انتخابات مجلس یازدهم با سردی برگزار شد. هجوم خبرهای شیوع کرونا فرصت بررسی اتتخابات این دور و مقایسه عملکرد حکومت و همچنین رفتار مردم با دورهای پیشین را گرفت. اما بررسی موضوع را نباید کنار گذشت و به ویژه لازم است آن را از زاویه توجه به روند تجدید سازمان در نظام برای برخورد با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و بحران رهبری دستگاه پیگرفت. این موضوع در عین حال موضوع چشمانداز آینده است، به ویژه در سال تازه.
گفتوگو با ایرج مصداقی، فعال حقوق بشر و تحلیلگر سیاسی
■ نقشه تنظیم مجلس یازدهم به دست شورای نگهبان و طبعا با تأیید ولی فقیه پیش برده شد. این یک برنامه تکراری بود یا آن را باید حرکتی با کیفیتی ویژه برای تنظیم ساختار قدرت دید؟
جنبش دیماه ۹۶ که و شعارهای ساختارشکنانه علیه دو جناح حاکمیت نشان داد که رابطه مردم و حکومت به تحولی بازگشت ناپذیر نزدیک میشود. جنبش آبان ۹۸ حاکی از عمق و وسعت این تحول بود.
شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» این پیام را به برای خامنهای داشت که دیگر در ساختار نظام اسلامی نیازی به اصلاحطلبان ندارد چرا که آنها کارکرد خود را از دست دادهاند. به همین دلیل روند حذف کامل آنها از ساختار سیاسی کشور تشدید شد.
همچنین خامنهای با ایجاد ساختارهای نوظهور از قبیل «شورای هماهنگی قوای سهگانه» اجازه قانون گذاری به مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و یا خلع ید صریح قوه مقننه از مهمترین اختیاراتش و یا با سلب اختیار مجلس در موضوع قیمت سوخت و ارجاع بودجه بدون تصویب مجلس به شورای نگهبان به دنبال تضعیف هرچه بیشتر مجلس به عنوان یک نهاد «انتخابی» هم هست. هرچند او هرگاه که اراده کند از «حکم حکومتی» که سنگ بنایش را مهدی کروبی در مجلس ششم گذاشت نیز استفاده میکند.
■ این نظر مطرح شده بی آنکه به صورتی روشن مستند شود: رژیم وارد دوره گذار به مرحله پس از خامنهای شده است. شما چه فکر میکنید؟ آیا شما هم معتقدید که اکنون در چنین دورهای به سر میبریم؟ تصور میکنید سال ۱۳۹۹ سال تحولات لولایی خواهد بود؟
بله رژیم وارد دوره گذار شده است. شواهد دال بر این است. خامنهای ۸۱ ساله و بیمار است. نظام اسلامی تدارک دوران گذار را میبیند. جناح غالب با تسخیر مجلس در انتخابات کاملاً مهندسی شده و سپس اشغال ریاست جمهوری شرایطی را به وجود میآورد تا در صورت مرگ خامنهای نظام یکدست تر وارد دوران گذار شود.
جامعه پس از پشت سرگذاشتن بحران کرونا غیرقابل پیشبینی خواهد بود. کرونا ناکارآمدی و بیکفایتی نظام اسلامی و ایدئولوژی آن را عریانتر از پیش کرده است. رابطه بین جامعه و نظام حاکم پس از پایان این بحران، وارد مدار جدیدی خواهد شد.
خلا ایجاد شده در مجلس خبرگان رهبری که با مرگ رفسنجانی و تعدادی از اعضا به وجود آمده بود نیز در انتخابات اخیر با انتخاب اعضای هماهنگتر پر شد.
البته اینها تمهیداتی است که نظام اسلامی میچیند این که چقدر موفق شود برمیگردد به شرایط داخلی و بینالمللی هنگام مرگ خامنهای. بحران کرونا بسیاری از معادلات را میتواند برهم بزند.
تحولی نیز در نظام ولایی جریان دارد که تغییر ساختار مدیریتی جمهوری اسلامی است. طی سالهای اخیر با اقدامات خامنهای قوای حکومتی به شدت تضعیف شده و به شخص وی متکی شدهاند. لوایح مربوط به اف ای تی اف برای تعیین تکلیف نهایی در مجمع تشخیص بلاتکلیف ماندند چون خامنهای در مورد آنها «به جمعبندی نرسیده بود» در موضوع سوخت و سرکوب آبانماه و نحوه برخورد با سرنگونی هواپیمای اکراینی، مخفی نگهداشتن ویروس کرونا و عدم قرنطینه قم، بازگذاشتن حرم معصومه و رضا تصمیمگیرندهی اصلی او بود.
نظام حقیقی جدید در حال سربلند کردن است. برای اولین بار یک نظامی سرلیست نامزدهای انتخاباتی تهران میشود و به مجلس راه مییابد. این پدیده را نباید ساده انگاشت. روندی که پیش روست را نشان میدهد.
همین الان هم هنگامی که پای تصمیمهای کلان و تأثیرگذار در میان باشد نهادهایی که مستقیما زیر نظر خامنهای نیستند به سادگی نادیده گرفته شده و یا مجبور به تمکین میشوند. تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی یک نمونه مشخص این رویکرد بود.
امروز برهمه روشن است که سپاه پاسداران یکی از عوامل اصلی شیوع کروناست با این حال خامنهای با دورزدن روحانی و دولت با صدور فرمانی خطاب به سرلشکر پاسدار باقری از او میخواهد یک قرارگاه بهداشتی و درمانی ایجاد کند. این در حالی است که نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی خواستار به عهدهگرفتن مسئولیت از سوی روحانی بودند. باقری در اولین قدم خبر میدهد که شهرها را قرنطینه نظامی خواهند کرد و رفتوآمدها رصد خواهند شد. مطمئنا با افزایش سطح بحران به دامنهی اختیارات این قرارگاه افزوده میشود.
خامنهای به صورت هدفمندی به دنبال بسط بیشتر قدرت سپاه پاسداران است. تغییر و تحولات درون نظام نیز این سمت و سو را نشان میدهد. بدون شک پس از پایان بحران کرونا، سپاه به عنوان نهادی که از حمایت مطلق و بیچون و چرای خامنهای برخوردار است با سوءاستفاده از شرایط نه تنها برای دولت و مجلس ساخته و پرداخته شده توسط شورای نگهبان، بلکه برای قوه قضاییه و دستگاههای تبلیغی و صدا و سیما نیز تعیین تکلیف خواهد کرد.
■ گمانهزنیها درباره آینده رژیم در نوسان هستند از جمله میان تصور از روی کار آمدن سرداران تا حکومتی با همین شکل و شمایل کنونی اما با یک رهبر تازه. شما چه احتمالی میدهید؟
مروری بر اسامی کاندیداهای رهبری حاکی از بیآیندگی تئوری ولایت فقیه است. بایستی توجه داشت که کلیه مراجع تقلید مطرح شیعه نیز بالای ۹۰ سال عمر دارند و دیر یا زود کلیهی آنها فوت خواهند کرد. نظام اسلامی حتی با بحران مرجع تقلید نیز روبرو است. رهبری هر که باشد، این امکان را نخواهد داشت که همچون خامنهای بر سپاه پاسداران تسلط داشته باشد. سپاه پاسداران هم این امکان را ندارد که فاتحه ولایت فقیه و حکومت روحانیون را بخواند چرا که رابطه این دو لازم و ملزوم است. سپاه خصلت ارتشهای کلاسیک را ندارد. این دو نیرو سعی میکنند روابط بین خود را با توجه به تعادل جدید بازتعریف کنند.
■ پیشبینیتان در مورد حرکتهای جامعه چیست؟ مردم منفعل و نظارهگر خواهند بود؟ به تغییرات واکنش نشان خواهند داد و به صورتی از آن برای ابراز تقابل خود با دستگاه بهره خواهند گرفت؟ طبقات مختلف چه واکنشهای متفاوتی خواهند داشت؟
فاصله اندک تحولات ۹۶ و ۹۸ و همچنین واکنش مردم به سقوط هواپیمای اکراینی بیانگر عدم انفعال مردم است. عدم شرکت مردم در انتخابات مجلس به وضوح خشم مردم را نشان داد. بدون شک پارامتر مهم در این میان واکنشهای پیشبینی نشده مردم است. دنیای جدید، عصر انقلابات دیجیتال، فضای مجازی، نسل عاصی را نمیتوان با قالب کهن و به ویژه قرون وسطایی اداره کرد. جامعه پس از پشت سرگذاشتن بحران کرونا غیرقابل پیشبینی خواهد بود. کرونا ناکارآمدی و بیکفایتی نظام اسلامی و ایدئولوژی آن را عریانتر از پیش کرده است. رابطه بین جامعه و نظام حاکم پس از پایان این بحران، وارد مدار جدیدی خواهد شد.
■ رژیم روابط خود را با خارج، به ویژه با آمریکا، چگونه تنظیم خواهد کرد؟
رژیم اسلامی با توجه به گزارش جدید آژانس انرژی اتمی، میرود که درگیر یک بحران هستهای دیگر شود. اروپا بیش از این نمیتواند مماشات نشان دهد. آمادگی دو کشور بریتانیا و فرانسه برای تحویل عوامل رژیم (که در دور زدن تحریمها نقش داشتند) به آمریکا، بیانگر شکست خط گروگانگیری اتباع خارجی و آغاز دورانی سخت برای رژیم است. پروژهی موشکی رژیم دغدغهی آمریکا تنها نیست. موضوع برجام نمیتواند وسط زمین و هوا بماند.
اگرچه نتایج انتخابات آمریکا از الان معلوم نیست اما چنانچه ترامپ دوباره انتخاب شود اوضاع را برای نظام اسلامی سختتر خواهد کرد. قیمت نفت به شدت سقوط کرده است. تحریمها کمرشکن هستند و هرچه جلوتر رویم نظام اسلامی بیشتر تضعیف خواهد شد. هیأت حاکمه آمریکا راههای مختلف را در ۴۰ ساله گذشته طی کرده چنانچه بایدن به کاخ سفید راه یابد نیز دیگر مسیر قبلی را ادامه نمیدهد.
بحران کرونا پس از بحران آبان و بحران سرنگونی هواپیما اکراینی هیچ مشروعیتی برای رژیم باقی نگذاشته است. در سطح منطقهای نظام ولایی با حذف قاسم سلیمانی به شدت محدود شده است. بدون شک تأثیر آن را در سوریه و لبنان هم شاهد خواهیم بود. رژیم اسلامی یا باید کوتاه بیاید و جام زهرهای متعددی را بنوشد و یا منتظر پیامدهای هولناک سیاست بحرانآفرینی در منطقه و توسعه پروژهی اتمی و ازمایش سلاحهای موشکی باشد.
تحریمهای اقتصادی آمریکا کمر رژیم را خواهد شکست. در حالی که هیچ فشاری متوجه آمریکا نیست. شرایط «نه جنگ و نه مذاکره» که خامنهای مطرح کرد دیگر جواب نمیدهد. خامنهای و یا جانشین او بایستی یکی از این دو را انتخاب کنند. کشته شدن سیلمانی توسط آمریکا نشان داد شرایط به کلی تغییر کرده و رژیم دیگر نمیتواند با کارتهای سابقاش بازی کند. آمریکا اجازه این کار را نمیدهد. در برابر رژیم هیچ افق روشنی قرار ندارد.
در همین زمینه
پیش بینی در این باره که خیزش بعدی کی روی خواهد داد ممکن نیست
سهراب مبشری − اگر انتقال قدرت در ایران در نبود یا ضعف هر گونه نیروی مخالف صورت گیرد ، این موقعیت ممکن است فرق داشته باشد با حالتی که جمهوری اسلامی در شرایطی مانند خیزش مردمی علیه خود رهبر جدید برگزیند.
ایرج فرزاد − مردم در این دوره برزخی، مطالبات و خواستهایشان را که همواره سرکوب شده و با زندان و اعدام و محرومیت مواجه بوده، شفافتر و علنی تر بیان خواهند کرد و دستاوردهای سالیان مبارزه خود را تحکیم و برگشت ناپذیر خواهند کرد.
در رویارویی با بحران: مسیر تجدید سازمان حاکمیت و نیروهای اجتماعی دخیل
ماردین کوثری − اکنون در آستانه سال ۹۹، اغلب مسائلی که در سال ۵۷ حلنشده باقی ماندند، دوباره ظهور یافتهاند؛ باز هم میبینیم که تاریخ تضادها را دفن نمیکند، بلکه آنها را با خود حمل میکند.
اصغر ایزدی − دستگاه قدرت با قیام آبان ۹۸ و نحوه مقابله با آن با تمام قدرت سرکوب، برآن شد که تغییرات لازم را در ساختارسیاسی انداموار نظام سرعت بخشد. بر چنین بستری است که نقشه تنظیم مجلس یازدهم شکل گرفت و به اجرا درآمد.
مقامات جمهوری اسلامی!؟ از جمله ظریف پینوکیو به دروغگویی معتادند!
– تناقض و دروغ بزرگ مقامات جمهوری اسلامی زمانی بیشتر آشکار میشود که آنها از یکسو برای مظلومنمایی و از سوی دیگر با فرصتطلبی جهت لغو تحریمها، ادعا میکنند آمریکا مانع ارسال دارو و اقلام پزشکی به ایران شده در حالی که در برابر چشم همه حجم بزرگی از پول و محمولههای کمکها به ایران ارسال میشود. حتی آمریکا نیز پیشنهاد کمک داد ولی این خود رژیم ایران است که آن را نپذیرفته!
– سازمان جهانی بهداشت با پشتیبانی امارات محمولههایی به وزن ۷.۵ تُن شامل صد هزارکیتهای تست ویروس کُرونا، دستکش جراحی، ماسک و دستگاههای تنفس، تجیهزات بهداشتی و آزمایشگاهی و موادضدعفونی و به همراه شش پزشک و متخصص به ایران فرستاد.
– آلمان، بریتانیا و فرانسه یک بسته حمایتی معادل پنج میلیون یورو برای ایران در نظر گرفتهاند که به صورت مرحلهای از طریق سازمان بهداشت جهانی ارسال میشود.
– تا تاریخ ۱۵ اسفند ۲ محموله از کمکهای یونیسف هر کدام به وزن سه تُن از طریق کپنهاگ به ایران ارسال شد. این محمولهها شامل اقلام بهداشتی برای محافظت از کادر بهداشت و درمانی، دو نوع ماسک جراحی با فیلترینگ بالا، لباسهای جراحی و عینکهای جراحی بوده است.
اوایل همین هفته نیز یونیسف اولین محموله تجهیزات محافظت شخصی را برای کادر بهداشت و درمان کشور به وزن بیش از یک تُن راهی ایران کرد.
– ۱۷ اسفند جمهوری آذربایجان یک بسته ۵ میلیون دلاری کمکهای بشردوستانه برای ایران اختصاص داد.
– ۲۰ اسفند، اعلام کرد تعداد ۵۰ هزار کیت تست تشخیص ویروس کُرونا از روسیه دریافت شده و مسکو قول ارسال محمولههای بهداشتی و پزشکی داده است.
– ۲۳ اسفند نخستین محموله کمکهای بهداشتی قطر به وزن ۵.۵ تُن اقلام بهداشتی و درمانی وارد تهران شد.
– توکیو از کمکهای پزشکی ۲.۵ میلیارد ینی ژاپن به ایران برای مقابله با کُرونا خبر داد.
– ۹ محموله کمکهای دولتی و مردمی چین نیز در اسفند به ایران رسید. این محمولهها شامل لباس ایزوله، ماسک، اکسی متر (Oximetry)، عینک محافظ، دستکش و داروهای ویژه درمان کُرونا بود.
– فدراسیون صلیب سرخ جهانی کمک به سه کشور در خاورمیانه از جمله ایران را در اولویت کاری خود قرار داده است.
– دولت ترکیه نیز برای ارسال کمکهای بشردوستانه به ایران پیشنهاد داده است.
– همچنین دولت ازبکستان اعلام کرد کمکهای بشردوستانه خود شامل دستکشهای پزشکی استریل یکبار مصرف، روپوشهای محافظ، لباس پزشکی مخصوص، ماسکهای پزشکی، پارچه نخی و الکل، ژل بهداشتی و قرصهای «روتان» را به ایران ارسال میکند.
farid / 14 March 2020
رابطه بین مردم و حکومت بعد از پایان فاجعهء کرونا وارد مرحلهء مشت آهنین و خنجر از رو بستن هر چه بیشتر سپاه خواهد شد.
که همانگونه که آقای مصداقی هم در اینجا اشاره دارد, یک سری گامهای اساسی نیز از همین حالا بدین سوی برداشته شده است.
تقریبا هیچ چیز در کشور غیر از ماشین سرکوب سپاه کار نمی کند.
پس چندان غیر منطقی نیز نخواهد بود که تنها نهادی که در کشور هنوز عملکرد و کارایی دارد, به “کار” خود که همان آدمکشی, دزدی, قاچاقچی گری و فسق و فجور می باشد ادامه دهد.
به این میگن نظام “مقدس” جمهوری جهنمی, اسهالی طاعونی اسلامی.
سال نو مبارک!!!!
تنها نهادی که عملکرد و کارایی دارد / 15 March 2020
گروگانگیری از مردم با قراردادهای حجمی برای پنهان کردن هویت متصدیان اصلی امور که با رژیم بده بستانهای چند ساله داشته و حذف ردپهای آنها در تخلفات چندین ساله با استناد به خود افشاء گریهای ساختگی از طریق تریبونهای وابسته به سپاه در زمان تحریمها در شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی
این اشخاص با برچسب زنی و اعمال فشارهای سیاسی و منحرف نمودن اذهان با جوسازیهای سیاسی و تصاحب دارائیهای مردم به گروگان گرفته شده در این شرکتهای دولتی با ترفند دشمن تراشی ساختگی به روشهای مختلف مردم را به گروگان میگیرد و هویت آنها را به خود رژیم نسبت داده و با صحنه سازیهای سختگی منتسب به خود رژیم از این راه از حمایت جوامع مدافع حقوق بشری از اشخاص به گروگان گرفته شده قطع کرده و هویت آنها را در جهت منافع دست نشانده های خود خدشه دار کرده و دست نشانده هایشان را به کشورهای دیگر با هویتها جعلی تزریق میکنند. یعنی قرار دادن آنها در مقابل دشمنی فرضی و کاملا ساختگی با برنامه ریزی از قبل طراحی شده.
هدف این شرکتها در سالهای گذشته جذب نیروی کار نبوده بلکه سوء استفاده های سیاسی و نقض حقوق بشری در جهت منافع رژیم و دست نشانده هایشان بوده.
پافشاری رژیم به معوقات مزدی در این نوع قراردادها به منظور پوشش دادن بر اصل ماجراست.
عناوین مندرج بر روی قراردادهای حجمی که با تحمیل و فریبکاری به دست کارگرانی داده میشود که طرف حساب شرکتی نبوده و استخدام یا قرارداد مستقیم این شرکتها نیز نمیباشند.
پس چگونه متصدیان اصلی امور طبق دستور از کارگران بهره کشی کرده و علاوه بر بهره کشی مضاعف هویت آنها را بجای خود خدشه دار میکنند و از این راه با هویتهای جعلی به کشورهای دیگر میگیزند؟
چگونه امکان دارد خودافشاء گری از طرف عوامل سپاهی صورت بگیرد که خود بعنوان پیمانکاران بخش خصوصی بوده اند.
چگونه امکان دارد تمامی نهادهای دولتی در زمان خیانتهای متصدیان اصلی امور و به گروگانگیری مردمی با قراردادهای حجمی سکوت اختیار کرده و ابراز بی اطلاعی میکنند؟
چگونه اعمال فشارهای سیاسی و تحرکات برای برچسب زنی توسط بسیجیها به مردم گروگان گرفته شه در این شرکتها به امریکا و ضد انقلابیون نسبت داده میشود در حالی که کار خود مسئولین دولتی است و از طریق منحرف نمودن اعتراضات آنها را به سمت خود رژیم نست داده و بر علیه مردم عادی و در جهت منافع دست نشانده های رژیم اقدام به پرونده سازی میشود؟
اصل ماجرا این است که مردم عادی به بهانه کار در این شرکتها چگونه به گروگان گرفته میشوند و منافع چه اشخاصی از این راه تامین میشود؟
لطفا جوامع مدافع حقوق بشری عناوین مندرج بر روی این قراردادها را بررسی کرده و زمان خود افشاء گریهای عوامل سپاهی به زبان کارگری از طریق تریبونهای وابسته به سپاه را در زمان شروع تحریمها و همزمانی آن با شکایات آنها به دلیل تصاحب دارائیهایشان توسط سپاه بررسی شود؟
سپاه دارائیها تصاحب شده این کارگران را با چه وعده و عیدهائی و به چه اشخاصی واگذار میکند؟
چگونه کارگری با قراردادهای حجمی به گروگان گرفته شده و بجای تشکر از زحمات چندین ساله بدون داشتن هیچ گونه صلاحیت یا شرایط استخدامی در این شرکتهای دولتی عنوان مسئول پیدا میکند و یا هر عنوان دیگری که دربرگیرنده مسئولیتی برای وی بوده و از متصدی اصلی امور سلب مسئولیت شده و طبق دستور متصدی اصلی امور در امور مربوط به وی کارگر به کار گمارده میشود و بر علیه وی پرونده سازی شده و متصدی اصلی امور با برگه های ماموریت یا مرخصی مداوم سر از کشورهای دیگر در می آورد؟
خیانتی آشکار توسط مسئولین دولتی و نقض حقوق بشری
اعتراضات کارگران حجمی / 28 June 2020
گروگانگیری از مردم با قراردادهای حجمی در دستگاههای دولتی توسط مسئولین با حمایت سپاه و بسیج و پنهانکاری هویت مسئولین و قربانی کردن کارگران بجای مسئولین:
کارگران چگونه بجای مسئولین مسئول قرار داده میشوند؟
چگونه توسط بسیج صحنه سازی و برچسب زنی شده و برای خودافشاء گری به خود رژیم نسبت داده میشود تا هویت مسئولین اصلی و خیانتهای چندین ساله آنها و ردپای پیمانکاران بخش خصوصی پنهانکاری شود؟ و این بچسب زنی با آبرو ریزی بر علیه کارگران قربانی توسط عوامل بسیجی بکار برده شده و مقدمات قطع ارتباط جوامع مدافع حقوق بشری از حمایت کارگران فراهم میشود؟
چگونه دارائیهای کارگران قربانی توسط سپاه تصاحب گردیده و همزمان با شکایات کارگران تریبونهای برچسب زنی مدعی عدالتخواهی دروغین برای برچسب زنی و مصادف با تحریمها به صدا در آمده و هویت مسئولین را وارونه نشان میدهند؟
دارائیهای تصاحب شده به چه کسانی و به چه منظوری وعده و وعید داده میشود و به استناد چه مسائل پشت پرده ای؟
چگونه در شرکتهای دولتی کارگران بدون فیش حقوقی و مستندات نامعتبر به کاری گمارده میشوند که در تخصص آنها نبوده ولی سیستمهای کامپیوتری به بهانه کار به آنها تحویل داده میشود که تحویل این سیستمها باید بصورت رسمی بوده باشد و این امر نیز مستلزم استخدام یا طرف قرارداد مستقیم کارگر با این شرکتهاست پس چگونه کارگری که استخدام یا طرف مستقیم این شرکتها نیستند و شرایط استخدامی یا صلاحیت استخدامی نداشته و زیر نظر پیمانکاران خدماتی هستند به کارهای فنی گمارده شده و از طریق پلمپ این سیستمهای کامپیوتری و شبکه بندی سیستمها بنام کارگران برای ایجاد تراکنش دیتا از سوی کارفرمایان و مسئولین دولتی بدون اطلاع کارگر اقدام به پرونده سازی و برچسب زنی بر کارگر شده و تمامی موارد فوق در زمان شروع تحریمها با فریبکاری مسئولین دولتی برای پنهان کردن هویت واقعی با هماهنگی عوامل بسیجی و سپاهی دست به سند پراکنی کرده و تمامی موارد را بر علیه کارگر و اتهامات کارفرمایان در گذشته بدون اطلاع کارگر بر علیه کارگر و گرفتن رسید از کارگر در قبال امور کارفرما توسط کارگر انجام داده که این امر نه تنها منافع مسئولین دولتی از قشر خانواده های شهید و عوامل بسیجی و سپاهی بعنوان پیمانکاران بخش خصوصی و زمینه سازی فرار آنها با هویتها جعلی و دور زدن تحریمها را در بر گرفته از طرفی دیگر با منحرف نمودن اعتراضات کارگری به سمت خود رژیم با ترفند دشمن تراشی ساختگی خود و مسئولین اصلی را در قالب ضد انقلابی ساختگی قرار داده و مقدمات سرکوبگری برای خفه کردن کارگران تدارک دیده میشود.
سکوت و عدم نظارت تمامی دستگاههای دولتی بر مفاد قراردادهای کارگری نمونه بارز بی عدالتی و سرکوبگری
در نقض حقوق بشری و دور زدن تحریمها در شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی بخصوص شرکتهای گاز میباشد.
از تمامی جوامع مدافع حقوق بشری خواهشمندیم مفاد قراردادهای حجمی کارگران را بررسی کرده و نحوه فریبکاریهای مسئولین دولتی در زمان تحریمها را نظاره گر باشند.
اعتراض کارگران حجمی / 16 July 2020
دلایل دریافت برگه های ماموریت و مرخصی کارگران حجمی از طرف شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی و دلایل دریافت اصل قراردادهای کارگران حجمی از کارگران توسط ادارات کار چیست؟
جهت بررسی مستندات کارگران حجمی توسط جوامع مدافع حقوق کارگران و فریبکاری عوامل سپاهی و بسیجی بعنوان پیمانکاران بخش خصوصی برای پنهان ساختن هویت مسئولین با گروگانگیری کارگری در این قراردادها و خودافشاء گری با برنامه ریزی از قبل طراحی شده توسط این اشخاص در زمان شروع تحریمها به منظور دور زدن تحریمها با ترفند دشمن تراشی توام با فریبکاری و داستان تراشی ساختگی از طریق تریبونهای مدعی عدالتخواهی ساختگی وابسته به سپاه و بسیج با سندپراکنی توام با فریبکاری
مسئولین چه کسانی هستند و به چه طرقی با مسئول کردن کارگران در قبال امور مربوط به خود هویت خود را از طریق برقراری اتوماسیونهای اداری – اتهامات کارگری با استناد به درج عناوین دلخواه – دریافت رسید از کارگران در قبال امور مربوط به خود – برگه های ماموریت و مرخصی مداوم روزانه با هماهنگی مسئولین حراستی – گروگانگیری کارگری با پلمپ دستگاههای کامپیوتری در این مراکز – جوسازی برای نصبت دادن کارگران به خود رژیم به روشهای مختلف برای قالب کردن هویت خود در قالب ضد انقلابی تماما ساختگی و موارد بسیار دیگر در این اداره جات برای پنهانکاری و بسیاری از موارد دیگر
پنهانکاریهای عوامل بسیجی و سپاهی و مسئولین با گروگانگیری در شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی برای نفوذ و دور زدن تحریمها / 26 July 2020