ایران درودی، یکی دیگر از نقاشان معاصر و نامی شناخته‌شده در عرصه نقاشی در ایران و خارج از ایران است.

او در سال ۱۳۱۵ در مشهد و در خانواده‌ای بازرگان به دنیا آمد. پدرش خراسانی بود و مادرش قفقازی و خانه‌شان، محل تلاقی فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف. ایران درودی خود گفته است که پدرش نخستین بار او را با دنیای نقاشی آشنا کرد و مهم‌ترین و نخستین درس نقاشی، یعنی «نگاه» را به آموخت. مادرش نیز به او پیانو را آموخت.

IRANDKF

وقتی که یک ساله بود همراه مادر و خواهرش به هامبورگ رفت تا به پدر که تجارتخانه‌ای در آنجا داشت، بپیوندند. اما چندی بعد و با شعله‌ور شدن جنگ، ناگزیر به ایران بازگشتند. درک جنگ جهانی دوم در‌‌ همان دوران کودکی، تأثیری ژرف بر ایران درودی داشت و سال‌ها بعد، بخشی مهم از درونمایه‌های نقاشی‌هایش به ویژه در آغاز کار را شکل داد.

اندکی پس از بازگشت به ایران، از مشهد به تهران کوچیدند. ایران در دوران تحصیل، به کلاس‌های آزاد طراحی و نقاشی می‌رفت و پس از گرفتن دیپلم، راهی پاریس شد و در دانشگاه «بوزار» به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. با پایان تحصیلات، به تهران بازگشت و در سال ۱۳۳۹، اولین نمایشگاهش در ایران را در تالار فرهنگ برپا کرد. کارهای او پیش‌تر از جمله در دانشگاه کلمبیا و میامی آمریکا به نمایش گذاشته شده بود.

در دهه ۱۳۴۰، نمایشگاه‌های متعددی هم در ایران و هم در شهرهای مختلف اروپایی برگزار کرد و در نیمه این دهه، راهی آمریکا شد تا در رشته تهیه‌کنندگی و کارگردانی تلویزیون تحصیل کند. در طول این سفر و در زمستان سال ۱۳۴۶ با پرویز مقدسی، که دانشجوی رشته کارگردانی سینما و تئا‌تر بود آشنا شد و با او ازدواج کرد.

در بازگشت به ایران، در کنار نقاشی و برگزاری نمایشگاه‌های فردی و جمعی متعدد در ایران و خارج از ایران، مستندهایی در زمینه هنر برای تلویزیون ساخت.

او همچنین روابطی گسترده و نزدیک به هنرمندان و نقاشان سر‌شناس جهان داشت و در رویدادهای بین‌المللی حضوری فعال داشت و از جمله کتابی از گزیده نقاشی‌هایش را در سال ۱۳۵۲ به سه زبان با مقدمه‌ای از «آندره مالرو» و «ژان کوکتو» و شعری از «احمد شاملو» و پیشگفتاری از «هوشنگ طاهری» منتشر کرد.

در‌‌ همان سال، در نمایشگاه زنان نقاش و مجسمه‌ساز در پاریس، جایزه اول و دیپلم «جامعه زنان مجسمه‌ساز و نقاش» و عنوان «نقاش زن سال ۱۹۷۳» را به‌دست آورد.

ایران درودی پس از پایان تحصیلات نقاشی در پاریس و بازگشت به ایران، به تأمل در هنرهای سنتی ایران و مؤلفه‌های آن پرداخت و به‌تدریج از آن‌ها در نقاشی خود بهره گرفت.

نقاشی‌های او در آغاز عمدتاً به نقاشی پست‌امپرسیونیست‌ها نزدیک بود با رگه‌هایی از اکسپرسیونیسم. او سپس به سوررئالیسم گرایش یافت و شماری از معروفت‌ترین تابلوهای خود را در این شیوه آفرید.

در دوره سوم کار‌هایش، که متأثر از مصائب زندگی و از دست دادن همسر و خواهرش بود، بر خلاف دوره‌های قبلی که رنگ‌های تند و گرم، مخصوصاً قرمز حضوری پررنگ در تابلو‌ها داشتند، یخ به عنصر مسلط نقاشی‌هایش بدل شد. زمین و آسمان در کار‌هایش منجمد و یخزده شدند و رنگ‌های سرد و تیره تابلو‌ها را پوشاندند.

اما در دوره آخر و تازه‌ترین نقاشی‌ها، بار دیگر نور و گرما به کار‌ها بازگشته‌اند. اما این نور و گرما، تفاوتی عمده با کارهای نیمه‌نخست عمر هنری او دارد. تابلوهای جدید ایران درودی، تجریدی از قبل شده‌اند و در کارهایش کویر حضوری ملموس پیدا کرده است و نوری که به خطوط و ترکیب‌بندی‌ها جان می‌بخشد، بن‌مایه‌ای شرقی و طعم و بویی عرفانی یافته است.

ایران درودی در بیش از ۵۰ سال فعالیت هنری، کار‌هایش را در بیش از ۵۵ نمایشگا‌ه انفرادی و ۲۰۰ نمایشگاه جمعی در تهران و دیگر شهرهای ایران و نقاط مختلف جهان به نمایش گذاشته است. ده‌ها مقاله تحقیقی و نقد منتشر کرده، ساعت‌ها فیلم مستند درباره هنر تهیه و کارگردانی کرده و در مراکز فرهنگی و هنری متعددی سخنرانی کرده است.

او پس از انقلاب بیشتر ساکن پاریس بوده و در کتابی به نام «در فاصله دو نقطه…» زندگینامه خود را نوشته است. نقاشی‌های او همچنین در کتابی دیگر به نام «چشم شنوا» به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه منتشر شده است.