پانته‌آ بهرامی – تور جدید کنسرت رسیتال پیانو سهیل ناصری از تابستان امسال آغاز شده و تا آوریل سال آینده ادامه خواهد داشت. این هنرمند سی و دو ساله ایرانی‌تبار در سپتامبر امسال در سالن لینکن شهر نیویورک، تماشاگران را با آوای پیانو خود به شور و وجد آورد. او قطعاتی از مایکل هرش، بتهوون و یوهانس برامس را اجرا کرده بود. به نوشته نشریه نیویورکر ناصری از سال ۲۰۰۱ تاکنون ۲۰ مجموعه کاملاً متفاوت را به علاقمندان به موسیقی در نیویورک ارائه داده و حتی یک قطعه آن تکراری نبوده است.

سهیل ناصری در کالیفرنیا در یک خانواده ایرانی به‌دنیا آمد و از پنج سالگی به آموختن پیانو پرداخت. او در بیست‌سالگی به نیوریورک آمد که بتواند با استاد موسیقی کارل اولریش نابل به آموزش موسیقی بپردازد و اکنون بین نیویورک و برلین هر ساله رسیتال‌های خود را اجرا می‌کند. سونات شماره ۲۸ بتهوون نیز در میان اجرای کنسرت او بود.

سهیل ناصری قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ که دویست و پنجاهمین سالگرد تولد بتهوون است، تمام آثار او را در مجموعه‌های کنسرت خود اجرا کند. از او پرسیدم علاقه‌اش به موسیقی غرب از کجا می‌آید. او در پاسخ گفت: «در دهه ۷۰ میلادی در ایران، حکومت پهلوی تلاش کرد که ایرانیان را در معرض فرهنگ غرب و موسیقی کلاسیک قرار دهد. شاید به همین دلیل اسلامگرایان هم در مقابل او قرار گرفتند. خانواده پهلوی بسیاری از کارگردانان تئا‌تر و ارکسترهای موسیقی را به ایران آورد تا آن‌ها را در معرض این فرهنگ قرار دهد. برخی از ایرانیان هم مثل خانواده من این امکان را داشتند که مرتب به کنسرت‌های موسیقی غربی بروند. من سه سال پیش در تالار وحدت برای اولین بار موسیقی نواختم. بسیاری از جوانان ایرانی آنجا بودند که موسیقی کلاسیک برایشان خیلی جذاب بود. در ایران هم خیلی از جوانان موسیقی کلاسیک می‌نوازند. مثلاً پسرعموی خود من در تهران ویلون می‌زند و در آپارتمانش گزینه وسیعی از موسیقی کلاسیک دارد. به کرمان هم سفر کردم. آنجا نیز برای تماشاگران موسیقی کلاسیک  جالب بود. در ایران هم مثل آمریکا موسیقی‌های مختلف برای مردم جالب است.

همکاری با مایکل هرش

سهیل ناصری قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ که دویست و پنجاهمین سالگرد تولد بتهوون است، تمام آثار او را در مجموعه‌های کنسرت خود اجرا کند.

بخش اول کنسرت سهیل ناصری به آثار مایکل هرش اختصاص داشت. هرش خود نیز در سالن شاهد نواختن پیانو سهیل بود. مایکل هرش از برجسته‌ترین سازندگان موسیقی کلاسیک معاصر به‌شمار می‌آید. او هم مثل بسیاری از همکارانش ابتدا از شعر برای نوشتن قطعات موسیقی الهام گرفته است. به‌ویژه هرش تحت تأثیر اشعار کریستوفر میدلتون (Christopher Middleton) نویسنده انگلیسی‌ست. در قطعه اول موسیقی به نام «زوال پناهگاه» مایکل هرش با موسیقی خود بی‌پناهی انسان معاصر را به تصویر می‌کشد و در این اثر نشان می‌دهد عناصر روزانه زندگی هم در واقعیت و هم در مفهوم به شکل غیرقابل قبولی نسبت به قبل از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تغییر کرده است. امروز در زندگی شاهد نبود امنیت و اطمینان هستیم. مایل هرش در این قطعه ما را با احساساتی مانند جذبه، شور، وحشت، ترس، یأس و نومیدی درگیر می‌کند و تجربه‌اش را درین زمینه‌ها به شنونده انتقال می‌دهد. سهیل ناصری درباره آشنایی‌اش با مایکل هرش می‌گوید: «مایکل هرش را دقیقاً ۲۰ سال است که می‌شناسم. به خاطر اینکه معلم من در سال ۱۹۹۹ آثاری از او را برایم نواخت و بعد من پارسال در اجرای بهاری آثار او را دوباره شنیدیم. ساختار قطعات چنان جادویی بود که مرا جذب کرد و آن را بیانی از دنیای معاصر قرن ۲۱ می‌دانم. موسیقی او بسیار مرا تکان داد و جزو افراد معدودی هستم که او اجازه نواختن آثارش را به من داده است. هرش دیشب در کنسرت من بود و برنامه دیشب را ۲۰۰۵ نوشته است. امروز هم پیش او بودم و اجازه انتشار قطعه دیگری از آثار ۲۰۱۱ او را گرفتم.

گذران زندگی یک هنرمند

آثار مایکل هرش در بسیاری از سالن‌های موسیقی آمریکا اجرا شده و از برجسته‌ترین آهنگسازان نسل خود در این کشور است. او در بیست و پنج سالگی با ربودن جایزه آهنگسازان آمریکایی در سال ۱۹۹۷ به شهرت رسید. سهیل ناصری با اجرای قطعات مایکل هرش تماشاگران را به وجد آورد. سهیل از طریق هنر زندگی می‌کند، راهی که برای بسیاری از هنرمندان مشکل و برای بسیاری غیر ممکن است. او در این باره می‌گوید: «واقعیت این است که زندگی کردن از طریق هنر سخت است. قطعات بسیاری را در خانه بازنشستگان اجرا کرده‌ام. درآمدهای مختلفی باید داشت. اگر تنها از طریق اجرای موسیقی نمی‌شود زندگی کرد، باید به منابع دیگری مثل تدریس و یا پیدا کردن منابع مالی حمایتی اندیشید. اگر شما نتوانید به اندازه کافی پول دربیاورید، نمی‌توانید به هنرتان ادامه دهید. مهارت‌های کسب درآمد هم مهم است. در حال حاضر من تدریس نمی‌کنم چون وقتش را ندارم و شانس آورده‌ام که برخی مرا حمایت مالی می‌کنند و از اجرا هم درآمد دارم. ولی زمانی که برای مدارس اجرا می‌کردم، دستمزدی نمی‌گرفتم. خوشحالم که این‌کار را کرده‌ام، چون بسیاری از جوانان هستند که با موسیقی کلاسیک آشنایی ندارند.»

سهیل ناصری در بیش از ۶۰ دبیرستان دولتی در آمریکا برای جوانان به طور رایگان موسیقی اجرا کرده و اکنون بین برلین و نیویورک زندگی و کار می‌کند. برخی از آهنگسازان قطعه‌ای را اختصاصاً برای او نوشته‌اند. از میان این آهنگسازان می‌توان از ریچارد دانیل‌پور، هرمز فرهد و ساموئل سیمان نام برد. او شش آلبوم فردی نیز منتشر کرده است. ناصری درباره زندگی در نیویورک و برلین می‌گوید: «اولین بار برای گذران تعطیلات به برلین رفتم. بلافاصله متوجه شدم این شهر، نقش مهمی در زندگی من ایفا خواهد کرد. بیشتر اوقاتم را در آمریکا می‌گذرانم و زمانی که در اروپا کنسرت دارم، معمولاً در برلین اقامت می‌کنم. علاقمندم که کنسرت‌های بیشتری در اروپا برگزار کنم. خوبی اروپا این است که آدم می‌تواند تا  نودسالگی هم کار کند و پیانو بنوازد.

با اینکه سهیل ناصری در خانواده ایرانی پرورش پیدا کرده، اما فارسی صحبت نمی‌کند. می‌گوید: «فارسی بلدم. در ایران فارسی صحبت می‌کنم. اما فقط وقتی که در ایران هستم، فارسی صحبت می‌کنم. به این دلیل که در کودکی زمان زیادی را با والدینم نمی‌گذارندم، به فارسی چندان تسلط ندارم.» 

اما زندگی روزانه هنرمندی که مهم‌ترین کار او نواختن پیانوست چگونه سپری می‌شود؟ سهیل ناصری می‌گوید: «هر روز تمرین می‌کنم و حدود شش ساعت در روز پیانو می‌زنم. گاهی تا ۱۰ساعت هم تمرین می‌کنم. به‌ویژه زمانی که قرار است تور بگذارم، باید مطمئن شوم که همه چیز آماده و درست است. من هر روز می‌دوم و ورزش می‌کنم که سالم بمانم. چون تمام روز تنها هستم و تمرین پیانو می‌کنم، احساس تنهایی می‌کنم و بعد با دوستانم برای شام بیرون می‌رویم و یا برای فعالیت‌های اجتماعی همدیگر را می‌بینیم. دو سه بار در سال نیز کنسرت دارم. مثلاً در این تور چند کنسرت دیگر در شهرهای مختلف باید اجرا کنم و در راه با هواپیما و قطار و اتوبوس هستم. اکنون نیز در حال آمادگی برای اجرای کنسرت‌هایی درآمریکا و اروپا هستم. »

۲۱ اکتیر ۲۰۱۲ در اوهایو آمریکا، ۱۹ نوامبر در بوردو، فرانسه و ۱۸ ژانویه ۲۰۱۳ در برلین، آلمان سهیل ناصری این کنسرت را اجرا خواهد کرد.

در همین زمینه:

سایت سهیل ناصری

بازتاب اجراهای سهیل ناصری در رسانه‌های جهان

ویدئو: هنرنمایی سهیل ناصری در یکی از اجراهایش: