ساینس دیلی – متعصبین حواس‌شان جمع باشد! بعضی از سرسختانه‌ترین تمایلات سیاسی‌تان را می‌شود انعطاف داد. به‌گفته پژوهش‌گران، پاسخ به تنها سه سؤال از نوع “چرا؟” راجع به یک موضوع بی‌ربط، عقاید افراد را در خصوص مسائلی که به جبهه‌بندی‌های سیاسی می‌انجامد، انعطاف می‌بخشد و معتدل‌تر می‌کند.

این پژوهش، که اخیراً در نشریه Social Psychological and Personality Science انتشار یافته، نقطه‌نظرات متعدد موجود درباره احداث یک مرکز اسلامی در نزدیکی محل حمله به برج‌های تجارت جهانی را مدنظر قرار داده. در زمان طرح این پیشنهاد، بحث داغی میان طرفداران آزادی مذهبی و مخالفین این طرح درگرفت. جسی پرستون (Jessie Preston)، که به اتفاق دانشجویانش دنیل یانگ (Daniel Yang) و ایوان هرناندز (Ivan Hernandez) از دانشگاه ایلیونز این بررسی را به ثمر رسانده، می‌گوید: “ما از ایده احداث این مرکز اسلامی (معروف به: ground zero mosque)، اختصاصاً به‌عنوان یک مسأله‌ جنجالی استفاده کردیم. مردم، از هر دو جبههْ مواضعی تند اتخاذ می‌کنند”.

این پژوهش‌گران برای پیش‌برد این بررسی، به روش‌هایی متوسل شدند که به‌گفته پرستون، اندیشه‌های انتزاعی را به ذهن‌شان القا می‌کند. پژوهش‌های پیشین حکایت از این داشت که وقتی سؤالی را با مبدأ “چرا”، به‌جای “چگونه” راجع به موضوعی مشخص از مردم بپرسیم، امکان بررسی مسأله را از نقطه‌نظرات متعددی برای‌شان فراهم کرده‌ایم. پرستون می‌گوید: “پرسش‌هایی که با «چرا؟» شروع می‌شوند، افراد را به دیدگاه وسیعی سوق می‌دهند و خط مشی و اهداف متعددی را در نظر می‌گیرند؛ حال‌آنکه سؤالات منسجم‌تری که با «چگونه؟» شروع می‌شوند، اساساً هدف واحد و مشخصی را دنبال می‌کنند”. او می‌افزاید از مدت‌ها پیش معلوم شده بود که تفکر انتزاعی، باعث رشد خلاقیت و فراخ‌اندیشی افراد می‌شود؛ اما این نخستین پژوهشی بوده که نقش این‌گونه تفکر را در تعدیل تمایلات سیاسی‌شان هم نشان داده است.

پروفسور جسی پرستون، استاد روان‌شناسی دانشگاه ایلیونز

این مشاهدات، از پشتوانه‌های ساده‌ای هم برخوردار بودند. محققین متوجه شدند اگر قبل نظرخواهی از افراد، عکسی از لحظه برخورد هواپیمای تروریست‌ها به یکی از دو برج تجارت جهانی را ببینند، موضع‌گیری متضاد لیبرال‌ها و محافظه‌کاران در قبال طرح احداث این مرکز اسلامی، پررنگ‌تر می‌شود.

در مرحله دوم، همین بررسی را با یک تغییر ناچیز – اما قابل توجه – تکرار کردند. قبل از نظرخواهی، قرار شد افراد تحت بررسی، به سه پرسش بی‌ربط (این‌دفعه در خصوص سلامت جسمانی‌شان)، که برای بعضی از آن‌ها، هر سه‌اش از نوع “چرا؟” و برای بعضی دیگر از نوع “چگونه؟” بود؛ پاسخ بدهند. نتایج حاکی از این بود که سؤالات “چرا؟”، بیشتر از سؤالات “چگونه؟”، لیبرال‌ها و محافظه‌کاران را به اتفاق نظر نهایی در خصوص طرح احداث این مرکز اسلامی می‌کشاند. پرستون می‌گوید: “دیدیم که لیبرال‌ها و محافظه‌کاران، میانه‌روتر می‌شوند. بعد از همین کار نه‌چندان مهم که به تحریک تفکر انتزاعی انجامید، افراد علاقه بیشتری به اتخاذ نقطه‌نظرات سمت مقابل نشان می‌دادند”.

این پژوهش‌گران، آزمایش سوم را به‌شکل آنلاین، و برای مخاطبین متنوع‌تری به اجرا درآوردند. این‌بار از آن‌ها خواسته شد تا مقاله دوپهلویی از وب‌سایت Yahoo! را بخوانند که به طرح دعاوی موافقان و مخالفان احداث این مرکز می‌پرداخت. آن‌ها متوجه شدند افرادی که نسخه‌ی معمولی این مقاله را می‌خواندند، همچنان به نقطه‌نظرات قبلی‌شان وفادار می‌ماندند. اما کسانی که نسخه‌های پلی‌کپی و ناخواناتر مقاله را خوانده بودند و وقت بیشتری را صرف درک معنای جملات و لذا توسل به الگوهای انتزاعی ذهن‌شان کرده بودند، از مواضع تند خود کوتاه آمدند. پرستون می‌گوید: “تأثیر همین دست‌کاری‌ها، به‌طرز شگفت‌آوری قوی بود و مردم را به اتخاذ مواضع گوناگون و صرف تلاش ذهنی بیشتری حین خواندن وامی‌داشت”.

وی می‌افزاید: “معمولاً این‌طور فکر می‌کنیم که لیبرال‌ها و محافظه‌کاران، به دو جناح کاملاً مخالف تعلق دارند و به هیچ عنوان نمی‌شود آشتی‌شان داد؛ اما این [پژوهش] نشان می‌دهد که می‌توان راه‌هایی را برای آشتی هم یافت. البته این بدین‌معنا نیست که تمایلات مردم عوض می‌شود، چراکه این به باورها و جهان‌بینی‌شان مربوط است. اما معنی‌اش این است که می‌شود افراد را حول مسائل مهمی که مصالحه بر سرشان حائز اهمیت است، آشتی داد”.

این، یکی از دو پژوهش تازه‌ای‌ست که پژوهشگاه پرستون، آن‌ها را به جهت بررسی نقش چنین دست‌کاری‌هایی در تعدیل تمایلات سیاسی افراد، به ثمر رسانده است. پژوهش دیگر، که در Journal of Experimental Social Psychology انتشار یافته، به بررسی نقطه‌نظرات مخاطبین در خصوص مجازات اعدام و همچنین رأی هیأت منصفه در یک محاکمه ساختگی می‌پردازد.

منبع: Science Daily

در همین زمینه:

مغز، آثار انتزاعی را چگونه می‌بیند؟

توضیحات تصاویر:

۱ – طرح از John S. Dykes / منبع: Images.com، Corbis

۲ – پروفسور جسی پرستون؛ استاد روان‌شناسی دانشگاه ایلیونز / عکس از L. Brian Stauffer