«از دی ماه ۹۶ ما وارد مرحلهای شده ايم که جنبشهای سياسی و اقتصادی را به هم نزديک کرده و در يک قالب درآورده است. اين مهم ترين خصيصهی مرحلهی فعلی است. درآميختگی و تلفيق مطالبات دموکراتيک و عدالت خواهانه، میتواند اقشار بسيار وسيعی از مردم ايران را به ميدان مبارزه برای تغيير وضعيت فعلی بکشاند.»
گفتوگو با فؤاد تابان
■ اعتراضات آبان ۱۳۹۸ را برآمده از چه عواملی میدانید؟
فؤاد تابان: روشن است که اعتراضات آبان ماه ۹۸ در اعتراض به گرانی بنزين آغاز شد و اين هم روشن است که اين اقدام کودتاگرانهی حکومت فقط بهانهای بود که کاسهی صبر مردمی را که از هر لحاظ زير فشارهای اقتصادی و سياسی و اجتماعی هستند لبريز کرد.
پيش از اين که جامعهی ايران وارد اين اعتراضات سراسری بشود، شاهد انواع اعتراضات روزانه نسبت به وضعيت موجود و به ويژه اعتراضات پرشمار کارگری بودهايم. همهی اين اعتراضات ريشهی مشترکی داشتهاند. در کنار خفقان و سرکوب که به مردم اجازهی بيان آرام و بی دغدغه و تشويش نارضايتیهای خود را نمیدهد، گسترش فقر و فلاکت عمومی از يک سو و غارت و چپاول ثروتهای ملی از طريق فساد و دزدی و انواع کلک هايی که با استفاده از رانتهای حکومتی مقدور میشود عامل همهی اين اعتراضات هستند. اين دو، يعنی فقر و فلاکت، و غارت و چپاول همواره با هم همراهند، اما در جامعهی ايران چنان صورت آشکاری به خود گرفتهاند و چنان تبعيض بزرگی را شکل دادهاند که همه به عينه آن را میبینند و از اين تبعيض کينه به دل گرفتهاند.
■ چه ربطی میبینید میان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و اعتراضات آبان ۱۳۹۸؟
اعتراضات آبان ماه ۹۸ ادامهی اعتراضات دی ماه ۹۶ است. در فاصلهی اين دو هم ما با زنجيرهای از اعتراضات کوچک و بزرگ روبرو هستيم.
جامعهی ايران از دی ماه ۹۶ وارد يک فضا و فرهنگ سياسی تازهای شد که آن را از دوران پيش از خود متمايز میکند. تا پيش از آن فکر اصلاح حکومت فکر غالب در جامعه و به خصوص حرکات اجتماعی و اعتراضی بود. اما دی ماه ۹۶ پايان اين ماجرا را اعلام کرد. بعد از آن ما هر چه جلوتر آمده ايم مردم ايران از اين که بتوانند با وجود حکومت اسلامی مشکلات حداقلی خود را هم حل کنند نااميدتر شدهاند و عبور از اين حکومت و سرنگونی آن به عنوان عامل اول و اصلی مشکلات قوت گرفته است. اين سياست در جريان قيام آبان ماه با روشنی بيشتری نسبت به اعتراضات دو سال پيش خود را نشان داد.
■ ترکیب اجتماعی نیروهای اصلی شرکت کننده در این اعتراضات را چه میدانید؟
پايهی اصلی اعتراضات تا پيش از دی ماه ۹۶ اقشار متوسط جامعه بودند که به طور عمده دنبال تحقق آزادی سياسی و دموکراتيک میرفتند و «غم نان» چندان مشغلهی آنها نبود. از دی ماه ۹۶ اين وضعيت عوض شد.
امروز موتور محرکهی اعتراضات را نيروهای زحمتکش، کارگران، بيکاران، بازنشستگان و ورشکستگان، مردم تحت ستمهای قومی و ملی و به ويژه زنان و جوان اين بخشها و اقشار متوسطی که دانما به سمت فقر و نداری رانده میشوند، تشکيل میدهند. اين هم يکی از تفاوتهای مهم دوران اخير با دوران پيش از دی ماه ۹۶ است.
شعارهايی که به خصوص از سوی بخشهای پيشرو و متشکلتر معترضان در دوسالهی اخير مطرح شده است، شعارهايی است که هم آزادی خواهانه است و هم عدالت جويانه.
از دی ماه ۹۶ ما وارد مرحلهای شده ايم که جنبشهای سياسی و اقتصادی را به هم نزديک کرده و در يک قالب درآورده است. اين مهم ترين خصيصهی مرحلهی فعلی است. درآميختگی و تلفيق مطالبات دموکراتيک و عدالت خواهانه، میتواند اقشار بسيار وسيعی از مردم ايران را به ميدان مبارزه برای تغيير وضعيت فعلی بکشاند.
در دی ماه ۹۶ آن چه که امروزه در ايران «طبقهی متوسط» ناميده میشود، با بدبينی به نخستين خيزش بزرگ «پابرهنگان» مینگريست و خود را از آن کنار کشيد. در آبان ماه ۹۸ اين بدبينیها تا حدود زيادی از بين رفته بود و بخشهای بيشتری از طبقهی متوسط به اعتراضات پيوستند و گستردگی آن بيشتر شد. در آبان ماه ۹۸ جنبش اعتراضی يک نقطهی قوت بزرگ ديگر هم داشت. اين نقطهی قوت پيوستن بخشهای به اصطلاح پيرامونی و يا مناطق ملی– قومی به جنبش بود. در دوران پيش از دی ماه ۹۶ اين همبستگی وجود نداشت. مردمان اين مناطق با ديدی شکاکانه و بدبينانه به جنبشهای سياسی اعتراضی که کمتر مسائل و مطالبات آنها را مطرح میکرد مینگريستند. اما در آبان ماه ۹۸ «غم نان» جايی برای جدايی نگذاشت.
■ چشمانداز را چه میبینید؟
پيش بينی چشم اندازها به بسياری از عواملی بستگی دارد که يا ما از آن اطلاع نداريم و يا اساساً قابل پيش بينی نيستند. برخی از اين عوامل، به مناسبات و روابط جمهوری اسلامی با آمريکا، اوضاع منطقه و وضعيت بين المللی بر میگردد.
اما برخی پارامترها را از همين الان با قطعيت میتوان پيش بينی کرد. حکومت در روش حکومتداری خود هيچ اصلاحی صورت نخواهد داد و کار همچنان بر روال سرکوب هر اعتراضی خواهد گذشت. همچنين از نظر اقتصادی بسيار بعيد است که بهبودی در وضعيت صورت بگيرد و وضع مردم بدتر نشود. بنابر اين عوامل داخلی و تعيين کنندهی نارضايتی مردم بر جای خود باقی است.
اين پيش بينی که دورههای بعدی اعتراضات شديدتر و راديکال تر از اعتراضات آبان ماه باشد پيش بينی واقع بينانهای است. زيرا هر بار نيز شکاف مردم با حکومت عميق تر و خشم و نفرت و کينه عمومی که حاصل سرکوبهای بيرحمانه است بيشتر میشود.