نزدیک به دو ماه از اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ پس از گرانی بنزین می‌گذرد. این اعتراض‌ها از ابتدا با همان سرعتی که گسترش یافت، با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجه شد و در نتیجه شکل ضد حکومتی به خود گرفت. در سرکوب خون‌بار معترضان، شمار قابل توجهی از شهروندان به دلیل تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی و امنیتی جان باختند و تعدادی نیز بازداشت یا مفقود شده‌اند. دولت ایران تاکنون هیچ آمار مشخصی از تعداد کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان این اعتراضات ارائه نداده و مشخص نیست دقیقا چند نفر در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ جان باخته‌اند. خانواده‌های افراد جان‌باخته نیز به دلایل مختلفی از جمله تهدیدات امنیتی وادار به سکوت شده اند. در حال حاضر شماری از جان‌باختگان همچنان ناشناس باقی مانده‌اند.

فرامرز پورفرسادی، ۵۱ ساله و اهل شهر فردیس، یکی از دیگر جان‌باختگان اعتراضات آبان ماه است. فرامرز پورفرسادی متولد ۲۷ بهمن ۱۳۴۶ بود و دو فرزند کوچک داشت. روز یک‌شنبه ۲۶ آبان هنگامی که در مسیر مدرسه دخترش بود تا او را به خانه برگرداند، در نزدیکی بلوار اصلی فردیس بر اثر ضربات باتوم نیروهای یگان ویژه به سرش جان باخت.

  • محل تقریبی کشته شدن فرامرز پورفرسادی:

برای بزرگ شدن تصویر روی آن کلیک کنید

یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، در این باره به زمانه گفت:

«این بنده خدا داشت می‌رفت دنبال بچه‌اش. در همان روزهای اولی که اینجا مردم به خاطر گرانی بنزین اعتراض کردند، مرحوم رفت دنبال بچه‌اش که از مدرسه به خانه بیاورد، دیدیم از او خبری نشد، ما هم پیگیری زیادی کردیم و متوجه شدیم کشته شده. حالا چطور اتفاق افتاده و چی شده ما خبر نداشتیم و کاملاً بلاتکلیف بودیم. بعد از مرگ عزیزمان دیگر چیزی برای‌مان اهمیت ندارد. دستمان به جایی بند نیست، آن عزیزی که می‌خواستیم دیگر نیست.»

هنوز به دلیل فشارهای نهادهای امنیتی و سکوت خانواده، اطلاع دقیقی در مورد نحوه و چگونگی کشته شدن فرامرز پورفرسادی و اتفاقات بعد از آن در دست نیست. به گفته این منبع آگاه، به خانواده پورفرسادی گفته‌اند که بر اثر برخورد ضربه به سرش کشته شده است:

«یک ضربه به سرش خورده که باعث مرگش شده، و نمی‌دانیم کی زده و با چی زده، حتی نمی‌توانم حدس بزنم، چون که واقعا اوضاع اینجا خوب نبود. ما که خودمان آن صحنه را ندیدیم، ولی فقط می‌دانیم یک ضربه به سرش خورده که باعث مرگش شده. چیزی که همه‌جا گفته شده همین بوده! نظر پزشک قانونی و بقیه… گفتند ضربه یک جسم خیلی سختی بوده که باعث این مرگ شده. مثلا ضربه باتوم، .ولی من در دست همه چوب دیدم…»

فشارها و تهدیدها بر خانواده و نزدیکان پورفرسادی بسیار زیاد است، به گونه‌ای که آنها از برخی امور منع شده‌اند و از آنها خواسته شده از کشور خارج نشوند:

«مشکلات هنوز هم ادامه دارد، نه می‌توانیم به‌ راحتی تلفنی صحبت کنیم، نه می‌توانیم راحت از خانه خارج شویم و نه به سر مزار برویم! هیچ‌کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم. به ما گفتند از کشور خارج نشوید… این در حالی‌ است که مرحوم کاملا بی‌گناه بوده و رفته دنبال بچه‌اش این اتفاق برایش افتاد.»

خانواده تا چند روز از فرامرز پورفرسادی بی‌اطلاع بودند و بالاخره بعد از جستجوی فراوان و مراجعه به سازمان‌های مختلف، توانستند جنازه او را در پزشکی قانونی پیدا کنند. به گفته این منبع آگاه بعد از گذشت ۸ روز پیکر فرامرز پورفرسادی به خانواده تحویل داده شدد:

«جسد ابتدا به پزشک قانونی رفت و بعد از تشخیص هویت و تایید هویت مرحوم، کارهای کفن و دفن را انجام دادند.»

با وجود اینکه خانواده فرامرز پورفرسادی ساکن شهر فردیس از توابع استان تهران هستند، اما جنازه او در بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود. به دلیل فشارهای نهادهای امنیتی مراسم ختم فرامرز پورفرسادی با محدودیت‌های فراوان برگزار شد:

«مرحوم را در بهشت زهرا به خاک سپردند، من خودم سر مزارش نرفتم ببینم قطعه چند است و فعلا هم نمی‌روم. دو روز قبل از مجلس ختمی که ما رفته بودیم خاکسپاری انجام شد، چون نمی‌دانستند مراسم را بگیرند نگیرند… شرایط نرمالی نبود برای گرفتن مراسم ختم، اما بالاخره تصمیم گرفتند که مراسم برگزار شود. مجلس ختم هم بسیار کوچک بود و در حدود ۵۰-۶۰ نفر حضور داشتند. ما هم که بودیم نمی‌توانستیم زیاد بنشینیم، هر کسی هم که می‌آمد فقط می‌توانست ۵-۶ دقیقه بماند و برود.»

با وجود اینکه فرامرز پورفرسادی در تاریخ ۲۶ آبان ۹۸ جان باخت، اما مراسم سوم و هفتم او روز جمعه ۸ آذر ۹۸ برگزار شد. به گفته این منبع آگاه هنگام تحویل پیکر فرامرز پورفرسادی، تعهداتی از خانواده او گرفته شده، اما او اطلاع ندارد که این تعهدات در رابطه با چه چیزهایی بوده است. به گفته او خانواده پورفرسادی از هرگونه اطلاع‌رسانی هراس دارند:

«خب آخر کاری هم نمی‌شود کرد. همین الان که من با شما صحبت می‌کنم راحت می‌توانم محاکمه بشوم!»

با اینکه فرامرز پورفرسادی توسط یگان ویژه کشته شده است، اما نامش به عنوان شهدای حکومتی به ثبت رسید:

«الان خانواده شهدا حساب شدند، شهدای دولتی، چون که آشوبگر نبودند، هیچ‌کدام از ما آشوبگر نیستیم، همه مردم اعتراض می‌کنند و اعتراض دارند، حالا این وسط کمی اوضاع خراب شد، درگیری شد و حقیقتا من نمی‌توانم زیاد صحبت کنم. وقتی شما یک راه و یک گزینه دارید و مجبورید که آن را انتخاب کنید، راه و گزینه‌ی دیگری نیست، باید انتخاب کنید، همین است که هست.»

به گفته این منبع آگاه، بعد از کشته شدن فرامرز پورفرسادی، خانواده و بستگان در شرایط خوب و مناسبی به سر نمی‌برند و فرزندانش مدام سراغ پدرشان را می‌گیرند:

«خانواده اصلا شرایط خوبی ندارند، ما هم که از دوستان مرحوم هستیم حال و روزمان خوب نیست. برادرها وضعیت خوبی ندارند، همسرش همچنان در شوک است، فرزند کوچکش مدام سراغ پدر را می‌گیرد، خودتان بچه دارید می‌دانید برای بچه‌ها چقدر سخت است…»

فرامرز پورفرسادی، یکی دیگر از کشته‌شدگان پرشمار اعتراضات مردمی آبان ۹۸ است که به شکل تأسف‌باری جان‌ باخت. روایت داستان زندگی و مرگ او و دیگر کشته‌شدگان، فقط ثبت جنایت‌‌ سرکوب‌ در جمهوری اسلامی نیست، بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطره‌اش در راستای دادخواهی است.

بنا به آخرین آمار منتشرشده از سوی سازمان عفو بین‌الملل، در اعتراض‌های سراسری ضدحکومتی پس از گرانی بنزین، تاکنون دست‌کم ۳۰۴ تن کشته و حدود هفت هزار تن دیگر بازداشت شده‌اند.


در همین زمینه: