در یک تحلیل از وضعیت جنبش دانشجویی ایران میتوان گفت که اگر در دهههای گذشته این جنبش بر مطالبات انتزاعی و کمی دور از واقعیات جاری جامعه تأکید داشت، از دی ماه ۱۳۹۶ و همپای خیزشهای سراسری در سالهای اخیر در ایران، تشکلهای دانشجویی نیز با درک بحرانهای ساختاری در سیستم فعلی نظام حاکم، توانستهاند خود را در کنار دیگر جنبشهای اجتماعی نظیر جنبش کارگری، جنبش معلمان و جنبشهای صنفی، به عنوان یک نیروی اثرگذار اجتماعی تعریف کنند.
از منظری دیگر و در سایه عدم وجود احزاب و سازمانهای دیگر، جنبش دانشجویی ایران به نوعی رسالت احزاب غایب را برای نیل به جامعهای دموکراتیک متقبل شده است.
از سوی دیگر، نهادهای امنیتی وابسته به قدرت در ایران نیز از هراس پیشروی خیزشهای دانشجویی و گره خوردن این خیزشها با خیزش کارگران، معلمان و اصناف دیگر با به کارگیری ابزارهای متفاوت سرکوب از جمله بازداشتهای گسترده، پروندهسازی، صدور احکام حبس طولانی مدت برای فعالان دانشجویی و صدور قرار وثیقههای سنگین با هدف تحمیل فشار مالی بر فعالان دانشجویی، همواره سعی در به انزوا کشاندن فعالان این جنبش داشتهاند.
بررسی کارنامه فعالیتهای دانشجویی در شش ماهه اخیر اما نشان میدهد فعالان دانشجویی اکنون در میانه یک جدال واقعی برای نقشآفرینی در تحولات اجتماعی از یکسو و ضربههای گیج کننده دستگاههای سرکوب از سوی دیگر قرار گرفتهاند.
بر اساس گزارش منابع حقوق بشری در ایران، در جریان شکلگیری اعتراضات سراسری آبان ماه امسال و روزهای پس از آن، بیش از ۵۰ تن از فعالان دانشجویی در سراسر کشور از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و زندانی شدهاند. بسیاری از این فعالان بازداشت شده اما با احکام سنگین زندان و محرومیت از تحصیل مواجه شدهاند.
در حالی که بسیاری از فعالان دانشجویی در سراسر کشور به دلیل برگزاری یا شرکت در تجمعات اعتراضی آبان ماه همچنان در بازداشت بوده یا به طور موقت آزاد شدهاند، شمار دیگری از فعالان دانشجویی که در اعتراض به شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی به خیابان آمده بودند، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند.
پس از شروع بحران همهگیری ویروس کرونا در ایران و به تبع آن تعطیل شدن دانشگاهها اما زیر ضرب گرفتن فعالان دانشجویی از سوی نهادهای امنیتی و قضایی پایان نیافت و تنها چند روز پس از اعلام تعطیلی دانشگاههای کشور، دستکم چهار فعال دانشجویی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند و حکم دادگاه علیه تعدادی دیگر از دانشجویان صادر شد.
به نظر میرسد نهادهای امنیتی به دنبال اعلام تعطیلی دانشگاهها، قصد دارند با استفاده از فرصت پیش آمده، فشارها بر جنبش دانشجویی را بیشتر کنند.
پیش از هر چیز اما برای بررسی ماهیت جنبش دانشجویی و یافتن دلایل برخورد همه جانبه نهادهای امنیتی با فعالان دانشجویی باید ویژگیهای این جنبش را مورد بررسی قرار داد.
در همین راستا امیر چمنی، فعال دانشجویی و فعال مدنی، جنبش دانشجویی را دارای ماهیتی چند وجهی و چند سویه میداند و با همین پیشفرض دانشگاه را محلی برای رویش فعالان در دیگر عرصههای سیاسی توصیف میکند.
این فعال دانشجویی در تحلیل خود از ماهیت جنبش دانشجویی به زمانه میگوید:
«اگر دیگر جنبشها، از قبیل جنبش کارگری، جنبش زنان و … ماهیتی با وجوه محدود یا حتی تکسویه دارند، جنبش دانشجویی ماهیتی چند وجهی و چند سویه دارد و گستره نفوذش، حوزههای مختلف، اعم از زنان، کارگران، جنبشهای زیست محیطی، امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و از این قبیل را در بر میگیرد و عمده فعالان سیاسی و اکتیویستهای اجتماعی، فعالیت خود را از فعالیت دانشجویی آغاز کردهاند.»
چمنی در ادامه همین مسأله چند وجهی بودن جنبش دانشجویی و قابلیت ایجاد ارتباط از سوی فعالان دانشجویی با دیگر جنبشهای اجتماعی را از دلایل اصلی برخورد گسترده نهادهای امنیتی و قوه قضاییه با دانشگاه قلمداد میکند:
«طی سالهای ۹۵ تا ۹۸ جنبش دانشجویی (عمدتا فعالین طیف چپ دانشجویی) به دلیل پیوند با جریانهای اجتماعی، بیشترین تاثیر را در اعتصابات و اعتراضات گسترده کارگران، معلمان و زنان در طول سال ۹۷ و همچنین خیزشهای اعتراضی مردمی در دی ماه ۹۶ و آبان و دی ۹۸ داشتهاند. از این رو با شناسایی حراست دانشگاهها و رصد نهادهای امنیتی و همچنین گرای امنیتی تشکلهای موازی دانشجویی که از سوی نهادهای امنیتی ایجاد شدهاند، تعداد زیادی از دانشجویان بازداشت و روانه زندانها شدهاند.»
در اشارهای دقیقتر اما میتوان شکل گیری جریان صنفی دانشجویی را مصداق گفتههای بالا دانست.
در سالهای پس از روی کارآمدن دولت روحانی و درست زمانی که وزارت اطلاعات و وزارت علوم در همدستی پنهان و آشکار با یکدیگر، سعی در تحمیل فضای رخوت و رکود بر جنبش دانشجویی داشتند، شکلگیری جریان صنفی دانشجویی، حکایت از خلاقیتی قابل اعتنا از سوی فعالان دانشجویی دارد.
سینا درویش عمران از فعالان صنفی-دانشجویی دانشگاه تهران که از جمله نقشآفرینان اصلی جریان صنفی دانشجویی شناخته میشود که با کینهورزی قوه قضاییه به هشت سال زندان محکوم شده است، در تحلیل خود از دلایل زیر ضرب قرار گرفتن جنبش دانشجویی به ویژه در جریان اعتراضات سراسری آبان ماه به زمانه میگوید:
«پس از وخیم شدن اوضاع اقتصادی جامعه و همچنین دست درازی بیشتر دولت روحانی بر دانشگاه در راستای کالایی سازی آموزش، فعالان صنفی دانشجویی در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای سطح کشور دست به واکنش اعتراضی زده که با واکنش سرکوبگرانه شدیدی از سوی ارگانهای سرکوبگر امنیتی مواجه شدند و قوه قضاییه با صدور احکام سنگین زندان برای دانشجویان، سعی در به سکوت کشاندن دانشگاه کرد.»
- در همین زمینه: جریان صنفی دانشجویی، علیه دوگانه اصلاحطلب-اصولگرا
این فعال دانشجویی مواجه شدن فعالان دانشجویی خارج از دانشگاههای مستقر در تهران را با احکام فلهای حبس و صدور وثیقههای سنگین، در راستای همین تلاشهای قوه قضاییه برای مهار کردن جنبش دانشجویی برشمرده و در همین رابطه میگوید:
«با توجه به حذف دانشجویان متعهد و راستین جنبش دانشجویی از دانشگاهها در روزهای پس از اعتراضات سراسری و جایگزینی آنها با جریانهای دانشجویی وابسته به قدرت، نهادهای امنیتی و قوه قضاییه تا حدود زیادی توانستند جنبش دانشجویی را در بخشی از بدنه خود دچار ضعف و ایستایی کنند. در ماههای اخیر نیز با توجه به ورود نیروهای به ظاهر دانشجویی ولی در عمل وابسته به سیستم حاکم، همچون تشکلی تحت عنوان بسیجیان عدالتخواه، جنبش دانشجویی اکنون در حال سپری کردن دورانی از رکود است. اما با نگاهی به تجربیات و دستاوردهای گذشته از یکسو و افق پیش روی جنبش دانشجویی از سوی دیگر، میتوان امیدوار به پرورش دوباره نیروهای فعال دانشجویی در بدنه این جنبش بود.»
با تشدید سرکوبها اما جنبش دانشجویی به کدام سمت و سو میرود؟
سیامک ملامحمدی، فعال دانشجویی سابق و فعال حقوق بشر، با مد نظر قرار دادن این موضوع که تجربه سرکوب جنبش دانشجویی از سوی نهادهای قدرت در دهههای پیشین همواره منجر به رادیکالتر شدن فضای دانشگاه شده است، به زمانه میگوید:
«آنگونه که تجربه به ما ثابت میکند، صدور احکام حبس و تنگتر شدن حلقه سرکوب در دانشگاهها در روزهای پس از اعتراضات سراسری آبان ماه و دی ماه، نه تنها نمیتواند تأثیر دراز مدتی بر از حرکت انداختن جنبش دانشجویی داشته باشد، بلکه برعکس با چشماندازی که برای وضعیت جامعه و حکومت میتوان متصور بود، فضای دانشگاه در آینده رادیکالتر خواهد شد و حتی دانشجویان کمترفعال را ناگزیر به سمت سیاستورزی و مداخلهگری سوق خواهد داد.»
این فعال دانشجویی در تحلیل خود، صدور قرارهای وثیقه سنگین برای فعالان دانشجویی از سوی دادگاهها را «گروگانگیری» و «باجخواهی» دستگاه قضایی توصیف میکند و در ادامه میگوید:
«قوه قضاییه ممکن است با توسل به صدور وثیقههای سنگین بتواند برای مدتی تعدادی از دانشجویان را منفعل کند، اما مسأله اینجاست که جنبش دانشجویی بسیار کم، وابسته به اشخاص بوده و مطمئنا این رویه قوه قضاییه در مورد برخی فعالان دانشجویی نمیتواند کلیت جنبش را از حرکت بازدارد.»
امیر چمنی اما با اشاره به استفاده قوه قضاییه از تعیین وثیقههای میلیاردی برای سرکوب و در تنگنا قرار دادن برخی از فعالین دانشجویی و میزان تأثیرپذیری کلیت جنبش دانشجویی از این مسأله میگوید:
«تصور مقامات قضایی و نهادهای امنیتی این است که از طریق صدور احکام حبس طولانی و همچنین صدور وثیقههای سنگین، جنبش دانشجویی را زمینگیر کنند. اما از آنجایی که جنبش دانشجویی در اعتراضات سراسری اخیر ایران به درستی از یکسو جایگاه خود را با اعلام همبستگی با جنبش معلمان، کارگران، بازنشستگان، مالباختگان و … به اثبات رسانیده و از سوی دیگر با توجه به ورود فعالان دانشجویی به عرصههای خارج از دانشگاه همچون پرداختن به پدیده کودکان کار و مسائل زیست محیطی و …، میتوان این گونه برآورد کرد که جنبش دانشجویی در آینده نیز به سمت سکوت و سازش نرفته و با وجود سرکوبها، ماهیت مبارزاتی خود را حفظ خواهد کرد تا با احیای مجدد و برنامهریزی، نقش خود را در تحولات اجتماعی و سیاسی خود ایفا کند.»
با توجه به بحثهای مطرح شده اما سوالی که در ذهن شکل میگیرد این است که با وجود برخوردهای امنیتی و پروندهسازی قوه قضاییه علیه فعالان دانشجویی، جنبش دانشجویی چگونه میتواند دست به بازسازی مجدد خود بزند؟
سینا درویش عمران در تحلیل خود، در دستور کار قرار دادن ضرورت بازاندیشی در روشهای مبارزاتی از سوی فعالان دانشجویی را لازمه حرکتهای اثرگذار و رو به جلوی جنبش دانشجویی در آینده برمیشمرد و در همین رابطه میگوید:
«اگرچه نمیتوان تأثیر سرکوبها را بر وضعیت فعلی جنبش دانشجویی منکر شد، اما لازم است که فعالان دانشجویی بعد از دی ۹۶ و آبان و دی ماه ۹۸ دست به مرور و بازاندیشی جدی در روشهای فعالیت خود زده و با تمسک به ایدههای نو و تطبیق دیالکتیکی این ایدهها با شرایط کنونی حاکم بر جامعه در راستای تغییر بنیادین وضعیت موجود گام بردارند.»
او میگوید:
«از آنجایی که کلیت جنبش دانشجویی بر پایه تصمیمگیری و عمل جمعی بنا شده است، برخی فعالان دانشجویی خواسته و ناخواسته با عدم ارتباطگیری و هماهنگی موثر با سایر فعالان حاضر در دانشگاههای دیگر مسبب ایجاد بستری شدند که نهادهای امنیتی بتوانند با تحت پیگرد قرار دادن تنها چند محفل دانشجویی، برای مدتی کوتاه و به ظاهر، جنبش دانشجویی را به رکود و سکون بکشانند.»
- در همین زمینه