هیچ تصویری ثابت نیست. صحنه ِنمایش جولانگه رقص و آواز تصاویری است که نیلوفر بیضایی بر اساس متن ژاله مساعد ساخته و به نمایش درآورده است. حرکت نور و رنگ و صدا هریک به گونهای متفاوت اما به سوی مقصدی واحد پیش میرود تا آنجا در منزلگه زنان شاعر فارسیزبان چون رابعه، مهستی گنجوی، جهان ملک خاتون، ژاله قائم مقامی، ژاله اصفهانی، فروغ فرخزاد، گل رخسار صفی آوا، لیلا صراحت روشنی، شهزاده سمرقندی، نادیه فضل و خالده فروغ رنج و آمال زنان اعصار گوناگون را در همنوایی نور و رنگ و صدا به تماشا درآورد.
نمایش «اگر که عشق گناه است» با نقش آفرینی بهرخ بابایی، آزاده بهرامی، ژاله شعاری، هرمین عشقی، فرشته ساداتی و ستاره سهیلی در ماههای اکتبر و نوامبر سال جاری در شهرهای فرانکفورت و کلن آلمان به اجرا در آمد. این اثر حاصل کار جمعی تعدادی از زنان شاعر، دراماتورژ، کارگردان و بازیگر است. زنانی با کمترین امکانات و بیشترین آمال که با تقسیم سخاوتمندانه مهارتهای حرفهای در گروهی با قابلیتهای نایکسان، به نتیجهای درخور دست یافتهاند و در ترکیبی هنرمندانه از رنگ و فرم و موسیقی به واگویه محرومیتهای زنان در روزگاران متمادی نشستهاند.
کارگردان برای نشان دادن ویژگیهای متفاوت زبانی و فرم اشعار در دورههای گوناگون تلاش کرده که اشکال متفاوت نمایشی از پردهخوانی تا تئاتر آبستره را به کار گیرد. در انتخاب موسیقی با توجه به ریتم و لحن هر شاعر از عناصری در موسیقی سنتی ایرانی، موسیقی افغانستانی و نیز موسیقی پاپ استفاده کرده است.
ژاله مساعد گردآورنده متن نمایش، نویسنده و مترجم حوزه ادبیات نوجوانان و ادبیات نمایشی است و در ایران زندگی میکند. در صحبتی کوتاه برایم میگوید:
«انتخاب این ۲۰ زن شاعر در گستره جغرافیایی زبان پارسی با توجه به نوع نگاه آنان به موضوع زن و زنانگی بوده است متن کامل این کار در قالب کتابی با نام “از سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل” توسط انتشارات باران در سوئد در آینده منتشر خواهد شد.»
جمع آوری اشعار و انتخاب بیست زن شاعر با تمرکز بر موضوع تبعیضهای روا شده بر زنان است اما در متن نمایشی فقط اشعار ده تن از این شاعران اجرا میشود که توسط کارگردان با توجه به ظرفیتهای نمایشی و نیز به دلیل محدودیتهای اجرایی و مالی انتخاب شده است.
انتخاب اشعار زنان شاعر فارسیزبان کشورهای دیگر همچون افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان و نیز نقشآفرینی فرشته ساداتی از افغانستان ارزشی افزوده بر اجرای این نمایش بود. برای ژاله مساعد از شب اجرا میگویم. هیجانزده میگوید:
«وقتی نیلوفر اولین تیزر را برایم فرستاد بدون تامل گفتم فرشته ساداتی بهترین انتخاب برای این نقش است. کاش امکانات بیشتری در اختیار نیلوفر قرار میگرفت، واقعا اگر این کار با ۲۰ بازیگر به روی صحنه میآمد جلوه و شکوه شعر زنان ایران را بیشتر نشان میداد. راستش را بخواهی رویای من این است که این کار یک روز در جایی مثل “برادوی” با همان امکانات و وسعت به اجرا دربیاید.»
جستجوی هدفمند گردآورنده و کارگردان در آثار زنان شاعر فارسیزبان در جایگاه خود تحقیقی ارزشمند در موضوع شعر زنان است. جمعآوری و انتخاب اشعار بر اساس موضوعاتی همچون ازدواج اجباری، کار خانگی، ازدواج کودکان، ممنوعیت قلم، خشونت وعشق صورت گرفته است.
انتخاب اشعارهر یک از شاعران در متن نمایشی به نحوی است که گاه همچون دیالوگ بین بازیگران رد و بدل میشود، گاه نیز همچون استعارهای در بیان موقعیتهای متفاوت زنان به کار میرود. وقتی بازیگر نقش جهان ملک خاتون میخواند که: «صبا بگوی به گل اززبان بلبل مست/ که من تحمل از این بیش در قفس نکنم»، بازیگر نقش لیلا صراحت روشنی شاعر افغان آواز سر میدهد که: «این جا/ پرنده اگر بخواند/ دارش میزنند»
بیان نمایشی اشعاری با موضوع دوری مادر و فرزند به واسطه طلاق و قانون حضانت کودک یکی از بخشهای تاثیرگذار این نمایش بود که تقابل بیرحمانه مادرانگی و زنانگی از سوی نگاه مردسالار جوامع سنتی را در دورههای مختلف تاریخ نشان میداد. در جایی که فروغ فرخزاد میخواند: «در کهنه گور این غم بی پایان/ این آخرین ترانهی لالاییست / در پای گاهوارهی خواب تو»، بازیگر نقش ژاله قائم مقامی میخواند «رنجی که من از دوری فرزند کشم / یعقوب از آن حال خبر دارد و بس.»
باب آزادی بیان با جهان ملک خاتون شروع میشود که اشعارش در قرن نوزدهم در فرانسه علاقمندان فراوانی داشته است «از دستت ای قلم من / خواهم به جان رسیدن/ از تو زبان درازی وز من زبان بریدن» ادامه کلام ملک خاتون را صد سال بعد از زبان ژاله اصفهانی میشنویم که صدایش در صحنه میپیچد «چون دشنه است و آینه در دست من قلم/ بر هرکه بر حریم بشر پنجه میزند/ پیکار شاعرانه کند، نغمه خوانیام.»
وقتی بازیگر نقش ژاله قائم مقامی به گلایه از مادرش میخواند «بدان نابالغی، شوهر، چه میشد گر نمیکردم…»، فرشته بازیگر افغان از زبان نادیه فضل چنین میخواند «با حنا برکف دستم بنوشتند اسیر… مشتی از تلخی و اندوه سرم پاشیدند» و هنگام که از زبان فروغ فرخزاد خوانده میشود «من هیچگاه پس از مرگم/جرأت نکردهام که در آینه بنگرم..» کلام لیلا صراحت همچون پتکی بر سندان سکوت جهان میپیچید که «کابل/ تمام آیینههایش شکست و ریخت» و باز فروغ شاعر است که میخواند «سهم من / آسمانی است که آویختن پردهای آن را از من میگیرد» و نادیه فضل شاعر افغان پاسخش میدهد که «سهم ما / هوای گرفتهایست که بوی باروت میدهد.»
و سرانجام وقتی که ژاله اصفهانی به جسارتی زنانه میگوید «اگرکه عشق گناه است / من گنهکارم» از گوشه گوشههای صحنه نمایش صدای فروغ میآید که: «گنه کردم گناهی پر ز لذت»!
اجرای نمایشنامه در قالب شعر و موسیقی، نه آسان کاری است که سختی آن به شرط امکانات مالی و حرفهای برای کارگردان سهل میشود. اما به گفته نیلوفر بیضایی او به دلیل کمبود منابع و حمایتهای مالی گاه به جای تمام عوامل نمایش یک تنه کار میکند.
نیلوفر بیضایی به عنوان یکی از پرکارترین کارگردانهای تئاتر حرفهای ایران در دیازپورا شناخته شده است. آرمانخواهی و نگاه منتقد او به موضوع جنسیت و برابری از یک سو و دانش حرفهایاش از سوی دیگر تضمینی است تا چراغ تئاتر و نمایش زنان ایرانی در فراسوی مزرهای جغرافیایی روشن نگه داشته شود. تاکید او بر کار جمعی در زمانهای که رونق فردیت و فردگرایی تا به جنبشهای اجتماعی نیز راه یافته یادآور حرکتهای جمعی متکثر در حوزه فرهنگ و هنر فمینیستی است. کاش امکانات مالی و حرفهای و همکاریهای بیشتر موجب شود تا بازیگران نیلوفر بیضایی استعدادهای نمایشی و آوایی خویش را تقویت کنند، فضاهایی برای تمرینهای بدنی و صوتی بیابند و امکانات حرفهای صورتی واقعیتر بیابند تا که شاید رویای ژاله مساعد صورت عملی بگیرد و ما شاهد همخوانی گروه زیادی از زنان ایرانی برصحنههای بزرگ تئاتر جهان باشیم که از زبان کسی چون ژاله اصفهانی میخوانند: «که سیل سد شکنم / و در مسیر جهان/ جاری هماره منم / که مادرم که زنم.»
بیشتر بخوانید: