در عراق، لبنان و ایران اعمالِ سیاستهای نئولیبرالی، و نابودی ظرفیتهای اقتصادیِ اقشار کمدرآمد به نام تعدیل ساختاری، به اعتراضهای گسترده منجر شده است. در عراق و لبنان اعتراض همچنان ادامه دارد، و در ایران، در پی سرکوب و کشتار گسترده معترضان، حضور خیابانی فعلاً از رمق افتاده است. معترضان در این کشورها بیش از همه شامل اقشار کمدرآمد و در حاشیه بوده اند. از آنجا که زنان به عنوان یک گروه اجتماعی بزرگِ به حاشیه رانده شده، حتی بیشتر از مردان بار گسترش نئولیبرالیسم را بر گردههای خود احساس کردهاند، حضور آنها به طور خاص در اعتراضهای اخیر سه کشور عراق، لبنان و ایران چگونه بوده است؟
حضور زنان در اعتراضهای لبنان
اعتراضهای گسترده از ۱۷ اکتبر سال جاری در لبنان علیه سیاستهای نابرابر اقتصادی دولت، و ناکارآمدی سیاستمداران آغاز شد و هزاران نفر را به خیابانها کشاند. در لبنان (و همچنین در عراق) یک جلوه مهم اعتراضها خستگی مردم از نظام سیاسی فرقهگراست. در لبنان معترضان موفق شدن سعد حریری، نخستوزیر را وادار به برکناری کنند، و دو بار جلوی برگزاری جلسه مجلس را بگیرند.
«انقلاب اکتبر» لبنان شاهد حضور زنان در خطوط مقدم درگیریها، سازماندهی تظاهرات، برگزاری تحصنها، رهبری شعارها، و مجادلهها و بحثهای سیاسی بوده است. در بسیاری از موراد زنان برای جلوگیری از حمله پلیس ضدشورش سپر انسانی تشکیل دادند. کارمن گها، فعال سیاسی و استاد دانشگاه آمریکایی بیروت در این باره میگوید: «زنان به طور طبیعی فضای خود در عرصه عمومی را طلب میکنند… ما شرکای واقعی این انقلاب هستیم.»[1]
در تاریخ سیاسی لبنان، همچون سایر کشورهای خاورمیانه، زنان همواره مورد تبعیض نظام فرقهگرایی بودهاند که آنها را نابرابر با مردان پنداشته و به حاشیه رانده است. در لبنان، در حال حاضر قوانین ناظر به ازدواج، طلاق، حضانت فرزند، و ارث بسته به دین افراد اعمال میشود. یکی از خواستههای اصلی معترضان ایجاد یک دولت مدنی غیرفرقهای است که در صورت برقراری آن قانونی واحد و مستقل از شروط دینی در زمینه برابری جنسیتی اعمال کند.
درست است که زنان در همه صفوف اعتراضات لبنان حضور دارند، و رسانهها به این امر توجه ویژه نشان دادهاند، اما انتقاداتی نیز درباره تصویر رسانهای زنان لبنانی مطرح شده است.
نی الراحی، فمینیست و فعال لبنانی، در مصاحبه با بیبیسی در این باره گفت: «زنان همیشه در اعتراضات حضور داشته اند … تفاوت در حال حاضر این است که پوشش رسانهای بیشتری وجود دارد؛» این تصویر رسانهای موجب شده که زنان لبنانیِ «انقلاب اکتبر»، در مقایسه با زنانی که در اعتراضات گذشته و اعتراضات سایر کشورهای عربی حضور داشتهاند، بیشتر مورد ستایش قرار بگیرند. اما فعالان زنان برخی از این مداحیها و ستایشها برای زنان را کلیشهای میدانند و معتقدند که کارکرد چنین توصیفهای زیباییشناسانه، ابژکتیو کردن حضور زنان است.[2]
در برخی از روایات، زنانی که برای زندگی بهتر و حقوق خود اعتراض میکنند، به خاطر ظاهر شیک و امروزیشان تحسین میشوند. الراحی این شیوه از تصویر کردن زنان را «کوتاهبینانه و توهینآمیز» توصیف کرد.
در اعتراضها و انقلابهای دهه گذشته در سایر کشورهای عربی زنان همیشه تجربه مثبتی از حضور در خیابانها نداشتهاند. در جریان اعتراضات مصر که منجر به انقلاب و سپس کودتا در این کشور شد، موارد متعددی از تعرض و تجاوز جنسی به زنان گزارش شده بود. زنان در مصر و عراق برای پیوستن به برخی تجمعات احساس امنیت نمیکردند. وضعیت اما در حال تغییر است.
الراحی میگوید، در همه جا زنان را میبینیم، در سودان، در یمن، در مصر، در لبنان، در همه جا، زنان بار سیاستهای ناعادلانه اقتصادی را به دوش میکشند؛ شاید حتی بیشتر از مردان. همه این تاکید بر حضور زنان در خط مقدم به خاطر کلیشههایی است که وجود دارد و گفته میشود زنان نمیتوانند خشونت و سبعیت را تحمل کنند، در حالی که اصلا این موضوع حقیقت ندارد.
حضور زنان در اعتراضهای عراق
اعتراضات سراسری عراق از یکم اکتبر سال جاری در بغداد و مناطق جنوبی همچون بصره و کربلا و نجف آغاز شد، و با سرعت با دخالت نیروهای امنیتی و گروههای شبهنظامی وابسته به ایران به خشونت کشیده شد. با وجود کشته شدن بیش از ۳۴۰ نفر، اعتراضات ادامه دارد. به خصوص در بغداد معترضان توانستهاند با پایداری، حضور خود در میدان تحریر و برخی پلها و اماکن اطراف آن را تثبیت کنند و آنها را برای مدتی به اشغال خود در آورند.
بر خلاف لبنان که حضور زنان در آن پررنگ گزارش شده، اعتراضات عراق در رسانههای جهان چهرهای مردانه از خود نشان داده است. بسیاری با اکتفا به این تصاویر رسانهای اعتراضات عراق را بیثمر و ضددموکراتیک دانستهاند، و از عدم حضور پررنگ زنان انتقاد کردهاند. با این وجود، وضعیت در عراق نیز رو به تغییر است. امروز حضور زنان در اعتراضهای عراق به خصوص در میدان تحریر بغداد پررنگتر از هر زمان دیگری است.
معترضان عراقی با فراروی از اختلافات قومی و نابرابریهای اجتماعی در تلاش هستند که حقوقی جدید خلق کنند که در آن برابری و عدالت یک اصل عام و غیرقابل نقض است و بر خلاف تصاویر کلی رسانهها، عراق نیز شاهد تغییراتی است که لزوماً به تصویر درنمیآید.
انصار جسیم، فعال سیاسی عراقی-آلمانی که این روزها در بغداد حضور دارد در فیسبوک خود گزارشی از حضور زنان در میدان تحریر ارائه داده است: «زنان همه جا در میدان تحریر حضور دارند… (این در حالی است که) بسیاری از زنان که با آنها صحبت کردم گفتند که خانوادهیشان با تصمیم آنها برای پیوستن به جنبش، رفتن به میدان تحریر، ماندن و خوابیدن در آنجا مخالفت کردهاند.»
یک فعال فمینیست به جسیم گفته است که میدان تحریر امروز برای زنان جوان یک پناهگاه امن محسوب میشود. بسیاری از دانشجویان زن به اعتراضات پیوستند و تصمیم گرفتهاند که دیگر به خانه باز نگردند. او توضیح داده که در گذشته اغلب وقتی دختران از خشونت خانگی فرار میکردند در مکانهای مقدس از جمله مساجد پناه میگرفتند و میتوانستند آنجا بخوابند و غذا و آب در اختیارشان بود، اما «امروز تحریر بدل به مکانی مقدس (برای آنها) شده است.»
بر این اساس انصار بر این باور است که «تحریر اینجا (در بغداد) یک فرصت رهاییبخشی برای بسیاری از دختران است.»
انصار جسیم و شلووا سما دیگر فعال سیاسی عراقیـآلمانی مشاهدات خود درباره شیوه سازماندهی گروهای مختلف و حضور زنان را در گزارشی که نسخه انگلیسی آن در اوپن دموکراسی منتشر شده، گزارش کردند.[3]
به گزارش آنها، یکی از ابعاد مهم اعتراضات در میدان التحریر خودسازماندهی است: در تحریر همه امور، از امنیت و کنترل ترافیک میدان گرفته، تا پخت و پز و فراهم کردن امکانات اولیه از سوی مردم صورت میگیرد. آنها همچنین از وجود امکان خودسازماندهی در این میدان برای فعالان سایر شهرها، دکترها، وکلا، معلمان و سایر اقشار جامعه خبر دادند.
جسیم و سما از فعالان عراقی نقل کرده اند که یک انقلاب اجتماعی در راه است و معترضان بسیاری هنجارهای اجتماعی را از نو خلق میکنند. در میدان تحریر شعارهایی به کردی و عربی سرداده میشود، و ایزدیها از تحصن در این میدان با پول و آب و غذا حمایت میکنند. پوسترهایی نصبشده که استفاده از زبان تفرقهافکن را منع میکند، و تاریخ دوستی اقوام و اقشار را یادآوری میکند. در میان همه اقشار و گروههای حاضر در تحریر، زنان نیز فعالانه حضور دارند، و با وجود اینکه هیچ سازمان فمینیستی بزرگی در آنجا مستقر نیست، فعالان زن در امور مختلف از جمله تامین امنیت تا بحثها و مجادلات سیاسی مشارکت دارند.
زنان فعال در تحریر گفتهاند که تا امروز تعرض جنسی گزارش نشده، که تغییری عمده برای وضعیت زنان عراقی در این محل محسوب میشود. آنها حتی در شبِ تحریر حضور دارند و احساس امنیت میکنند، و گرچه در گذشته در صفی جدا از مردان راهپیمایی میکردند، امروز زنان و مردان در کنار هم در تظاهرات حضور دارند.
اقبال، یک نوازنده زن که هر روز در تحریر حضور دارد، میگوید که زنان روشهای اعتراضی خود را انتخاب میکنند و اجازه نمیدهند که مردان نظر خود را به آنها تحمیل کنند. او گفته که گاهی محافظهکاران ساکن میدان از او خواستند که به خاطر شهدا نواختن موسیقی را متوقف کند. او اما نظر دیگری دارد: «من اینجا با موسیقی خودم راحتم و برایم مهم است که انقلاب را به این طریق جشن بگیرم. من اینجا هستم که حقوق خودم را پس بگیرم.»
اقبال زنان حاضر در پارلمان عراق را بخشی از آن نظام میداند و آنها را زنانی نخبهگرا توصیف میکند که با همه مزایایی که از آن برخوردارند، منافعی متفاوت با زنان عادی عراقی دارند. او حضور این زنان در پارلمان را بیارتباط با فمینیسم میداند.
اما حضور زنان تنها در میدان تحریر بغداد پررنگ نیست، در مناطق و شهرهای دیگر نیز زنان حضور پررنگتری نسبت به گذشته دارند. سامی عدنان، فعال عراقی ساکن بغداد و بنیانگذار گروه سیاسی «کارگران علیه فرقهگرایی» مشارکت زنان در اعتراضات اخیر عراق را متفاوت با گذشته ارزیابی میکند. او در مصاحبهای با ژاکوبن[4] گفت که زنان از اقشار مختلف، سکولار یا اسلامی، طبقات متوسط و فقیر، در تظاهرات حضور دارند. برخی خانوادهها به صورت جمعی در تحریر حاضر میشوند. افراد با یکدیگر احساس راحتی میکنند، و حتی مراسم عروسی یا جشن تولدشان را در آنجا برگزار میکنند.
زنان در اعتراضهای ایران
اعتراضات ایران علیه گرانی بنزین و فقر گسترده جمعه ۲۴ آبان آغاز شد و صدها شهر در آن شرکت جستند. به علت سرعت انتشار و پراکندگی اعتراضات مسئله سازماندهی، به خصوص خودسازماندهی زنان چندان محور بحثها و تحلیلهای تاکنون نبود، و تنها از ویدئوها و تصاویر دریافتی میتوان از حضور پررنگ زنان، یاد کرد. این موضوع، یعنی حضور پررنگ زنان، همانطور که در مورد اعتراضات لبنان گفته شد چندان نو و عجیب نیست، زیرا زنان در اعتراضهای گذشته در ایران نیز حضور جدی و پررنگ داشتهاند. موضوع جدید در اعتراضات آبان ۹۸ این است که اولین بار رسانههای نزدیک به حکومت از رهبری زنان در اعتراضات خیابانی یاد کردند.
در غیبت کاربران ایرانی آنلاین، رسانههای حکومتی بارها نوشتند که زنان دارند «جنگ خیابانی» را رهبری میکنند.
از جمله مشرق نیوز از رسانههای نزدیک به سپاه با انتشار تصاویری از زنان در خیابانهای ایران در میان درگیریها نوشت: «در شرارتهای اخیر میدانداری زنان چشمگیر بود و در صحنههای مختلف نقش ویژهای واداشتن مردم به اعمال ساختارشکنانه دارند.»
در اعترافهای اجباری پخششده از برنامههای امنیتی صدا و سیما هم تاکید بر «لیدر بودن زنان» با اعترافگیری از برخی زنان زندانی تکرار شد. کلمه رهبر را رسانههای حکومت با برگردان انگلیسی آن «لیدر» جایگزین کردهاند -انگار با لیدرگفتن بهتر میتوانند این موضوع را القا کنند که این زنان از مردمان کشور نیستند، یا این اتهام را وارد کنند که این زنان از جای دیگری خط میگیرند و اختیار خود را ندارند.
مشرق در این باره نوشت: «در نقاط متعدد بهویژه حومه تهران، زنان ظاهراً ۳۰ تا ۳۵سال، نقش ویژهای در لیدری اغتشاشات به عهده دارند.»
فعالان ایرانی نیز همچون الراحی، فعال لبنانی حضور پررنگ زنان در اعتراضها را موضوعی عجیب یا نو ندانستند. شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، تعجب رسانههای حکومتی را با این توئیت پاسخ داد:
یک بار از من پرسیدند: چرا زنان همواره در صف اول جنبشهای دادخواهی هستند؟ آیا آنها شجاعترند؟ گفتم: چون اغلب چیزی برای از دست دادن ندارند، با بیعدالتی که روبرو میشوند چرتکه نمیاندازند. معترضان آبان۹۸ هم چیزی برای از دست دادن نداشتند؛ پس شجاعانه شعار دادند و بیکس، کشتهشدند.
— Shadi Sadr (@shadisadr) November 24, 2019
رضوانه محمدی، فمنیست و زندانی سیاسی سابق که به تازگی از ایران خارجشده در واکنش به هراس رسانههای حکومتی از زنان فعال در اعتراضها مینویسند: «هول میکنند و با تعجب میگویند چرا زنها لیدرهای این اعتراضات هستند؟ اعتراف تلویزیونی منتشر میکنند که اینها آموزش دیدهاند.»
رضوانه محمدی سپس دلایل ساختاری حضور زنان را بر میشمرد و میگوید:
«همان زنانی که چهل سال تحقیر کردهاند و فرصتهای برابر شغلی، تحصیلی و ورزشی را از آنان سلب کردهاند، توان اعتراض، سخن گفتن مقابل جمعیت و تشویق به پیشروی را دارند. چهل سال زنان را ناتوان نشان دادید، از هر فرصتی برای تحمیق زنان استفاده کردید. حالا همان زنان چشم در چشم شیطان صف اول اعتراضات هستند.»
هنوز شیوههای سازماندهی آزموده شده در اعتراضات آبان چندان بر ما روشن نیست، اما حضور پررنگ زنان این احتمال را پررنگ میکند که اعتراضات اخیر ممکن است آغاز نوعی سازماندهی موثر نیروهای اجتماعی، از جمله زنان، با تاکید بر عدالت اجتماعی در کنار عدالت اقتصادی باشد.