بهار عربی یک رویداد تکین و منحصربهفرد نیست که آغاز و پایان مشخصی داشته باشد.تاریخ ممکن است به سمت عدالت خم شود، اما اغلب اوقات نیز دوباره به سمت عقب برمیگردد. لازم نیست بدبینی نسبت به دورنمای کوتاهمدت آزادی را کنار بگذارید تا نسبت به استمرار آن در درازمدت امیدوار باشید.
یک سال دیگر و یک دهه دیگر سپری شد و حالا دوباره دور دیگری از اخبار ناگوار برای خاورمیانه.
سرخط خبرهای هفته پیش رسانهها از این قرار بود: مرگ در زندانهای مصر، وقوع درگیریهایی در سودان، وخامتِ بحران انسانی در یمن و سوریه، گسترش شهرکسازیهای غیرقانونیِ اسرائیل در فلسطین، بنبست و فلج سیاسی در تونس، شکست گفتوگوهای آتشبس لبنان، همه اینها بهعلاوه زورآزمایی ایران و آمریکا در عراق و ساقطکردنِ هواپیمای مسافربری اوکراینی با ۱۷۶ سرنشین بر فراز آسمان تهران. و البته این فهرست همچنان ادامه دارد.
شرایط خاورمیانه آنقدر بهمدت طولانیای وخیم بوده است که مرز بین واقعگرایی و تقدیرگرایی که از پیش هم در این منطقه بسیار باریک بود حالا دیگر دارد محو میشود.
ستم، خشونت، فرقهگرایی، نابرابری، ناامنی و جنگ آنقدر فراگیر و مستمر است که هرگونه خوشبینیای جای خود را به بدبینی داده است.
درواقع، از زمان آغاز بهار عربی یعنی از نه سال پیش، گذر ایام چنان بوده است که حالا بارقههای چندانی از آن خوشبینی گرانبهایی که خیزشهای مردمی را در روزهای آغازین تعریف کرده و بهپیشمیراند باقی نمانده است.
بسیاری از مردم در کشورهای عربی به این باور رسیدهاند که خبر خوب همواره آبستنِ خبری ناگوار است و موفقیت بذر شکست و ناکامی را با خود به همراه میآورد.
از همین رو، حتی بر شانههای آن انقلابهایی که موفق شدند نظامهای دیکتاتوری را متلاشی کنند نیز بار گذشتهای سنگینی میکرد که آینده را به تسخیر خود درمیآورد.
این امر میتواند توضیحدهنده شک و بدبینی نسبت به موج جدید خیزشهای مردمیای باشد که ظرف یک سال گذشته از سودان و الجزایر به عراق و لبنان و بهطرز فزایندهای به ایران گسترش یافت.
اما چنین شکی نباید عقلانیت، حزماندیشی و شکوه خیزشهای تازه را تحتشعاع قرار دهد.
درسهایی که از تجارب پیشین آموختیم
موج اعتراضات جدید در خاورمیانه دارد در مسیر جنبشهای اعتراضی مصر و تونس حرکت میکند، در مواجهه با رژیمهای ستمکار و فاسد، بر صلح، حقانیت و اصلاح آری میگوبد، و خشونت و جنگ داخلی را نفی میکند.
مردم کشورهای منطقه جنگهای نیابتی و مداخلههای نظامی خارجی– که ادعای آوردنِ امنیت ودموکراسی را دارند اما در عمل هرجومرج و ویرانی بهبارمیآورند –را رد میکنند، و از این لحاظ بهنظر میرسد این درس دشوار را از سوریه، لیبی، یمن و سودان فراگرفته باشند.
خیزشهای جدید بر اصلاحات دموکراتیک بهدور از فرقهگرایی، بنیادگرایی و اقتدارگرایی تأکید دارند و تغییر بیهوده از شکلی تمامیتخواهی به شکل دیگری از آن را نفی میکنند.
این درسها شاید تضمینی برای موفقیت نباشند، اما برای تحقق هرگونه پیشرفت سیاسی ضروریاند. این راهبردها همین حالا هم رژیمهای عرب را در حالت تدافعی قرار دادهاند: رهبران را وادار به استعفا و پارلمانها را برای ایجاد اصلاحات تحتفشار گذاشتهاند، و سنت جدیدی را برای تغییرات صلحآمیز بنانهادهاند.
برای آنکه اصلاحات حقیقتاً دموکراتیک باشند، چنین فرآیندهای کُند و دلسردکنندهای حیاتیاند. برخلاف انقلابهای تمامیتخواهانه، انقلابهای دموکراتیک ذاتاً تکاملی هستند و زمان زیادی میبرد تا فرهنگ سیاسی را تغییر داده و جامعه را دگرگون سازند.
اگر میخواهیم برای تحقق تمامعیار حکمرانی دموکراتیک آماده شویم، این تنها راه ممکن است. مسیری پیشپاافتاده، دلسردکننده و ناکرانمند.
درست بهاندازه دستاوردها باید انتظار ناکامی هم داشت.
کمان تاریخ ممکن است به سمت عدالت خم شود، اما اغلب اوقات نیز دوباره به سمت عقب برمیگردد.
سرود انقلاب در تمام کشورها (اعتراضات لبنان):
بهار با هر نام دیگری
بنابراین، به تمام آنهایی که مدتهاست پس از ناکامیها و شکستهای بیشمار از بهار عربی دلسرد شده و بهکل این اصطلاح را کنار گذاشتهاند، به تمام آنهایی که هرگز وامگرفتن این اصطلاح از بهار پراگ ۱۹۶۸ و بهار مردم ۱۸۴۸ را نپذیرفتهاند، میگوییم که سعی کنید بهار را نه معادل نسخه چکی یا اروپایی آن، و نه رویدادی با یک آغاز و پایان مشخص، بلکه همچون پیروزی امید بر نومیدی، شجاعت بر ترس، و تغییری ببینید که نویدبخش آیندهای بهتر است.
لازم نیست بدبینی نسبت به دورنمای کوتاهمدت آزادی را کنار بگذارید تا نسبت به استمرار آن در درازمدت امیدوار باشید.
و حتی لازم نیست برای درآغوشکشیدنِ امید، کلبیمسلکی را کنار بگذارید. با درنظرگرفتنِ انگیزههای پنهانی رهبران ملی و خارجی درجهای از کلبیمسلکی مفید هم هست، بهخصوص که این رهبران به بهانههای خیرخواهانه از قدرتشان استفاده یا سوءاستفاده میکنند؛ آنها «سرکوب» میکنند «برای حفظ امنیت» و «بمباران برای توقف جنگ».
برای پرهیز از جشن و شادی زودهنگام و سنگرگرفتن مقابل نومیدی، اتخاذ رویکرد کلبیمسلکانه [سخرهگرانه] نسبت به رویدادها میتواند سودمند باشد.
با این حال، اگرچه کلبیمسکلی ذهن ممکن است در خاورمیانه امروز واقعگرایانه باشد، کلبیمسلکی قلب و اراده اینگونه نیست و برعکس، کاهلانه، دلسردکننده و تقدیرگرایانه خواهد بود..
درواقع، وقتی بیشمار مردان و زنان دلیر، پیر و جوان، حاضرند همه چیزشان را برای آیندهای بهتر قربانی کنند، جایی برای چنین کلبیمسلکیای [کلبی مسلکی در اراده] وجود ندارد.
بنابراین، حالا که به سال و دههای جدید قدم میگذاریم، به یاد بیاوریم همه آن کسانی را که جانشان را برای آزادی، کرامت و عدالت فدا کردند، و با خود عهد ببندیم که برای زنده نگاه داشتنِ امید هر کاری میتوانیم انجام دهیم.
بیایید بهار را به بهار عربی بازگردانیم.
منبع: الجزیره
اخرش میفهمید که این هواپیما را روسیه سرنگون کرده ، مثل هواپیمای مالزی بر فراز اوکراین . چرا پوتین توضیح نمی دهد که ایا موشک هایی که او به ملاها به قیمت خون باباش لنین فروخته ۷۵۰ میلیون دلار ! ایا فرق گوشت کوبیده با گه را میفهمه یا نه ؟ یعنی چقدر باید ابله فرض کنند مردم ایران را که باور کنند موشک یا اپراتور ان هواپیمای مسافری که دائم ترانسپوندر ان مشخصات و کد پرواز را میفرستد را با موشک کروزی که روی هیچ راداری هم دیده نشده و سرعت ان چندین برابر سرعت هواپیما و جهت حرکت ان ۱۸۰ درجه برعکس است ، فرق نگذارد ؟ این هواپیما با سرنشینان کانادایی ـ ایرانی ، که متعلق به دولت اوکراین بوده دقیقا توسط روسیه انتخاب شده د رمیان ده ها هواپیمای دیگر که همان زمان در حال پرواز بودند ، تا انتقام از دولت کانادا که با روسیه دائم درگیر است ، اوکراین که دائم زیر فشار تروریستی امپریالیستی است ، و نخبگانی که دولت های غربی را به نظام ورشکسته فاسد روسی ملاها ترجیح می دهند ، و طبقه متوسط که حالا به زیر خط فقر رفته و دشمن خطرناکی برای ملاها است ، گرفته شود .
به همین دلیل روسیه بلافاصله با ملاها همسو شد و مزخرفات ضد امریکایی را دلیل اشتباه پاسداران خواند ! بدون اینکه بگوید که چرا باید امکان خطای انسانی انهم به این مضحکی در مورد موشک ۷۵۰ میلیون دلاری انها اصلا وجود داشته باشد . پوتین الآن مثل همیشه به ملاها دوباره خیره سری را راه نجات معرفی کرده و به انها گفته جعبه سیاه را ندهند و با غرب بازی کنند ، چون میداند ان جعبه صد در صد موشک ها ، پاسداران ، و حتی ممکن است روسیه را زیر سؤال ببرد . در زمان عملیات نجات گروگانها توده ایها ، فدایی ها علت برخورد هلیکوپتر به هواپیمای امریکایی در طبس را اختلالی دانستند که روسیه در انزمان علیه نیروهای امریکایی بکار برد . ایا دوباره همان بازی تکرار نشده ؟ جعبه سیاه ممکن است اسرار سیاهی از امپریالیسم روسیه در ایران را فاش کند . دولت های غربی محکم پشت نخست وزیر کانادا بایستند تا جعبه ها به امریکا یا کانادا برود . هر جای دیگری ممکن است مشمول بازیها و بده بستانهای پوتین و ملاها گردیده و اسرار ملا خور شوند
Russia, Mulalhs, assad killed Arab spring / 22 January 2020
یکی نیست به این ساواکی های دوران شاه یادآوری کند که بابا دوران “حزب توده” خیلی وقت است که سپری شده است.
دنیا را آب (و تغیرات افراطی اقلیمی) برده, دایناسورهای ساواکی های را خواب برده.
برای دایی جان ناپلون سایه انگلیس همه جا بود و برای دایناسور های ساواکی سایهء حزب توده.
خود این دایناسورها کسانی هستند که باید ازشان پرسید: “ایا فرق گوشت کوبیده با *** را می فهمه یا نه؟”
البته ناگفته نماند که این هم نوعی “حرفه” است که هر ماه چک سوشیال در لندن به دست برسد و از صبح تا شب هیچ کاری نباشد جز مزخرف نویسی به صد اسم مختلف در این سایت!
نقی / 23 January 2020