مهدی خلجی – با تنشی که بر سر برنامه هسته‌ای ایران درگرفته است، غرب ضربات فلج‌کننده‌ای را از جهت‌های مختلف بر ایران وارد می‌کند؛ از طریق تحریم، تحریم‌های هدفمند و کشنده و عملیات سایبری مانند ویروس استاکس نت.

بی‌تردید، تهران وضعیت وخیمی ‌دارد، اما رهبران رژیم خوش‌بین‌ هستند: تمرکز یکجانبه غرب بر موضوع هسته‌ای باعث شده که آنها نقض حقوق بشر را افزایش دهند.

در واقع، بعد از اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹، نقض حقوق بشر در ایران به طرز قابل ملاحظه‌ای بیشتر و این موضوعی است که توسط غرب و آمریکا نادیده گرفته شده است. نقض حقوق بشر، برای غرب یک تراژدی با مفاهیم عمیق استراتژیک است.

سیستم قضایی ایران اجازه انواع نقض حقوق بشر را می‌دهد. مواردی مانند تبعیض در مورد زنان، نقض حقوق اقلیت‌های قو‌می‌ و فرقه‌ای، اعمال احکام وحشیانه کیفری مانند سنگسار و … حاکمان دین‌سالار ایران، حقوق بشر را اختراع غرب می‌دانند که ‌می‌خواهد فرهنگ اسلام و حق حاکمیت آنان را تضعیف کند؛ همان چیزی که رهبر ایران، علی خامنه‌ای، آن را جنگ نرم علیه ایران توصیف کرده است. بنابراین، آنها خود را موظف به رعایت وظایف خود در زمینه حقوق بشر نمی‌دانند؛ به خصوص مواردی که در عهدنامه‌‌های بین‌المللی وضع شده و ایران هم آنها را امضا کرده و پذیرفته است.

این مثال را در نظر بگیرید: شخصی، دو سال است که در ایران در حصر خانگی است. دو خواهر او در طول این مدت از دنیا رفته‌اند، اما حکومت اجازه شرکت در مراسم ترحیم آنها را به او نداده است.

حکایت حقوق بشر در ایران برای ملت‌های دموکراتیک چیزی بیش از یک وظیفه اخلاقی است. این موضوع باید یکی از ستون‌های استراتژیک سیاست غرب در مقابل ایران باشد. تا زمانی ‌که سرکوب ادامه داشته باشد، صدای ایرانیان هرگز شنیده نخواهد شد. آمریکا و دیگر قدرت‌های غربی ‌می‌توانند با مطرح کردن این موضوع ایرانیان را مطمئن کنند که متحدانی دارند.

در این موقعیت خشمگین‌کننده، گرچه طبقه متوسط ایرانیان در‌گیر نیستند، اما کسی که در این شرایط قرار گرفته، مهدی کروبی، کاندیدای سابق ریاست جمهوری و رئیس سابق مجلس ایران است. آقای کروبی و میرحسین موسوی (کاندیدای مخالفان) و همچنین همسر آقای موسوی، زهرا رهنورد (که در کمپین انتخاباتی همسرش در سال ۸۸ بسیار فعال بود)، پس از خیرش‌های اعتراضی، اکنون دو سال است که در زندان خانگی به سر ‌می‌برند.

به علاوه، محمد‌جواد لاریجانی، دبیر کمیسیون حقوق بشر قوه قضایئه ایران، به تازگی ادعا کرده است که در ایران هیچ زندانی سیاسی‌ای وجود ندارد. محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری ایران هم همواره چنین ادعایی را مطرح می‌کند، اما در حقیقت، تعداد زیادی از فعالان سیاسی در ایران زندانی هستند و صدها نفر از آنان به‌خاطر مطالبه حقوق بشر، برابری حقوق زن و مرد و استیفای حقوق اقلیت‌ها، ممنوع‌الخروج هستند. ده‌ها هزار نفر از ایرانیان خارج از کشور نیز به دلیل اعتقاداتشان نمی‌توانند به کشور برگردند.

با وجود اینکه توجه جهانی به مسائل داخلی ایران کم شده، نفس اشاره به نقض حقوق بشر در ایران، رهبران رژیم را بر‌می‌آشوبد. نیروهای اطلاعاتی، وکلای برجسته‌ای را که به کانون مدافعان حقوق بشر تعلق دارند، به اتهام غیر قانونی بودن فعالیت‌هایشان دستگیر کرده‌اند. عبدالفتاح سلطانی، یکی از بنیانگذاران این سازمان، به 18 سال زندان و 20 سال تبعید محکوم شده است. در حالی که مقامات رسمی‌ حکومت ایران خودشان مرتکب نقض حقوق بشر ‌می‌شوند، تنها جرم آقای سلطانی، پذیرش جایزه جهانی حقوق بشر است.

مراکز توجه آمریکا در خاورمیانه

اگرچه برنامه هسته‌ای ایران و کشتار سوریه توجه آمریکا را در خاورمیانه به خود جلب کرده است، اما نقض حقوق بشر در ایران نیز باید در مرکز توجه غرب باقی بماند.

وجود گزارش‌هایی از نقض گسترده حقوق زندانیان و شواهد دیگر، فعالان حقوق بشر و دیگر گروه‌های فعال را واداشته است که خواهان برخورد کشورهای دموکراتیک با این مسئله شوند. این فعالان معتقدند این نوع برخورها می‌تواند به طرز قابل ملاحظه‌ای خشونت و موارد نقض حقوق بشر را در ایران کاهش دهد و جمهوری اسلا‌می ‌را نسبت به مخدوش شدن چهره خود در داخل و خارج، نگران کند.

وجود گزارش‌هایی از نقض گسترده حقوق زندانیان و شواهد دیگر، فعالان حقوق بشر و دیگر گروه‌های فعال را واداشته است که خواهان برخورد کشورهای دموکراتیک با این مسئله شوند. این فعالان معتقدند این نوع برخورها می‌تواند به طرز قابل ملاحظه‌ای خشونت و موارد نقض حقوق بشر را در ایران کاهش دهد و جمهوری اسلا‌می ‌را نسبت به مخدوش شدن چهره خود در داخل و خارج، نگران کند.

منطق نهفته رژیم، این است که روزنامه‌نگاران و فعالان را از گزارش دادن این موارد به رسانه‌ها باز دارد. بنابراین هر نوع پرداختن به این موضوع ‌می‌تواند در متقاعد کردن ایران به بهتر کردن رفتار خود کمک کند. واکنش غرب به نقض حقوق بشر ‌می‌تواند شامل سخنرانی، صدور اعلامیه، تحریم و محدودیت سفر مقامات دولتی ناقض حقوق بشر باشد.

همچنین لازم است نتایج اقدامات قبلی جامعه جهانی اعلام شود. به عنوان مثال، حکم سکینه محمدی آشتیانی، زنی که در دهه پنجم زندگی‌اش به اتهام رابطه نامشروع به سنگسار محکوم شده بود، بعد از بلند شدن صدای اعتراض جهانی و اعلام انزجار در برابر این تصمیم، متوقف شد. در مقیاس محلی نیز، زندانیان به اثر فشارهای جهانی بر رفتار مقامات و ماموران زندان با آنان، صحه گذاشته‌اند.

حکایت حقوق بشر در ایران برای ملت‌های دموکراتیک چیزی بیش از یک وظیفه اخلاقی است. این موضوع باید یکی از ستون‌های استراتژیک سیاست غرب در مقابل ایران باشد. تا زمانی ‌که سرکوب ادامه داشته باشد، صدای ایرانیان هرگز شنیده نخواهد شد. آمریکا و دیگر قدرت‌های غربی ‌می‌توانند با مطرح کردن این موضوع ایرانیان را مطمئن کنند که متحدانی دارند و این متحدان به آنها در نبرد برای رسیدن به هدف‌های مشترک‌شان، یعنی ایرانی آزاد و دموکراتیک کمک ‌می‌کنند.

سرنوشت بحران هسته‌ای هرچه که باشد، دولت‌های غربی که با یکدیگر متحد شده‌اند تا تحریم‌ها را بر ایران تحمیل کنند، باید راه ارتباط با مردم ایران را باز نگهدارند. همچنین، این دولت‌ها باید از تحمیل تحریم‌های بیشتر با در نظر گرفتن رنجی که به واسطه آنها بر مردم ایران وارد ‌می‌شود، خودداری کنند.

در مورد مسئله حقوق بشر در ایران، حرکت‌های مداوم و پایدار بهترین روش است. این روش‌ها ‌می‌تواند مانع از این شود که جمهوری اسلا‌می ‌به غرب برچسب “حمله به مردم” را بزند؛ چیزی که آنها واقعا نمی‌خواهند انجام دهند.

منبع:

وال استریت ژورنال