مطالبات زنان افغانستان در جریان مذاکرات صلح با طالبان یکی از موضوعهای مهم برای جامعه افغانستان است که تا به حال توجه جدی دولت افغانستان را به خود جلب نکرده. بحران سیاسی در دولت افغانستان پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری که همچون دوره قبلی به دو دستگی اجتماعی و سیاسی انجامید، مهمترین موضوع بحث در جامعه است. زنان که نیمی از جامعه افغانستان اند اما در این گفتوگوها حضور چشمگیری ندارند و به علاوه، مسایل زنان و حقوق شهروندی آنها به موضوعی ثانوی تبدیل شده است.
«زمانه» در ادامه تلاشاش برای بازتاب صدا و مطالبات زنان افغانستان، اینبار به سراغ مریم شاهی، روزنامهنگار رفت و نظر او را درباره وضعیت کنونی کشور، جایگاه زنان افغانستان در جریان مذاکرات صلح با طالبان و دوران پساصلح پرسید. به باور مریم شاهی، حکومت افغانستان اساساً دغدغه حقوق زنان را ندارد.
مریم شاهی یک روزنامهنگار مقیم کابل است. او مدتی در ایران به سر برده و تجربه زندگی در یک جمهوری اسلامی دیگر به جز افغانستان را نیز دارد. مریم در عین حال به نوشتن پایاننامه فوق لیسانس خود در دانشگاه خصوصی ابن سینا در کابل با موضوع «گفتمان خبری در رسانه» مشغول است و پیش از آن سردبیر مجله «نیمرخ»، یک نشریه درباره مسائل زنان بود.
▪️شهزاده سمرقندی: آیا صدای زنان در جریان مذاکرات صلح با طالبان بازتاب یافت؟
مریم شاهی: متاسفانه در بحث صلح با طالبان آن طور که باید اصلا زنان افغانستان مطرح نشدند. من و خیلی از زنان افغانستان که فعال هستیم و کار میکنیم و به دنبال حقوق زنان و آزادیهای خودمان هستیم، حقیقتش هیچ امیدی نداریم به این مسئله صلح با طالبان و به این که به حقوق زنان توجه بشود. ما حتی در مذاکره صلح طالبان با آمریکا نماینده زن نداشتیم. حالا هم هر چند مطرح است که یک سری از زنان فعال افغانستان قرار است در گفتوگوهای بینالافغانی شرکت کنند اما هنوز به طور دقیق و روشن دربارهاش از نمایندگان دولتی چیزی نشنیدهایم.
▪️برخی از زنان افغانستان این نگرانی را دارند که ممکن است در پایان این مذاکرات و با بازگشت رسمی طالبان به قدرت، جامعه افغانستان به شرایط زمان حکومت طالبان، یعنی به ۱۸ سال قبل برگردد. شما چه حسی دارید؟
ـ: من چنین قکر نمیکنم. این امکان وجود ندارد که افغانستان به دوران حکومت طالبان برگردد و حق و حقوق زنان مثل آن دوران پایمال بشود. احتمال البته میرود که محدودیتهایی در فعالیت و وضع اجتماعی زنان پیش بیاید. مثلاً سختگیریهای بیشتری بر سر حجاب زنان مقرر بشود یا برخی از آزادیهای اجتماعی آنها محدود بشود. این موضوع بستگی دارد به دامنه قدرتی که طالبان در نتیجه این مذاکرات به دست میآوردند. اما بعید است که به آن دوران ۱۸ سال پیش برگردد. ممکن است که جامعه به دو دستگی عمیقتری از لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک برسد.
▪️همین حالا نیز جامعه افغانستان به دو دسته تقسیم شده است. منظور شما این است که ممکن است بیش از این گسسته تر بشود؟ اگر آری آن وقت زنان کجایی این تقسیمبندیها قرار خواهند گرفت؟
ـ: بله دولت دو دسته است و جامعه نیز و ممکن است بیشتر از این هم بشود. چون طالبان نیز وارد سیاست رسمی کشور خواهند شد. و در این میان نقش زنان و حق و حقوق آنها چه خواهد شد روشن نیست. زود است که از مسئله زنان و نیازهای آنها در این دوره پساصلح صحبت کنیم چون نمیدانیم توافقها چه گونه خواهند بود. واقعیت این است که دولت افغانستان حالا باز هم به دو دسته تقسیم شده، و دچار چالش بحران بعد از انتخابات ریاستجمهوری است. هنوز هم مسئله رهبری جامعه و سیاست افغانستان حل نشده است و تا زمانی که افغانستان به یک وضع روشن سیاسی نرسیده باشد و رییسجمهور به طور مشخص تعیین نشده باشد، فعلا نمیشود که ما از حقوق زنان و از حفظ دستاوردهای زنان در این حکومت حرف بزنیم. هنوز خیلی سخت است صحبت کردن.
▪️با این وضعی که اشاره کردید برای زنان افغانستان در این مرحله تعیین شدن ریسجمهور مشخص مهمتر است یا به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح با طالبان؟
ـ: به نظر من این دو به هم مرتبطند و بدون همدیگر عملی نیستند. اما به هر حال در صورت امضای نهایی معاهده صلح با طالبان، زنان افغانستان و دستاوردهای چند سال آخرشان قربانی این صلح و این مذاکرات خواهد شد. چون تا اینجا نیز زنان بسیار عقبنشینی کرده اند تا جنگ پایان یابد و خون ناحق و بیگناه بیش از این نریزد. اگر در این میان دولت بیاید و یک سری از حق و حقوقهای سیاسی و اجتماعی زنان را دست کم بگیرد، دامنه این قربانی شدن دستاوردها گستردهتر و جبران ناپذیر خواهد شد.
با کمرنگشدن فعالیتهای مدنی در افغانستان رفتهرفته مسأله مطالبه حقوق و آزادیهای زنان کمرنگ شده و بیم آن به وجود خواهد آمد که به فراموشی سپرده بشود، زیرا فساد سیاسی دامنگیر حکومت هست و حرکتهای مدنی با انتحار و تهدید پاسخ داده میشود. شاید این وضعیت زنان افغانستان برای کسانی که در خارج از کشور زندگی میکنند غیر قابل درک یا فهمیدنش سخت باشد، اما برای من که در جامعهای به غیر از افغانستان زندگی کردهام و سنگینی قوانین دینی و مذهبی جمهوری اسلامی [ایران] را روی زنان احساس کردهام، برای من به عنوان زن، تحمل انتحاری در جامعه افغانستان و مشکلات ناامنی خیلی آسانتر از محدودیتهای بود که حکومت مذهبی بر سر زنان وارد میکرد.
درباره مسئله صلح با طالبان هم دقیقاً نگرانی من همین است. بالاخره با انتحاری میشود به هر نوعی کنار آمد اما با نقض حقوق ساختاری و عدم آزادی اجتماعی سخت است که به عنوان یک زن کنار آمد. باور دارم که بزرگترین قربانی در هر حکومت مذهبی زنان هستند چرا که هویت زنانه در چنین حکومتهایی تابو هست و ما نگران این هستیم که بزرگترین قربانی چنین صلحی حقوق اولیه ما زنان باشد. حتی اگر صلح با طالبان به منزله حکومت مذهبی نباشد اما بیم و نگرانی از قربانی شدن بسیاری یا بخشی از حقوق زنان سر جای خود است. مخصوصا اینکه طالبان از مساله تقسیمبندی جنسیتی جامعه سخن میگویند. تقسیمبندی جنسیتی جامعه به این معناست که زنان برای کار به بیرون از خانه نروند یا حتی از رفتن به دانشگاه منع شوند. فعلاً در حکومت افغانستان دغدغه حفظ حقوق و آزادیهای زنان را نداریم.
از کسانی که با تقلب حاکم میشوند چه توقعی است خواهرانِ من !
بابکان / 18 March 2020