اهمیت و نقش جنگل‌ها در حفظ اکوسیستم و منافع محیط زیستی و اجتماعی آنقدر زیاد است که برای آن هیچ معادلی نمی توان متصور شد. شیوه ارزش‌گذاری جنگل‌ها می‌تواند تاثیر مستقیم داشته باشد بر انتخاب شیوه مدیریت آن. به این ترتیب سیاستگذاری یک کشور در حوزه قانون، صرف بودجه، آموزش، اعمال محدودیت ساخت و ساز، تمایل به حفظ گونه‌های گیاهی و جانوری، حمایت از جوامع محلی و بومی و هر آنچه در حفظ این اکوسیستم به‌عنوان ثروتی ملی ضرورت داشته باشد، در چهارچوب این دیدگاه است که شکل می‌گیرد.

آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس، خرداد ۹۹ ــ عکس: فرارو

از مجموع مساحت کشورمان در خوشبینانه‌ترین حالت، (اگر استپ‌ها و علفزارها را هم جزئی از پوشش جنگلی به حساب آوریم) تنها ۷٪ مساحت آن پوشیده از جنگل است. منطقه جنگلی زاگرس بین ۱۱ استان ایران پراکنده شده است و نزدیک به ۴۰٪ کل پوشش جنگلی ایران را شامل می‌شود. ۶ میلیون هکتار از ۱۱ میلیون هکتار جنگل‌های ایران.

سمن‌های محیط زیستی زیادی از اقوام مختلف در استانهای زاگرس‌نشین برای حمایت از طبیعت، منابع آب، گونه‌های گیاهی و جانوری تشکیل شده و فعال است. اهمیت جنگل‌های زاگرس برای فعالین محیط زیست این منطقه آنقدر زیاد است که حتی روزی در تقویم را به آن اختصاص داده‌اند: «روز پاسداشت جنگل‌های بلوط».

اما جنگل‌ها و مراتع زاگرس برای گروه‌های مختلف دیگری از جمله کشاورزان، ایلات و عشایر، دامداران، صاحبان معدن، جستجوگران آثار باستانی، تجار چوب و زغال، مجریان پروژه‌های سدسازی و تونل‌های انتقال آب و البته نظامیان هم منطقه‌ای مهم است؛ همه این گروه‌ها در آن منافعی دارند که الزاما مشترک نیست. به این ترتیب در محدوده فعالیت‌های عمرانی و تخریب و مراقبت و محافظت از این سرمایه ملی نقش سازمان‌های متولی جنگل‌ها و مراتع و همینطور حمایت شفاف قانون و صرف بودجه لازم برای حفظ اکوسیستم، می‌تواند بسیارمهم و ضروری باشد.

قانون و بودجه

کل بودجه در نظر گرفته شده برای سازمان حفاظت مراتع و جنگل‌ها درلایحه بودجه سال جاری برابر ۲۸۳ میلیارد و ۲۳۵ میلیون تومان است. این بودجه قرار است در «برنامه‌های آبخیزداری و حفاظت خاک، احیا، توسعه و بهره‌برداری اصولی از جنگل‌ها، ترویج و توانمندسازی جوامع محلی و بهره‌برداران، حفاظت و حمایت از منابع طبیعی کشورو موارد دیگر صرف شود.» در حالیکه بنا به برآورد شورای هماهنگی شبکه سازمان‌های مردم نهاد محیط زیست ومنابع طبیعی، تنها برای تجهیزپایگاه‌های محیط بانی کشوربه تجهیزات اطفاء حریق و هزینه پیش بینی پروازهای احتمالی بال‌گردها برای کمک در اطفاء حریق مبلغی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان نیاز است.

در سال ۱۳۹۵ وزارت دفاع و وزارت جهاد و ستاد بحران (وزارت کشور) توافقنامه‌ای را امضا کردند که آن‌ها را ملزم می‌کند تا در صورت بروز حوادثی مانند آتشسوزی در جنگل‌ها برای اطفا حریق ورود کرده و مشارکت کنند. این مشارکت هم بخش نیرو را در بر می‌گیرد و هم امکانات و تجهیزات را و مهمتر از همه موضوع حمایت از طریق ارسال بالگرد به مناطق مورد نیاز را.

این تمهیدات حمایتی هربار با مشکلات زیادی مواجه شده است. سال گذشته در لایحه بودجه تخصیص ۲۰ میلیارد تومان به عملیات‌های مورد نیاز مشابه هلی برن‌ها اختصاص یافت، در حالی که رقم تعیین شده در سال ۱۳۹۵ مبلغ ۳۰ میلیارد تومان بود و درنهایت تنها یک دهم این بودجه یعنی ۳ میلیارد تومان پرداخت شد.

قانون حفاظت از خاک، طرح تنفس جنگل‌ها، قانون حفاظت ازمراتع هنوز با مشکلات زیادی مواجه است. نه امکانات و تجهیزاتی (مانند دوربین‌های نصب شده حداقل در مناطق حفاظت شده، افزایش تعداد محیط بانان و. .) برای شناسایی خاطیان و متجاوزان به حریم جنگل‌ها و آسیب‌رسانان وجود دارد و نه جریمه مناسب و بازدارنده‌ای. به این ترتیب درختان متناسب با منافع نهادها و سازمانها و افراد متخلف قطع می‌شوند، سوزانده می‌شوند و تنها میتوان به دادن آماری که حاکی از نابودی هزاران هکتار جنگل کهن و ارزشمند در منطقه است بسنده کرد.

آتش‌سوزی‌های رو به افزایش

بنا به نظر سازمان جهانی فائو و فرمانده یگان ویژه حفاظت از منابع طبیعی کشوردلیل بیش از ۹۰٪ حوادث آتش‌سوزی در جنگل‌های ایران عامل انسانی است. در مجموعه آتشسوزیهای اخیر در مناطق جنگل‌های زاگرس که از جنگل‌های پاوه در کرمانشاه تا جنگل‌های سیاه کوه در استان بوشهر را در بر گرفت مواردی مانند صاعقه، تیر اندازی نظامیان در منطقه حفاظت شده و همینطور آتش زدن باقی مانده کاه و علف‌های هرز در مزارع به عنوان عوامل آتشسوزی اعلام شد.

بیشتر از ۵۰ فقره آتشسوزی در عرض یک هفته ثبت شده و در آن نزدیک به هزار هکتار جنگل و مرتع خاکستر شد. بعد از این همه روز داغ که دو قربانی می‌گیرد و تلی از خاکستر باقی می‌گذارد، اسماعیل نجار، رییس ستاد بحران کشور مشکل کمبود هلی برد و حمایت از نیروهای مردمی برای اطفاء حریق را نبود بودجه و اختلاف بر سر بودجه مورد نیاز در درون سازمانهای مسئول میداند. در واقع سیستم مدیریت موازی که هم عملکرد و تصمیم‌گیری و هم تخصیص بودجه را مختل میکند و نمونه‌اش را در باقی بخش‌ها هم داریم.

بخشی از این آتش‌سوزی‌ها نیز فصلی است و تا حدی قابل پیش بینی. رویش پوشش‌های گیاهی کوتاه وعلف‌ها در فصل پر بارش و شروع ناگهانی فصل گرما و افزایش دما میتواند حریقهای ناگهانی را از همین بستر خشک جنگل شروع کند. گردشگری بی‌ضابطه نیز در مناطق جنگلی مشکلات جدی بوجود میاورد خصوصا درفصل بهار. هم برای توله‌های تازه متولد شده حیات وحش و هم‌عدم دقت لازم در رها نکردن زباله‌های قابل تحریق وآتش نیمه روشن دردل طبیعت.

اما نقش آتش‌سوزی‌های تعمدی را نیز باید به شمار آورد. زمین‌هایی که با دلیل تصرف اراضی، تغییر کاربری آن به مزارع دیم و مرتع، دشمنی‌های خانوادگی و قومی، حتی دلیلی مثل برداشت زغالهای بلوط، و دلایلی که نیروهای مسلح آن را «دلایل امنیتی» می‌نامند، به آتش کشیده می‌شود.

جوانه امیدی خواهد رویید؟

زمانی بود که در جنوب ایتالیا مافیا برای تصرف اراضی و یا با هدف سوزاندن زباله‌های رها شده جنگل‌ها را تعمدا آتش می‌زد. حدود دو دهه پیش قانونی بسیار سختگیرانه مصوب شد که بر اساس آن زمین‌های جنگلی سوخته در اتش تا یک قرن پس از آن قابل تصرف و کشت و فعالیت‌های عمرانی نیست. مناطق بیشتری به عنوان نواحی حفاظت‌شده اعلام شد و به این ترتیب اتش زدن هدفمند اراضی جنگلی به شدت کاهش یافت.

در گردشگری نیز قوانین سختگیرانه و کنترل وجود دارد و بخش زیادی از آن به شکل فرهنگ درآمده است. از طرف دیگر پروژه‌های بسیاری برای احیای جنگل‌های آسیب دیده از سیل و خشکسالی و حریق از شمال تا جنوب ایتالیا شکل گرفت. هدفمند و بومی.

آیا زمانی که (با هزاران مشکل و همکاری ده‌ها گروه) برای احیای یک هکتار جنگل بلوط، محلی‌ها بذر کاری می‌کنند و در یک هفته صدها هکتار خاکستر می‌شود، می‌توان امید به ادامه و تاثیر این گونه پروژه‌ها داشت؟ آیا وقتی نهادی مانند آستان قدس در تامین صنایع چوبش با درختان هیرکانی و سپاه و قرارگاه خاتم با پروژه‌های عمرانی در جنگل‌های بلوط مشغولند، می‌توان به کارآیی سیستمی برای متوقف کردن آن‌ها امید داشت؟

اما این فاجعه نشان داده که باید به اهمیت نقش شهروندان در رعایت اولیه‌ترین اصول طبیعت گردی و همینطور (مستقل از نتیجه پیگیری قانونی) طرح شکایت ازخاطیان و مجرمان و تلاش برای حفاظت از آنچه باقی مانده است امید داشت. خصوصا مردم محلی و خود ساکنان مناطق جنگلی.

در همین زمینه: