«ارشاد آن روز رفته بود مادرش را به بیمارستان ببرد و بعد از اینکه مادرش را به خانه بازگرداند دوباره بیرون رفت. از آن زمان کسی از او هیچ اطلاعی نداشت. خانوادهاش به همه جا مراجعه کردند اما نتوانستند پیدایش کنند، تا اینکه جنازه او که جمجمهاش شکسته و سوراخ شده بود، آثار کبودی بر روی کتف و گردنش بود و دست و پایش هم شکسته شده بود در جوار سد گاران پیدا شد…»
کامیار احمدی، پسر خاله ارشاد رحمانیان از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در گفتوگو با زمانه، نحوه کشته شدن پسر خالهاش را اینگونه بیان میکند. ارشاد رحمانیان متولد ۲۸ آذر ۱۳۷۴ در شهر روانسر است و هنگام مرگ تنها ۲۳ سال و ۱۱ ماه داشت. جنازه او در حالی که تنها چهار روز به تولد ۲۴ سالگیاش مانده بود، در حاشیه سد گاران، واقع در ۲۷ کیلومتری شهر مریوان توسط افراد محلی پیدا شد.
خانواده ارشاد رحمانیان، ابتدا به امید آزادی ارشاد و احتمال دریافت خبری از او، از اطلاعرسانی در مورد بازداشت فرزندشان و بیخبری از وضعیت او خودداری کردند.
گفتوگو با کامیار احمدی پسر خاله ارشاد رحمانیان را در ادامه بشنوید:
-
محل تقریبی پیدا شدن پیکر ارشاد رحمانیان
با اینکه در حال حاضر اطلاع دقیقی از روزی که ارشاد رحمانیان بازداشت شده وجود ندارد، اما کامیار احمدی بر اساس گفتههای بستگان، معتقد است روز ۲۶ آبان، یعنی دومین روز اعتراضات سراسری آبان ۹۸ ارشاد رحمانیان بازداشت شده است. به تایید دوستان ارشاد، او روز ۲۵ آبان در اعتراضات مردمی نسبت به گرانی بنزین در شهر مریوان شرکت میکند. کامیار احمدی در ادامه به زمانه میگوید:
«روز ۲۶ آبان (این تاریخ هنوز قطعی نیست) ارشاد مادرش را به بیمارستان برد، بعد از آنجا به خانه بازگرداند و خودش دوباره به بیرون میرود. از آن زمان به بعد دیگر کسی از او خبری نداشت. از آن زمان خانواده چندین هفته در بیخبری کامل بودند. آن زمان اینترنت قطع بود، اما ۱۰ روز بعد با من تماس گرفتند و خبر دادند که ارشاد ناپدید شده است. در این مدت خانوادهاش به هر جایی سر زدند، از بیمارستانها شروع کردند، به هر حال آن زمان هم غلغله بود در مریوان، دستگیر میکردند، مردم کشته داده بودند و وضعیت بسیار امنیتی بود. به نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، آگاهی، پلیس و هر جایی که به ذهنشان رسیده بود رفتند. از شهر مریوان شروع کردند و بعد به سنندج رفتند.»
با وجود جستوجو و پیگیریهای مداوم خانواده، آنها هیچ خبر موثقی از ارشاد رحمانیان دریافت نمیکنند. اما به گفته کامیار احمدی، حدود دو هفته پیش از یک نهاد امنیتی که مشخص نبوده کدام نهاد امنیتی است، تماسی با آنها گرفته میشود مبنی بر اینکه ارشاد در سنندج و در بازداشت به سر میبرد:
«روز بعد از اینکه گفتند ارشاد در سنندج است، مجددا با خانواده تماس گرفتند و منکرش شدند. یک بار دیگر هم با آنها تماس میگیرند و میگویند یک جسد پیدا شده و احتمالا جسد فرزند شماست، اما وقتی میروند میبینند جسد متعلق به ارشاد نیست. این همه بیخبری وجود داشته و به هر حال هر جایی را که میدانستند مراجعه و پرس و جو کردهاند. با هر کسی که در آن منطقه دستش میرفته و امکاناتی داشته تماس گرفتهاند بلکه یک مشخصه و یا خبری بگیرند.»
کامیار احمدی بارها به خانواده ارشاد رحمانیان پیشنهاد میدهد تا در مورد ناپدید شدن فرزندشان سکوت نکنند و هرچه سریعتر اقدام به اطلاعرسانی کنند. اما در نهایت خانواده سکوت میکنند و همه تلاشهای آنها برای یافتن ارشاد و گرفتن خبری از او بینتیجه میماند.
بالاخره بعد از گذشت قریب به یک ماه، روز یکشنبه ۲۴ آذر حدود ساعت ۵ بعد از ظهر پیکر بیجان ارشاد رحمانیان در حاشیه سد گاران پیدا میشود. به گفته کامیار احمدی خبرهای اولیه حاکی از این بود که گویا پیکر ارشاد رحمانیان به داخل آب انداخته شده، اما او تاکید میکند که این حقیقت ندارد و پیکر او در خشکی و در حاشیه سد توسط افراد محلی پیدا میشود:
«من دیروز آخرین خبرهای دقیق را گرفتم و جسد در حاشیه سد بوده و محلیها آن را پیدا میکنند. بعد از اینکه جسد به پزشکی قانونی تحویل داده میشود، دو نفر از اعضای خانواده که یکی برادرش بوده مراجعه میکنند و جنازه را میبینند. مشاهده آنها حاکی از این بوده که خون تازه بوده. به ما میگفتند که چندین روز در آب مانده در حالی که همچنین چیزی واقعیت ندارد. چون خون در جسد تازه بوده، خانواده احتمال میدهند که در همین چند روز گذشته، حداکثر دو روز قبل از اینکه پیدا شود کشته شده یا شاید هم یک روز. جمجمه شکسته بود و جای یک سوراخ در جمجمه به وجود آمده و خانواده میگویند که جای شلیک گلوله است. دست و پاهایش شکسته بوده و روی گردن و شانههایش آثار ضربدیدگی وجود داشته، اینها مشاهدات خانواده بوده.»
کامیار احمدی همچنن تأکید میکند که هنگام غسل پیکر ارشاد رحمانیان قبل از خاکسپاری، آثار شکستی، کبودی و ضربدیدگی کاملا مشخص بوده است.
با وجود اینکه خانواده معتقد است ارشاد رحمانیان در طی چند روز گذشته به قتل رسیده، اما در گواهی فوت زمان درگذشت ۲ الی ۳ هفته گذشته نوشته شده و علت مرگ «در حال بررسی» قید شده است. پزشکی قانونی پیکر ارشاد رحمانیان را به راحتی به خانواده تحویل نمیدهد و ابتدا به آنها گفته میشود که جنازه را تحویل نخواهند داد. نتایج تحقیقات پزشکی قانونی نیز در اختیار خانواده قرار داده نمیشود:
«بالاخره عصر روز دوشنبه جسد را تحویل خانواده دادند. حتی یک خط گزارش پزشکی قانونی به آنها تحویل داده نمیشود و علت مرگ را به آنها نمیگویند. فقط و فقط یک گواهی فوت به آنها دادند و گفتند ببرید خاکش کنید، همین… به آنها گفته بودند شما بروید و چهار ماه دیگر برگردید تا ما گزارش را به شما بدهیم. یعنی چهار ماه دیگر باید بروند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است.»
خانواده پس از تحویل گرفتن پیکر ارشاد رحمانیان از پزشکی قانونی، دوشنبه ۲۵ آذر پیکر او را در شهرستان «سروآباد» واقع در ۳۶ کیلومتری شهر مریوان، به خاک سپردند. هنوز علت اینکه چرا جنازه به جای مریوان (محل زندگی خانواده رحمانیان) و یا روستای اجدادی آنها در منطقه اورمانات، در شهرستان سروآباد دفن شده، مشخص نیست. به گفته کامیار احمدی در هنگام مراسم تدفین ماموران زیادی حضور داشتهاند و اجازه گرفتن عکس و فیلم به هیچکس داده نشده، تنها برخی افراد توانستهاند مخفیانه چند عکس از مراسم خاکسپاری بگیرند.
از زمانی که جنازه ارشاد رحمانیان در سد گاران پیدا میشود، فشار نهادهای امنیتی بر خانواده افزایش پیدا میکند. همزمان شایعههایی از جانب منابع ناشناس منتشر میشود مبنی بر اینکه ارشاد رحمانیان خودکشی کرده و نهادهای امنیتی از خانواده او میخواهند که به همه بگویند فرزندشان خودکشی کرده است:
«از روزی که جسد پیدا شد، هنوز جسد از گاران به پزشکی قانونی منتقل نشده بود، شایعه شد که خودکشی کرده. از آنها خواستند به همه بگویند بچهشان خودکشی کرده. اول میگفتند افسردگی و یأس فلسفی و اینطور چیزها داشته، بعد گفتند شکست عشقی خورده به این دلیل خودکشی کرده و شما باید فقط این را عنوان کنید و حق ندارید بیشتر از این یک کلمه اضافه کنید. به شدت فشار امنیتی بر روی خانواده زیاد است و میترسند با کسی صحبت کنند.»
بعد از اطلاع رسانی کامیار احمدی درباره مرگ پسر خالهاش، توجهها نسبت مرگ ارشاد رحمانیان و نیز دیگر بازداشت شدگان افزایش پیدا کرد. به گفته کامیار احمدی بعد از اطلاعرسانیهای او درباره مرگ ارشاد رحمانیان، نه تنها فشارها تا حدودی بر روی خانواده فروکش کرده، بلکه خانواده از اطلاعرسانی در این باره رضایت دارند:
«ابتدا خانواده مخالفت میکردند با اطلاعرسانی، همانطور که در حین دستگیری ارشاد مخالفت میکردند، چون من اصرار داشتم از ارشاد بگوییم، بگوییم که دستگیر شده، بگوییم که از آن تاریخ دیگر نیست… اما در نهایت من گفتم با مسئولیت خودم این کار را انجام میدهم، نه فقط به خاطر ارشاد، الان تعداد زیادی بازداشتی داریم و حجم سرکوب به حدی زیاد است که قابل تصور نیست، همچنین حجم رعب و وحشتی که ایجاد شده است. سرکوب فقط در خیابانها نیست… افراد را در سکوت مطلق دستگیر میکنند، میکشند و بعد هم جنازهاش را یک جایی میاندازند، این روش جنایت یک بخشی از آن ایجاد رعب است و یک بخشی عدم مسئولیت و پذیرش یک جنایت، با این روش به اسمهای دیگر میتوانند از زیر مسئولیت بار این جنایتی که انجام دادهاند فرار بکنند. ما ارشاد را از دست دادیم، دیگر نمیدانم چه اتفاق دیگری باید بیافتد، اما هشت هزار زندانی در آن سیاه چالهها هستند طبق آمارهای مختلف، در حالی که خانوادههای آنها سکوت کردهاند و نمیدانند چه بلایی دارد به سرشان میآید، کجا هستند و فردا چه اتفاقی قرار است برایشان بیافتد در بیخبری مطلق…»
کامیار احمدی در پایان صحبتهایش از خانواده دیگر بازداشت شدهها میخواهد که سکوت را بشکنند و تسلیم این هراس و رعب فراگیر نشوند، به این امید که حاشیه امنیت بیشتری برای افرادی که در بازداشت به سر میبرند ایجاد شود:
«برادر ارشاد یکی از گلههایش از خانواده این است که میگوید شاید ما میتوانستیم جلوی این اتفاق را بگیریم اگر در موردش صحبت میکردیم، شاید میشد و چند روز قبل دیگر کشته نمیشد…»
ارشاد رحمانیان سال گذشته مدرک لیسانس هوشبری اتاق عمل را در دانشکده علوم پزشکی سنندج اخذ کرد و هدفش ادامه تحصیل در سطح فوق لیسانس بود که مرگ امانش نداد. او تنها یک برادر کوچکتر ار خودش داشت و پدرش از فرهنگیان شهر مریوان و معلم بازنشسته است.
علاوه بر ارشاد رحمانیان، در روزهای گذشته ویدویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نیروهای امداد در حال بیرون آوردن جنازه یکی از کشته شدگان اعتراضات آبان ماه در یکی از رودخانهای شهر اهواز بودند. سکوت و اطلاعرسانی نکردن در مورد بازداشت شدگان حوادث اخیر، میتوانئ به سرکوب هرچه آسانتر آنها در خفا کمک نماید.
ارشاد رحمانیان، یکی دیگر از کشتهشدگان پرشمار اعتراضات مردمی آبان ۹۸ است که به شکل تأسفباری جان باخت. روایت داستان زندگی و مرگ او و دیگر کشتهشدگان، فقط ثبت جنایات و سرکوب در جمهوری اسلامی نیست، بلکه تلاشی برای پاسداشت خاطرهاش در راستای دادخواهی است.
بنا به آخرین آمار منتشرشده از سوی سازمان عفو بینالملل، در اعتراضهای سراسری ضدحکومتی پس از گرانی بنزین، تاکنون دستکم ۳۰۴ تن کشته و حدود هفت هزار تن دیگر بازداشت شدهاند.
در همین زمینه:
- سرگذشت محمد داستانخواه ۱۵ ساله، از جانباختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت نوید بهبودی، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت فرهاد مجدم، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت مینا شیخی، از جان باختگان اعتراضهای آبان ۹۸
- سرگذشت امیرحسین کبیری، از جانباختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت پوریا ناصریخواه، از جان باختگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸
- سرگذشت علیرضا اِنجوی، از کشتهشدگان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸