انتخاب شعار انتخاباتی در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مرسوم و عرف نبود. در انتخابات مجالس اول و دوم، به جای شعار جملاتی از خمینی در باب انتخابات، روی پوسترهای تبلیغاتی معرفی نامزدهای احزاب و تشکل‌های سیاسی، چاپ می‌شد. جملاتی مثل «سعی کنید نمایندگانی مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید» که در لیست حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس اول و هم در لیست جامعه روحانیت مبارز دیده می‌شد. بعد از خرداد ۶۸ علاوه بر جملات قبلی، جملاتی از خامنه‌ای، همچون اینکه «مردم باید کاندیداهایی را برگزینند که به کانون‌های قدرت و ثروت متصل نباشند» هم باب شد.

کاندیدای سرخس در دوره اول مجلس شورای اسلامی

اما نخستین بار در انتخابات مجلس سوم بود که شعارهای انتخاباتی باب شد. پس از انشعاب مجمع روحانیون مبارز تهران از جامعه روحانیت مبارز، شعار «اسلام پابرهنگان» منتشر شد. انتخاب شعار «اسلام پابرهنگان» در واقع اشاره بود به سخنرانی‌های آقای خمینی قبل از انتخابات دوره سوم که مسئله اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی را مطرح و شاخصه‌هایی اسلام ناب محمدی را «اسلام محرومین»، «اسلام پابرهنگان»، «اسلام مظلومین» و … عنوان کرده و شاخصه‌های اسلام آمریکایی را هم «اسلام مرفهین بی‌درد» و کسانی که از جبهه و جهاد فراری هستند، برشمردند. منشعبین از جامعه روحانیت با شعارهای عدالت خواهانه، مساوات جویانه و دفاع از محرومین و مستضعفان به عرصه آمده بودند. آنها حتی این جمله از ایشان را روی لیست خود منتشر کرده بودند که «تمیز بین کسانی که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار داده‌اند با دیگران کار مشکلی نیست». این شعارها خود نشان می‌دهد سابقه تبعیض طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی در جمهوری اسلامی مسئله‌ای متاخر نیست و چنانچه در مجلس سوم با این شعار سعی در گرفتن رای اقشار فرودست داشتند و همین امروز نیز شعار‌های لیست عدالتخواه همین رویکرد را داشته است! نکته دیگر وجود ته مانده رویکردهای ضدلیبرالی در سیاست است که نشان می‌دهد هنوز همه لیبرال‌ها حذف نشده‌اند و همچنان نیاز به تضعیف و تخریب آنها هست.

دوره چهارم مجلس شورای اسلامی

در مجلس چهارم شعار طیف راست «پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی» بود که این شعار شرایط جامعه آن‌روز ایران را نشان می‌دهد. انتقاد خط امامی‌ها به هاشمی و تاکید بر رهبری آقای خامنه‌ای توسط راست‌ها نشان دهنده درگیری‌های آن سال‌هاست. در مجلس پنجم هنوز جایگاه خامنه‌ای به عنوان رهبر تثبیت شده نیست و شعارها در چپ و راست به این شکل است. جامعه روحانیت مبارز بار دیگر با شعار «پیروی از خط امام- اطاعت از رهبری- حمایت از هاشمی» و «عدالت اجتماعی و توسعه، مشارکت مردمی و نظارت» فهرست ارائه داد. حزب کارگزاران سازندگی که با شعار «عزت اسلامی، تداوم سازندگی، آبادانی ایران» اعلام موجودیت کرده بود؛ شعار «عزت اسلامی، تداوم سازندگی، آیادانی ایران» را در فهرست انتخاباتی خود منتشر کرده بود.

لیست مورد حمایت جمعیت موتلفه اسلامی در انتخابات مجلس شورای اسلامی ششم

اما داستان در مورد مجلس ششم بسیار متفاوت است نه از شعارهای انقلابی خبری است و نه از شعار در تایید یا تخریب خامنه‌ای و هاشمی شعارهای همراه با دوم خرداد جنسش تغییر کرده است. حالا صحبت از “تثبیت توسعه سیاسی و آزادی مطبوعات” «اصلاح قانون مطبوعات»، «اصلاح قانون استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای»، «اصلاح قانون انتخابات» و «تأسیس تلویزیون خصوصی» است که از مهمترین برنامه‌های جبهه مشارکت برای حضور در این انتخابات بوده و پوسترهای انتخاباتی‌اش را با شعار «ایران برای ایرانیان» و «معنویت، عدالت و آزادی» طراحی کرده بود. شعارهایی با محوریت آزادی زنان و توجه به مسئله جوانان در این دوره حتی از طرف نیروهای راست هم مطرح شده بود.

لیست جبهه متحد اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی هفتم

در مجلس هفتم با قهر اصلاح‌طلبان و بسیاری از نیروهای سیاسی شعارها به شکل قبل و به رویکرده‌های انقلابی برگشت و ازجمله لیست «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» با شعار «پیام آبادگران برای مردم کار است و خدمت صادقانه» ارائه شده بود. فهرست‌های دیگر با شعارهایی چون «تعهد، تخصص و تجربه» و باز جملاتی از خمینی و خامنه‌ای درباره انتخاب نماینده اصلح ارائه شده بودند.

اصلاح طلبان که با تشکیل «ائتلافی برای ایران» به قهر سیاسی خود در انتخابات مجلس هشتم پایان داده بودند، با شعار انتخاباتی «همراه شو عزیز» روی فهرست انتخاباتی خود شعارهای دیگری همچون “کنترل گرانی و ایجاد رونق اقتصادی”، “مقابله با تحجر و دفاع از اندیشه‌های خمینی” و “ارتقاء منزلت ایران و کرامت ایرانیان در عرصه بین‌الملل” نیز در فهرست‌های آنان دیده می‌شد. جبهه متحد اصولگرایان هم با چهار شعار شامل “پروا مکن، بشتاب، همت چاره ساز است”، “مجلسی درد آشنا و کارآمد”، “اقتدار ملی، اعتدال و پیشرفت” و “مبارزه با تورم، ایجاد اشتغال و تامین رفاه” به رقابت‌های انتخاباتی وارد شد.

مجلس نهم پس از وقایع تلخ ۸۸ با حضور کمرنگ مردم و فعالین سیاسی مواجهه شد.  لیست جبهه متحد اصولگرایان با شعار «معنویت و عقلانیت، عدالت و پیشرفت در سایه ولایت» ارائه شد. اشاره مجدد به ولایت، خود نشان دهنده تضعیف موقعیت خامنه‌ای در آن سال‌هاست؛ شعارها دوباره به سال‌های اول رهبری خامنه‌ای که تاکید بر حمایت از وی بود برگشته است.

در انتخابات مجلس دهم ائتلاف بزرگ اصولگرایان با شعار “معیشت، امنیت و پیشرفت” وارد صحنه شدند و لیست امید شامل اعتدال‌گراها تا اصلاح‌طلبان بی‌نام با «تکرار» محمد خاتمی با شعار “امید، آرامش و رونق اقتصادی” وارد صحنه شدند؛ شعاری که جذاب‌تر از شعار طیف مقابل به نظر می‌رسید اما یکی از امنیت حرف می‌زد و دیگری از آرامش!

اما حالا در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، در حالی که جمهوری اسلامی در بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست و پا می‌زند و به دلیل ناکارآمدی مجلس مردم هم دیگر امیدی به آن ندارند، بار دیگر شعارها نشان دهنده وضعیت جامعه ایران شده است. ایران سربلند! شعار اصولگراها است که نشان دهنده مسئله تحریم و تهدید جنگ است و شعار مجلس عدالتخواه از طرف لیست جوانان عدالتخواه نشان می‌دهد جمهوری اسلامی در تمام ۴۰ سال گذشته بر خلاف وعده‌های اول انقلاب در مورد عدالت نتوانسته موفق باشد و همچنان وعده عدالت می‌تواند شعار انتخاباتی باشد.

از سوی دیگر تبلیغات کاندیداها در حوزه‌های خود با آنچه تا کنون دیده‌ایم بسیار متفاوت است. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی از تصور اینکه کسی رای ندهد چشم خود را بر روی تبلیغات کاندیداها بسته است و برای اینکه انتخابات را پر شور نشان دهند و روی دیوارهای شهر پر از پوستری‌های تبلیغاتی باشد تا حال و هوای انتخابات را به شهروندان منتقل کند، حتی شعارهای روی پوسترهای تبلیغاتی را نیز نادیده گرفته است. چنانچه حتی یکی از کاندیداها از “حل مشکلات جنسی رای دهندگان به طور حلال ” در صورت انتخاب شدن خبر می‌دهد و دیگری قول می‌دهد شادی آنها را با ادامه جشن‌های شبانه ستادش تضمین کند! آنچه در تمام سال حرف زدن از آن غیر مجاز است حالا در بوق و کرنا گوش فلک را کر می‌کند تا تنور انتخابات داغ شود. تنوری که روزی با مناظره‌های تلویزیونی و میزگرد دانشگاهی و حرف و بحث داغ می‌شد، امروز قرار است با پارتی و کباب و سیب زمینی داغ شود.

اما این ابتذال تنها به انتخابات اخیر ختم نمی‌شود. سال‌هاست جمهوری اسلامی تلاش می‌کند هرچه اثر و رنگی از آرمانگرایی و ارزش‌های انسانی دارد را از معنا تهی کند. در لغت‌نامه‌ها معنای ابتذال به تهی کردن و بی‌معنا کردن آمده است. تا همین ده سال پیش در راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن تنها شعار‌های سیاسی براساس «آرمان‌های انقلاب» داده می‌شد و در میادین بنا بر ایام قمری مولودی خوانی یا روضه خوانی می‌شد. ۲۲ بهمن‌ها در مسیر میدان امام حسین تا میدان آزادی مداحان مشغول بودند، اما همین امسال در میدان امام حسین استندآپ کمدی برگزار شد! به راستی آیا ۳۰ سال پیش چنین چیزی باور کردنی بود؟ یا در مورد ۱۶ آذر حکومت برای آنکه مفهوم استبدادستیزی این روز را از بین برده و اجازه اعتراض در این روز نمادین را به حداقل برساند، سال‌هاست این روز را در دانشگاه‌ها به جُنگ شادی و کارناوال تبدیل کرده است. از برنامه‌های طنز تا کنسرت و نمایش فیلم‌های مبتذل و سطح پایین گویی هر چیزی که رنگ و بویی از آرمان‌گرایی و استبدادستیزی و استقلال و آزادی داشته باشد باید باز تعریف شود تا مبادا آنچه در ۴۰ سال پیش کارکرد ضد دیکتاتوری داشته امروز در مقابل استبداد جمهوری اسلامی قرار گیرد و بر اساس همان شعار‌ها و ارزش‌ها، امروز مترادف دیکتاتوری پیشین را مورد حمله قرار دهد. تغییر معنای کلمات در جمهوری اسلامی به جایی رسیده که خامنه‌ای کلمه مستضعفین را به نفع خود بازتعریف می‌کند، چون دریافته است تعریف ۴۰ سال گذشته امروز به ضرر نظام خواهد بود.

اینچنین می‌شود که شعارهای مبتنی بر ارزش‌های آزادی و عدالت جای خود را به ارضای نیازهای جنسی و پر کردن شکم رای‌دهندگان می‌دهد. رای دهندگانی که بعد از ۴۰ سال دیگر می‌دانند شاید این شعارها عملیاتی‌تر و قابل باورتر باشد تا شعارهایی همچون توسعه سیاسی و آبادانی شهرها! سال‌ها به آن شعارها دل خوش کردند و رای دادند اما به جای توسعه سیاسی، انسداد سیاسی و به جای آبادانی شهرها نابودی محیط زیست نصیبشان شده است.

اما به راستی آیا این شعارها و این تبلیغات کاندیداها تاثیری بر میزان رای آنها دارد! به راستی خیل عظیم ناامیدان از صندوق رای، با این کارها به پای صندوق‌های رای خواهند آمد؟


در همین زمینه: