زندگی همواره از ما سازگاری را مطالبه میکند و استرس دقیقا همان چیزی است که در زمان سازگاری با شرایط زندگی تجربه میکنیم. بنابراین زندگی استرسآفرین است. تنها راه رهایی از استرس مرگ است زیرا وقتی میمیریم مجبور به سازگاری و پاسخ به مطالبات زندگی نیستیم.
زندگی دشوار است. با این حال بعضی از افراد بهتر خود را با دشواریهای زندگی سازگار میکنند. روانشناسان سالهاست در تلاش برای کشف این راز هستند که چرا برخی از انسانها نسبت به بقیه انعطافپذیرتر هستند و میتوانند استرس و نگرانیهای خود را مدیریت کنند، از شکستها عبور کنند، سختیهای زندگی را تحمل کنند و از تروما و آسیبهای پس از یک حادثه جان سالم به در ببرند؟
ابتدا لازم است بدانید که موفقیت فردی در سازگاری با شرایط به معنای آن نیست که یک انسان ظرفیتهای فردی بالایی دارد. پژوهشگران در مطالعات، ارزیابی و پیشبینیهای خود در مورد انعطافپذیری دریافتند که عوامل اجتماعی مانند خانواده و همسالان و همچنین جامعه و فرهنگ را نیز باید درنظر گرفت. علاوه بر این عواملی که بر انعطافپذیری اثر میگذارند از نظر فردی و نوع مشکل نیز میتوانند متفاوت باشند. به عنوان مثال، نوع انعطافپذیری و سازگاری یک کودک شیرخوار با استرسها کاملا با نوع سازگاری یک انسان بالغ متفاوت است یا مهارتهای سازگاری برای مدیریت استرس برای والد یک کودک مبتلا به بیماری مزمن کاملا با دیگران متفاوت است.
پژوهش در این زمینه بسیار دشوار است. با این حال ما میدانیم کسانی که در دشواریهای زندگی قادر به سازگاری با شرایط هستند چه ویژگیهایی دارند؛ آنها احساس تعلق میکنند، حمایت اجتماعی دارند و خودکارآمد هستند. فهم و خرد به همراه دلبستگی ایمن و (همانگونه که میتوانید حدس بزنید به نظر فروید) یک مادر دلسوز نیز در این زمینه مهم و یاریرسان هستند. جورج ویلانت، روانشناس بزرگ میگوید: «خوشبختی همان عشق است. نقطه سرخط.»
شواهد علمی همچنین نشان میدهند تجربه استرس قابل کنترل در تولید و بهبود انعطافپذیری نقش دارند. بر اساس این فرضیه تجربه سطحی از استرس کنترل شده و متعادل در دوران کودکی میتواند اثرات منفی استرس در طول زندگی را کمتر کند.
در این میان شخصیت افراد نیز در مدیریت استرس نقش مهمی دارد. در برخی از پژوهشها شخصیت به عنوان عامل مهمی در انعطافپذیری شناخته میشود. انعطافپذیری و سرسختی در شرایط مختلف با ویژگیهای شخصیتیای همچون بلوغ، مسوولیتپذیری، خوشبینی، پشتکار و تعاون همراه است.
انسانهای انعطافپذیر کمتر به بیثباتی عاطفی و احساسات منفی متمایل میشوند و بیشتر از دیگران به خوشمشربی و روابط اجتماعی تمایل دارند. این دسته از افراد همچنین وجدان کاری بیشتری دارند و وظایف خود را درست و دقیق انجام میدهند.
اما یکی از ویژگیهای شخصیتی افراد انعطافپذیر که آنها را از دیگران متمایز میکند، سرسختی است. سرسختی اولین بار توسط سوزان کوباسا، پژوهشگر دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۷۰ به کار گرفته شد. کوباسا در تبیین این ویژگی شخصیتی از فلسفه اگزیستانسیالیسم الهام گرفت. فلسفه اگزیستانسیالیسم بر مبارزه انسان برای یافتن معنا و هدف در زندگی تاکید دارد. این دیدگاه وجودی تاکید دارد که زندگی دائما در حال تغییر است و مستلزم جستوجوی معناست؛ آیا میخواهیم یک راه و الگوی آشنا را حفظ و تکرار کنیم یا نه. این دیدگاه فلسفی تاکید دارد که انتخاب یک راه تازه فرصتی برای رشد است و برای سازگاری لازم است اما این انتخاب همواره با اضطراب و نگرانی همراه است و به همین دلیل نیاز به شجاعت دارد و سرسختی، میتواند شجاعت وجودی ما را نشان بدهد.
سرسختی سه مولفه مشخص دارد: تعهد (درک ارزشها، اهداف و خواستهها)، کنترل (درک این مساله که فرد میتواند بر رویدادها اثر بگذارد؛ توانمندی به جای ناتوانی) و چالش (درنظر گرفتن رویدادها به عنوان فرصتهایی برای رشد نه تهدید و خطر). به عبارت دیگر سرسختی به معنای توانایی ارزیابی عوامل استرسزا، مواجه عمدی با این عوامل و شجاعانه عمل کردن است. این یک الگوی فکری و عملی است که عوامل استرسزا را از یک بلا و فاجعه احتمالی به یک فرصت برای رشد تبدیل میکند.
نقش سرسختی روانشناختی در مهار و کنترل استرس و پرهیز از اثرات زیانبار آن بارها و بارها تکرار و تاکید شده است اما همچنان سوالاتی برای ما وجود دارد. مثلا مکانیسمهای خاص سرسختی که بر سلامتی ما اثر میگذارد هنوز مشخص نیست.
در ابتدا سرسختی به عنوان یک ویژگی شخصیتی ثابت توصیف و تعبیر میشود. با وجود این، پژوهشها برای درک اینکه آیا سرسختی در طی زمان میتواند تغییر کند و آیا میتواند از طریق تمرین و آموزش بهبود پیدا کند، ادامه دارد.
پژوهشها نشان میدهند که سرسختی میتواند از طریق مسیرهای بیولوژیکی اعمال شود. به عنوان مثال، پایول بارتون از دانشگاه دفاع مای واشنگتن، رابطه میان سرسختی و چندین شاخص سلامت قلب مانند شاخص توده بدنی و شاخص کلسترول خون در نمونههای میانسالان را بررسی کرد. نتایج نشان داد که با کنترل فاکتورهای سن و جنسیت، سرسختی با لیپوپروتسین پرچگالی ( اچ دی ال) بالا و میزان پایینتر چربی بدن ( بی ام آی) در ارتباط است. این موضوع بیانگر آن است که سرسختی روانشناختی تا حدی میتواند اثرات تولید چربی بر متابولیسم را تحت تاثیر قرار دهد.
پژوهشها نشان میدهند که سرسختی با تمرین بهبود و گسترش مییابد یک پژوهش در دانشگاه کالفرنیا ایروین (یکی از پیشگامان پژوهش در این حوزه) توسط سالواتوره مدی، برنامهای ایجاد کرده است که میزان سرسختی نتایجی از قبیل رضایت شخصی، رضایت حرفهای و بهبود نمرات درسی و میزان بیماری را بهبود داده است .
شما چقدر سرسخت هستید؟ برای پاسخ به این پرسش میتوانید از این تست که به زبان انگلیسی است استفاده کنید. اگر نمره شما در این تست بالاست، یعنی انسان سرسختی هستید. امتیاز کلی ۱ تا ۱۰ به معنای آن است که تا حدی سرسخت هستید. امتیاز کلی بالاتر از ۱۰ به معنای آن است که انسان سرسختی هستید و امتیاز کمتر از ۰ به معنای آن است که در برابر استرسهای زندگی آسیبپذیر هستید.