریق آموزش ببینند و به رسمیت شناخته شوند و ابزار و تجهیزات لازم در اختیارشان قرار داده شود.
در پی این آتشسوزیها اما جلال محمودزاده، نماینده مهاباد گفته است:
«دولت کمترین امکانات لازم را برای مهار آتشسوزی جنگلهای زاگرس فراهم نکرده است و ادارات منابع طبیعی حتی یک بیل و کلنگ ندارند.»
دولت و محیط زیست
سالانه حدود ۱۵ هزار هکتار از جنگلهای ایران در آتش میسوزد. این در حالی است که سازمان برنامه و بودجه تنها ۱۵ میلیارد تومان به سازمان جنگلها برای تأمین خدمات و تجهیزات هوایی حریق اختصاص داده است.
کرمی در خصوص نقش دولت در حوزه محیط زیست میگوید:
«ما با یک وضعیت ناکارآمد روبهرو هستیم و برای حاکمیت ایران، موضوع محیط زیست و جنگلها اولویت نیست وگرنه تأمین امکانات مراقبتی برای مهار آتشسوزی کار چندان دشواری نیست.»
اعظم بهرامی اما درباره نقش دولت میگوید:
«در ایران یک دید ملی نسبت به حوزه محیط زیست وجود ندارد و معمولا سیستم حکومتی منافعش را با یورو و تومان محاسبه میکند و به این ترتیب نگاهش به حوزه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، عددی و عمرانی است. علاوه بر این نسبت به جنگلهای زاگرس همیشه یک نگاه امنیتی وجود داشته و برای مسائل امنیتی، آتشسوزی در جنگلها رخ داده یا در مناطق حفاظت شده، رزمایش نظامی برگزار شده که بر اساس قانون باید انجام نمیشد و ممنوع میبود.»
به گفته بهرامی در این مناطق در نبود محیطبانان کافی و دوربینهای دیدهبانی، گروههای مافیایی مشغول قاچاق چوب، حیات وحش و تولید زغال بلوط هستند که هیچ گونه نظارت و کنترلی بر آنها نیست و قوه قضائیه قوانین سفت و محکمی برای این خاطیان ندارد:
«برای کشوری که بیش از ۷۵ درصد بیابانی و نیمه بیابانی و تنها هفت درصد پوشیده از مناطق جنگلی و مراتع است، هیچ گونه دیدگاهی برای مراقبت و محافظت از آن وجود ندارد.»
آینده محیط زیست ایران
در طول سالهای گذشته فعالان و کارشناسان محیط زیست بارها نسبت به نابودی اکوسیستم ایران هشدار دادهاند. گفته میشود که مساحت جنگلهای ایران در چهار دهه اخیر تقریبا نصف شده است.
ناصر کرمی در این باره میگوید:
«مساحت جنگلهای ایران در سال ۵۶ حداقل دو برابر(۲۲ میلیون هکتار) و اکنون کمتر از هفت و نیم میلیون هکتار است. البته در ایران به تقلب آن را ۱۲ میلیون هکتار اعلام کردهاند اما این رقم درست نیست و در نقشههای هوایی فائو کمتر از هفت و نیم میلیون هکتار جنگل واقعی در ایران وجود دارد که بسیار قابل توجه است و این چشمانداز و اکوسیستم ایران را به کلی تحت تأثیر قرار میدهد.»
اعظم بهرامی هم معتقد است با نابودی جنگلها تنها یک بخش از اکوسیستم را تحت تاثیر قرار ندادهایم، بلکه تمام اجزای مختلف زنجیرهای را که مرتبط با هم هستند، از بین بردهایم:
«در سال ۹۸ نسبت به زمان مشابه خود در سال ۹۷ بیشتر از ۴۰ درصد آتشسوزیها افزایش پیدا کرده است و در سه ماه نخست سال ۹۹ تاکنون بیش از ۲۵۰ فقره آتشسوزی داشتهایم و این خود نشان دهنده این است که ما با روند رو به رشد نابودی محیط زیست مواجه هستیم، کما اینکه وضعیت جنگلها در ابتدا هم خوب نبوده و در حال حاضر ۲۳ هزار هکتار از جنگلهای بلوط با حشرات و آفات مشکل دارند.»
بهرامی در پایان صحبتهای خود میگوید:
«نیاز است منطقه زاگرس تقسیم شود و برای هر منطقه برنامهریزی و سیاستگذاریهای مجزایی انجام شود و تا سالها تمامی پروژههای عمرانی در این مناطق لغو شود تا اینکه امیدوار بود تلاشی که برای بهبود وضعیت انجام میگیرد، در آینده اثرگذار و مثبت واقع میشود.»
- در همین زمینه